به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array

    مشکلی که من با بعضی رفتارای همسرم دارم

    سلام

    من دو ساله ازدواج کردم . تو این دو سال فراز و نشیب های رفتاری زیادی رو باهمسرم گذروندیم و الان تقریبا میشه گفت به یه ثباتی رسیدیم

    اما یه سری از رفتارای شوهرم واقعا آزارم میده و وقتی اون رفتار رو انجام میده باعث میشه احساس کنم هیچ علاقه و محبتی بهش ندارم و اون بدترین آدم روی زمینه!!!!

    من واقعا دوسش دارم و اون واقعا همون مردیه که من میخواستم اما تا وقتی که ....

    1/ یکی از رفتاراش که وقعا اذیتم میکنه اینه که لجبازه . واقعا لجبازه ها و اگه لج بکنه رفتار بدی انجام میده . چه با من چه با دیگران .

    یه مثال بزنم که متوجه بشید:

    امروز رفته بود کلاس خصوصی شاگردش گفته بود: این سوالا رو برام حل کنین امتحانمون از این سوالاست . همسرمنم گفته بود : برای حل این سوالا باید قبلش توضیح درس کامل بشه که متوجه بشی. اون بنده خداهم اصرار داشته که سوالا رو حتما براش حل کنه

    شوهرمنم لج میکنه و براش حل میکنه بعدم دیگه به هیچ سواله اون بیچاره جواب نمیده . بعدم بهش گیر میده که چرا انقد میخندی و چرا انقدر سوال می پرسی و ...

    این یه نمونه از لج کردناشه .

    2/ مورد بعدی اینه که برداشتش از حرفهای من و دیگران خیلی بده . بدترین برداشت رو میکنه .

    مثلا اگه من بهش بگم کاری که داری انجام میدی خوبه و حرص نخور که چرا دقیقا همون ایده آلت نیست و یه سانتی متر با ایده آلت متفاوته میگه تو حرف نزن و تو اصلا تنبلی و حوصله نداری و نمیخوای کار پیش بره و .... خلاصه انقدر یه حرف ساده رو میکشه که اصلا خودت گیج میشی حرفت چقدر مفهوم داشته!!!

    در صورتی که منظور من فقط و فقط این بوده که کارت خوبه و انقدر حساسیت و حرص خودن لازم نیست.

    این فقط یه مثال بود و توی تمام مسائل همینطوره.من هم توی این مدت خیلی مواظب حرف زدنم هستم اما خب گاهی پیش میاد. یاحتی اون خودش همه جور شوخی بامن میکنه اما اگه من بگم بالای چشمت ابرو سریعا بهش برمیخوره.

    3/ مورد بعدی هم اینه که حس میکنم بخاطر اینکه توی کارش موفقه خیلی غرور داره.

    باهم یه شرکت راه اندازی کردیم و داریم کارای افتتحاش رو انجام میدیم و توی تمام مدت راه اندازی شرکت به من میگه تو تنبلی تو اصلا کا رانجام نمیدی . تو بلد نیستی تو حالیت نیست تو نمیتونی!!!

    در صورتی که منم به اندازه ی اون زحمت کشیدم و تلاش کردم . اما اون فکر میکنه فقط خودش داره تلاش میکنه و فقط خودش میتونه . منم امشب بهش گفتم یکم حمایتت رو از روی من بردار تا بهت نشون بدم منم میتونم . اونم لج کرد و قسم خورد که از فردا دیگه هیچ کاری نداره با کارهای شرکت .

    حالا سوالم اینه که اولا چجوری با قهر و لج کردنش کنار بیام . دوما اینکه چی کار کنم بهم اعتماد کنه؟ اون کلا من رو یه آدم دست و پا چلفتی میدونه که عرضه هیچ کاری رو نداره . چجوری این طرز تفکرش رو عوض کنم؟

    ممنون میشم کمکم کنین.

