به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 مرداد 93 [ 15:44]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    809
    سطح
    15
    Points: 809, Level: 15
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 19 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بعد از 6 ماه هنوز به نامزدم علاقمند نشدم

    سلام دوستان
    من و نامزدم هم سن هستيم و حدود 8 ماهه عقد كرديم
    بصورت سنتي با هم آشنا شديم و متاسفانه دوره شناخت يا نامزدي قبل از عقد نداشتيم و بعد از خواستگاري يكي دو بار باهم صحبت كرديم و سريع بردنمون عقد كردن!!البته اشتباه از خودم بوده كه اون موقع اين مساله رو مطرح نكردم
    الان مشكلاتي كه باهاش دارم بدليل نداشتن شناخت كافيه
    دختر خيلي منفعليه و خيلي سادست
    اصلا طرز برخورد و ايجاد ارتباط با جنس مخالف رو بلد نيست
    روحيات و لطافت دخترونه اصلا نداره(پسرا بهتر ميفهمن من جي ميگم)چيزي كه منو مجذوبش كنه و راغب باشم و بهش وابسته بشم
    من آدم درونگرا و احساستي هستم ولي اون اصلا اينطور نيست
    كمي افسردست
    زماني كه با هميم هيچ حرفي براي گفتن با هم نداريم و من بايد صحبت كنم اون گوش بده و تاييد كنه يا من كاري كنم اون تقليد و تكرار كنه!! اصلا نقطه نظر يا پيشنهادي يا طرحي نداره! كم پيش مياد خودش بهم زنگ بزنه هميشه من بايد زنگ بزنم..
    آدم به روزي نيست و عليرغم اينكه دانشگاه معتبري درس خونده اما امروزي نيست
    تو اين 6 ماه هنوز نتونستم باهاش رابطه عاطفي برقرار كنم و هيچ محبتي به هم نداريم
    خانواده هامون هم وحشتناك سنتي هستن!هر وقت صحبتي از عدم تفاهم ميشه پدر و مادرم فقط دعوا و قهر و عصبانيت و آبروريزي راه ميندازن
    اصلا برا هم ساخته نشديم.نميدونم چي بايد كنم وقت زيادي هم ندارم

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام.

    بفرستش یکی دو تا کلاس ورزشی. حتی اگه می گه دوست ندارم و .... باید بره.
    ممکنه توی فضای سنتی و بسته ای بزرگ شده و الان به این همه سکون و انفعال عادت داره و بیرون اومدن ازش براش سخت باشه.
    برای همین می گم حتی اگر دوست نداره، باید بره. اگر تیمی باشه بهتره، تا مجبور باشه با بقیه همکاری و هماهنگی و تعامل داشته باشه برای بازی.
    یکی دیگه اش هم می تونه انفرادی و بیشتر دخترونه باشه. مثل کلاسهای رقص-ورزش.
    جایی که خانمها بیشتر به وضع ظاهر و بدنشون می رسند و در مورد همسرشون و ... گاهی با هم صحبتهایی دارند.

    یک کلاس هنری، مثل آشپزی، شیرینی پزی ... هم بره.
    باز توی این محیطها خانمها از زندگی خانوادگی و ... صحبت می کنند و به طور غیرمستقیم درگیر این مسائل می شه.

    موارد دیگه هم هست که اگر دوستان نگفتند، باز براتون می نویسم.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  3. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 15 تیر 93), morteza_65 (دوشنبه 16 تیر 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 15 تیر 93), دختر بیخیال (جمعه 20 تیر 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مرداد 94 [ 19:43]
    تاریخ عضویت
    1390-2-26
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    2,918
    سطح
    33
    Points: 2,918, Level: 33
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 69 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    با نامزدتون درباره ی مشکلاتی که دارید صحبت کردید؟
    اون میدونه شما چه حسی به رفتارا و رابطه تون دارید؟
    اصلا ازش خواستین تغییری بکنه؟
    شاید یه دلیلشم این باشه که اونم از نوع رفتار و برخورد شما و ب طور کلی رابطه تون راضی نیست و همین باعث دلسردیش شده
    در کل ب نظرم خیلی یه طرفه ب رابطه تون نگاه نکنید، احتمالا نامزدتونم دلایل و شرایط خاص خودشو داره که باید راجبش مفصل حرف بزنید، در ضمن خیلی از این چیزا یاد گرفتنیه که طرفین باید از هم بخان و برای رسیدن بهش تمرین کنن
    بهرحال اون تو دل شما نیست که بدونه ازش چی میخاید یا چ انتظاری دارید خصوصا برای دختری که احتمالا قبلا رابطه ای نداشته

