به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 تیر 93 [ 03:51]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    21
    سطح
    1
    Points: 21, Level: 1
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    احساس بدی دارم زنگ نزدن

    یکی از آشناهامون یه خانواده ای رو معرفی کرد مادر پسر زنگ زد و بلافاصله واسه فرداش اومدن خواستگاری مامانه بودو خود پسر چون به معرفمونم شناخت و اطمینان کامل داشتیم و داریم .موجه بودن هرچند زیاد قیافش به دلم ننشست ولی خانواده من خیلی خوششون اومده بود .اونام اینطور به نظر میرسید چون هی میگفت فلانی خیلی از شما تعریف کردنو و با اینکه قرار نبود با هم صحبت کنیم و فقط خانواده ها آشنا شن مامانه اصرار کرد که حرف بزنیم و بابامم پرسید که چرا باباش نیومده گفت ایشالل جلسات بعدی انقد هول بودن که وسط ماه رمضون اونم ساعت 6 اومدن .الان تقریبا 5 روز میگذره و زنگ نزدن واقعا احساس بدی به آدم دست میده ماهم هیچ تماسی نداشتیم با آشنامون :|

  2. کاربر روبرو از پست مفید mahdiehbano تشکرکرده است .

    Nilofar mordab (چهارشنبه 25 تیر 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 دی 93 [ 01:58]
    تاریخ عضویت
    1390-7-08
    نوشته ها
    352
    امتیاز
    3,876
    سطح
    39
    Points: 3,876, Level: 39
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    555

    تشکرشده 496 در 196 پست

    Rep Power
    48
    Array
    سلام عزیزم آیندتو سرنوشتتو بسپر دست خدا ایشالا هرچی خیروصلاحته برات پیش بیاد از خداهم همینو بخواه برای چی احساس بدی داری خوب خواستگار بودن دیگه قرارنیست که هرکی اومد خواستگاری ثرار نیست به ازدواج ختم بشه هرچی قستت باشه همون میشه یدو حالت داره یا گذاشتن که روصبر تحقیقاتشونو بکنن یا اینکه دیدن بهم نمیخورید یانظرشون منفی بوده و با تماس نگرفتن خواستن این رو بهتون بفهمونن حالا هرکسی یه مدله دیگه ؛ فکرتونو درگیر اینجور مسایل ساده نکنیدکشتی دلتو به خدا بسپار خودش بهترین ساحل رو براش پیدا میکنه. ایشالا که خیره موفق باشید

  4. 3 کاربر از پست مفید Nilofar mordab تشکرکرده اند .

    mohammad6599 (پنجشنبه 26 تیر 93), مصباح الهدی (پنجشنبه 26 تیر 93), دختر بیخیال (چهارشنبه 25 تیر 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    خب دختر خوب شاید متوجه شدن شما دونفر بدرد هم نمیخورین.
    شایدم صبر کردن جلسات بعدی بعد ماه مبارک بیاین.
    شایدم چند مورد و همزمان خواستگاری رفتن، از یکی دیگه که بیشتر بهشون میخورده خوششون اومده.
    شماهم میگی از ظاهر آقا خوشت نیومده، دیگه پس مشکل چیه؟

    این اتفاقات برای هر پسر و دختر که در آستانه ازدواج هست پیش میاد.
    نگران نباش، شاید قسمتت یکی دگه بوده.
    از این شاید ها زیاده، پس اینقدر نگران نباش، فکر و خیال و ذهن خوانی هاتم بنداز دور.
    مهم نیست کی ازدواج کنی، مهم اینه که ازدواج موفقی داشته باشی.

    پس

    امیدوارم ازدواج موفقی داشته باشی. :)
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  6. 6 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 25 تیر 93), mohammad6599 (پنجشنبه 26 تیر 93), Nilofar mordab (چهارشنبه 25 تیر 93), saraamini (چهارشنبه 25 تیر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 25 تیر 93), مصباح الهدی (پنجشنبه 26 تیر 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 تیر 93 [ 03:51]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    21
    سطح
    1
    Points: 21, Level: 1
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    مرسی عزیزم واقعا با کسی نمیتونستم حرف بزنم اروم شدم :*

    - - - Updated - - -

    ممنونم.واقعا واسم مهم نیس ازدواج .واقعیت بدم اومد از اینجور خواستگاریا .آدم اعتماد به نفسشو از دس میده با اینکه خیلی سرتر بودم

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdiehbano نمایش پست ها
    مرسی عزیزم واقعا با کسی نمیتونستم حرف بزنم اروم شدم :*

    - - - Updated - - -

    ممنونم.واقعا واسم مهم نیس ازدواج .واقعیت بدم اومد از اینجور خواستگاریا .آدم اعتماد به نفسشو از دس میده با اینکه خیلی سرتر بودم