  2. 3 کاربر از پست مفید ساحل75 تشکرکرده اند .

    paiize (پنجشنبه 05 تیر 93), گل شب بو (پنجشنبه 05 تیر 93), زن امیدوار (چهارشنبه 04 تیر 93)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array
    چرا هیچ کسی جواب منو نمیده؟

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 خرداد 94 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1393-3-08
    محل سکونت
    یزد
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    2,211
    سطح
    28
    Points: 2,211, Level: 28
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    262

    تشکرشده 312 در 141 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام.به نظر من رو شخصیتت بیشتر کار کن.برای خودت احترام زیادی قاءل باش.لازم نیست خودتو تو کارای شرکت درکیر کنی.به زندگیت برس.وظیفه شوهرته که ساپورت مالیت کنه.در مورد لجبازی هم که باید کوتاه بیای جوری که به شخصیتت خدشه وارد نشه.مثلا یه پوز خند طعنه آمیز بزنو خلاص.البته شوهرتم نباید ناراحت شه.کوتاه اومدن همراه با حفظ شخصیت غوغا می کنه. در ضمن اگه می خوای خیلی هم بهت سخت نگذره خیلی رو مشکلات همسرت زوم نکن بابا گل بی عیب خداست.خواسته هاتم رک و راست بهش بگد.نماز طاعتت به جا باشه.سعی کن رابطه زناشویی خوبی هم داشته باشی.کمیت مهم نیست کیفیت مهمه.با آرزوی خوشبختی برای تو .یا علی
    ه زناشویی خوبی هم داشته باشی.کمیت مهم نیست کیفیت مهمه.با آرزوی توشبختی برای تو .یاعلی
    ویرایش توسط سعیداطی : پنجشنبه 05 تیر 93 در ساعت 13:20

  5. 2 کاربر از پست مفید سعیداطی تشکرکرده اند .

    mercedes62 (چهارشنبه 11 تیر 93), ساحل75 (پنجشنبه 05 تیر 93)

  6. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام خیلی دیر دارم جواب میدم میدونم

    ممنون که جواب دادید

    من خیلی گیج و سردرگمم و نمیتونم فکرم رو جمع کنم برای حل مشکلاتی که داریم

    احساس میکنم خیلی افسرده و دلسرد و غمگین شدم ....

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 مرداد 97 [ 03:33]
    تاریخ عضویت
    1388-10-22
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    6,529
    سطح
    52
    Points: 6,529, Level: 52
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 12 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام؛
    شاید مشکل شما چندان بزرگ نباشه ؛ حداقل هنوز بزرگ نشده که با چند هنر میتونید جلو بیشتر شدنش را بگیرید.
    البته من تنها نظر میدم و اجراش به نظر خودتون بستگی داره:
    1. به نظر من شما نباید زیاد به شوهرتون گیر بدید؛ ممکنه اون تو این شرایط کاریش فشار زیاد تحمل کنه؛ با توجه به اینکه خودم مدرس دانشگاه میدونم تو تدریس؛ انرژی آدم زیاد تحلیل میره و ممکنه تو شلوغی کلاس هم تاثیرگذار باشه.
    2. آیا واقعا شوهرتون زود جوش میاره و عصبانی میشه و عکس العمل نشون میده ؛ یا ممکنه شما هم روی این حرکتش تاثیرگذار باشید... بهتره سر صحبت رو مواقع آرامش با ایشون باز کنید و قبلش هم بگید میشه چند دقیقه باهم تو آرامش راجع به مسائلی صحبت کنیم؛ امادگیشو داری؛ قول میدی زود تصمیم نگیری و صحبت هایی که به همسرتون آرامش بده.
    3. خب در رابطه با مثال اول؛ واقعا ممکنه شوهرتون لجبازی نکرده و بنابه شرایط خواسته که شاگرد رو ساکت کنه که وقت کلاس رو نگیره؛ چون اولویت رو احتمالا به آموزش کل درس دیده نه فقط حل یک سوال برای یک شاگرد.
    4. در مورد اعتماد شوهرتون به توانایی های شما = این امر به مرور زمان پیش میاد و شما هرگز نباید بهش بگید که دست حمایتت رو از من بردار تا منم توانایی هامو نشونت بدم؛ با این شرایط شوهرتون؛ اولین فکری که میکنه اینه که شاید شما میخاید به اون نشون بدید که به تنهایی توانایی استقلال داشتن رو دارید و این حرف ممکنه شوهرتون رو اذیت کنه که نکنه منظور شما بی تفاوتی نسبت به بود و نبود ایشون در کار و مسائل اقتصادی خانوداست.

