به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array

    6 دروغ گویی و دزدی پسر 9 ساله من (خیلی به کمک نیاز دارم )

    سلام
    پسری 9 ساله دارم که بدون اجازه مرتب به وسایل خواهرش و من و باباش دست میزنه و وقتی ما دنبال وسایلمون هستیم هیچی نمی گه که من برداشتیم و با قیافه خیلی حق به جانب و با لحن محکم دروغ میگه

    نمونه اش
    من برا هر کدام از بچه هام یه تبلت خریدم
    اول برا پسرم خریدم و به فاصله چند روز بعد برا دخترم (فاصله افتاد چون مارکی که دخترم میخواست نبود )

    تبلت دخترم کارت حافظه 16 گیگ دارد پسرم 2 گیگ
    تبلت پسرم بعد چند روز رفت برا گارانتی و من کارت حافظه اش را برداشتم و وقتی تبلت را دوباره گرفتیم من فراموش کردم کارت حافظه اش را بزارم رو تبلت

    حالا دیروز امدم برنامه بریزم رو تبلت دخترم میبینم اصلا جا نداره نگاه میکنم میبینم کارت حافظه اش نیست
    شک کردیم به مغازه داری که چند روز پیش تبلت داده بودم بهش تا برنامه بریزه روش و تو خونه یه اشوبی به پاشد که نگو شوهرم خیلی غیرتی و حساس میگه تو چرا رفتی پیش این پسره ....
    دخترم ناراحت از این موضوع که بابا زود برو کات منو ازش بگیر و همینطور پسرم که خیلی مصر به این کار بود
    من گفتم این یه حرف خیلی سنگین وبدی هست الان که عصبی هستی دست نگه دار

    خلاصه امروز یادم امد و رفتم تبلت پسرم را نگاه کردم و دیدم کارت 16 رو تبلش هست !!!!!و کارت 2 خودش پیش من همان جایی که گذاشته بودم

    به پسرم میگم خیلی عادی میگه من کارت حافظه نداشتم
    میگم چرا دیشب نگفتی به من که کارت پیش تو هست محل نده و میره

    از این اتفاقات در مورد پسرم زیاد داشتم
    حالا من موندم که با ایشون چی کار کنم
    با این دروغ گویی اش چی کارم
    با این کارهای خیلی زشتش چی کار کنم


    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  2. 4 کاربر از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 15 تیر 93), مصباح الهدی (یکشنبه 15 تیر 93), آرام دل (شنبه 14 تیر 93), شیدا. (شنبه 14 تیر 93)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    هر کسی که منو راهنمایی کنه حتما و قطعا در این ماه مبارک پیش خدا بی اجر نمی مونه
    چون در هدایت یه کودک و در ساختن اینده روشن برای او قدم برداشته
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  4. 2 کاربر از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 15 تیر 93), آرام دل (یکشنبه 15 تیر 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام نازنین جان
    من چند تا نکته در پست شما می بینم که اگر اجازه بدین بهش اشاره کنم.



    1) شما برای فرزندانتان در حد خودشون خرج نمی کنید.

    یک پسر 9 ساله نیازی به تبلت نداره.وقتی برای بچه ای بیشتر از نیازش خرج می کنید او مفهوم داشتن و ارزش آنها را نمی فهمه. فکر می کنه همه چیز یه ارزش داره. مثلا مالکیت را متوجه نمیشه. نمی فهمه فلان چیز مهمه و ی وسیله شخصیه. پیش خودش می گه وقتی من دارم و مادرم هم به ااون بزرگی داره داره پس چه فرقی داره.

    متاسفانه الان پسرتون با اینکه 9 سالش شده تفاوت ارزش ها را متوجه نیست. مثلا الان شاید ارزش تب لت و یک ماشین اسباب بازی در نظرش یکسان جلوه کنه.

    درصورتی که باید تفاوت ارزش ها را بفهمه.


