به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 آبان 91 [ 20:15]
    تاریخ عضویت
    1386-9-13
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    4,856
    سطح
    44
    Points: 4,856, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 51 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    فضای روشنفکری که دچار شدم و ارتباط با فامیل

    سلام . قبلا از همه دوستان که منو در حل مشکلم کمک می کنند ممنونم .
    من توی یک دوره از زندگیم توی یک فضای ذهنی قرار گرفتم که دیگه نمی تونستم با بقیه ارتباط برقرار کنم. این دوره که می گم از اواسط دانشگاه شروع شد و دقیقا با کتاب خوندن و مطالعات فلسفی و ... شکل گرفت. این "بقیه" که می گم دوستای قدیمی و فامیل ها بودن . از این دوره به بعد من فقط دنبال افرادی می گشتم که باهاش بحث کنم.راجع به دین و خدا و... وکارم شده بود کوبیدن افکار (معمولا مذهبی) دیگران. چند بار هم با فامیل هام این کار رو کردم. تا روشنفکر شدنم رو به رخ اونها بکشم و اعلام کنم که خیلی می فهمم. بعدش که دیدم اهل بحث نبودن و حرفهای منو نمی فهمدن دیگه حرف نمی زدم. و مهمونی هم به خاطر اینکه وقت تلف کردن بود نمی رفتم. چون نمی خواستم به یه مشت چرندیات راجع به معامله زمین و خونه و ماشین و ... گوش بدم. و این باعث شد که به این کار عادت کنم. و الان کار به جایی رسیده که همه چیز به هم ریخته. چون به هر حال گاهی باید به مهمونی برم. ولی توی جمع فامیل دیگه نمی تونم با کسی رابطه داشته باشم و حرف بزنم. با اینکه در جمع دوستام به راحتی حرف می زنم اما توی جمع فامیل استرس می گیرم و دست و پام رو گم می کنم. و این برای خودم و خانواده ام باعث سرزنش و سرکوفت شده. و انگار به این ﮊست روشنفکری برام عادت شده . و ناتوان شدم. واقعا الان دیگه برام مهمه که بتونم با بقیه یک رابطه خوب داشته باشم کهدیگه نمی تونم. موقع حرف زدن توی جمع فامیل عصبی می شم. و خودم رو گم می کنم. اصلا صدام هم تغییر می کنه.

  2. #2
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 اردیبهشت 03 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: فضای روشنفکری که دچار شدم و ارتباط با فامیل

    سلام آرش
    خوش آمدی ، در همین تالار تمرین می کنیم
    اولین گام بلند را برداشتید. بعضی فکر می کنند وقتی روشنفکری می آید نمی شود حرفی را پذیرفت و فقط بافته های فکری خود را را باید در ذهن دیگران بریزند. این که شما در اینجا خواستار نظرات دیگران هستی. گامی بلند است.
    یکی از بالاترین بخشهای روشنفکری واقعی اینست که بتوانیم افراد را به اندازه ذهنشان درک کنیم و با آنها هم صحبت بشویم.
    من اگر روشنفکر هستم نباید به معنی این باشد که با مادربزرگ و فرزندم نمی تونم ارتباطی همسطحشان برقرار کنم. بلکه به عکس من بهتر از هر کس دیگه می فهمم درک آنها چگونه ممکن است...

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 آبان 91 [ 20:15]
    تاریخ عضویت
    1386-9-13
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    4,856
    سطح
    44
    Points: 4,856, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 51 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فضای روشنفکری که دچار شدم و ارتباط با فامیل