    آهان پس خودت میخواستی جواب منفی بدی، حالا اونا جواب منفی دادن بهت برخورده


    بهت برنخوره الان که یادم میاد میبینم خواستگاری آخریم بود که با همون صحبت های اولیه خودم نمیخواستم ادامه بدم و فهمیدم هم کفو هم نیستیم و میخواسم جواب منفی بدم اما دیگه بعد اون جلسه خودشون اقدامی نکردن و با اینکه قبلش خیلی تماس گرفته بودن و پیگیر هم بودن و اصرار داشتن طوری که کلافه مون کردن اما ما نمیخواستیم فعلا خواستگار بببینیم، آخه من شرایط ازدواج و فعلا نداشتم نمیخواستم خواستگار ببینم خانواده هم کار زیاد داشت وقتش نبود. اما اونا خیلی اصرار داشتن . از آخر یک جلسه ترتیب دادیم، من همون اولین جلسه فهمیدم هم کفو هم نیستیم. اما خودشون دیگه اقدام نکردن خوشبختانه، اتفاقا من ناراحت نشدم، خیلیم خوشحال شدم، که من مجبور نیستم یک بهانه ای جور کنم باز جواب منفی بدم، چون خیلی سمج بودن اصلا حوصله بحث باهاشونو نداشتم .برای همین خوشحال شده بودم که اصلا نیازی به اعصاب خوردی خودمون نبود

    حالا هم شما زیاد خودتو ناراحت نکن انشالله مورد بهتری که هم کفوت هم باشه میاد سراغت.
    احتمالا سرتری شمارو دیدن خودشون دیگه اقدام نکردن
    همه آدما که دنبال بهترینها نیستن
    بعضیا خودشون دنبال هم کفو بودن هستن و آرامش خودشونو در اینجور انتخاب ها میبینن.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : چهارشنبه 25 تیر 93 در ساعت 14:28

  9. 2 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    Nilofar mordab (چهارشنبه 25 تیر 93), saraamini (چهارشنبه 25 تیر 93)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1393-4-02
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    433
    سطح
    8
    Points: 433, Level: 8
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 30 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم حالتو قشنگ درک می کنم چون بارها خودم توی این موقعیت قرار گرفتم علاوه بر اینکه اعتماد به نفست کم میشه پیش خانواده هم احساس سر شکشتگی میکنی....یادمه اولین بار اولین خواستگارم که این جوری شد کلی زجر کشیدم.نمی خوام بگم الان برام عادیه نه اصلا .....ولی خوب کمتر ناراحت میشم.
    می تونم بگم از بین 10خواستگاری که داشتم 8تاش این جوری شدن...
    ناراحت نباش چند روز بعد یادت میره.ولی اینو بدون که ممکنه هزار ویک دلیل باشه که اونا برن وزنگ نزنن.شاید یکی از دلایلش سر بودن تو هست.
    خواستگاری دیگ!...باور کن 50درصد خواستگارا تکلیفشون با خودشون مشخص نیست.
    فقط یادت باشه اشکال از تو نیست.اگه بخوای خیلی روی دلیل زنگ نزدن زوم کنی اعتماد به نفست بیشتر میاد پایین.
    در اخر باید بگم به نظر من ازدواج یه قسمته...به این فک کن که این ادم همون جفتی نیست که خدا برات در نظر گرفته جفتی که باعث ارامش وشادی تو هست پس به خواست خدا نشده.
    این رو هم اضافه کنم تا 7روز منتظر باش شاید زنگ زدن.چون بوده برا من که بعد 1هفته یا حتی چند هفته بعد تماس گرفتن.شاید به خاطر ماه رمضون صبر کردن.پس ناامیدم نشو.
    یه جورایی بی خیال باش.وتوکل به خدا کن.

    - - - Updated - - -

    یادم رفت بگم خواستگاری های سنتی این اشکالو داره واعتماد رو از ادم میگیره.
    این جور خواستگاریا واقعا ماله 50سال پیش بود که ندیده ونشناخته ی رفتن خونه عروس وبله رو می گرفتن.چون پسر ودختر چشم وگوششون در حد امروزیا باز نشده بود وخیلی تحت امر پدر مادرشون بودن واسه همین اسون بود شاید یه بار میرفتن خواستگاری همون یه بارم بله رو می گفتن.
    ولی الان برعکسه.هم پسر هم دختر چشم وگوششون باز شده همه رو نمی پسندن.راحت بله نمی گن واین شرایط رو برای هر دو طرف سخت کره.
    من مخالف خواستگاری سنتی نیستم
    اتفاقا این جور ازدواجارو بیشتر می پسندم ولی فکر میکنم باید قالب خواستگاری ها کمی عوض بشه تا هر دو طرف کمتر اسیب ببینن.

  11. 2 کاربر از پست مفید fereshteyeeshg تشکرکرده اند .

    saraamini (چهارشنبه 25 تیر 93), مصباح الهدی (پنجشنبه 26 تیر 93)

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام مهدیه جان
    در قضایای خاستگاری کاملا باید منطقی بود
    هرچند خوووب درکت میکنم این حست رو.