    حتی اگر ثروتنمندترین خانواده هم باشید این یک کار خیلی اشتباهه که هرچی بچه خواست بهش بدین. بچه باید برا داشتن هرچیزی با توجه به ارزشش صبر کنه و لیاقت از خودش نشون بده.برای همین بچه های خانواده های پول دار خوب تربیت نمی شن. من عملا دیدم. چیزی که نیازش نیست نباید داشته باشه. این یک قانون مهمیه برای تربیت بچه!!!


    2) حس مالکیت : تو ذات بچه ها هست. مثلا این ماشین منه. تو نباید بهش دست بزنی. این دفتر منه و... بعضی وقت ها بچه ها به خاطر این حس مالکیت دعواشون میشه.

    این حس را دروجودش بیدار کنید. مثلا بهش بگید وقتی من اسباب بازی که دوس داری را بی اجازه بردارم برای خودم اشکال نداره؟ میگه نه! من اسباب بازیم را به تو نمی دم.

    یا اینکه یه بار اسباب بازی که دوست داره بردارید. بذارید دنبالش بگرده. بعد بفهمه شما برداشتین. بعد بگید خب مگه چی میشه بردارم؟ میگه اسباب بازی خودمه!!! بعد بگید پس چرا اون روز تو فلان چیز خواهرت را برداشتی؟ می دونی اونم چقدر ناراحت شد؟ گریه کرد. حتما مثل تو شد دیگه! تو که این قدر پسر خوبی هستی دوست داری کسی را ناراحت کنی؟ گریه کنه؟ میگه نه. بعد بهش بگید خب آفرین پسرم پس از این به بعد هروقت تو خانوادمون هر کی خواست هر چی برداره باید از اون طرف اجازه بگیره.


    بعد خواهرش را صدا کنید بگید: دخترم به تو هم دارم می گم از این به بعد هروقت هرچی خواستی برداری باید از طرف مقابل اجازه بگیری.باشه؟ دخترتون هم میگه چشم مامان.

    بعد شوهرتون را صدا کنید.بگید بابایی شما هم هروقت خواستی چیزی را برداری که مال من بود باید از من اجازه بگیری. یا اگر مال پسرم بود باید ازش اجازه بگیری.کلا مال هرکی بود باید ازش اجازه بگیری باشه؟


    بعد شوهرتون می گه: بله.حتما.هیچ فرقی نداره. تو این خونه هیچ کس نباید بی اجازه مال یکی را برداره! کار خیلی بدیه!!! من خودم اگر کسی بی اجازه مثلا گوشیم را برداره خیلی ناراحت می شم. پس خودم هم مال کسی را برنمی دارم. چون می دونم اونم ناراحت میشه.

    اینجا بچه مفهوم مالکیت و قانون اجازه را به خوبی یاد می گیره.



    نازنین جان بقیه چیزها را هم به مرور میام می گم.
    موفق باشی عزیزم


    - - - Updated - - -

    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه
    ویرایش توسط مصباح الهدی : یکشنبه 15 تیر 93 در ساعت 15:57

  6. 4 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    Esssssi (یکشنبه 15 تیر 93), نازنین2010 (دوشنبه 16 تیر 93), آرام دل (یکشنبه 15 تیر 93), شیدا. (دوشنبه 16 تیر 93)

  7. #4
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    لطفاً از خودتو و زندگیتون و روابط بین شما و همسر و فرزندانتون بیشتر برامون بگید . آیا شما همین دو فرزند را دارید ؟ دختر شما چند سال دارد ؟ سبک زندگی شما چگونه هست ؟ برنامه های تربیتی و اهدافتون به چه شکل هست ؟ و کلاض نیاز به اطلاعات بیشتری هست برای یافتن علت موضوع





  8. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    Esssssi (یکشنبه 15 تیر 93), مصباح الهدی (یکشنبه 15 تیر 93), شیدا. (دوشنبه 16 تیر 93)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    نازنین جان گفته بودم بعدا نکته ای دیگر را هم میام می گم.نکته هایی که در مورد دروغ گویی به ذهنم رسید موارد زیر است :

    بچه ها با ما آدم بزرگ ها خیلی فرق دارند.وقتی یک کار بد می کنند ناشی از خباثت نیست.ناشی از بدی درونشون نیست.


