به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 تیر 93 [ 09:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-03
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    32
    سطح
    1
    Points: 32, Level: 1
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خانواده همسرم خيلي اهل رفت و امدن

    سلام
    من 31 سالمه. 2 ساله كه ازدواج كردم.
    من اصولا اهل رفت و امد زياد نيستم . نه اينكه اصلا نباشم. دو ست دارم توي چارچوب خودش باشه. بعد از از دواج متوجه شدم خانواده همسرم اينجور نيستن. يعني اونا هر هفته خونه ما مي اومدن و گاهي صبح تا شب مي موندن يعني طوري ميشد كه از قب ناهار تا 12 شب بودن. من چون مي خواستم ارامش داشته باشم و تنهايي رو بيشتر دوس داشتم راضي نبودم و گاهي با خانمم بحثمون مي شد كه چرا اينقدر مي مونن. خانواده خودم زياد نمي اومدن. اونا در حد يك ساعت ميومدن. ولي هر چند وقت يه بار نارضايتي شون رو اعلام مي كردن كه چرا اينا اينجورن.
    مي گفتن ما ميدونيم تو اذيت ميشي اخلاقتو ميدونيم. بي خودي خودتو راضي نشون نده. خلاصه گذشت تا اينكه براي كارم مجبور شديم از تهران بريم شيراز. پيش خودم گفتم راحت شدم.
    ولي اين دفعه توي تابستون يا عيد ميان به قصد ده روز. اصلن نمي گن اينا زندگي دارن و 20 وعده غذا مهمون مياد اخه؟
    مسئله اينه كه گاهي همراه اضافي كه غريبه تره هم همراشونه. من خيلي اذيت ميشم. از اون ور پدر مادرخودم هم اعتراض مي كنن كه اينا ميان اونجا مگه كاروانسراس. ميگن چرا انقد ميمونن نميذارن توي يه تعطيلي ما برنامه ريزي كنيم واسه دو روز بيايم.
    همه اينا به كنار خودخواهي و غرور مادر خانمم كه بايد حرف حرف خودش باشه و رو خانوادش مسلطه حرصم ميده.
    من باهاش بحث مي كنم و جلوش مي ايستم. خانمم ناراحت ميشه . اون بخاطر دل تنگيش دوس داره بيان.
    نمي دونم چطور بهوش برسونم كه نيان انقد بمونن. من تا 5 روز مشكلي ندارم. خانممو خيلي دوس دارم دوس ندارم دلخور شه ولي اونا هم متوجه نيستن.
    ممنون از راهنماييتون


  2. کاربر روبرو از پست مفید saeidahmad تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 03 تیر 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 فروردین 98 [ 11:48]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    5,259
    سطح
    46
    Points: 5,259, Level: 46
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    1,092

    تشکرشده 246 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام saeidahmad جان
    به همدردی خوش اومدین.
    البته حق دارین و خواسته تون کاملا منطقی هست. تو این دوره زمونه با این هزینه های کمرشکن زندگی نمیشه آدم دو روز مهمونی بره چه برسه به ده روز .....

    تا حالا راجع به این مشکل با خانمتون حرفی زدین؟
    چه جوابی بهتون میدن؟؟

    میدونین نباید اجازه بدین این مشکل ریشه دار بشه. چون اونوقت به روابط زناشویی خودتونم لطمه میخوره و مدام با همسرتون دعواتون میشه .
    راستش من مشاور نیستم اما چند نکته باید بهتون بگم.

    1- پیش خانواده تون اظهار ناراحتی و گله و شکایت نکنید. اینجوری همسرتون و خانوادش از چشم خانواده شما میوفتن. همچنین اجازه ندین خانواده تون بگن " اینا چرا اینجورین؟ مگه خونه تو کاروانسراست ... " حرف قشنگی نیست.

    2- با همسرتون جرات مندانه صحبت کنید. اولش بهش بگید چقدر خودش و خانوادشو دوست دارین و براتون مهم و ارزشمندن. بعد از احساس ناراحتی تون و نیاز به آرامشتون بگین.