    سلام آقای سنگ تراشان
    من الان اینو فهمیدم و تصمیم دارم که رابطه برقرار کنم. چون مادرم می گه که با این رفتارت باعث سرشکستگیه من شدی. ولی واقعا ناتوان شدم. با خودم فکر کردم که راجع به یک موضوعی شروع کنم به حرف زدن کنم و نظراتم رو بگم . و نظرات اونا رو بپرسم. ولی قطعا اگه نظرات منو بشنوند شرایط بدتر می شه. چون اینو یکی دو بار امتحان کردم. چون حرفهای من خیلی براشون عجیب به نظر میاد .و اگر هم بحث پیش آمده چون استدلال ها من قوی تر بوده خوب حس بدی به اونها دست داده . بعد خواستم که براشون شاهنامه بخونم. گفتم شاید به این هم علاقه نداشته باشند. و در ضمن همه این کار ها رو بد تعبیر کنند. و مهتم بشم به اینکه " می خواد سوادشو به رخ ما بکشه."و "داره از موضع بالا با ما حرف می زنه." من می خوام یاد بگیرم با زبان خود اونها و در مورد مطالبی که اونها دوست دارند حرف بزنم. آیا اصلا این راهکار درسته؟اگه درسته چطور می شه انجامش داد؟

  4. #4
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 اردیبهشت 03 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: فضای روشنفکری که دچار شدم و ارتباط با فامیل

    سلام
    نخست باید شنونده خوبی باشیم.
    نظرشون را درمورد مسائل جویا شویم.
    به جای اینکه مستقیما مفاهیم خود را به آن توصیه کنیم. در قالب مثالها و ....، مطالب خود را بیان کنیم.
    و از همه مهمتر هم حسی هست. یعنی به جای مفاهیم و مسائل منطقی از احساسات خودمون و اونها صحبت کنیم. نگرانی ها، هیجانها و علاقمندیها بسیار مهم است.

  5. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 88 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1386-7-10
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    16,204
    سطح
    81
    Points: 16,204, Level: 81
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    898

    تشکرشده 926 در 486 پست

    Rep Power
    174
    Array

    RE: فضای روشنفکری که دچار شدم و ارتباط با فامیل

    با درود؛اگر روشنفکر به تمام معنی شدیم یکی از نخستین نشانه هایش همراهی و انعطاف است و با مردم و در میان مردم بودن،زیرا که روشنفکر است که با تعامل اجتماعی می تواند و باید مشکلات را بیابد < آسیب شناسانه با مسایل برخورد کند.
    آرش جان،این سخن من کلی بود و نه در مورد شما و این را بدان هر کسی در مراحل اولیه رشد اندیشه ای و روشنفکری همینگونه است زیرا که میوه هایش هنوز خیلی نرسیده اند و با رسیده شدن و شکوفایی ثمره اندیشه اش و پر باری الته که چون درختی سبز و پر میوه شاخه هایش خم می شود؛
    امیدوارم بینا،شنوا،پذیرنده و اندیشمند باشی؛؛؛بدرود.

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 آبان 91 [ 20:15]
    تاریخ عضویت
    1386-9-13
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    4,856
    سطح
    44
    Points: 4,856, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 51 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فضای روشنفکری که دچار شدم و ارتباط با فامیل

    سلام آقای سنگ تراشان و گردآفرید
    اگه نوشته هام روخونده باشید گفتم که قبول دارم که باید با اطرافیان رابطه خوبی داشته باشم.و این "با مردم و در میان مردم بودن" رو پذیرفتم. اما چون سابقه من در فامیل بد شده دیگه این کار برام خیلی سخته. من که در جمع ها ی دوستام خوب حرف می زنم موقع حرف زدن در جمع فامیل استرس می گیرم و حتی صدام می لرزه.

  7. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 آبان 91 [ 20:15]
    تاریخ عضویت
    1386-9-13
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    4,856
    سطح
    44
    Points: 4,856, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 51 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فضای روشنفکری که دچار شدم و ارتباط با فامیل

    ببخشید
    آقای سنگ تراشان کاربردی راهنمایی کردند . اگه اطلاعات بیشتری می خوایید بگم. از آقای سنگ تراشان می خوام که راهکار های بیشتری ارائه بدند. و از گرد آفرید هم خواهش می کنم که اگه راه حلی به نظرشون می رسه ارائه بدند.
    راستی گرد آفرید شما آقا هستید یا خانوم؟

  8. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 88 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1386-7-10
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    16,204
    سطح
    81
    Points: 16,204, Level: 81
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    898

