به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 تیر 93 [ 18:49]
    تاریخ عضویت
    1392-6-05
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    753
    سطح
    14
    Points: 753, Level: 14
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    86

    تشکرشده 95 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چرا نباید با یه پسر دوست باشم؟ حتی ساده

    سلام.
    خیلی وسوسه میشم. توی دانشگاه، تک دختر کلاس هستم. بقیه همکلاسی هام پسر هستند. پسر ها میبینن تنها هستم، خیلی هوامو دارن. اما من عذاب وجدان میگیرم. مثلا گاهی که پیشنهاد میدن برسوننم یا همراهیم کنن یا باهام شوخی میکنن عذاب وجدان میگیرم به حدی که از یه لبخند ساده کلی عذاب وجدان میگیرم. اما منم خیلی سختمه که بین کلاس ها همینجوری تنها بشینم به دیوار زل بزنم. اونم تو رشته ای که من هستم. هنر میخونم. همه کارها گروهی هست و بچه ها هم بسیار شیطون.
    بعضی هاشون باهام تماس میگیرن، حالمو میپرسن، درد و دل میکنن. یا دعوتم میکنن به مهمونی.... اما من شدید عذاب وجدان میگیرم که باهاشون حرف زدم.
    دو نفر هستن یکی در محیط دانشگاه و دیگری خارج از دانشگاه، خیلی بهم اهمیت میدن، جوری که اطمینان دارم بهم علاقه مندن. یکیشون تا حدودی بهم ابراز هم کرده. اما یکیشون فقط با کاراش نشون میده. من باید خطشون بزنم، بگذرم ازشون چون نه دینم اجازه شو میده و نه خانواده اجازه میدن با هرکی دلم خواست حتی ازدواج کنم. ما خانواده مون یه جوریه که دامادمون رو هم خودمون انتخاب میکنیم. هر کسی نمیتونه باشه. یعنی حتی راه اینکه بشه پسری رو به خواستگاریم هدایت کنم نیست. اما من حتی نمیتونم کسی رو دوست داشته باشم و امیدی ندارم و این به شکل یه حسرت واسم در اومده. با هر کس مواجه میشم مطمئنم که نمیتونه همسر آینده ام باشه و از همه پرهیز میکنم. اما حس میکنم تو یه محیط تک جنسیتی زندگی میکنم. مگه میخوام چیکار کنم؟ اما از اینکه یه رابطه پنهان از خانواده ام داشته باشم عذاب وجدان میگیرم. اما آخه چرا نباید با هیچ پسری حتی یه دوستی معمولی داشته باشم؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید yalda.69 تشکرکرده است .

    khaleghezey (جمعه 06 تیر 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 اسفند 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1392-10-24
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,081
    سطح
    27
    Points: 2,081, Level: 27
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 214 در 50 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    به این دلیل نباید دوست بشید که اکثر این دوستی ها به ازدواج ختم نمی شه و اون تعداد کمی هم که به ازدواج ختم می شه اکثرشون به زندگی موفقی ختم نمی شه ، یه کم مطالب تالار را بخونید خودتون متوجه می شید .

    خانوادتون دارن کمی سخت گیری می کنن ولی راه درست ازدواج همون خواستگاری رسمی و تحت نظارت خانواده هاست .
    اون عذاب وجدانی که می گید نشونه پاکی شماست که تا این سن تونستید حفظش کنید ، این دوستی ها ارزش از دست دادن این پاکی را ندارند ، هر وقت به یه خاستگار جواب مثبت دادید 10 برابر این لذت هارو می تونید تو دوران نامزدی تجربه کنید .

    شاکر باشید .

