به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 دی 93 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    418
    سطح
    8
    Points: 418, Level: 8
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Icon17 قهر و اختلاف در دوران عقد

    سلام؛ من عضو جديد هستم؛ لطفأ كمک كنيد مدت يك سال هست كه عقد كردم؛ وسر اينکه كجا زندگی مشترک مون رو شروع كنيم با شوهرم اختلاف داريم؛ ايشون دوست دارن چند سال اول خونه پدريشون باشن؛ ولی من ميخوام جای جدا و كاملأ مستقل زندگي كنم؛من ميخوام مسئله بين خودمون وبدونه دخالت خانواده ها حل بشه ‏↳‏۲هفته پيش باش صحبت كردم كه راضیشه قبل عروسی خونه سازه قبول نكرد؛ و ايشون از اون روز بامن قطع رابطه كرده نه ديداري ن تماسی نه حتي پيام؛ ب نظرشما من باهاش تماس بگيرم‏?‏‏?‏‏?‏

  2. کاربر روبرو از پست مفید يلدا93 تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 19 تیر 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو به همدردی خوش آمدید

    با مردها لج نکنید بلکه با استفاده از ظرافت های زنانه حرفتان را بزنید.بحث کردن با مردها را بزارید کنار حق هم با شما باشه بازم بهتره به روش های احساسی حرفتان را بزنید و بقول معروف با سیاست بیشتری رفتار کنی.
    بجای لجبازی بهتر نیست بشینید با هم حرف بزنید و اینکه تعیین کنید مثلا بعد چند سال امکان خردی خانه برایتان مقدور میشه اینجور یمی توانید کلی پس انداز کنید و جلوی بیوفتید

    درسته نزدیک خونه خانواده شوهر بودن مشکلاتی داره ولی خبو یهایی هم داره مخصوصا اینکه از مادر شوهرت یاد میگیری چجوری با شوهرت رفتار کنی و قلق های مخصوصش دستت میاد.

    در کل بهتره مهارت های ارتباطی خودتو افزایش بدی و در مورد مردها اطلاعاتت رو بیشتر کنید.


    . مردا از زن غرغرو و شاکي خوششون نمياد.
    از زن مهرطلب و آويزون هم همينطور. از زن بدون اعتماد به نفس هم. از زن گريه رو هم .
    از زن برچسب زن هم. از زن فخر فروش هم. از زني که به خانوادشون بي احترامي کنه و ...




    1.خونسرد بودن
    2. رعايت حريم و مرزهاي خانواده ( احترام به استقلال خانواده) مسائل روبه خانواده ها نکشوندن
    3.هم احساسي کردن : فراموش نکنيد تا آتشي خاموش نشده است
    ، منطقي نيست که در ميان آتش شروع به بازسازي کنيم و براي اينکه آتشي ( مانند احساسات) را خاموش کنيم
    ، ابتدا بايد «هم احساسي» کنيم، گوش دادن را بلد باشيم( نه فقط منفعلانه بشنويم)
    ، شروع به قضاوت نکنيم، کلام او را قطع نکنيم و شروع به راهنمايي و توصيه نکنيم
    . بايد مسائل را از ديد او بشنويم.

    4. تغييرات در بستر زمان به دست مي آيد همون صبور بودن
    5. متمرکز شدن روي نقاط مثبت به جاي نقاط منفي
    دادن شخصيت به همسر
    ( اگر همسرمان بايد نقاط ضعفش را حل کند، بايد هزينه آن را از بخش مثبت شخصيتش تامين کند)
    پس نبايد از اول شروع کنيم به ويران کردن همه شخصيت و اعتماد به نفس همسرمان.
    يعني شما هر چه نقاط مثبت همسرتان را بيشتر شناسايي کنيد به اين معناست
    که مصالح و مواد بيشتري جهت بازسازي ضعفهاي او در اختيار داريد.
    6.فراز و نشيب هاي تغيير در بستر زندگي طبيعي است
    يعني صبور بودن پرتلاش بودن و ادامه دادن مسير و نا اميد نشدن