    همه می دونند که بچه ها صادق هستند. نمیشه به یک بچه بگیم دروغ گو یا دزد. وقتی یه بچه ای دروغ میگه یا دزدی می کنه. این فقط ظاهرشه درواقع از روی بدی وجودیش این کار را نمی کنه. به خاطر این این کارها را می کنه چون ارزش ها را به خوبی نفهمیده.


    پس هیچ وقت واژه دروغ گو را برای پسرت به کار نبر.
    برای دروغ نگفتن بچه باید خیلی از نکات را رعایت کنی.فعلا چیزهایی که به ذهنم می رسه و از اطرافیانم یاد گرفتم را بهت می گم.


    1) بچه ها عمدتا دروغ گوییشون از روی خیال پردازی هست. یعنی گاهی مرز خیال و واقعیت براشون گم میشه.
    باید این مرز براشون مشخص بشه. مثلا گفتن قصه که مثلا این جور چیزها برای قصه هاست و واقعی نیست و ما که بزرگ شدیم باید بفهمیم و تو واقعیت این ها را نیاریم.و فقط اون نتیجه اخلاقی را ازش استفاده کنیم....

    2) ارزش حقیقت براشون کم می شه. مثلا بچتون یک چیزی را می شکنه.اگر راستش را بگه تنبیه می شه.ولی وقتی دروغ بگه که نمی دونه چی شده و یا فلانی شکسته تنبیه نمیشه.

    یا مثلا اگر به شما راستش را می گفت که حافظه تبلت خواهرش را برداشته تنبیه می شد!ولی وقتی شما ندونید که چه کسی اونو برداشته فعلا خطری تحدیدش نمی کنه پس راستش را به شما نمی گه.

    3) پسرتون باید بدونه شما او را به عنوان فرد راستگو می شناسید و همین طور هر وقت هرچیزی گفت قبول کنید و نگید که راست می گی؟ چون باید بفهمه که شما بهش اعتماد دارید.

    مثلا ازش می پرسید مشق هایت را نوشتی؟

    می گه: بله نوشتم.
    شما همونجا قبول کنید. نگید که پس اگه راست می گی دفترت را بیار ببینم؟
    یا همچین سوالی ازش نپرسید و خودتون بگید پسرم دفترت را بیار ببینم. یا اگر پرسیدین دیگه به جوابش اعتماد کنید. بگید آفرین پسرم چه خوب! دوست داشتی دفترت را بیار ببینم.

    نیاورد( یعنی داره دروغ می گه) ولی اصلا به روی خودتون نیارید.یه جوری برخورد کنید بعنی اینکه من کامل بهت اعتماد دارم.



    4) اگر احیانا یه بار خواست چیزی را راستش را بگه که به ضررش هست؛با روی باز بپذیرید و بگید آفرین که راستش را گفتی!!! می دونستم پسر من راستگوست. حالا که راستش را گفتی در این باره زیاد تنبیه نمی شی.ولی دیگه این کار را تکرار نکن.باشه عزیزم؟ اونم می گه باشه.


    5) اصلا جلوی بچه دروغ نگید. و صداقت را جلوش تحسین کنید.
    مثلا با پدرش یک نقشه ای بکشید که مثلا بابا حواسش نیست یه چیزی را می شکنه. بعد مامان می گه بچه ها کسی لیوان منو ندیده؟ بابا میگه خانوم ببخشید راستش من حواسم نبود از دستم افتاد شکست.
    یا راستش من لیوان را بی اجازه برداشتم. ببخشید اشتباه کردم. شما هم می گید.خواهش می کنم.خوب شد رستش را گفتی! مهم اینه که راستگو بودی.


    6) برای بچتون کتاب های داستان با مضمون صداقت و مال حلال و دزدی بخرید و بخوانید. و پایان هر داستان با کمک هم نتیجه اخلاقی از اون داستان بگیرید.