    بهر حال اگه حق بدی که هر کسی حق داره انتخاب کنه این مشکل پیش نمیاد
    این حساسیتت بخاطر اینه که فکر میکنی مثلا از ظاهرت خوششون نیومده ویا از هرچیز دیگه .
    اصلا اینطور نیست که تو مشکلی داری که اونا نیومدن بحث سلیقه و انواع معیار ها وسطه .
    البته اینم بگم که ادم تو تجربه های اولش حساسیتش خیلی بالاست کمی طبیعیه

    خیلی وقت ها بعضیا بخاطر این که دختر سره دیگه ادامه نمیدن
    یعنی علت های مختلفی داره تو به اونها کار نداشته باش
    تنها به خودت مطمان باش با این مسایل ساده خودتو نباز اینو میگم چون تو خاستگاری های بعدی هم ممکنه پیش بیاد.
    بهر حال
    دختر و پسر تو خاستگاری سنتی برا اولین بار همو میبینن و هرچیزی ممکنه پیش بیاد پسره که عاشقت نیست حتی تو رو نمیشناسه.

    به قول سارای عزیز من این راهو رفتم که میگم حرص نخور

    موفق باشی
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  13. 3 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    saraamini (چهارشنبه 25 تیر 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 25 تیر 93), مصباح الهدی (پنجشنبه 26 تیر 93)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 تیر 93 [ 03:51]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    21
    سطح
    1
    Points: 21, Level: 1
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از راهنمایی همتون کلی :********

  15. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    بعد از جلسه اول تا 2ماه تحقیقات طول می کشه،اینو یه مشاور ازدواج می گه.

    یهو دیدی بعد 2ماه زنگ زدن.


  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 11 تیر 95 [ 17:12]
    تاریخ عضویت
    1392-10-12
    محل سکونت
    اصفهان
    نوشته ها
    115
    امتیاز
    3,940
    سطح
    39
    Points: 3,940, Level: 39
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    221

    تشکرشده 334 در 103 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام
    نظرات دوستان رو خوندم که تقریبا همشو خانوما نوشته بودن.بعنوان یه پسربگم که من خودم چند ماهه که تصمیم به ازدواج از طریق خواستگاری رفتن دارم. به اصطلاح سنتی

    چند جایی که رفتم و متاسفانه شخصی که هم شرایط منو داشته باشه و هم از نظر سطح خانوادگی نزدیک باشیم رو پیدا نکردم. آدم وقتی میره خواستگاری تنها که نمیره. بابا و مامان و یکی از خواهرام تیم مذاکره کننده مارو تشکیل میدن. من هم باید نظر نهایی رو بدم.

    مثلا خونه یه بنده خدایی رفتیم و من با دختر خانوم خیلی صحبت کردم و به نظرم جلسه دوم لازم بود ولی وقتی برگشتیم و صحبت شد منم قبول کردم که تفاوت فرهنگی داریم. با دختر خانوم حدود 50 دقیقه صحبت دونفری داشتیم و خیلی هم خوب بود. مشترکات زیادی وجود داشت و دید در مورد خیلی از مسائل نزدیک بود. انقدر جلسه خوب پیش رفته بود که به مامان گفتم وقتی میخواد زنگ بزنه و بگه جواب ما منفیه نگن که من جواب شخصیم منفی بوده. دلیل واقعیش رو بگن.

    یه جای دیگه رفتیم دختره خیلی راحت و پررو بود. به قول اساتید تو یک ساعت جلسه خواستگاری کار نکرده نگذاشت. مامان خوشش اومده بود که دختر خیلی خوبی بود و زرنگ بود و خوب میتونه از پس زندگیش بر بیاد. خانواده خوبی هم داشتن و خودم هم از مامانشون خیلی خوشم اومد. ولی از نظر من اون خانوم رفتار معقولی نداشت و جواب من منفی بود.

    حالا همه اینها تازه طرف اول قضیه هستش. به احتمال زیاد اگر کار به جلسات بعدی میکشید و جزئیات مطرح میشد جواب اونا منفی بود. چون من که میرم خواستگاری جلسه اول که نمیگم دوست ندارم مهریه سنگین بدم و البته توانشم ندارم. یا اینکه وظیفه خودم میدونم از خانوادم از نظر اقتصادی حمایت کنم. یا از مراسم جشن عقد و عروسی خوشم نمیاد. یه کلیات اخلاقی رو میگم که به هر کس که بگی خوشش میاد.

    در کل اینو بگم که خواستگاری رفتن به این شکل هم برای پسر سخته و هم برای دختر. فکر نکنید که اگر یکی میگه نه شما ایرادی داری یا طرف رفتار غیرمنطقی داره. همه دوست دارن که یک زندگی همراه با آرامش داشته باشن و برای همین بعضی از مواقع سختگیر میشن.

    امیدوارم که توی همین شبها که معنویت داره فوران میکنه سرنوشت خوبی برای همه رقم بخوره. ما را هم دعا کنید.

  17. 3 کاربر از پست مفید mobin31080 تشکرکرده اند .

    mohammad6599 (پنجشنبه 26 تیر 93), مصباح الهدی (پنجشنبه 26 تیر 93), سرگشته 2011 (جمعه 27 تیر 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.