    .استفاده از ظرافت هاي زنانه و خلاء هاي احساسي ما آقايون ما مردا عاشق اينيم بهمون محبت کنن
    بهمون اعتماد بنفس بدن مثل بادکنک بادمون کنن سعي کن جلوش خيلي از خانوادت تعريف نکني
    هميشه جوري رفتار کن که فکر کنه اولويت اول زندگي شماست و تکيه گاه اصلي شما




    راستش خيلي چيزها ياد گرفتم.خيلي تغيير کردم اگه بخوام موردي بگم خيلي طولاني ميشه.
    مهمترينش صبوربودنه!!ديگه ازاون تصميمهاي احساسي توي موقع هاي سخت خبري نيست.ياد گرفتم الويت اول زندگيم همسرم باشه.هرچند که اخلاقش رو نپسندم.
    يادگرفتم زندگيم رو مديريت کنم البته هنوز خيلي راه مونده.

    ياد گرفتم که بايد درمورد خانواده همسرم هم خوب فکرکنم ودنبال گرفتن امتيازهاي منفي ازشون نباشم.


    خانم ها بخوانند

    استقلال و قدرت مرد را با سوال کردن زياد از بين نبريد.
    آيا ميدانيد با بعضي از سوال ها مانند تا به حال کجا بودي ، مرد احساس بي استقلالي ميکند ؟
    به فکر کنترل و تغيير شوهرتان نباشد ؛ چرا که اوضاع بدتر ميشود .
    سعي نکنيد حرف آخر را در زندگي شما بزنيد .
    احترام گذاشتن و دادن اعتماد بنفش به شوهر.
    متوجه باشيد که شوهرتان گاهي نياز دارد با دوستانش تفريح کند .
    متوجه باشيد همسرتان که از سر کار مي آيد ؛ نياز به محيطي آرام دارد .
    .وقتي شوهرتان وارد خانه ميشود ، لحظاتي او را در آغوش بگيريد.
    در آمد شوهرتان را در نظر بگيريد و با توجه به آن خرج کنيد.
    در مشکلات کاري مرد ؛ حداقل با زبان او را همراهي کنيد.
    .اگر شوهرتان به هر دليلي در مسايل جنسي كوتاهي ميكند ، شما آن كمبود را جبران كنيد .
    .زن عاقل با حرف و عملش به مرد مي فهماند كه جز او كسي را ندارد.
    مواظب باشيد كاري نكنيد كه شوهرتان از خانه گريزان شود.
    حتي براي خريد يك نان هم از شوهرتان تشكر كنيد.

    "خوش رو باش، مهربون باش ....
    توقع هيچي ازش نداشته باش. به خصوص توقع محبت."


    راجع به خانواده اش هيچ حرفي نزنم، اظهارنظري نکنم.
    تحت هر شرايطي کوچکترين گلايه اي نکنم. کمتر حرف بزنم، فقط باهاش همراهي کنم



    شوهران از زنان چه مي خواهند؟

    خانم خوبم، کمکم کن براي فرزندانم يک قهرمان باشم.
    از من و از کارهاي خوبي که کرده ام تعريف کن. فقط از کاستي هايم حرف نزن.

    . نياز دارم که من هم همين را از تو بشنوم: « که دوستم داري و به عنوان يک شوهر و يک پدر به من افتخار مي کني».

    يک شوهر به تحسين و احترام دائم نياز دارد. مشتاق است که بخش عمده آن را از همسرش دريافت کند.

    به شوهرت احترام بگذار. علي رغم همه کمبودهايش

    اگر فکر مي کني اشتباه مي کنم. راهنمايي ام کن تا به سمتي که فکر مي کني درست است بروم.
    نخواه که بر من مسلط شوي و مرا به آن سو بکشاني.


    وقتي دارم از خودم انتقاد مي کنم. وقتش نيست که بارم کني.

    يكي از علل مهم انكه مردان خانه هاي خود را ترك مي كنند بخاطر ان است كه زنانشان نق مي زنند

    هيچ چيز غرور مرد را مثل شادي زنش ارضا نمي كند چون هميشه آنرا مربوط به خود مي داند
    گريه کردن واسه مرد نشانه ناتواني و ضعفشه

    من از آشپزي تجملي تو خوشم مي آيد. اما اين آشپزي دارد مانع تنهايي و خلوت گاه و بيگاه مان مي شود.

    خانمم به من اعتماد کن من به تاييد تو نياز دارم.