  8. کاربر روبرو از پست مفید Ostad139 تشکرکرده است .

    ساحل75 (چهارشنبه 11 تیر 93)

  9. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array
    ممنونم از نظرتون

    در مورد لجبازیش که مطمئنم لجبازه . اگه از یه موضوعی خوشش نیاد و خلاف میلش باشه سریعا جوش میاره و همه چیزو بهم میریزه. میخوام باهاش صحبت کنم اما واقعا فرصت مناسب دست نمیده . مخصوصا که الان ماه رمضانه و روزه و افت قند باعث میشه از کوچکترین حرف دعوای بزرگی ساخته بشه

    نمیدونم آیاهمه مردا اینجورین یا فقط شوهر منه : امروز رفتیم شرکت یه سری کار انجام بدیم . برای افطار خونه مامانم بودیم. تا موقع اذان هنوز کار داشت و هرچی با مهربونی ازش خواستم که بریم افطار کنه و بعدا باهم برگردیم و کارش رو تموم کنیم نیومد. اصرار اصرار که من باید همین الان کارم رو تموم کنم . منم خودم رفتم خونه مامانم (مهمون داشتن) اونم ساعت 10 اومد! هیچی هم نخورده بود. و این درحالی بود که کارش به هیچ وجهی انجام نشده بود و آخرش مجبور شدیم ساعت 11 تا 1 مجدد بریم شرکت.

    نمیدونم چرا انقدر روی کارهاش سخت گیره . این درحالی که توی خونه اصلا اینجوری نیست. در چندتا از کابینت هامون ازجا درومدن دو ماهه!!! اما اصلا انگار نه انگار باید درستشون کنه با اینکه بهش یاداوری هم کردم. دستگیره در ورودی خونمون خراب شده بود انقدر دست دست کرد برای درست کردنش تا امروز که پشت در موند مجبور شد درستش کنه .

    توی زندگی برای انجام یه کاری که باید انجام بده سهل انگاره اما گاها پیش میاد تا دیروقت می ایسته اداره که کارش رو انجام بده و نیمه تموم نمونه. دلیل کارهاش رو نمیدونم چیه! شایدم طبیعیه !!

  10. 2 کاربر از پست مفید ساحل75 تشکرکرده اند .

    Ostad139 (شنبه 14 تیر 93), آرام دل (پنجشنبه 12 تیر 93)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 خرداد 94 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1393-3-08
    محل سکونت
    یزد
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    2,211
    سطح
    28
    Points: 2,211, Level: 28
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    262

    تشکرشده 312 در 141 پست

    Rep Power
    32
    Array
    فکر کنم زندگی شما کاملا روال طبیعی داره.خانوم اصلن نگران نباش.بد هم به دلت راه نده .این سطح از اختلافات تو همه خونواده ها هست و به نظر من کاملا طبیعیه.هر کی هم بگه من تو زندگیم مطلقا مشکل ندارم حتما داره دروغ میگه.شما و همسرتون قشر تحصیل کرده هستین .خدارو شکر مشکل مالی ندارین.نماز روزه هاتون به جاست.به قران اینا چیزای کمی نیست ولی می دونی ما عادت داریم همیشه نیمه خالیه لیوانو ببینیم.من اسم سخت گیری همسرت رو می زارم ظریف کار بودن.ولی در این که همسرتون باید یه خرده تو گفتارش تجدید نظر کنه شکی نیست.به نظر من نباید با شما این جوری حرف بزنه
    .تضعیف روحیه اصلن کار خوبی نیست اونم در حق همسر.کاش این سایتو به همسرت هم معرفی میکردی.کاش این چیزایی رو که این جا گفتی به همسرت هم می گفتی..تاپیکاتو دنبال می کنم.با آرزوی خوشبختی برای تو و همسرت.یا علی