  4. 10 کاربر از پست مفید mehdi1392 تشکرکرده اند .

    fariba s (سه شنبه 10 تیر 93), khaleghezey (جمعه 06 تیر 93), mohammad6599 (یکشنبه 08 تیر 93), فرهنگ 27 (جمعه 06 تیر 93), فرشته مهربان (یکشنبه 08 تیر 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 06 تیر 93), کامران (دوشنبه 09 تیر 93), گل شب بو (یکشنبه 08 تیر 93), مصباح الهدی (جمعه 06 تیر 93), yalda.69 (جمعه 06 تیر 93)

  5. #3
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1393-2-07
    نوشته ها
    300
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsSocial3 months registered
    تشکرها
    806

    تشکرشده 750 در 251 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    0
    Array
    اما شما پرسیدین چرا نباید یه دوستی ساده رو تجربه کنین.
    جواب منم اینه چون هیچ دوستی ساده نمی مونه.و اینجاست که کنترل (منظورم احساسی و فکری است) از دست شما یا دوستتون در میره.
    ویرایش توسط فرشته مهربان : یکشنبه 08 تیر 93 در ساعت 06:20 دلیل: بخشی که آفت انتقال متقابل بود حذف شد

  6. 11 کاربر از پست مفید pasta تشکرکرده اند .

    fariba s (سه شنبه 10 تیر 93), khaleghezey (جمعه 06 تیر 93), majid_k (جمعه 06 تیر 93), mohammad6599 (یکشنبه 08 تیر 93), فرشته مهربان (یکشنبه 08 تیر 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 06 تیر 93), کامران (دوشنبه 09 تیر 93), گل شب بو (یکشنبه 08 تیر 93), مدیرهمدردی (یکشنبه 08 تیر 93), مصباح الهدی (جمعه 06 تیر 93), yalda.69 (جمعه 06 تیر 93)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سپاس بسیار زیاد از دوستان که خیلی زیبا راهنمایی کردن

    اینکه شما خودت را بتوانی حفظ کنی وارد بازی احساسات نشی آقا بنده با اینکه میدونم دخترا نمیتوانند چنین کاری را انجام بدهند و ته این نوع دوستی را میدانم(مرد 30 ساله) ولی بازم میگم حرف شما کالا درست شما قوی و محکم و منطقی ولی تضمین میدی طرف مقابلت هم مثل خودت باشه؟!!!

    در مورد عذاب وجدان چرا داری خودتو اذیت میکنی انسان عاقل کاری را انجام نمیده که به ضررش باشه دین و عرف و قانون اینا همه را بزارید کنار برای احساست عشقت و جسمت ارزش قائل باش بانو

    و مهمترنی مورد خانواده شما موافق ازدواج سنتی هستند این خیلی خوبه من یکی واقعا نمیدانم چرا دختران با این نوع ازدواج کردن فکر میکنند آزادی انتخاب ندارن توی این ازدواجها عشق نیست و زوریه!!!
    درصورتی که اصلا اینجوری نیست کلی برات خواستگار میاد معیارهایی که داری را مشخص میکنی و هرکدام که دوست داشتی همانند یه ملکه میشینی و انتخاب میکنی یه انتخال عاقلانه و زیر نظر خانواده ها تازشم 2 یا 3 ماه حداقل مراسم آمدن خواستگاری 3 جلسه + چند جلسه تنهایی بیرون حرف زدن + رفتن پیش مشاور خودش کلش شناخت میاره تازه بعدشم نامزدی و عقد و دوران خوشش و تهشم میرسه به عروسی

    عشق بعد ازدواج بوجود میاد بانو .

    با سلام


    تالار همدردی در جهت ایجاد رابطه دوستی بین دو جنس و یا تداوم و بازسازی رابطه راهنمایی نمی دهد ، چون با این روابط دوستی مخالف هست و آسیب زا می داند ، لطفاً لینکهای زیر را بخوان .

    سطوح رابطه دختر و پسر

    دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر


    *:* پیوست تاپیک دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر >>>



    ما قصدا و عمدا چنین روابط عاشقانه ای رو تخریب می کنیم!!!!


    گفتگوی صمیمانه مدیر همدردی با دخترانش


    چرا در رابطه با جنس مخالف وابسته مي شويم يا وابسته مي كنيم




    ======================================

    نقل قول از بانو
    فرشته مهربان
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  8. 7 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 06 تیر 93), pasta (جمعه 06 تیر 93), فرشته مهربان (یکشنبه 08 تیر 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 06 تیر 93), مدیرهمدردی (یکشنبه 08 تیر 93), مصباح الهدی (جمعه 06 تیر 93), yalda.69 (جمعه 06 تیر 93)

  9. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 00:47]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,961
    امتیاز
    33,036
    سطح
    100
    Points: 33,036, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,372

    تشکرشده 6,343 در 1,786 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.

