به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 شهریور 87 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1387-6-22
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    3,277
    سطح
    35
    Points: 3,277, Level: 35
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    نیاز فوری به مشورت شما دارم

    با سلام خدمت همه دوستان فعال در این تالار...
    مدت دو سال هست که با همسرم ازدواج کردیم و در کشور هندوستان تحصیل و زندگی میکنیم. با هم فراز و نشیبهای زیادی داشتیم اما شاد بودیم البته این نظر منه و همسرم همیشه فقط از لحظات خوب دوران اول اشنایی صحبت میکنه و بقیه لحظات خوب به چشمش نمیان و و من رو مرد فاقد احساسات میدونه در صورتی که من تمام تلاشم رو برای محبت کردن بهش انجام میدم اما دیده نمیشم.
    البته مشکلی که دارم چیزه دیگه ایه - من سال پیش در مقطع لیسانس فارق التحصیل شدم و اماده برای فوق خوندن اما همسرم در مقطع لیسانس مشغول به تحصیله. با توجه به اینکه هزینه دانشگاه در شهری که ما هستیم خیلی بالا هست من به پیشنهاد خود همسرم شهر دیگه ای که 3 ساعت با اینجا فاصله هست رو انتخواب کردم. (یکی از شروط ازدواج ما از طرف خانواده همسرم تحصیلات ما در مقاطع بالا بوده) و بعد برای مسافرت به ایران رفتیم. ایشون 3 هفته اونجا بود و بر گشت و من 6 هفته و تو تمام این مدت که من از ایران با همسرم در تماس بودم همش گریه میکرد و بیقراری و شک که تو با دیگران در ارتباطی و ... که خوب من گذاشتم به حساب دلتنگی و علاقه ای که بین ما هست ... اما الان 1 هفته هست که برگشتم و با هم هستیم اما هنوز گریه میکنه و شکاکی ... خودش به من پیشنهاد داد که برم اون شهر اما به من کنایه میزنه که تو میخوتی منو ول کنی بری اونجا با دوستان جدید با هم خوش باشین - پارتی برین و بعد هم ببریشون خونت و ... و اینها همه در حالی هستش که من همیشه بهش میگم که سعی میکنم تمام وقطهای ازادم رو برگردم اینجا تا با هم باشیم و باز هم به پیشنهاد خودش قبول کردم که 3 روز اخر هفته رو از کلاسها بزنم تا با اون باشم و اصلا من ادم دوست بازی نیستم و تو این شهر هم فقط دو تا دوست دارم که هر دو ازدواج کردن - البته قبول میکنه و برای حرفاش عذر میخواد اما بعد دوباره روز از نو و روزی از نو... حتی بهش میگم اصلا من درس رو ول میکنم و میمونم پیشت قبول نمیکنه... الان واقعا نمیدونم چه کار باید بکنم چون همسرم در درجه اول خودش رو داره از بین میبره و بعد هم با این حرفها و کاراش من رو ازار میده با گریه کردن - شک کردن 24 ساعته به من - سوالات الکی و تکراری - متهم کردن من و...

    من چه کار کنم پیشش بمونم تحت هر شرایطی یا اینکه به تحصیلم ادامه بدم اما این کارهاشو ببینم و مدام عذرخواهیشو بشنوم و باز کارهاشو ببینم و باز به همین صورت و فقط زجر و ازار و تشنج برای ایشون و من... ؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید Irani تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 شهریور 88 [ 16:30]
    تاریخ عضویت
    1387-3-06
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    3,899
    سطح
    39
    Points: 3,899, Level: 39
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 22 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نیاز فوری به مشورت شما دارم

    عزیزم ورودت را به تالار همدردی خوش اومد میگویم
    از دوست داشتن زیاده که این طوری اذین میکنه خودشه را ، اگر که میتونین به یک مشاور مراجعه کنه شاید بد نباشه
    گاهی وقت ها مردها حشادت میکنن به خانمها ، از اینکه ازشون دور باشن ، از اینکه تنها باشن و......
    بایدبا محبت بیشتر وعلاقه بهش ثابت کنی که کسی دیگه نمیتونه جایگزین اون توی زندگی مشترکتون بشه
    با صحبت کردن قانع میشه ،
    موفق باشی

  4. #3
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نیاز فوری به مشورت شما دارم