    مرا با ديگر مردا مقايسه نکن



    مردها دوست دارند مورد تائيد باشند و درنگاه همسرانشان فرمانروايان بي چون و چرا و مطلق حتي اگر واقعا اينگونه نباشد
    - - - Updated - - -

    چند سال دارید و ایشون چند سلشه؟
    توی جلسات خواستگاری شرط کرده بودید که میخواید کجا زندگی کنید؟
    آیا ایشون به شما قولی داده بودن مبنی بر اینکه منزل جدا تهیه میکنند؟
    میزارن درآمد ایشون چقدره و دلیل اصلی ایشون برای رفتن توی خونه پدریشان چیه؟
    از خصوصیات رفتاری و شخصیتی خودت و شوهرت بنویس با توضیحات
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 6 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    del (شنبه 21 تیر 93), parsa1400 (پنجشنبه 19 تیر 93), pasta (پنجشنبه 19 تیر 93), يلدا93 (جمعه 20 تیر 93), هم آوا (جمعه 03 مرداد 93), خیال تو (شنبه 21 تیر 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 دی 93 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    418
    سطح
    8
    Points: 418, Level: 8
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سي از پاسختون ؛من ۲۳و نامزدم ۳۰سالشونه؛ من ازشب خواستگاري تنها درخواستي كه از ايشون داشتم خونه مستقل بود؛ اون زمان گفتن در حال حاضر نه ولی ۲سال ديگه امكانش براش هست؛ بعلت فوت مادرشون عروسي يكسال عقب افتاد من ميگم اگه تا يك سال ديگه ميتونه خونه بسازي ؛خب اين مدتو صبر كنيم؛ ولي ميگه ديگه نميخواد نامزد بمونيم

    - - - Updated - - -

    ايشون پدر هم ندارن ؛خانواده ی پر جمعتي داره و خونشون آپارتمانی هست؛ ۲تاجاري بزرگا طبقه بالا هستن ؛و چون طبقه پايين كه شوهرم ميخواد اونجا زندگي كنيم بزرگه؛ تمام مراسم ها و مهماني هاشون اونجا برگذار ميشه؛ و اونجا رو همه خونه مادر يا مادر بزرگشون ميدونن؛ من تحمل شلوغي رو ندارم؛ از طرفي هم ميترسم اگه الان قبول كنم برم ؛ ۲سال بعد شوهرم ب حرفش عمل نكنه و تو اون خونه ماندگارشم

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    یلدا خانم سلام
    خب اصل مطلب خاله قزی عزیز گفتن ولی با شرایطی که گفتید خب برید زندگی کنید مستقل که هستید یا نه قرار کسی باشما زندگی کنه ؟ خواهر شوهری یا برادرشوهری ؟
    اگه مستقل هستید ایرادی نداره . تو جمع شدن ها و مهمونی ها هم چون شما تازه عروس هستید به خودتون سخت نگیرید میان و کمکتون میکنن واز حمایت شوهرت برخوردار خواهی بود . سعی نکن با جاری یا خواهر شوهرت لجبازی کنی و در رقابت نمایشی خودتو گرفتار کنی بدون این مهمونی ها ادامه داره وسعی کن با رفاقت و احترام زیاد جای خودت بینشون پیدا کنی

    احترام به خانواده همسر برای همسرت ارزشمند و برای شما یه حرکت سیاست مدارانه میباشد ودر هر دو صورت برد باشماست

    یکی از مشکلات امروز ما به نظر من کاهش رفت و آمد هاس حتی بین اعضای خانواده . امید وارم در زندگیمون باعث جدایی همسرمون از اعضای خانوادش نشیم
    البته من خودم به دوری و دوستی اعتقاد دارم و هرچه دست نیافتنی تر عزیزتر
    بدرود

  7. 4 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 20 تیر 93), يلدا93 (پنجشنبه 19 تیر 93), هم آوا (جمعه 03 مرداد 93), خیال تو (شنبه 21 تیر 93)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    راستش ایشون خواستند شاید با این کارشون همین اول کاری گربه رو به اصطلاح دم حجله بکشند !!!!

    اگه البته واقعا شما این قدر که منطقی نوشتید باهاشون صحبت کرده باشید و ایشون همین طوری نه پیامی و .. نه هیچی هیچی ...