    قدیما یکی صبح زود میره مسجد نمازبخونه هنوزهواکمی تاریکه یکی گوشه پایین مسجد هست.

    این شخص شروع به نمازخوندن میکنه برخلاف روزهای قبل این بار ازنمازش بسیاربیشترلذت میبره.وقتی نمازش تموم میشه.برمی گرده می بینه یه سگ سیاه بوده که گوشه مسجد پناه آورده و این فکرکرده یه شخصی داره نمازخوندنش رومیبینه.


    میشه تاحدودی دو حس که به این شخص دست داده رو درک کرد اگرمتوجه نمیشد حیوانی بوده شایدفکرمیکردلذتی که برده لذت حضورقلب واین حرفاست.


    توی روابط غیرضروری دختروپسر حتی اگه به گناه منجرنشه لذتی وجود داره که خطای ادراک برای درک ما ایجادمیکنه.


    وقتی عادت به این لذت بوجود اومدحداقلش اینه که درنبود جنس مخالف خمیازه وبیحالی وافسردگی میاد ودست ودل به اون کاری که بایدانجام داد نمیره..


    پسری که با این وضعیت میره خدمت،بخصوص اوایل دوره خدمتش بسیارسخت میگذره ودختری هم که این وضعیت عادت کرده،به احتمال زیاد توی خونه دست ودلش به کارنمیره وجورشو بایددیگران بکشن مگراینکه مدام به دوس پسرش پیام بده الان دارم قورمه درست میکنم الان دارم با اهل خونه گپ میزنم الان دارم دست مادرمو میبوسم.(البته سطوح روابط دختروپسر اگه رعایت بشه فعالیتهای اجتماعیشون منعی نداره)
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  10. 10 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (جمعه 06 تیر 93), Eram (سه شنبه 10 تیر 93), fariba s (سه شنبه 10 تیر 93), khaleghezey (جمعه 06 تیر 93), فرهنگ 27 (جمعه 06 تیر 93), فرشته مهربان (یکشنبه 08 تیر 93), مدیرهمدردی (یکشنبه 08 تیر 93), مسافر زمان (جمعه 06 تیر 93), مصباح الهدی (جمعه 06 تیر 93), yalda.69 (جمعه 06 تیر 93)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 تیر 93 [ 18:49]
    تاریخ عضویت
    1392-6-05
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    753
    سطح
    14
    Points: 753, Level: 14
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    86

    تشکرشده 95 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باشه. بازم تحمل میکنم این تنهایی رو.

  12. 7 کاربر از پست مفید yalda.69 تشکرکرده اند .

    ammin (یکشنبه 08 تیر 93), fariba s (سه شنبه 10 تیر 93), khaleghezey (شنبه 07 تیر 93), mohammad6599 (یکشنبه 08 تیر 93), pasta (جمعه 06 تیر 93), فرشته مهربان (یکشنبه 08 تیر 93), مدیرهمدردی (یکشنبه 08 تیر 93)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام یلدا جان.

    من هم کاملا با دوستان موافقم. پس دیگه نظرات آنها را در مورد اینکه دوستی با پسر چقدر ضرر داره تکرار نمی کنم.

    اما یک مساله ای هم هست که من از آقایون به خصوص می خوام که بیشتر راهنماییت کنند.

    ولی نظر خودم را هم می گم.
    شما تو کلاس تک دختر هستین و می دونم که واقعا سخته! گاهی کارهای گروهی با توجه به رشتتون دارید.
    یا شاید برات پیش بیاد که مثلا از یکی از همکلاسی هایت از طریق اس ام اس یا موبایل بپرسی فلان کلاس تشکیل می شه یا نه.
    من می گم اشکالی نداره که صرفا روابط رسمی داشته باشی ولی نگه داشتن روابط به صورت رسمی واقعا خیلی مهمه. چند تا نکته بهت می گم:

    1) کلا نگاه چشم تو چشم به صورت ممتد با آقایون نداشته باش.