  5. 6 کاربر از پست مفید سرگشته 2011 تشکرکرده اند .

    fariba s (یکشنبه 15 تیر 93), khaleghezey (یکشنبه 15 تیر 93), morteza_65 (دوشنبه 16 تیر 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 15 تیر 93), مقیمی (یکشنبه 15 تیر 93), شیدا. (یکشنبه 15 تیر 93)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آذر 94 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    2,683
    سطح
    31
    Points: 2,683, Level: 31
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,932

    تشکرشده 348 در 164 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام اقا ببینید جدای این که بعدا چه اتفاقی می افتد نامزدتون رو زنگ بزنید و به یه کافی شاپی یا پارکی دعوت کنید و بگید حرفهای مهمی می خوام بزنم لطفا بیا...خواهش می کنم همه مطالب دلخوری رو روی یه ورق بنویسید و ببرید و به ایشون بگید ودلایلش رو بپرسیدب ایشون و بگید می خواید تصمیم جدیتری بگیرید چون ادامه دادن زر یه سقف رفتن به مشکل خواهد خورد...
    جوابهای ایشون و بپرس و این که راهکاری به دهنش می رسد یا نه...
    ببین بی خیال سنتی بودن خانواده.....خودت و دختر رو بعدا بیچاره نکن...فکر می کنی چی شد که جامعه از ازدواج سنتی خارج شده و ا حدی زوج ها هم رو خودشون انتخاب می کنن از اون جایی که فردی در خانه علیه اصول بی منطق خانواده ایساد و پای همه چی ان رفت تو به خاطر خوشبختی این دختر برو به جنگ خونوادها و بی خیال افکار کوته نگر انها شو

  7. 4 کاربر از پست مفید کاغذ بی خط تشکرکرده اند .

    morteza_65 (دوشنبه 16 تیر 93), مقیمی (یکشنبه 15 تیر 93), معاون کلانتر (شنبه 21 تیر 93), شیدا. (یکشنبه 15 تیر 93)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اسفند 93 [ 10:05]
    تاریخ عضویت
    1392-12-13
    محل سکونت
    دشت
    نوشته ها
    113
    امتیاز
    1,390
    سطح
    20
    Points: 1,390, Level: 20
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    834

    تشکرشده 492 در 107 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    22
    Array
    سلام روز بخیر
    اگر ساکن تهران هستید بی تعارف ایشان را به کلاسهای رمز و راز جذابیت بفرستید دورهای جدید این کلاس داره شروع میشه در تهران نزدیک پارک دانشجو
    از ایشون بخواهید که حتماً بروند و هزینه این دو دوره را خودتان پرداخت کنید و اصلاً از ایشان درخصوص مطالب کلاس نپرسید این دوره برای ایشان لازم و حیاطی هست
    دراین دوره ها به ایشان درخصوص اینکه چگونه با همسرشان رفتار کنند توضیح داده می شود و کلیه فنون و ریزکاریهای که متمعنم ایشان حتی نشنده اند هم آموزش می بینند و دیگر نیازی به اینکه شما به ایشان بگویید تنازی و لوندی و مهر و محبت زنانه از ایشان می خواهید ندارد
    و درصورت اجرا کردن موارد آموزش شده فراتر ازآنی خواهد بود که شما می خواهید.

    پیشنهاد می کنم بگویید خانم همکارتان این کلاسها را می رود تا ایشان هم حساس نشوند.

    موفق باشید
    بیاموزیم بی قید و شرط عشق بورزیم،

    بی قصد و قرض حرف بزنیم،

    بی دلیل ببخشیم،

    و از همه مهمتر

    بی توقع به انسانها
    محبت کنیم

  9. 2 کاربر از پست مفید fariba s تشکرکرده اند .

    morteza_65 (دوشنبه 16 تیر 93), شیدا. (یکشنبه 15 تیر 93)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 اسفند 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1392-10-24
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,081
    سطح
    27
    Points: 2,081, Level: 27
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 214 در 50 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    من کاملا درکتون می کنم .