    بههر حال نباید این اختلاف دامن گیر مشکلات بیش تر بشه..و البته نباید هم طوری رفتار کنید که ایشون فکر کنند شما دیگه حتما قراره برید هر جا ایشون می گند..

    اما یه تجربه ی شخصی بگم در رابطه با این طوری زندگی کردن!! شما نو عروس هستید !! احتمالا اگه جاری هاتون هم فرزند داشته باشند مخصوصا کودک هی بخوان هر روز بیان خونه ی شما و. بدجور روی اعصاب هستند..یه زوج جوان به نظر من بیش از هر چیزی اول زندگیشون به ارامش نیاز دارند و به اصطلاح به خلوت بیش تری با هم نیاز دارند توی این برهه زمانی البته این نظر من هستش لااقل من این طوری میپسندم ...

    اگه قرار باشه شما برید اون جا برنامه باشه هر روز خونه ی شما و.. واقعا مشکلات بیش تری دارید..ولی اگه همسرتون این تضمینو میده نه این طوری نباشه و.. خب باز جای بحث داره...و این که حتما بعد دو سال به قول خودتون به قول خودشون عمل کنند!! اخه تعارف نداریم شاید ایشون یه مدت بگزره بگند چه کاریه همین جا راحتیم دیگه !!!

    به هر حال باید خیلی سنجیده عمل کنید.

  9. 3 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 20 تیر 93), sara 65 (پنجشنبه 19 تیر 93), هم آوا (جمعه 03 مرداد 93)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 دی 93 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    418
    سطح
    8
    Points: 418, Level: 8
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اختلاف در دوران عقد‏↳‏

    دوستان مچكرم بابت ياد داشت وقتی كه گذاشتید؛ ولي وقتی نامزدم تو دوران عقد ۲هفته اس كه بام قهر كرده ؛چطور ميتونم بهش اعتماد كنم كه فردا ازم حمايت ميكنه ؛؛ ؛برادر بزرگترشون راغب بودن كه بعد فوت مادرشون بيان تو او خونه ساكنشن اما هركاري كرد خانمش كه جاي مادر من هست راضي نشد ك بياد حتي چند ماه باهم قهر بود؛ ؛از طرفي ن فقط من بلکه خانوادم هم با رفتن من ب اون خونه مخالفن؛ ميترسم اگه برم و ب مشكل بر بخورم حمايت خانوادم رو هم از دست بدم؛

  11. کاربر روبرو از پست مفید يلدا93 تشکرکرده است .

    Nilofar mordab (جمعه 20 تیر 93)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 دی 93 [ 01:58]
    تاریخ عضویت
    1390-7-08
    نوشته ها
    352
    امتیاز
    3,876
    سطح
    39
    Points: 3,876, Level: 39
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    555

    تشکرشده 496 در 196 پست

    Rep Power
    48
    Array
    سلام با تمام احترامی که برای آقای خاله قزی و پارسا قایلم باید بگم بانظرشون مخالفم و فکرمیکنم چون مرد هستن این نظر رو دادند اول اینکه اون دخترخانمی که تاحالا خونه باباشون بودند و حالا ازدواج کردند برا خودشون دل دارن و با هزارتا برنامه و امید و آرزو وارد خونه همسرشون میشن و حق دارن که دلشون بخاد تنها باشن مستقل باشن و با مردشون خلوت داشته باشن که شخصی باشه و اختیارشو داشته باشند اینکه یه خونه باشه و یه سقف باشه که زندگی کنن نمیتونه رضایت خانم خونه رو جلب کنه اصولا خانما دلشون میخاد اول زندگی خودشون باشن و همسرشون و راحتیاشون. واینکه اختیار یه خونه رو نداشته باشی و قرارباشه وقت و بی وقت مهمون داشته باشی و اینکه اونا این خونه رو خونه مادربزرگشون میدونن خیلی آرامش این خانم به سختی ممکنه شاید آقایون ترجیح بدهند که کنارخانواده شون و در دسترسشون باشن و خیلی موارد رو به شخصه دیدم که همین موضوع که برا مرد خیلی دوست داشتنیه که خانوادش دم به دقیقه و وقت و بی وقت بیان و برن و هیچ طرف رو از دست ندادن خیلی راضی و خوشحالن که باوجود ازدواجشون خانوادشونم اینقد درکنارو نزدیکشونن و خانمشونم درک نمیکنن واین وسط حق این خانم ضایع میشه و اگر طرف خیلی هم تودارباشه واقعا درآینده با این تحمبا تبدیل به یه آدم عصبی میشه نمیخام فاز منفی بدم فقط چون چند نمونه عین همین موضوع و دقیقا شبیهش دیدم و تجربمو از اونا گفتم .
    وبحث اصلی اینکه این آقا بخاطر نظر همسرشون قهرکردن و چندوقته ازشون هیچ خبری نیست بنظر من عادی نمیاد قهر اونم ازجانب مرد و به این صورت و فقط بخاطر هرموضوعی !! نمیدونم شایدم اشتباه میکنم ولی فکرکنم بهتر باشه این خانم تماس بکیرند وعلت رو جویا بشن دلیل این بی خبری و غیبت؟! منظورشونو بفهمن و بعد تکلیفشونو مشخص کنند.
    انشالله که مشکلتون حل میشه .