    7) به نظر من وقتی تو خونتون همون اتفاق که تعریف کردین افتاد باید این طوری برخورد می کردین:

    دخترتون:کسی نمی دونه کارت حافظه من کجاست؟ بعد مامان می گه: نه من نمی دونم.اگر بدونم که حتما می گم.

    بابا می گه: منم نمی دونم. بعد به تمام افراد خانواده اعتماد میشه و اولین جمله ای که می گن باور میشه.
    پسرتون دو حالت داره:

    الف) می گه نمی دونم. می گید خب هر کس بدونه حتما خودش میاد می گه دیگه. پس دخترم شما یکم بیشتر بگرد.
    ب) من و من می کنه.می خواد یه چیزایی بگه ولی می ترسه.بهش اطمینان بدین که اگر بگه چیزی نمیشه.
    مثلا با لحن مهربون بگید چیه پسرم چیزی می خوای بگی؟ بگو.راحت باش.
    بعد می گه.شما می گی آفرین که صداقت داشتی و راستش را گفتی.


    - - - Updated - - -

    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  10. 2 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    نازنین2010 (دوشنبه 16 تیر 93), شیدا. (دوشنبه 16 تیر 93)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    با سلام

    لطفاً از خودتو و زندگیتون و روابط بین شما و همسر و فرزندانتون بیشتر برامون بگید . آیا شما همین دو فرزند را دارید ؟ دختر شما چند سال دارد ؟ سبک زندگی شما چگونه هست ؟ برنامه های تربیتی و اهدافتون به چه شکل هست ؟ و کلاض نیاز به اطلاعات بیشتری هست برای یافتن علت موضوع


    تشکر می کنم از مصباح الهدی و فرشته مهربان و دوستانی که از موضوع استقبال کردند باتشکر و یا لایک دادن

    همسرم درامد خوبی داره و کلا بچه های من در رفاه زندگی میکنند ولی نسبت به عمو زاده های خود در رفاه نیستند (به گفته خود بچه هام)که دلیل اینه اخلاق خود من هست نه چیز دیگه
    وقتی با برادر شوهر هام بیرون هستیم انها هر چیزی که بچه هاشون بخوان تهیه میکنند مثلا یه اسباب بازی خریدند تو ماشین بچه خرابش میکنه بر میگردند دوباره عین همون را براش می خرند یا مثلا تو رستوران هر چی یه بچه 5-7 ساله بخواد سفارش براش می دهند که گاهی چند نمونه غذا میشه و خورده هم نمیشه
    بچه های من اینا را میبینند و میگن تو چرا اینقدر سخت میگیری؟
    البته باباشون هم همین کارهای برادرانش را انجام میداد که تو این چند سال زندگی مشترک دیگه از من یاد گرفته و این کارهای بد برادراش را انجام نمیده

    من از تفریح و تجملات زیاد دوری میکنم
    عقیده من این هست که
    بچه هام باید بدانند هر چیزی به راحتی به دست نمیاد
    باید بدانند زندگی به این راحتی خوش و خرمی نیست
    باید بدانند گاهی در زندگی به چیزی هایی که می خواهند نمیرسند
    پول ارزش داره وهمیشه تو دست و پا نیست
    از وسایلشون مواظبت کنند
    پول زیادی بهشون نمیدم که مدرسه ببرند تا به خاطر خورا کی هایی که میخرند کسی باهاشون دوست نشه (قضیه تا پول داری رفیقتم قربون بند کیفتم پیش نیاد ) می خوام با مهارت خودشون دوست پیدا کنند
    ولی جاری ام پول میده به بچه هاش که برا دوستاشون هم خوراکی بخرند
    یه دختر 12 ساله بسیار منطقی هم دارم که خیلی ازش راضی هستم
    شوهرم زیاد خونه نیست وقتی هم هست حوصله سر و صدا و حرف زدن با بچه را نداره و می خواد یه طوری زود قضیه را تمام کنه و برا همین هم معمولا به خواستهای غیر منطقی شون جواب میده
    و البته اخلاق خانوادگی شون هم همینه
    خانواده هامون و خودمون مذهبی هستیم ولی من تکیه بر درستکاری دارم و کلا همیشه با بچه هام که صحبت میکنم میگم که دین یعنی درستکاری
    شوهرم هم خیلی ادم درستکاری هست و اطرافیان و همه ادمایی که باهاش کار میکنند بهش اعتماد دارند
    برادراش و پدر شوهرم هم ادمهای درستکاری هستند خیلی اهل حلال حرام هستند اصلا کلاه بردار و... نیستند
    در خانواده خودم بچه ها (بچه های خواهر و برادرم)از لحاظ فن اوری جدید به همه چیز دسترسی دارند
    همشون تبلت لب تاب بهترین پرینترها انواع mpو اشنایی با خیلی از برنامه ها و نرم افزار ها و سایتهای علمی دارن که خیلی خیلی بالاتر از سن خودشون هست (هیچکس فیلیتر شکن ندارد ) که البته خود من با خیلی هاشون نمی تونم کار کنم و یا حتی اسمشون را هم بلد نیستم تا اینجا بنویسم
    و کلا
    اینطور نیست که خیلی اهل تفریح و خوشگذرونی و اسباب بازی باشند بیشتر دنبال درس و کلاس هستند تو فامیل خودم بچه های من کوچکترین هستند