    2) اگر یکی یک ذره صمیمی تر باهات حرف زد ؛جوابش را مودبانه ولی چند برابر رسمی تر بده. مثلا پسره می گه: یلدا فردا کلاس ساعت 10 شروع می شه ها! تو توی جوابت با لحن کاملا رسمی و مودبانه بگو: خیلی ممنون آقای فلانی از تذکرتون. یعنی داری بهش می گی منو با اسم کوچیک صدا نزن!

    3) اگر دیدی مثلا همین آقا این کار را تکرار کرد و نفهمید که باید با تو رسمی حرف بزند کاملا با یک چشم غره ازش دور شو!

    4) کسی باهات شوخی کرد اینجا اصلا پا نده و کاملا ناراحتیت را نشان بده! و درجا محیط را ترک کن.
    یکی تو محیط دانشگاه یک شوخی خیلی خفیف باهام کرد.من همون جا کیفم را برداشتم گفتم ببخشید من دیگه هیچ حرفی ندارم و محیط را ترک کردم! نه چیزی گفتم.نه دعوایی شد و نه.... فقط اون آقا فهمید باید حد و حدودش را با من تعریف کنه. و واقعا بعدش هم خیلی رابطه کاری رسمی و صحیح بود. حالا فکر نکنی بداخلاق و... هستم ها! نه کاملا با روی خوش و گشاده اما رسمی.

    5)این کلمات قلنبه و سلنبه و رسمی و مودبانه خیلی به آدم تو حفظ حریم کمک می کنه! نمی ذاره کسی بیشتر از یک حدی بهت نزدیک بشه.
    مثلا یک پسری میاد بهت می گه سلام چه طوری؟ (خوب به نظر من این خیلی خودمونیه دیگه.نباید یک آقا با یه خانم این جوری حرف بزنه!)
    این جوری جوابش را بده:
    سلام آقای فلانی. حال شما خوبه؟ با بنده فرمایشی داشتین؟
    می فهمه فقط وقتی که باهات کار داره باید بیاد باهات صحبت کنه. اگر خواست ادامه بده و گفت نه کار خاصی ندارم. تو همون جا درجا بگو: پس اگر کاری ندارید ببخشید بنده باید به کارهام برسم .( یعنی محترمانه داری بهش می گی بفرما برو پی کارت!)

    این جوری نه سیخ می سوزه و نه کباب. و در یک حریم امن بین پسرها خواهی بود.

    حجاب را هم که خودت حتما می دونی کاملا رعایت کن.و باور کن حفظ حجاب خیلی کارت را راحت می کنه. چون دیگه تعریف یک دختر محجبه مشخصه و یک آقا از قبل می دونه نمی تونه با یک دختر محجبه بیشتر از یک حدی نزدیک بشه.

    بازم سوال خاصی داشتی بپرس.

    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  14. 9 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 06 تیر 93), khaleghezey (شنبه 07 تیر 93), mohammad6599 (یکشنبه 08 تیر 93), Mr.Anderson (دوشنبه 22 دی 93), pasta (جمعه 06 تیر 93), فرشته مهربان (یکشنبه 08 تیر 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 06 تیر 93), مدیرهمدردی (یکشنبه 08 تیر 93), yalda.69 (جمعه 06 تیر 93)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array
    دوست عزیز
    هدفت از برقراری چنین رابطه ایی چیه؟

  16. کاربر روبرو از پست مفید tamas تشکرکرده است .

    yalda.69 (جمعه 06 تیر 93)