  13. 4 کاربر از پست مفید Nilofar mordab تشکرکرده اند .

    sanjab (جمعه 20 تیر 93), مهربونی... (پنجشنبه 02 مرداد 93), آزرم (جمعه 20 تیر 93), شاپرک 114 (جمعه 20 تیر 93)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 مرداد 93 [ 18:44]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    73
    سطح
    1
    Points: 73, Level: 1
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز من خودم تقریبا چنین تجربه ای و داشتم و فوق العاده سخته مخصوصا برای افرادی که درونگراهستند.دیگه تو اون خونه احساس راحتی و آرامش ممکنه نداشته باشی چون همه کارات زیر ذره بینه .همیشه باید خونه ات و سرو وضعت مرتب باشه چون ممکنه هر آن یکی سرزده بیاد پایین.چندتا مثال برات می زنم.مثلن یکی دوست داره صبحا دیر از خواب پاشه یا چند روز حوصله مرتب کردن خونه رو نداشته باشه یا لباسهای خاص و خیلی باز تو خونه بپوشه با توجه به این شرایط همیشه آدم باید استند بای باشه و این موضوع باعث استرس می شه و حریم خصوصی دیگه وجود نداره.و چون شما سنت و تجربه ات کمتره جاری هات به خودشون اجازه ی دخالت توی زندگی ات و میدن و همسرت هم چون کنار اقوامشه و پشتش گرمه ممکنه خیلی سریع تحت تاثیر حرفهاشون قرار بگیره .من آدم خرافاتی ای هستم به نظر من اصلن شگون نداره که یه تازه عروس بیاد خونه ی کسی که تازه فوت شده زندگی کنه. به نظر من شما محکم سر حرفت بایست بگو حاضرم یه خونه ی خیلی کوچیک برام اجاره کنی یا اینکه صبر کنم مشکلت حل شه بعد عروسی بگیریم .عزیزم منم این اشتباه و کردم و از اول حرف و خواسته ام و قاطعانه به شوهرم نگفتم الان اصلن برای حرفم و خواسته هام ارزش قایل نیست هر کاری که دوست داره می کنه.تو این اشتباه و نکن.البته نمی گم دعوا مرافه بکن به قول مدیر همدردی مهربانی همراه با قاطعیت.

  15. 4 کاربر از پست مفید بامبو تشکرکرده اند .

    Nilofar mordab (شنبه 21 تیر 93), sanjab (جمعه 20 تیر 93), آزرم (جمعه 20 تیر 93), شاپرک 114 (جمعه 20 تیر 93)

  16. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط يلدا93 نمایش پست ها
    سي از پاسختون ؛من ۲۳و نامزدم ۳۰سالشونه؛ من ازشب خواستگاري تنها درخواستي كه از ايشون داشتم خونه مستقل بود؛ اون زمان گفتن در حال حاضر نه ولی ۲سال ديگه امكانش براش هست؛ بعلت فوت مادرشون عروسي يكسال عقب افتاد من ميگم اگه تا يك سال ديگه ميتونه خونه بسازي ؛خب اين مدتو صبر كنيم؛ ولي ميگه ديگه نميخواد نامزد بمونيم