    نمونه این اتفاقات 1-دروغ گویی پسرم و 2-بی اجازه دست زدن به وسایل من پدرش و خواهرش تو خونه ما زیاد اتفاق افتاده و من همیشه بهش گفتم از دروغ خیلی بدم میاد و از بابت دروغی که گفتی ناراحتم
    مثلا یه بار به پدرش کفته بود ماما گفته از فلان چیز بگیر در صورتی که در یخچال یه از اون ماده داشتیم
    وقتی امد خانه بهش گفتیم از دروغت ناراحت شدیم
    کلا دروغ خیلی میگه
    تکالیفش را شب نمی نویسه میگه نوشتم و صبح زود مینویسه
    یا مثلا میگه فردا کلاس زبانم تعطیله

    در مورد دست زدن بی اجازه به وسایل خواهرش هر موقع باباش فهمیده خندیده (بدترین عکس العمل )ولی من سخت گرفتم
    هیچوقت در مدرسه یا حای دیگه از وسایل دیگران برنداشته برا خودش (خدایا شکر )
    خودش خیلی رو وسایلش حساس هست و تا حالا به یاد ندارم که چیزی را گم کرده باشه و اصلا کسی حق نداره به وسایلش دست بزنه و حتی همین تبلت را نمیده من ببینم که مثلا برنامه هاش چیه از دوستاش چی بلوتوث گرفته فقط دست خودش میگیره و کنارم میشینه و بهم نشون میده
    ولی من از این موضوع خسته ام
    نمی خوام خدای نکرده از اون ادمای چاقان هفت خط دروغگو بشه

    می خوام همیشه به عواقب کاراش و حرفاش فکر کنه
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  12. #7
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    آیا در مقابل رعایت نکردن مقررات آنها را تنبیه هم می کنید ، بخصوص تنبیه بدنی ؟ چه نوع تنبیهی دارید ؟

    کلاً واکنش های شما دربرابر تخلف های فرزندان چگونه هست ؟

    سخت گیریهایتان را به چه صورت اعمال می کنید ؟

    پسر و دخترتون چند ساله هستند ؟





  13. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    نازنین2010 (دوشنبه 23 تیر 93)

  14. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    1-آیا در مقابل رعایت نکردن مقررات آنها را تنبیه هم می کنید ، بخصوص تنبیه بدنی ؟ چه نوع تنبیهی دارید ؟

    2-کلاً واکنش های شما دربرابر تخلف های فرزندان چگونه هست ؟

    سخت گیریهایتان را به چه صورت اعمال می کنید ؟

    3-پسر و دخترتون چند ساله هستند ؟
    1-تنبیه بدنی که نه
    پسرم را دعوا می کنم برای اشتباهاتش وبستگی به کار بدش ممکنه خیلی با لحن تند دعواش کنم و کاهی هم جریمه میشه (چند دقیقه می فرستمش تو تراس تنها باشه)
    ولی همیشه دلیل ناراحتی ام و عصبانیتم را واضح براش میگم
    ولی اون معمولا کارهای بدش را تکرار میکنه مثلا هفته بعد ش یا ماه بعد دوباره همون کاربد را تکرار میکنه