    تشکرشده 926 در 486 پست

    Rep Power
    174
    Array

    RE: فضای روشنفکری که دچار شدم و ارتباط با فامیل

    با درود؛آرش خان،برو خوب بگرد در تالار تا دریابی که من خانمم یا آقا . . . .
    ببین آرش واقعا دنبال چی هستی ها؟؟البته درددل و در میان گذاشتن مشکلات در این تالار خیلی هم خوب است،ولی بنده و سایر هم انجمنان چه کاری می توانیم برایت بکنیم؟؟؟
    آخرشم این خوتان هستید که باید به راحتی با فامیل محترم خود حرف بزنید؛شما باید در اولین دیدار و مهمانی خیلی آرام و راحت با دایی،عمه،عمو و خاله و فرزندان آنها صحبت کنید،همین و بس!مگر ما باید به جایت حرف بزنیم ها؟؟؟!!!باید خودت حرف بزنی دیگر عزیز؛
    شما مثلا می توانید با خوش و بش و خوش رویی با آنها برخورد کنید،مگر می خواهند خدای ناکرده تو را مسخره کنند!!!
    شما در مهمانی بگویید و بخندید و توجه کنید که لبخند از لبانتان دور نگردیده و اصلا اگر خواستید بگویید که یک چند وقتی به علت درس یا خواندن کتابهایی اندکی در خودتان بودید،مگر بد است؟؟؟
    و البته سخن اصلی این است که مگر تو هویت و ارزشت را با نظر و سخن و حرف دیگران می سنجی و وابسته به آنها می دانی که این قدر نگرانی؟؟؟؟؟؟؟
    یک مدتی نخواستی توی جمع باشی،ولی الان چرا؛همین و همین . . . . برو و بپر در آب تنها راهش همینه و اگر هم فامیلت در اوایل کمی با تو سرد بودند عیبی ندارد،باید دوباره و دوباره حرف بزنی و بجوشی و بخندی و . . . . . .؛؛؛بدرود.

  9. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 اردیبهشت 88 [ 18:22]
    تاریخ عضویت
    1386-8-14
    نوشته ها
    194
    امتیاز
    6,224
    سطح
    51
    Points: 6,224, Level: 51
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 126
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    176

    تشکرشده 192 در 78 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: فضای روشنفکری که دچار شدم و ارتباط با فامیل

    سلام
    من شخصا نظرات گردافرید رو تایید می کنم .
    نیاز نیست در برخورد اول با فامیل هر چی اونها گفتند شما جواب بدهید . کافی گاهی اوقات به علامت تایید سری تکان بدهید به قول جناب سنگ تراشان شنونده خوبی باشید . بعد از ان چند کلمه مختصر ؛؛ شاید دید فامیل از شما این است که شما به علت تحصیلات بالا باعث تکبر شده اید و به نحوی خودتان را بر تر از دیگران می بینید . شما باید با رفتار و طریقه سخن گفتن ، همراه شدن ، خندیدن ، در کنارشان بیشتر بودن با آنها بگویید که شما همان آرش قبل از دوره دانشگاه هستید . و انسان موفق کسی است که با هر قشری هر تیپ انسانی و هر فرهنگی مانند خودش سخن بگوید شما با دوستانتان بحث می کنید آنها هم نظر و عقیده با شمایند ؛ در فامیل هم باید به زبان خودشان و نگاه خودشان به اطراف بحث کنید هیچ وقت سعی نکن که نظرات یک عده ای را که با این طرز فکر بزرگ شده اند را عوض کنید که کاری نشدنی است و سعی کن در جای خود چیزی و حرفی از منطق را بیان کنی که هم برای آنها جالب باشد و هم به وجود دانش شما پی ببرند ولی اگر بخواهی در مورد کوچکترین کلمه ای تحلیل و بحث را شروع کنی مطمئن باش چون سخنان شما را متوجه نمی شوند و یا اینکه نمی توانند پاسخ گوی شما باشند شما را ترک می کنند یا اینکه با شما کمتر معاشرت می کنند . در مورد لرزیدن صدایتان باید بگویم که سعی کن آرام و شمرده شمرده صحبت کنی به این صورت هم سخنانت دل نشین تر است و هم خودت دست و پایت را گم نمی کنی . ( البته این نظرات من بود مطمئن باش دوستان دیگر بهتر می توانند شما را راهنمایی کنند )
    آرزو می کنم که همیشه سبز باشی »»»»