  12. کاربر روبرو از پست مفید سعیداطی تشکرکرده است .

    ساحل75 (جمعه 13 تیر 93)

  13. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array
    ممنونم آقا سعید. اینکه میگین این مسائل مشکلی نیست کاملا درسته اما وقتی من توی ذهنم یه همچین مسائلی رو بزرگ میکنم و از کاه کوه می سازم میتونه از هیچی یه مشکل بدبسازه

    چی کار کنم انقدر زوم نکنم روی رفتارای همسرم؟

    اونقدراهم بیکار نیستم که فکر کنین میشینم و فقط به رفتارای اون فکر میکنم . من حتی توانایی این رو دارم که با وجود خستگی زیاد شب تا صبح رو بیدار بمونم و بعد از کارهام به نواقص شوهرم فکر کنم و اونا رو بزرگ کنم!!!

    احساس میکنم جای یکم عشق بینمون خالیه . یکم دچار روزمرگی شدیم که نمیدونم چطوری باید رفع بشه . به یه تجدید قوا احتیاج داریم . به یه برنامه ای که یادمون بیفته چقدر همو دوس داریم و مخصوصا من

    مسائل مالیمون اجازه سفر رو بهمون نمیده . حتی نمیتونیم ریخت و پاش کوچیکی هم برای خودمون انحام بدیم . نهایت خرجی که توی ماه بتونیم برای خودمون بکنیم اینه که یه شب بریم بیرون غذا بخوریم . فقط یه شب

    نمیدونم من خیلی خسته ام

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 مرداد 97 [ 03:33]
    تاریخ عضویت
    1388-10-22
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    6,529
    سطح
    52
    Points: 6,529, Level: 52
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 12 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ساحل75 نمایش پست ها
    ممنونم از نظرتون

    در مورد لجبازیش که مطمئنم لجبازه . اگه از یه موضوعی خوشش نیاد و خلاف میلش باشه سریعا جوش میاره و همه چیزو بهم میریزه. میخوام باهاش صحبت کنم اما واقعا فرصت مناسب دست نمیده . مخصوصا که الان ماه رمضانه و روزه و افت قند باعث میشه از کوچکترین حرف دعوای بزرگی ساخته بشه

    نمیدونم آیاهمه مردا اینجورین یا فقط شوهر منه : امروز رفتیم شرکت یه سری کار انجام بدیم . برای افطار خونه مامانم بودیم. تا موقع اذان هنوز کار داشت و هرچی با مهربونی ازش خواستم که بریم افطار کنه و بعدا باهم برگردیم و کارش رو تموم کنیم نیومد. اصرار اصرار که من باید همین الان کارم رو تموم کنم . منم خودم رفتم خونه مامانم (مهمون داشتن) اونم ساعت 10 اومد! هیچی هم نخورده بود. و این درحالی بود که کارش به هیچ وجهی انجام نشده بود و آخرش مجبور شدیم ساعت 11 تا 1 مجدد بریم شرکت.

    نمیدونم چرا انقدر روی کارهاش سخت گیره . این درحالی که توی خونه اصلا اینجوری نیست. در چندتا از کابینت هامون ازجا درومدن دو ماهه!!! اما اصلا انگار نه انگار باید درستشون کنه با اینکه بهش یاداوری هم کردم. دستگیره در ورودی خونمون خراب شده بود انقدر دست دست کرد برای درست کردنش تا امروز که پشت در موند مجبور شد درستش کنه .