    با احترام به نظرات همه عزیزان ولی متاسفانه فکر نمی کنم راهنمایی دوستان تاثیر چندانی داشته باشه ، در نهایت بابت این همه تلاشی که می کنید نتیجه اندکی حاصل می شه ،به نظر من احتمالا همسرتون مشکل هورمونی دارند و احتمالا کمبود استروژن ، به نظرم اول یه تست هورمونی ببریدشون .

    به هر حال نمی تونید انتظار تغییر چندانی داشته باشید به قول صابر توی سریال ستایش " فلزش همینه "

    اگر شما گرم مزاج باشید ( که احتمالا هستید ) بعد از ازدواج به شدت اذیت خواهی شد .

    حتما حتما مشاوره حضوری برید . شاید جدایی با همه مشکلاتش بهتر از ادامه زندگی باشه .

    خوشبخت بشید .

  11. 3 کاربر از پست مفید mehdi1392 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 16 تیر 93), morteza_65 (دوشنبه 16 تیر 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 15 تیر 93)

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اسفند 93 [ 10:05]
    تاریخ عضویت
    1392-12-13
    محل سکونت
    دشت
    نوشته ها
    113
    امتیاز
    1,390
    سطح
    20
    Points: 1,390, Level: 20
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    834

    تشکرشده 492 در 107 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    22
    Array
    صحبت آقای مهدی رو قبول دارم ولی به نظر من در خانواده های که دخترانشان را در محیط بسته نگه داشتند و حتی نوجوانشان در زمان رشد از تغییر ظاهر بدن خود خجالت می کشد نمی شود انتظار داشت اعتماد به نفس لازم و فنون و تکنیک لازم جهت جذب مردش را یاد گرفته باشد همسر شما با تمام وجود شما دوست دارد و میستاند و فقط نحوه بیان و اجرای آن را نمی داند متاسفانه این مشکل بسیاری از ایرانیان است و ای کاش دولت این دوره ها را قبل از ازدواج قرار میداد تا یک زن بداند چه کارهای جزیی و کوچکی دل مردش را برای همیشه از آن او می کند
    قبل از اینکه ذهن شما یک مشکل کوچک و جزئی را بزرگ و حل نشدنی بداند پیشنهاد پست قبل من را انجام دهید.
    بیاموزیم بی قید و شرط عشق بورزیم،

    بی قصد و قرض حرف بزنیم،

    بی دلیل ببخشیم،

    و از همه مهمتر

    بی توقع به انسانها
    محبت کنیم

  13. 6 کاربر از پست مفید fariba s تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 16 تیر 93), morteza_65 (دوشنبه 16 تیر 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 15 تیر 93), خیال تو (دوشنبه 16 تیر 93), دختر بیخیال (جمعه 20 تیر 93), شیدا. (یکشنبه 15 تیر 93)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 مرداد 93 [ 15:44]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    809
    سطح
    15
    Points: 809, Level: 15
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 19 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی باهاش صحبت کردم کلاسهایی که گفتین رو میگه به هیچ وجه دوست ندارم برم
    میگه شخصیت من همینه نمیتونم عوضش کنم
    پیش مشاور هم رفتیم تکنیک هایی رو گفت که چند روز اول اجرا کردیم اما توفیقی نداشت
    یعنی رفتارایی که به توصیه مشاور داشت انجام میداد کاملا مصنوعی بود و خودشم راحت نبود
    کاهی که میخوام باهاش محبت کنم و ب اصطلاح حرفای رمانتیک بهش بزنم مثل مجسمه بهم نگاه میکنه و بعضی وفتا به مسخره میگیره طوری ک احساس میکنم با ی پسر دارم حرف میزنم!!!!
    رفتارش و استیلش مردونست تو محیط کاریشم رئیسه و همه ازش حساب میبرن!!!!
    در نظر بقیه موقعیت خوبی داره و خانوادم تعجب میکنن من ناراضی ام .خانواده محترم و با شخصیتی هم داره.واقعا دیگه خسته شدم و اوضام با دوران مجردیم فرقی نکرده و حس تنهایی اون موقع رو دارم
    کاش ی عیب بزرگی داشت میتونستم بواسطه اون ازش جدا شم ولی الان این مساله رو نمیتونم عنوان کنم و ملکه عذابم شده!ب هر کی میگم میگه تو دیوونه شدی!!
    راستی اینم بگم که خونوادش قبل تولدش پسر میخواستن ولی دختر شده و شده قسمت ما!!!!
    ویرایش توسط morteza_65 : دوشنبه 16 تیر 93 در ساعت 01:16