    3-در کامنت قبلی ام گفتم دخترم 12 و پسرم هم که خیلی واضح گفتم 9 سال داره

    2-منظورتون را از سوال دومتون کامل درک نمی کنم
    سخت گیر که نیستم ولی در مقابل خواسته های نابجای بچه هام پاسخ گو نیستم
    مثلا چیزی را که می خواد اگه منطقی نباشه براش نمی خرم
    یا اگه بگه فلان چیز را میخوام میگم فلان کار را بکن می گیرم
    مثلا چند شب پیش سر سفره کدو بود که دوست نداره عصرش به من می گفت برام کنسرو لوبیا بگیر سر سفره بهش گفتم اینقدر از کدو را بخور برات میخرم خورد و من فرداش با خودش رفتم و خریدیم
    تو اتاق خودشون ازاده و هر کار که بخوان میکنند و معمولا هم نامرتب هست اتاقشون ولی برای نامرتب بودن اتاقشون زیاد دعواشون نمی کنم فقط تذکر میدم (کلا هم بچه هام زیاد مرتب نیستند )
    رو درس و مطالعه شون حساسیت دارم و اگه درست حسابی درس نخونند خیلی ناراحت میشم (دعواشون نمی کنم فقط متوجه میشن مثلا چون دیکته زبانشون نمره کم گرفتند من ناراحت شدم) درسهای مدرشون هم خوبه و کن کاملا از وضعیت تحصیلی شون راضی هستم



    پسرم بر عکس دخترم اصلا و ابدا امکان نداره یکی از وسایلش را گم کنه




    بعد از قضیه ای که در پست اول تعریف کردم
    شوهرم برای اولین بار دعوای خیلی سختی با پسرم کرد به طوری که از لحنش من و دخترم هم ترسیده بودیم و جیک نمیزدیم
    وقتی شوهرم خیلی داد میزد پسرم را فرستادم اتاقش
    وقتی سرو صدای باباش تموم شد رفتم پیشش خیلی گریه کرده بود ولی من بوسش نکردم و تو بغلم نگرفتمش فقط کنارش نسشتم و براش گفتم که بابات حق داره و...
    پسرم هر روز جایی میرفت که خودش خیلی خیلی خیلی علاقه داشت ولی بعد از این کارش باباش گفت جریمه دیگه فعلا نره

    یه هفته بعد از ماجرا من به پسرم گفتم صبح هر موقع که بیدار میشی نماز صبحت را بخون تا بابا جریمه ات را ببخشه
    ولی اون حاضر نشد نماز بخونه ( وقتی مدرسه میرقت یه هفته ای نماز صبح به توصیه معلم می خواند و ما هم یه جایزه براش گرفتیم و بردیم مدرسه ولی جایزه گرفت دیگه نخوند )
    جریمه اش هم تا اخر این هفته تمام میشه

    - -
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد
    ویرایش توسط نازنین2010 : دوشنبه 23 تیر 93 در ساعت 13:23

  15. #9
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام و عرض معذرت بخاطر تأخیر در پاسخ

    روشهای شما در مقابل فرزندتانتان نیاز به بازنگری دارد . هم شکل تنبیه ، روش های تشویقی و هم روشهای و زمانهای سخت گیری های شما مناسب نیست به اضافه اینکه تنش در رفتارهای بین شما و همسرتان نوعی ناامنی و عدم اطمینان به وجود آورده ، در روشها و رویه شما کمتر تعمیق بخشی و هدفگذاری هدفمند و مختوایی مشاهده می شود و یک انضباط صرف بودن تبیین محتوا را همراه با همدلی و عواطف و محبت ندارید . شما به جای قاطعیت در مقابل خطاها و اشکالات فرزندان لجن تنش زا و پرخاشگرانه دارید و ..... اینها زمینه ساز احساس ناامنی و عدم اطمینان از توجه مناسب و حتی توقیت حس حسادت و احساس محرومیت به وجود می آورد .