    توی زندگی برای انجام یه کاری که باید انجام بده سهل انگاره اما گاها پیش میاد تا دیروقت می ایسته اداره که کارش رو انجام بده و نیمه تموم نمونه. دلیل کارهاش رو نمیدونم چیه! شایدم طبیعیه !!
    سلام؛
    در جواب اینکه گفتید آیا همه مردا لجباز هستند یا نه.....
    من که خودم مرد هستم باید بگم بیشتر مردها یکم لجباز هستن و البته بعضی هاشون رو این خصلت پافشاری می کنند و برخی دیگر کمتر به این خصلت اهمیت می دهند و زیاد به کار نمی گیرند.
    پس شما چندان ناراحت نباشید؛ چرا که این خصلت قابل رفع هستش شاید به طور کامل نه ولی میشه کمرنگش کرد.
    من خودم گاهی اوقات رو یه مساله ای پافشاری می کنم ولی بعدا میفهمم که کارم اشتباه بوده.............. راستش باید بگم که خود من قبلا یکم روی انجام یک کار مصر بودم ؛ البته با این تفاوت که مثلاً : لوله آب ظرفشویی خراب بود و یک روز کامل روش کار کردم تا درست شد............ قرار بود مقاله ای بنویسم: چند شب بیدار میموندم تا صبح تا تموم شه.............. سر کلاس میخام تا صفحه ی ... برای تاریخ مشخص درس بدم: حتما باید اینطور بشه.......... البته این کارها رو من تو ذهنم یجور برنامه ریزی می دونم .....
    شاید کار شوهر شما هم در اصرار بر انجام کار شرکت: سختکوشی باشد و دل مشغولی این رو دارد که تو تاریخ مشخص ذهنی خودش کارش تموم شه و ....
    به نظرم با نرمش بیشتری با شوهرتان صحبت و رفتار کنید ........ و اگر مثلا گفت افطار الان نمیام؛ میتونید بپذیرید و شما هم در کنارش بمونید و یه افطاری ساده داخل شرکت فراهم کنید و بعدش باهام برید.
    نکته مهم اینکه هیچ وقت یک و دو نکنید با شوهرتون ؛ چرا که لجبازی در جواب لجبازی به هیچ وجه ابزار مناسبی نخواهد بود. .......... بخصوص اینکه اگر با مردها لجبازی کنید به هیچ پاسخی جز لجبازی بیشتر مردها نمی رسید.
    امیدوارم این مشکل کوچک شما براحتی و البته بزودی زود حل شود.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط ساحل75 نمایش پست ها
    ممنونم از نظرتون

    در مورد لجبازیش که مطمئنم لجبازه . اگه از یه موضوعی خوشش نیاد و خلاف میلش باشه سریعا جوش میاره و همه چیزو بهم میریزه. میخوام باهاش صحبت کنم اما واقعا فرصت مناسب دست نمیده . مخصوصا که الان ماه رمضانه و روزه و افت قند باعث میشه از کوچکترین حرف دعوای بزرگی ساخته بشه

    نمیدونم آیاهمه مردا اینجورین یا فقط شوهر منه : امروز رفتیم شرکت یه سری کار انجام بدیم . برای افطار خونه مامانم بودیم. تا موقع اذان هنوز کار داشت و هرچی با مهربونی ازش خواستم که بریم افطار کنه و بعدا باهم برگردیم و کارش رو تموم کنیم نیومد. اصرار اصرار که من باید همین الان کارم رو تموم کنم . منم خودم رفتم خونه مامانم (مهمون داشتن) اونم ساعت 10 اومد! هیچی هم نخورده بود. و این درحالی بود که کارش به هیچ وجهی انجام نشده بود و آخرش مجبور شدیم ساعت 11 تا 1 مجدد بریم شرکت.