  15. 5 کاربر از پست مفید morteza_65 تشکرکرده اند .

    fariba s (دوشنبه 16 تیر 93), khaleghezey (دوشنبه 16 تیر 93), کاغذ بی خط (دوشنبه 16 تیر 93), دختر بیخیال (جمعه 20 تیر 93), شیدا. (دوشنبه 16 تیر 93)

  16. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دادا

    حس بدیه حس خیلی بدیه بانوان محترم دلخور نشید ولی آدم احساس میکنه با یه مرد ازدواج کرده تا یک زن.البته اینم بگم فقط مخصوص خانواده های مذهبی نیست توی خیلی از خانواده ها همینجوریه.
    دقیقا منم با نوشته بانو fariba s موافقم در مورد خانواده ها شوربختانه بعضی خانواده های مذهبی که تعدادشان هم کم نیست عشق و علاقه و محبت ابراز کردنش را در خانواده خیلی کم به همدیگه نشان میدهند.من خودم محرم نامحرم را قبول دارم 100% بی برو برگرد و به حجاب و اعتقاد مذهبی پایبندی دارم ولی هرچیزی حد و حدودی داره.مثلا منی که مرد هستم باید دوران مجردیم با دوران متاهلیم فرق کنه وقتی توی شرایط جدید قرار میگیریم بهتره انعطاف پذیری بیشتری از خودمان نشان بدهیم.ورگنه دلیلی نداره که بخواهیم ازدواج کنیم.

    حالا ازت میخوامب رای یه مدت شاید چند ماهه از خودت انرژی بزاری و تلاشتو کنی برای خود من شاید 2 تا3 هفته طول کشید چون همسرم تا حدودی آمادگیشو داشت.کاری نداشته باش عکس العملش چیه اصلا و ابدا ما اینجا به شما دسترسی داریم و پس با شما کار داریم خدا را شکری اومدی توی سایت همدردی و چون دار یمهارت های لازم را بدست میاری و از مشورت دوستان و مشاورین استفاده میکنید پس ازت انتظار بیشتری میره.

    1.اولین و مهمترنی قانون زندگی متاهلی ناامید ممنوع

    بزار یه داستان خیلی زیبا برات تعریف کنم:

    از یه بیزنسمن(بازاریاب) موفق آمریکایی میپرسن تو وقتی به مشتریت زنگ میزنی کی ازش ناامید میشی؟

    برگشت گفت: تا وقتی که یا اون بمیره یا من بمیرم

    این نوشته بالا همیشه یادت باشه.

    2.به عکس العملش کار ینداشته باش اصلا و ابدا تو راه خودتو برو و مسیر خودت را طی کن بهش پیامک عاشقانه بده کار ینداشته باش چی جواب میده یا اصلا جواب میده یا نه.

    3.با هم برید گردش باهم قدم بزنید دستشو بگیر کنارش قدم بزن بهش حرفای عاشقانه بزن
    4.رفتی خونشون بشین کنارش بغلش کن نوازشش کن براش گل بگیر کادو بخر بهش نشان بده که واقعا دوسش داری

    5.براش نامه بنویس توی یه کارت پستال زیبا

    میتونی توی سایت ها بگردی و کارهای عشقانه را یاد بگیری و انجام بده.حداقل برای 3ما این برنامه را ادامه بده بدون انتظار بدون هیچ انتظاری.میدونم خیلی سخته و چی دارم ازت میخوام چون واقعا این چیزا توی ذات ما مردها نیست مگه اینکه یه مرد فداکار و با محبت و انسان و عاشق باشه

    بزار حالا برات دوتا موضوع را تعریف کنم تا بهتر متوجه نوشته هام و حرفای جناب مدیر پایین نظرات از ایشون نقل قول گرفتم بشید:

    اولیش نوشته زیبای برد پیت در مورد آنجلینا جولی حتما بخون

    [QUOTE]براد پیت برای همسرش آنجلینا جولی یک یادداشت عاشقانه‌ نوشته که خواندنی است و نکات بسیار جالبی دارد.