  17. #9
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بانو من فکر می کنم مشکل شما از اینجا به وجود آمده که به علت تک دختر بودن در محیط توجه تعداد زیادی پسر به شما جلب شده است و هر کدام دارند سعی می کنند شما را به خودشان جذب کنند.
    ببین اگر پسر بودی شاید خیلی هم لذت می بردی که مورد توجه دخترها باشی چون آقایان این ظرفیت به صورت طبیعی دارند. اما وجود زن طوری طراحی شده است که فقط می تواند با یک مرد باشد چه از نظر بدنی چه روحی.
    خوب مشخصا وقتی پسرهای کلاستان هر کدام به شما توجه نشان دهند شما به طور طبیعی دچار ناراحتی و عذاب وجدان می شوید. من نمی دانم چطور پسرهای کلاس شما این نکته را نمی فهمند.
    ببین خانومی شما نباید بگذارید این فشار روی شما وارد شود . هر زنی جای شما بود صرفنظر از اعتقادات مذهبی و خانواده در چنین محیطی ناراحت و معذب می شود. پس تنها راه این است که خودتان به هر نحوی که می توانید از این توجه پسرها به خودتان جلوگیری کنید.
    راه این کار هم مشخص است. تغییر در پوشش و نحوه برخورد با آقایان. یعنی برعکس همان روابطی که در پست اولت توضیح دادی. رابطه شما با همکلاسی های پسر متفاوت از دخترهاست. یک پسر نباید به دختر همکلاسی درد و دل کند ، زنگ بزند و احوالپرسی کند و حرف های متفرقه بزند ، نباید دختر را سوار ماشین خودش بکند و.... مطمئن هم باش این کارهایی که همکلاسی های شما کرده اند بدون منظور و از سر سادگی نیست و همه اش با هدف انجام می شود. هیچ کس بدون هدف دختر همکلاسی را به مهمانی دعوت نمی کند. پیشنهادات و رفتارهای این آقایان به هیچ وجه یک برخورد ساده دختر و پسر همکلاسی نیست و شما درست فهمیده اید و ناراحتی شما کاملا به جا و طبیعی است.
    تنها راهش این است که در پوشش و رفتار خود با آنها صرفنظر کنید.
    حتی اگر هم کسی بخواهد ازدواج کند این طوری نمی شود که تعدادی مرد طرف او بیایند و هر کدام یک کاری کنند. یکی پیشنهاد کند تو را می رساند. دیگری بگوید زنگ می زنم حالت را می پرسم. یکی دیگر با شما درد ودل کند. دیگری جلو بیاید و با شما شوخی کند. یکی بگوید بیا به مهمانی من.
    بگذار رک و راست به شما بگویم. احتمالا چون تک دختر کلاس هستی نوعی رقابت بین آقایان کلاس شما درگرفته است برای تصاحب کردن شما. اینکه چه کسی زودتر از رقبا می تواند تک دختر کلاس را از آن خود کند و دماغ بقیه را به خاک بمالد و خودش را به بقیه ثابت کند و قدرتمند جلوه دهد.
    بله. این مناسبات و رقابت ها و حتی شرط بندی بین پسرها یک امر کاملا پیش پا افتاده است. تنها چیزی که از این رقابتها در نمی آید ازدواج است.
    دختری که زرنگ باشد و هشیار ، تمام این مردها را ناکام می گذارد .

    در مورد تنهایی هم باید بگویم ممکن است در کلاس یا رشته شما دختر دیگری نباشد. اما می توانید در محیطهای دیگر دانشگاه مثل سلف نمازخانه کتابخانه انجمن ها حیاط دانشگاه دانشکده های دیگر با دخترهایی از رشته های دیگر دوست شوید.
    اگر هم در دانشگاه شما هیچ دختر دیگری به غیر از شما وجود ندارد راه حل های دیگری هست. مثل اینکه اوقات تنهایی را به تحقیق و مطالعه بپردازید چون کار یک دانشجو همین است. من خودم وقتی به قسمت مرجع کتابخانه می روم و کتاب های باارزش را می بینم که هر کدام یک دنیا برای خودش است واقعا ذوق می کنم. می توانی سرگرمی خارج از محیط دانشگاه فراهم کنید. من خودم همین کار را می کردم و می کنم. از دانشگاه بیرون می روم و به جاهای دیگر در اطراف دانشگاه یا کمی دورتر می روم.
    به هر حال برای پر کردن اوقات بیکاری اگر خلاقیت داشته باشی کارهای بسیاری می توانی انجام دهی. حتی من یک زمانی بین دو کلاسم چهار ساعت فاصله بود. من آن زمان کلاس بافتنی می رفتم و از آنجا به دانشگاه. در آن ساعات بیکاری در نمازخانه با خیال راحت و بدون روسری بافتنی ام را می بافتم و استراحت می کردم.
    به هر حال اگر فکر کنی راه های زیادی هست.