    - - - Updated - - -

    ايشون پدر هم ندارن ؛خانواده ی پر جمعتي داره و خونشون آپارتمانی هست؛ ۲تاجاري بزرگا طبقه بالا هستن ؛و چون طبقه پايين كه شوهرم ميخواد اونجا زندگي كنيم بزرگه؛ تمام مراسم ها و مهماني هاشون اونجا برگذار ميشه؛ و اونجا رو همه خونه مادر يا مادر بزرگشون ميدونن؛ من تحمل شلوغي رو ندارم؛ از طرفي هم ميترسم اگه الان قبول كنم برم ؛ ۲سال بعد شوهرم ب حرفش عمل نكنه و تو اون خونه ماندگارشم

    میشه لطفا کامل توضیح بدید همه رو گیج کردی شما با این طرز نوشتنت.

    ایشون مادرش فوت کرده پارسال و پدرش هم فوت کرده بوده خوب الان وضعیت ارث و میراث چجوریه یه توضیح میشه بدید؟
    اینو اول بصورت کامل توضیح بدید تا راهنمایی کنیم.
    آیا ارث و یمراث مشخص شده و اینکه اپارتمان ها برای چه کسی است و امکان اینکه اجاره بدید آپارتمان خودتان را دارید یا خیر؟

    لطفا کامل توضیح بدید و بصورتی که همه متوجه بشن
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  17. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    بنظرم اگه شما منطقی صحبت کردین بدون دعوا و کنایه.
    خیلی منطقی حرفتونو زدین و ایشون دو هفته قهر کردن.

    این نشون میده ایشون با قهر و دعوا میخواین شما رو نحت فشار بذارن تا حرفشونو گوش بدین.

    بهتره وقتی کاری نکردی عذر خواهی و منت کشی هم نکنی.
    بذار ببین ایشون چه واکنشی نشون میدن اگه حرفی زدن بگو من منطقی حرفمو زدم و حرف بدی هم نزدم از اول هم گفته بودم بشما که خونه مستقل میخوام.
    خیلی آروم بگو من میدونم شما بعنوان همسر ایندم میخواین یک زندگی پر از آرامش برای من فراهم کنین من حس میکنم آرامش لازم و در اون خونه نخواهم داشت.

    حرفای من کاملا منطقیست و انتظار پاسخ و واکنش منطقی دارم.
    قهر و دعوا تصویر خوبی از شما تو ذهن من نمیسازه پس امیدوارم این رویه نادرست و غیر منطقی و پیش نگیرین.

    حتی اگه میخواین زنگ بزنین و شما پیش قدم بشین خیلی ملایم نه با دعوا پیش قدم بشین تماس بگیرین اما نه بعنوان منت کشی بعنوان اینکه میخواین تکلیفتون مشخص بشه.

    بنظرم حتی در صورت تماس گرفتن بهتره از پدرتون بخواین اینکازو بکنن مثلا تماس بگیرن بگن دیدم دو هفته ای پیداتون نیست خواستم ببینم مشکلی پیش اومده قبلش با پدرتون هماهنگ کنین که مشکل سر چیست اگه خبر ندارن ازشون بخواین منطقی بدون دعوا و بحث صحبت کنن و خواستار حل مشکل بصورت دو نفره بشین. یعنی نظر هردو در نظر گرفته بشه.

    مثلا یک خونه مستقل باشه اما نزدیک خونه خانوادگی ایشون باشه.

    بنظرم شما نه منت کشی کن نه عذرخواهی نه دعوا و بحث فقط منطقی صحبت کن.

    این رابطه یکمی جای تامل بیشتری داره چون ایشون اگه قرار باشه همیشه تو هر بحران و مشکلی قهر و دعوا و پیش بگیرن که نمیشه.

    فکر کنم هم لازمه بیشتر فکر کنین.
    هم اینکه قبول کنین که شما هم اشتباه کردین از اول تباید به یک حرف گوش میکردین باید همون اول قطعی و واضح و روشن حرفتونو میزدین.

    حالا هم دیر نشده الان واضح و قاطع خواسته تونو بگین.بدون بحث کردن.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : جمعه 20 تیر 93 در ساعت 13:32

  18. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    Nilofar mordab (یکشنبه 22 تیر 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.