    همسر من بیمار شد. به خاطر مشکلاتش در کار، زندگی شخصی و سختی‌ها و شکست‌هایش در رابطه با بچه‌ها، به طور مداوم عصبی و ناراحت بود. ۱۴ کیلوگرم وزن کم کرده بود و در سی و پنج سالگی، فقط چهل کیلو وزن داشت.

    پوست و استخوان شده بود و مدام گریه می‌کرد. دیگر یک زن شاد نبود و از سردردهای مداوم، دردهای قلبی و گرفتگی کمر و عصب‌های بین دنده‌ای زجر می‌کشید. اصلا نمی‌توانست خوب بخوابد و تازه دم‌دم‌های صبح خوابش می‌برد و در طول روز خیلی سریع خسته و کم‌انرژی می‌شد. رابطه‌ی ما به لبه‌ی پرتگاه رسیده بود.



    زیبایی کم کم داشت او را ترک می‌کرد، زیر چشمانش کبود و سیاه شده بود، با کلافگی سرش را تکان می‌داد و دیگر مواظب خودش نبود. همه‌ی فیلم‌ها و رل‌هایی که بهش پیشنهاد شده بود را رد کرد. من امیدم را از دست داده بودم و فکر می‌کردم به زودی از هم جدا خواهیم شد. با همه‌ی این‌ها، من زیباترین زن دنیا را به دست آورده بودم.

    او زن محبوب و ایده‌آل بیشتر از نصف مردان و زنان کره‌ی زمین بود، و من بودم که اجازه داشتم سرم را کنار او روی بالش بگذارم و شانه‌هایش را در آغوش بگیرم. پس شروع کردم با گل و بوسه و تمجید، محبت خودم را بهش نشان دادم. غافلگیرش می‌کردم و هر لحظه به فکر شاد کردنش بودم. برایش هدایای بسیاری گرفتم و فقط برای او زندگی کردم.

    در مجامع عمومی فقط درباره‌ی او صحبت می‌کردم. همه‌ی مسایل را به دلخواه او پیش می‌بردم و او را در مقابل دوستان مشترک و در مقابل خودش، تحسین می‌کردم. شما باورتان نخواهد شد که چطور از نو شکفت. حتی از گذشته هم بهتر شد. وزن اضافه کرد و دوباره رنگ به رخسارش برگشت. دیگر عصبی نبود و مرا بیشتر از همیشه دوست داشت. هیچ وقت فکر نمی‌کردم که می‌تواند این همه عاشق باشد.

    و آنگاه من یک چیزی فهمیدم: هر زن انعکاسی است از مردش.

    اگر شما او را دیوانه‌وار دوست دارید، او هم عاشق خواهد شد.

    براد پیت

    منبع: نامه عاشقانه «براد پیت» به «آنجلینا» - Bartarinha.IR | برترین ها

    عشق واقعی و ستودنی هیچوقت دست از تلاش برندار دوست عزیز.

    یه کشیشی بود توی کشورهای عربی زندگی میکرد هرروز به در مغازه ها میرفت و به مغازه دارها یه کتاب انجیل میداد یکبار یکی از مغازه دارها بهش گفت آخه این چه کاریه میکنی من و بقیه کتاب هایی که بهمون میدی را می اندازیم توی تنور چرا داری وقتت و پولتو هدر میدی؟!! کشیش برگشت گفتش:شاید توی شماها یکی یکبار یادش رفت کتاب را بندازه توی آتیش و گذاشت روی طاقچه و اونوقت پسرش گرفتش خوند همون یکبار برای من کافیه!!!!