    3- از قبل برای تعطیلاتتون برنامه ریزی کنید. مثلا بگید این تاریخ های تعطیل رو به فلان کار میپردازید یا مسافرتی میرید. خودتون به خانواده همسرتون اعلام کنید. بهتره تا اونجا که میشه همسرتونو وارد نکنید. منظورم اینه که با همسرتون برنامه ریزی کنید و مشورت کنید. اما قبل از اینکه خانواده همسرتون بیان و کنگر بخورن و لنگر بندازن، مثلا تو یه تماس تلفی از هفته قبلش بگین: "اتفاقا این چند روز تعطیلی رو میخوایم بریم فلان جا... یا برنامه ریزی کردیم کاری رو انجام بدیم حالا که مهمونی نداریم و وقت آزاد داریم...." یه جوریکه اونا متوجه بشن که شما وقت مهمونداری ندارین.

    4- به در و مادرتون اعلام کنید هرموقع دوست داشتن ، میتونن بیان. حتی اگه اونا اونجا باشن. اشکالی نداره و مشکلی پیش نمیاد. اتفاقا بهشون بگین " خانوادم چند ماه طولانی میشه که نتونستن بیان و سری به ما بزنن، این چندروز اونام میان خونه مون" . اینجوری شاید خانواده همسرتون متوجه این موضوع بشن.

    5- سعی کنید تو رفتار با مادرخانمتون نهایت احترام رو داشته باشین . ناراحتشون نکنی و البته باهاشون جرات مندانه رفتار کنید. یادتون باشه رفتار جرات مندانه، با رفتار منفعلانه و پرخواشگرانه کاملا فرق میکنه.

    چیزی که مهمه اینه که با خانمتون رفیق باشین تا این مشکل حل بشه. مثلا بهش بگین عزیزدلم واقعا هزینه مهمونداری هامون زیاده و باید صرفه جویی کنیم. به خاطر آینده هردومون. یا اینکه بگین عزیزم من از اینکه همراه خانوادت ، شخص غریبه ای هم بیاد منزلمون، خوشم نمیاد و کار خوبی نیست .

    موفق باشین .

  4. 3 کاربر از پست مفید مهربونی... تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 03 تیر 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 03 تیر 93), زن امیدوار (سه شنبه 03 تیر 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 تیر 93 [ 09:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-03
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    32
    سطح
    1
    Points: 32, Level: 1
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مهربوني
    مرسي از اينكه جواب دادي
    خانمم چون با وجود اونا دلتنگيش رفع ميشه در اين مورد منطقي نيس.
    منم بخاطر اون مماشات مي كنم.
    خانواده خدم وقتي اونا هستن ديگه نميان اصلن معذبن.
    بعضي وقتا خانواده من بدون اينكه حرفي بزنن از آهنگ حرف زدنشون پشت تلفن نارضايتي شون رو اعلام مي كنن.

  6. 2 کاربر از پست مفید saeidahmad تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 03 تیر 93), مهربونی... (سه شنبه 03 تیر 93)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 فروردین 98 [ 11:48]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    5,259
    سطح
    46
    Points: 5,259, Level: 46
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    1,092

    تشکرشده 246 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array
    برادر خوبم
    شاید به این دلیل منطقی نیستن که شما منطقی ازشون درخواست نمیکنی.
    خواهش میکنم تو ی تالار،تاپیک رفتارهای جرات مندانه رو مطالعه کنید. متوجه منظورم خواهید شد.
    به هر حال باید کاری کرد که این مشکل حل بشه نه اینکه ته نشین بشه با کوتاه اومدن شما.
    اگه خانواده خودتون بخوان ده روز بیان خونتون واکنش همسرتون چی هستش؟

    خب به خانواده تون بگید از قبل اعلام کنن که دارن میان شیراز تا همسرتونم بدونه و به خانوادش بگه و اونا دیگه نیان.

    اما به غیر از حرفای بنده منتظر نظرات کارشناسی دوستان دیگر تالار هم باشین. مطمئنا به نتایج خوبی خواهید رسید.

  8. 3 کاربر از پست مفید مهربونی... تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 03 تیر 93), nana0cute (سه شنبه 03 تیر 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 03 تیر 93)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام.