  10. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 آبان 91 [ 20:15]
    تاریخ عضویت
    1386-9-13
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    4,856
    سطح
    44
    Points: 4,856, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 51 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فضای روشنفکری که دچار شدم و ارتباط با فامیل

    سلام
    گرد آفرید و بهاره از هردوی شما ممنونم که جواب دادید. مطالبی که اشاره کردید بسیار خوب و کاربردی بود .
    گرد آفرید عزیز تا آنجا که من می دانم گرد آفرید نام دختر ﮔﮋ دهم پهلوان ایرانی است که در شاهنامه از آن ذکر شده و به این خاطر حدس زدم که ممکن است زن باشید. ولی لحن نوشته هایتان مردانه است . مخصوصا جمله ی : " برو خوب بگرد در تالار تا دریابی که من خانمم یا آقا " که دیگر مطمئن شدم که مرد هستید .
    گردآفرید عزیز
    من "هویت و ارزشم را با نظر و سخن و حرف دیگران" نمی سنجم و وابسته به آنها نمی دانم . ولی من به رفت و آمد با فامیل خیلی علاقه ندارم و ترجیح می دهم کمتر با آنها رفت و آمد کنم ولی اغلب بیشتر از آن مقداری که خودم تمایل دارم مجبورمی شوم فامیل را ببینم. چون گاهی آنقدر اصرار می کنند که اگر نروم فکر می کنند به علت غرور است. و چون ارتباط خوبی هم نمی توانم با آنها برقرار کنم. این رفت و آمد ها مرا نگران می کند . من صحبت های جمع را بر حسب علاقه و میزان اطلاعات خودم به چهار دسته تقسیم می کنم:
    یک _ موضوعاتی که علاقه ندارم و اطلاعات هم ندارم . مثل ماشین ، فوتبال ، موفقیت های شغلی و بازار و تفاخر به داشته هایشان و ... که باید سکوت کنم
    دو _ موضوعاتی که علاقه ندارم ولی اطلاعات دارم. مثل احکام شرعی و آداب نماز و روزه و ... که چون قبلا علاقه داشتم می توانم درباره اش صحبت کنم. و اینجا می شود حرف زد.
    سه _ موضوعاتی که علاقه دارم ولی اطلاعات ندارم .که اینجا هم به حرفهای آنها گوش می کنم و یاد می گیرم.
    چهار_ موضوعاتی که علاقه دارم و اطلاعات هم دارم. مثلا بحث راجع به مسائل فکری مثل دین یا اجتماعی مثل ازدواج یا سیاسی مثل انتخابات مجلس و...
    خوب . پس در موارد یک و سه که باید سکوت کنم و خوب گوش کنم.
    در مواردی هم که بحث پیش می آید چون نظرات من معمولا مخالف آنها است یا باید فقط نظراتم را بگویم و در صدد اثبات آن بر نیایم . که اینجوری فکر می کنند خودم هم خیلی به حرفهایم مطمئن نیستم. و اگر هم بخواهم اثبات کنم که حس بدی به آنها دست میدهد. و فکر می کنند که قصد داشتم نظرم را به آنها بقبولانم و شکستشان دهم و برتری خودم را اثبات کنم.
    مثلا یک روز بحث بر سر احترام بود و من گفتم " احترام یک قرار داد است و کسی به خودی خود به خاطر بزرگتر بودنش یا ... شایسته ی احترام نیست. ما به دیگرا ن احترام می گذاریم که دیگران هم به ما احترام بگذارند" و " بچه هایی که هر چه بزرگتر هایشان می گویند همان را انجام می دهند و از خودشان هیچ فردیتی ندارند را نکوهش کردم " و این باعث شد که پدر و داییم از من ناراحت شوند.
    و یا یک بار راجع به مهریه حرف زدم و....


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.