    نمیدونم چرا انقدر روی کارهاش سخت گیره . این درحالی که توی خونه اصلا اینجوری نیست. در چندتا از کابینت هامون ازجا درومدن دو ماهه!!! اما اصلا انگار نه انگار باید درستشون کنه با اینکه بهش یاداوری هم کردم. دستگیره در ورودی خونمون خراب شده بود انقدر دست دست کرد برای درست کردنش تا امروز که پشت در موند مجبور شد درستش کنه .

    توی زندگی برای انجام یه کاری که باید انجام بده سهل انگاره اما گاها پیش میاد تا دیروقت می ایسته اداره که کارش رو انجام بده و نیمه تموم نمونه. دلیل کارهاش رو نمیدونم چیه! شایدم طبیعیه !!
    سلام؛
    در جواب اینکه گفتید آیا همه مردا لجباز هستند یا نه.....
    من که خودم مرد هستم باید بگم بیشتر مردها یکم لجباز هستن و البته بعضی هاشون رو این خصلت پافشاری می کنند و برخی دیگر کمتر به این خصلت اهمیت می دهند و زیاد به کار نمی گیرند.
    پس شما چندان ناراحت نباشید؛ چرا که این خصلت قابل رفع هستش شاید به طور کامل نه ولی میشه کمرنگش کرد.
    من خودم گاهی اوقات رو یه مساله ای پافشاری می کنم ولی بعدا میفهمم که کارم اشتباه بوده.............. راستش باید بگم که خود من قبلا یکم روی انجام یک کار مصر بودم ؛ البته با این تفاوت که مثلاً : لوله آب ظرفشویی خراب بود و یک روز کامل روش کار کردم تا درست شد............ قرار بود مقاله ای بنویسم: چند شب بیدار میموندم تا صبح تا تموم شه.............. سر کلاس میخام تا صفحه ی ... برای تاریخ مشخص درس بدم: حتما باید اینطور بشه.......... البته این کارها رو من تو ذهنم یجور برنامه ریزی می دونم .....
    شاید کار شوهر شما هم در اصرار بر انجام کار شرکت: سختکوشی باشد و دل مشغولی این رو دارد که تو تاریخ مشخص ذهنی خودش کارش تموم شه و ....
    به نظرم با نرمش بیشتری با شوهرتان صحبت و رفتار کنید ........ و اگر مثلا گفت افطار الان نمیام؛ میتونید بپذیرید و شما هم در کنارش بمونید و یه افطاری ساده داخل شرکت فراهم کنید و بعدش باهام برید.
    نکته مهم اینکه هیچ وقت یک و دو نکنید با شوهرتون ؛ چرا که لجبازی در جواب لجبازی به هیچ وجه ابزار مناسبی نخواهد بود. .......... بخصوص اینکه اگر با مردها لجبازی کنید به هیچ پاسخی جز لجبازی بیشتر مردها نمی رسید.
    امیدوارم این مشکل کوچک شما براحتی و البته بزودی زود حل شود.

  15. کاربر روبرو از پست مفید Ostad139 تشکرکرده است .

    ساحل75 (شنبه 14 تیر 93)

  16. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array
    ممنونم استاد عزیز

    اینایی ک گفتین درست اما من الان اصلا در شرایطی نیستم که براحتی با لجبازی هاش کنار بیام . من الان مثل یه انبار باروتم که یه جرقه منفجرم میکنه

    خیلی خیلی حالم بده . به شوهرم گفتم حالم خوب نیست . حوصله ندارم کسلم عصبانیم خشم دارم . بهش گفتم یکم باهام مهربون باش تا خوب بشم . اما نمیتونه . نمیتونم یکم از خودش بگذره . یکم ندید بگیره یکم آروم باشه تا من حالم خوب بشه . چرا بلد نیست از خود گذشتگی داشته باشه؟ من اصلا حال خوشی ندارم


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.