  18. 5 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 06 تیر 93), khaleghezey (شنبه 07 تیر 93), mohammad6599 (یکشنبه 08 تیر 93), فرشته مهربان (یکشنبه 08 تیر 93), yalda.69 (جمعه 06 تیر 93)

  19. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 تیر 93 [ 18:49]
    تاریخ عضویت
    1392-6-05
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    753
    سطح
    14
    Points: 753, Level: 14
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    86

    تشکرشده 95 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اون دو نفر خیلی بهم اس ام اس میدادن، الان اس دادم و ازشون خواهش کردم دیگه بهم پیام های غیر ضروری ندن. نه این که علاقه ای داشته باشم. یه جورایی دلم نمیاد کسی رو ناراحت کنم. شاید اعتماد به نفسم پایینه. بقیه هم معمولا جوابشونو نمیدم خودشون بیخیال میشن.
    من همواره باهاشون رسمی صحبت میکنم. خودمم نمیدونم چی میخوام، اما این از یه تضاد خانوادگی میاد. تو خانواده ما چیزی به نام حجاب و دین و محرم نا محرم تعریف نشده. اما من به اینها پایبندم. مثلا من تو عروسی های مختلط با این که خیلی سرزنش میشم و متهم میشم به امل بودن حجابمو نگه میدارم. یا الان که ماه رمضان میاد من روزه میگیرم و کلی مسخره و سرزنش میشم. ولی با این وجود دوست بودن با جنس مخالف یه جور بی کلاسی محسوب میشه. به قول خاله قزی باید ملکه باشی و بیان خواستگاریت یا حتی در حقیقت بری خواستگاری. من حتی خواستگار معمولی هم نمیتونم داشته باشم. یکی که با ایمان باشه و دست به جیب خودش باشه، و در کل معمولی باشه. حتما باید از یه خانواده سطح بالا باشن. حالا هرجور که باشن.
    ولی من از اون رفتار خاکی که همکلاسی ها دارن خوشم میاد. از طرفی چون خودم مقیدم، حتی اگه از کسی خوشم بیاد می ترسم صمیمیتمو افزایش بدم. از اینکه میونه ام با خدا خراب بشه به خاطر نافرمانیش، از اینکه به خانواده دروغ بگم، از اینکه به همسر آینده ام خیانت کرده باشم.
    دور میشم از همه اما شدید احساس تنهایی میکنم. من حتی با دخترا دوست نیستم. همکلاسی هام تو مدرسه کمی بی ادب بودن و تاثیراتشون مثبت نبود. باهاشون قطع رابطه کردم بعد تنها شدم. چند تا دوست (دختر) هم که دارم با هم در ارتباط نیستیم زیاد. اقوام و خانواده هم ایران نیستن. کلا کسی رو ندارم و تمام مدت فقط درس میخونم که تنهاییمو احساس نکنم.
    شاید خنده دار باشه، از دوست و همسر گذشته، دوست دارم بچه داشته باشم. خانواده داشته باشم. خواستگارامو هم به خاطر تفاوت دیدگاه من و خانواده، یا من میپذیرم پدر رد میکنن یا پدر میپذیرن من رد میکنم.
    راهنماییم کنید چطور با این تنهایی کنار بیام.

  20. 3 کاربر از پست مفید yalda.69 تشکرکرده اند .

    mohammad6599 (یکشنبه 08 تیر 93), pasta (جمعه 06 تیر 93), فرشته مهربان (یکشنبه 08 تیر 93)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 63
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 دی 92, 14:21
  2. من دوست دارم وقتی سرکارم پسرم بیشتر پیش مامانم باشه . آیا اشتباه می کنم
    توسط رها - مامانی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 شهریور 91, 10:04
  3. تنهایی و نداشتن حتی یک دوست صمیمی یه پسر 18ساله
    توسط mrarabi7 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 تیر 91, 10:00
  4. اختلاف با خانواده ام در رابطه با ازدواج با دوست پسرم (پدر و مادر سنتی...)
    توسط delnia در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 14 آذر 90, 19:43
  5. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.