    همچنین فراهم کردن امکاناتی که تناسب با شرایط سنی و قدرت درک آنها ندارد برای آنها مخرب و آسیب زا هست و نیازهای کاذب و اختلال و توقعات را در رابطه با شما موجب می شود برای فرزندان امکاناتی چون تبلت و گوشی موبایل در سن مناسب آن هم با زمینه سازی از قبل و هدف گذاریها و تببن و جا انداختن خط قرمزها در استفاده از آن با روشها و شیوه های ظریف و غیر مستقیم در طی سالیان قبل از رسیدن به سن مناسب استفاده از این ابزار صورت گیرد و الا می شود فراهم کردن امکانات تخریب و آسیب .

    اگر شما محتوایی به امر تربیت توجه کنید و در این رستا با مطالعه و مشاوره پروژه های عملیاتی تدارک ببینید قطعاً می توانید قناعت و مناعت طبع و متوقع نبودن و چشم و دل سیری و اهمیت دادن به اخلاقیات و ارزشها و عزت نفس و صداقت و ...... را لحاظ کنید تا پیش چشم بچه های شما فراوان افراد و خانواده های متمول و رفاه زده هم باشند هیچ تأثیری در عزت نفس آنها نداشته باشد و خود را کم نبینند و اینها نیاز به صرف وقت ، تفکر ، مطالعه و اقدامات حساب شده و طراحی پروژه ها و تنظیم برنامه و اهداف با لحاظ این محتواها دارد آیا شما چنین کرده ای ؟

    مطمئناً چنین نبوده ، از حالا شروع کنید و ابتدا در خصوص تربیت و اساس آن و آیتمهایی که در تربیت فرزند در سنین مختلف آنها باید لحاظ کنید و ویژگیهای سنی و نوع تعامل در این سنین و با نظر به ویژگیهای سنی ، مطالعه ، مشاوره و بررسی داشته باشید و سپس برنامه ریزی و هدذف گذاری داشته و به اجرا در آورید و با یک مشاور خانواده پیوسته در ارتباط باشید .

    اصلاح در عملکرد و روند تربیت و رفتار شما ، اصلاح رفتار پسرتان را در پی خواهد داشت


    موفق باشید





  16. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    نازنین2010 (دوشنبه 06 مرداد 93), مصباح الهدی (دوشنبه 06 مرداد 93)

  17. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    با سلام و عرض معذرت بخاطر تأخیر در پاسخ

    روشهای شما در مقابل فرزندتانتان نیاز به بازنگری دارد . هم شکل تنبیه ، روش های تشویقی و هم روشهای و زمانهای سخت گیری های شما مناسب نیست به اضافه اینکه تنش در رفتارهای بین شما و همسرتان نوعی ناامنی و عدم اطمینان به وجود آورده ، در روشها و رویه شما کمتر تعمیق بخشی و هدفگذاری هدفمند و مختوایی مشاهده می شود و یک انضباط صرف بودن تبیین محتوا را همراه با همدلی و عواطف و محبت ندارید . شما به جای قاطعیت در مقابل خطاها و اشکالات فرزندان لجن تنش زا و پرخاشگرانه دارید و ..... اینها زمینه ساز احساس ناامنی و عدم اطمینان از توجه مناسب و حتی توقیت حس حسادت و احساس محرومیت به وجود می آورد .

    همچنین فراهم کردن امکاناتی که تناسب با شرایط سنی و قدرت درک آنها ندارد برای آنها مخرب و آسیب زا هست و نیازهای کاذب و اختلال و توقعات را در رابطه با شما موجب می شود برای فرزندان امکاناتی چون تبلت و گوشی موبایل در سن مناسب آن هم با زمینه سازی از قبل و هدف گذاریها و تببن و جا انداختن خط قرمزها در استفاده از آن با روشها و شیوه های ظریف و غیر مستقیم در طی سالیان قبل از رسیدن به سن مناسب استفاده از این ابزار صورت گیرد و الا می شود فراهم کردن امکانات تخریب و آسیب .