    ببخشید یه سوال:

    چرا باید خانوادتون از اینکه خونه شما مهمون هست ابراز ناراحتی کنند؟ مگه شما و همسرتون یک خانواده مستقل نیستین؟ مگه خودتون واسه رفت و امدهاتون و بقیه مسائل شخصی تون تصمیم نمی گیرید؟ دلیل ناراحتی خانوادتون چیه؟

  10. 9 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (سه شنبه 03 تیر 93), khaleghezey (سه شنبه 03 تیر 93), sanjab (سه شنبه 03 تیر 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 03 تیر 93), مهربونی... (سه شنبه 03 تیر 93), zendegiye movafagh (سه شنبه 03 تیر 93), آویژه (سه شنبه 03 تیر 93), دختر بیخیال (سه شنبه 03 تیر 93), شیدا. (سه شنبه 03 تیر 93)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 تیر 93 [ 09:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-03
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    32
    سطح
    1
    Points: 32, Level: 1
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسي
    ميگن اومدن طولاني اونا اجازه نميده ما بخواهيم بيايم
    و اينكه ميدونن من كه پسرشون هستم علاقه اي به رفت و اومد ندارم

  12. #7
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اول از همه یک نکته را مدنظر داشته باشید :
    ازدواج یعنی سازش. ازدواج برای همین است که رفتارهای ما منعطف شود و ما از راحتی و خشکی دوران مجردی بیرون بیاییم. ازدواج برای این است که دو نفر خودشان را با عادت های طرف مقابل وفق بدهند و شخصیت جدیدتر و البته متفاوت از گذشته پیدا کنند.
    من می فهمم شما چه می گویید. من هم دلم می خواهد تنها باشم. دلم می خواهد کسی به من کاری نداشته باشد و کلا بسیار درونگرا هستم. پس منظور شما را درک می کنم.
    اما این را هم می دانم که اگر ازدواج کنم در زندگی مشترک نمی توانم این گونه باشم. به هر دلیلی. مثلا شوهرم می خواهد رفت و آمد کند. آیا من که خانواده جدیدی با یک آدم جدید تشکیل داده ام می توانم انتظار داشته باشم شوهرم مثل من شود و با کسی رفت و آمد نکند ؟ البته من اولش این طوری فکر می کردم. اما بعد مادرم از من خواست طور دیگری فکر کنم. مادرم به من گفت زندگی یعنی همین . که بتوانی طور دیگری فکر کنی و از شرایط متفاوت لذت ببری. حالا که من رفت و آمدهایم را بیشتر کرده ام می بینم آن تنهایی که همیشه دوست داشتم چیز خیلی باارزشی نیست. بلکه بلعکس رفت و آمد مزایا و لذتهایی دارد که من از آنها غافل بودم و لجوجانه سعی می کردم قبول نکنم. یاد گرفته ام می شود بهتر از آن چیزی که همیشه دوست داشته ام و مطلوب پنداشته ام داشته باشم.

    اما نکته دیگر : همان طور که شما فکر می کنید رفت و آمد خانواده همسرتان زیاد است همسرتان هم فکر می کند رفت و آمد و ارتباط شما با خانواده و اقوامتان بسیار کم است . به نوشته های خودتان نگاه کنید. خانواده همسر شما هفته ای یکبار سر می زدند . اما خانواده شما فقط گاهی می آمدند و یک ساعت می ماندند. خانواده شما هیچ تمایلی ندارند که با دیگران همصحبت شوند و حضور دیگران را مانع آمدن خود می دانند. خود شما هم دائما می گویید می خواهم تنها باشم.

    آیا به نظر شما رفت و آمد اینقدر کم و این همه دوری گزیدن از دیگران حتی از اقوام منطقی است ؟ آیا فکر نمی کنید که پدر و مادر شما بیش از اندازه خود را منزوی کرده اند و شما هم همین الگوی رفتاری را دارید تکرار می کنید ؟

    من گفتم که خودم مثل شما فکر می کردم و دائما تنها بودم. اما بعد با خودم گفتم آیا ارتباط داشتن با دیگر انسان ها به خصوص اقوام اینقدر که من فکر می کنم ناخوشایند است ؟

    کلید حل این مشکل این است که اول شما بپذیرید که رفت و آمدتان بسیار کمتر از معمول است تا بتوانید منطقی با همسرتان صحبت کنید.