    زندگي بدون عشق(حتما مطالعه کن دوست عزیز)

    http://www.hamdardi.net/thread582-6.html



    در واقع چه شما زندگي را با عشق شروع کرده باشيد، يا شروع نکرده باشيد، نياز به بينش و مهارت براي ادامه آن داريد.
    هيچ زندگي به خاطر دوست نداشتن يکديگر از هم نمي پاشد،
    بلکه به خاطر عدم مهارتها ودانشهاي کافي و آشنا نبودن به مسائل ارتباطي و ....، زندگي به باد مي رود.
    البته اين مسائل ريشه آن چيزي است که زوجين مي گويند همديگر را دوست ندارند يا به هم عشق نمي ورزند.
    شما فرموده ايد پس از اين سالها عشق به وجود نيومده....،
    من يک سئوالي دارم ، مگر عشق در خلا ايجاد مي شود. مگر نه اينست که عشق وابسته به دو نفر است.
    و هر دو نفر بايد بذر عشق را آبياري کنند، به موقع کود بدهند،
    غذا بدهند ،علفهاي هرز آن را وجين کنند، آفت زدايي کنند و .....، تا از نتيجه اين عشق بهره مند شوند.



    1- ابتدا خودتون به تنهايي به يک روانشناسي باليني ( نه مشاور خانواده) ، مراجعه کنيد، و به سئوالات او در مورد جزئيات شخصيتي همسرتون پاسخ بدهيد. تا اگر مشکل خاص همسرتون هست، بر شما مبرز شود.( چون اکثرا افراد در مسائل خانواده نقش خود را مثبت و همسرشون را منفي ارزيابي مي کنند. در واقع يکي از علل اينکه در چنين خانواده هايي تغيير مثبت صورت نمي گيرد اينست که هر دو منتظر اقدام اساسي از طرف مقابل هستند.- اينجا کليک کن و اين مقاله را مجددا بخوان)
    2 - اگر تشخيص مشکل يا اختلال در همسرتون چه به لحاظ شخصيت ايشان مثل وسواس، چه به لحاظ مشکلات ارتباطي و مهارتهاي زندگي احراز گرديد، نوبت به گام سوم مي رسد.
    3 - با قاطعيت به همسرتان مي گوئيد که سعي داريد تمام تلاش خود را در بهبود وضعيت زندگي انجام دهيد. و اول هم از خودتون شروع کرده ايد، و ادامه هم خواهيد داد. به او توضيح مي دهيد که مشاوره و راهنمايي اينترنتي ، تلفني، حضوري را انجام داده ايد و از اين به بعد هم ادامه خواهيد داد. و چون براي شخصيت و نقش ايشون هم احترام قائل هستيد ، تقاضا داريد که او نيز در ادامه مسير همراه شما باشد و با شما به جلسات مشاوره تشريف بياورند.
    4 - احتمال قوي اگر بندهاي فوق را به خصوص بند 3 را با کمال محبت ، ادبيات عاشقانه، و با ديد مثبت و بدور از طعنه ، کنايه، پيشداوري يا مقصر يابي انجام داده باشيد، نبايد نوبت اين بند برسه. اما اگر با تمام اين موارد ايشان هيچ توجهي به خواست شما جهت مراجعه دو نفري به مشاوره نداشتند، بايد ميزان قاطعيت خود را افزايش دهيد:
    جملاتي مثل:
    « بنده براي شما ، همچنين خودم و فرزندمان به عنوان يک انسان، احترام و کرامت زيادي قائل هستم. و نبود کيفيت در زندگي زناشويي را مستحق خودمان نمي دانم، و تمام راهها را نيز در تغيير انجام دادم و تنها قسمتي که باقي مانده مربوط به همکاري و همراهي شماست، اگر شما نخواهيد در اين تغيير آن هم زير نظر يک متخصص همکاري کنيد، بهتر مي دانم جهت تغيير سبک زندگيمان به صورت انفرادي اقدام کنم. و در اين گونه موارد شرع و عرف و عقل اجازه هايي به من مي دهند که شما مجبور خواهيد شد تن دهيد و مسئوليت و تبعات آن متوجه شما خواهد بود. اما با همه اين وجود هنوزم حس مي کنم شما را دوست دارم و با همکاري شما مي توانيم زندگي قشنگ تري براي خود بسازيم.»