    اگر شما محتوایی به امر تربیت توجه کنید و در این رستا با مطالعه و مشاوره پروژه های عملیاتی تدارک ببینید قطعاً می توانید قناعت و مناعت طبع و متوقع نبودن و چشم و دل سیری و اهمیت دادن به اخلاقیات و ارزشها و عزت نفس و صداقت و ...... را لحاظ کنید تا پیش چشم بچه های شما فراوان افراد و خانواده های متمول و رفاه زده هم باشند هیچ تأثیری در عزت نفس آنها نداشته باشد و خود را کم نبینند و اینها نیاز به صرف وقت ، تفکر ، مطالعه و اقدامات حساب شده و طراحی پروژه ها و تنظیم برنامه و اهداف با لحاظ این محتواها دارد آیا شما چنین کرده ای ؟

    مطمئناً چنین نبوده ، از حالا شروع کنید و ابتدا در خصوص تربیت و اساس آن و آیتمهایی که در تربیت فرزند در سنین مختلف آنها باید لحاظ کنید و ویژگیهای سنی و نوع تعامل در این سنین و با نظر به ویژگیهای سنی ، مطالعه ، مشاوره و بررسی داشته باشید و سپس برنامه ریزی و هدذف گذاری داشته و به اجرا در آورید و با یک
    مشاور خانواده پیوسته در ارتباط باشید .

    اصلاح در عملکرد و روند تربیت و رفتار شما ، اصلاح رفتار پسرتان را در پی خواهد داشت


    موفق باشید

    باسلام
    تشکر میکنم برای اینکه حاضر شدید برا منم پاسخی بگذارید
    باید اعتراف کنم این اولین پاسخ شما برای من هست (با توجه به اینکه من اشتراک دارم )که اونم با درخواستهای پیاپی من و اینکه مجبور شدم علیرغم میلم یکی از کامنتهام را پست خلاف اعلام کنم
    باید بگم از این شیوه جواب دادن خییییلی دلگیر هستم

    بگذریم

    ممنون از پاسختون
    باید عرض کنم این جواب شما خیلی کلی هست
    من الان دقیقا نمی دونم کدام رفتارم اشتباه هست
    ونمی دونم رفتار درست چیه
    شما الان فقط فکر و ذهن منو درگیر کردید که تشویق و تنبیه روشها و زمان سخت گیری من اشتباه هست
    فقط همین !!!!!!
    به من راهکار بدید
    کتاب و مقاله معرفی کنید

    اینجا مگه سایت مشاوره نیست !!!!
    من خیلی از کامنتهای شما را دیدم که با همین بند تمام میشه
    مراجعه به مشاور
    خب من الان مراجع شما هستم دیگه
    شما فقط همین را دارید برا ی راهنمایی من !!!!!

    فقط در مورد اینکه برا عزت نفس بچه هام چی کار کرده ام سوال کرده اید اما باز هم هیچ راهکازی ارایه نکرده اید

    من پاسخ کاملی دریافت نکردم و منتظر توضیحات بعدی شما هستم

    یه وقت منو از یاد نبرید باشه ؟باشه ؟ باشه ؟
    من اینجا منتظر هستما
    دوباره مجبورم نکنید یکی دیگه از پستهام را خلاف اعلام کنم
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کمک به دوستم . علت سرد شدن یهویی اقا پسر در رابطه؟
    توسط عسل28 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 تیر 97, 22:41
  2. دروغ گویی همسران و روش برخورد با آن
    توسط بی نهایت در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 04 تیر 95, 13:10
  3. دروغ گویی شوهرم و بی توجه بودن به ان
    توسط faez در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 14 مهر 94, 23:09
  4. خیانت و دروغ گویی همسر
    توسط maryami در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 19 مرداد 91, 15:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.