    واقعا به نظر شما کسی که در شهری غریب دور از همه اقوام و خانواده است و به خصوص اینکه آدم بوده که اجتماعی و گرم است می تواند مثل شما که حتی با خانواده خودتان رفت و امدی ندارید باشد ؟ شما احساس دلتنگی نمی کنید چون با خودتان خوش هستید اما آیا واقعا می دانید حس دلتنگی و تنها ماندن چقدر دردناک است ؟

  13. 5 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 03 تیر 93), مهربونی... (چهارشنبه 04 تیر 93), زن امیدوار (چهارشنبه 04 تیر 93), ساحل75 (سه شنبه 03 تیر 93), صبا_2009 (سه شنبه 03 تیر 93)

  14. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام مسئله اول اینه که هر اتفاقی می افته و هر مهمونی که دارید رو نباید به خانوادتون بگید چون خواه ناخواه واکنش اونها روی رفتار شما تاثیر می ذاره .
    مسئله دوم اینه که خودتون هم به نظر میاد از نظر رفت و آمد ضعیف هستید چون تا یه حدی باید نرمال باشید . نه زیاد و نه کم
    سوم اینکه همسرتون راضی شده به خاطر شما به یه شهر دور از خانوادش بیاد بعد یه عید و یه تابستون 10 روز مهمون داری داره اذیتتون می کنه ؟
    بابا همیشه که نباید خانم ها انعطاف پذیری داشته باشن یه کم همه شما داشته باش . همسرتون که به خاطر شما این همه از خانوادش فاصله گرفته دیگه این چند روز رو یه طوری خوب برخورد کنید ناراحت نشن .
    در ضمن می تونید برنامه ریزی کنید خانوادتون رو دعوت کنید یه موقع که مطمئنید خانواده همسرتون اون موقع نمی یان
    در کل موضوع حادی نیست می تونید حلش کنید
    موفق باشید
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  15. 3 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    زن امیدوار (چهارشنبه 04 تیر 93), ساحل75 (سه شنبه 03 تیر 93), صبا_2009 (سه شنبه 03 تیر 93)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط saeidahmad نمایش پست ها
    مرسي
    ميگن اومدن طولاني اونا اجازه نميده ما بخواهيم بيايم
    و اينكه ميدونن من كه پسرشون هستم علاقه اي به رفت و اومد ندارم
    درسته، ولی این رفتارشون بیشتر حالت دخالت در زندگی مستقل شما داره.
    شما دوست دارین پیش خانودتون باشین همسرتون هم همینطور.خانواده ها هم دوست دارن پیش بچه هاشون باشن یکی به دو روز و یک ساعت راضی میشه یکی به چندین ساعت و ده روز.
    هرکدومتون با یک شیوه بزرگ شدین، باید تفاوت های همدیگه رو بپذیرین.

    بنظرم اول از همه وقتی خانوادتون ناراحتیشونو بروز میدن بهتره منطقی ازشون بخواین که این مشکل خانواده شماست و اجازه بدن به روش خودتون حلش کنین و حرفاشون شمارو حساس تر نکنن. ( من از نوشته ااتون اینطور برداشت کردم بیشتر حرفای خانواده اس که شما خیلی حساس تر کرده درسته ناراضی هستین اما فشار خانواده این نارضایتی و بیشتر کرده پس زودتر جلوشو بگیرین تا این حرفا و دخالت اا تو زندگیتون اثر مخربی نذاشته.)

    درمورد همسرتون هم بهتره باهاشون صحبت کنین و ازشون بخواین که یک حد اعتدال ایجاد کنن.
    بهشون بگین ما هردو باهم زندگی میکنیم پس بهتره هردو به عقاید و خواست همدیگه احترام بذاریم.بگین شما با حد اعتدالش موافق هستین.مثلا همون پنج روز
    بگین دوست دارین یک مدتی و خصوصا تعطیلات و باهم تنها باشین.
    چون بقیه روزها بخاطر کار و مشغله زیاد اونطور که باید نمیتونین باهم دقت بگذرونین.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  17. 2 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    زن امیدوار (چهارشنبه 04 تیر 93), ساحل75 (سه شنبه 03 تیر 93)

  18. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    حتی می تونید برنامه ریزی کنید که فلان تعطیلات چه کاری انجام بدیم ( گردش یا مسافرت یا دونفره تو خونه استراحت) این روش بهتره تا اینکه بگین من دوست ندارم خانوادت زیاد بیان بمونن....
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  19. کاربر روبرو از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده است .

    زن امیدوار (چهارشنبه 04 تیر 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.