    به او بگوئيد که تصميم گرفته ايد، که اين زندگي را کاملا باز سازي کنيد.
    به او بگوئيد اگر او در اين بازسازي همراه شما مي ماند و همه انرژي خود را چون شما به کار مي گيرد، پس خوشحال مي شوي که او و شما و فرزندتان در کنار هم اين زحمت را متقبل مي شويد.
    اما اگر او نيازي به تغيير در خود نمي بيند، يا انگيزه به تغيير ندارد، يا با بي تفاوتي مي گويد، که هر کار مي خواهي بکني ، بکن. من حوصله اين حرفها را ندارم... در اين صورت همسر شما از نظر رواني احتياج به يک شوک شديد دارد تا قلب زندگي در او دوباره تپيدن کند و اگر شوک هم جواب نداد، يعني اينکه شما دراين مرحله است که شما نياز است آخرين راه حل يعني جدايي را در دستور کار خود قرار دهيد.
    معناي اين بخش اينست که مسائلي مثل همين پست که من در اينجا آورده ام را به همين دقت ( حتي اگر مي توني چاپ بگير و نشانش بده)، با او باز گو کني و به او بگويي که اين زندگي نياز به جراحي و تغيير داره و دوست داري به اتفاق هم پيش مشاور خانواده بروي و مهارتها و روشهايي را که او تاکيد مي کند ، در زندگي هر دو شما به کار گيريد. تو به او بگو من تمام مهارتهايي که مشاور مي گويد عملي مي کنم و شما هم وظيفه داري در تغيير روشهاي اشتباه خود فعاليت کني. و اگر او قبول نکرد نزد مشاور بيايد، يا قبول کرد، اما نخواست که مهارتها را به کار گيرد. آن وقت نوبت به آخرين راه حل مي رسه که به نظر من آن شوک همينه.. نه اينکه حرفش را بزني، بلکه بايد او ببيند که شما در حال اقدام هستيد....
    اگر زمينه تغيير را در او ديديد که مي توانيد.... شروع کنيد.... اما اگر بي تفاوت هست... بايد زندگي جديدي را بدون او تجديد کني..
    تغییرات در بستر زمان بوجود میاد دوست عزیز
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  17. 6 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    fariba s (دوشنبه 16 تیر 93), Naashena (دوشنبه 16 تیر 93), nahid-111 (جمعه 20 تیر 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 18 تیر 93), دختر بیخیال (جمعه 20 تیر 93), شیدا. (دوشنبه 16 تیر 93)

  18. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    برادر گرامی،

    همونطور که دوستان گفتند شما باید یه بار دعوتش کنید جایی و فقط به طور خاص در مورد همین موضوع با ایشون صحبت کنید و ناراحتی تون را ابراز کنید.
    بگید که از نظر دینی گناه می کنند که به نیازها و خواسته های همسرشون بی توجهند.
    هشدارهای لازم را بهشون بدین.
    بعد هم توضیح بدین که مشورت خواستین و راه حلهایی گرفتین که از خانمتون انتظار دارید عملی کنه و کمک کنه شما هم نیازهای عاطفیتون به عنوان یک مرد تامین بشه.

    همسر شما باید در محیط زنانه قرار بگیره. نه جایی که خانمها شاغلند، بلکه جایی که خانمها فرصت حرف زدن و دردو دل و ... دارند.
    کلاسها و محیط های فوق برنامه
    و البته جلسات آموزشی که فریبا خانم گفتند.

    موردی که خاله قزی گفتند که دو سه هفته طول کشید فکر می کنم به خاطر شرم و حیا و ... بوده. اما شش ماه دیگه خیلی طولانی هست.
    همسرتون از نظر جنسی هم سرد هستند؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  19. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 16 تیر 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 18 تیر 93), دختر بیخیال (جمعه 20 تیر 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 اردیبهشت 95, 09:19
  2. پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: شنبه 14 آذر 94, 14:57
  3. نامزدم عصبیه..روز به روز مشکلاتومن بیشتر میشه
    توسط dokhtare_asemoon در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 تیر 92, 18:39
  4. یک ماه پس از جدایی،هنوز مثل روز اول جدایی
    توسط bahar_N در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 06 مرداد 91, 10:17
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 88, 08:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.