    سلام Irani
    با توجه به اینکه ایشون مانع درس شما نمی شوند و شما را زندانی خود نمی کنند احتمال کمی دارد که دچار اختلال شخصیت پارانویا یا بدبینی باشد. لیکن به شدت تحت تاثیر احساسات خودش هست.
    یه جوری زیاد مثل فیلم های هندی فکر می کنه. هم انتظارات احساس او از شما بالاست و هم زیاد خیالباف هست.
    به نظر می رسد برای کاهش این بحران اگر بتوانی یک مدتی مرخصی تحصیلی بگیری و با پاره ای از مهارتها ارتباطهای خود را با همسرت از نظر کیفی بهتر کنی، بتوانی از این موقعیت به خوبی بگذری.
    نگران درست نباش. بعدا می توانی ادامه دهی.
    همسرت از نظر ذهنی و ایده آلی چیزهایی را می داند و دوست دارد ، مثل اینکه به شما اعتماد دارد و تحصیلات شما را هم دوست دارد. اما ازنظر شخصیتی خیلی تنها و احساساتی و وابسته به شماست، لذا در عمل نمی تواند تحمل داشته باشد. لذا وقتی دوست دارد شما درس بخوانید این در ذهنش و ایده آلهایش هست. و وقتی تنها می شود به شما و درس شما گیر می دهد که این واقعیت های شخصیتی اوست.

    توصیه می کنم آگاهی و مهارتها و مقالات بخش مشاوره ازدواج را به دقت بخوان و سعی کن با او هم احساسی کنی و مدتی مرخصی تحصیلی بگیری و درکنارش باشی. او احتمالا تحمل تنهایی را ندارد. اگر به مشاور خانواده دسترسی دارید می توانید مهارتهای ارتباطی خود را به کمک او افزایش دهید.

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 شهریور 87 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1387-6-22
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    3,277
    سطح
    35
    Points: 3,277, Level: 35
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نیاز فوری به مشورت شما دارم

    با سلام و تشکر از نظرات شما دوستان و مدیر محترم
    متاسفانه امکان مرخصی در اینجا وجود نداره و نمیتونم این کار رو انجام بدم و با واریز شهریه هیچ راه برگشتی هم نیست.
    باور کنید برای خود من هم که مرد هستم دوری از همسرم که خیلی برام عزیزه و بهش علاقه دارم سخته اما متاسفانه همسر من کمی کج خیال هم هست و مشکوک . از نظر ایشون باید به همه شک داشت مگر اینکه خودش عکسش رو ثابت کنه که البته وقتی من به این امر اعتراض میکنم میگه من برای تو این نظر رو میزارم کنار اما عملا و ناخداگاه کار خودش رو میکنه...
    ما از ابتدا دو خواسته از هم داشتیم : من از ایشون خواستم که به من ارامش بده و ایشون هم از من خواست که در محبت کوتاهی نکنم... من تمام سعیم رو کردم و میکنم که این خواسته ی همسرم رو عمل کنم اما متاسفانه ارامشی ندارم و تقریبا اگر نگم هر روز اما بیشتر روزها در گیر مسایل و بهانه های واقعا بچه گانه و الکی ایشون هستم اما نسبت به علاقه ایشون به خودم و وفاداریش کاملا مطمین هستم و همسر من واقعا ادم خوش قلب و مهربونی هست مخصوصا با من...
    واقعا نمیدونم مشکل چیه و از کجاست ؟ من از اثبات این که بهش وفادارم - در کنارشم و ... دارم خسته میشم چون اصلا دیده نمیشم همسر من حکم کسی داره که چشمهاشو بسته و کسی رو نمیبینه تازه اعتراض هم میکنه که چرا دیگران نمیبینندش... در صورتی که به نظر من همه یا بهتر بگم خود من بهش خیره شدم...
    ویا تو هر مسیله ای مقایسه هایی انجام میده که اصلا نامتعارف هستند و ...
    کمکم کنید من خانومم و زندگیم رو دوست دارم و فقط ارامش میخوام از طرف ایشون همین.

    باز هم متشکرم ازتون دوستان

  6. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آبان 87 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1387-5-20
    نوشته ها
    245
    امتیاز
    4,088
    سطح
    40
    Points: 4,088, Level: 40
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    82

    تشکرشده 82 در 59 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نیاز فوری به مشورت شما دارم

    شرمنده که اینجوری میگم ولی در مورد گذشته همسرتون یه مقدار ریز بشید می تونم تا حد بسیار زیادی بهتون این اطمینان رو بدم که همسرتون یه شکست عاطفی داشته و می ترسه یه بار دیگه این موضوع براش تکرار بشه این موضوع شما رو من دو بار شاهد بودم و هر دوبار همین موضوع بوده نه غیر اون
    حتما از همسرتون بخواهید که به یه روانکاو مراجعه کنه توی هند هم که روانپزشک ایرانی زبان هم که بسیاره از همسرتون بخواهید که خودش این مشکل رو حل کنه و شما هم با در اختیار قرار دادن کتابهای در این زمینه کمکش کنید تا با روحیه مردها بیشتر آشنا بشه و همه رو با یه متر اندازه نگیره
    در پناه حق


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.