به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 تیر 93 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1393-3-31
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    91
    سطح
    1
    Points: 91, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بی توجهی همسر

    سلام
    سی سال سن دارم . شش سال پیش با پسر دایی خودم که سع سال ازم بزرگتر بود عقد کردم.به خاطر بی کاری وعدم تمکن مالی دو سال و نین عقدمون طول کشید.بعد از شاغل شدن ایشون باهم ازدواج با کردیم.اوایل زندگیمون خوب میگذشت.اما به تدریج مشکلات زندگی یکی یکی خودشو نشون داد.شوهرم از سرکار که می اومد می خوابید. از خواب هم که بیدار میشد مشغول کامپیوتر یا موبایل میشد.کم کم احساس تنهایی اومد سراغم.محتاج شنیدن یه کلمه حرف از شوهرم بودم.همش دو رو برش میچرخیدم.باهاش صحبت میکردم تا جوابمو بده.از احساستم بهش میگفتم اما اون هیچوقت جوابی به احساساتم نداشت. بعد از گذشت یه سال از ازدواجمون به خاطر تنهایی و بی هم زبونی که.داشتم تصمیم به بچه دار شدن گرفتم..قبل از بارداری هفته ای یه بار باهم رابطه داشتیم اما بعد از بارداری به خاطر ترس کاذبی که از آسیب به بچه داشت دیگه نزدیکی نداشتیم.تا اینکه چهار ماه بعد زایمانم با اصرار و خواهش از او یه بار دیگه باهم بودیم. اما ابن دیگه آخرین بار بود الان کوچولوی من یک سال و نیم داره و تو این مدت هرگز کششی به سمت من نداشته.هروقت باهاش صحبت میکنم میگه من هیچ حسی ندارم و دوس ندارم رابطه داشته باشم.مشکل تنها رابطه نداشتن نیست. مشکل اینجاست که اصلا باهام حرف هم نمیزنه.مونده به دلم که یه بار صدام کنه.یه بار نازم کنه. یه بار تو چشمام نگاه کنه. خیلی تنهام خیلی.نمیتونم مشکلمو با کسی درمیون بزارم چون ظاهر زندگیمون چیزی نشون نمیده.خواهش میکنم راهنماییم کنید.چیکار باید بکنم.

  2. کاربر روبرو از پست مفید مامان طاها تشکرکرده است .

    khaleghezey (دوشنبه 02 تیر 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    به همدردی خوش آمدید بانو

    در موئرد رابطه جنسی در دوران بارداری خیلی از آقایون هستند چنین ترسی را دارند و در این دوران خودداری میکنند از برقراری ارتباط جنسی با همسر در صورتی که ادامه این رابطه تا یکماه قبل از به دنیا آمدن بچه مشکلی نداره البته بهتره که ملایتر باشه رابطه تا مادر و بچه اذیت نشوند.

    2تا سایتن تخصصی هستش آدرسشو میزارم برای شما مطالعه کنید:

    آموزش مسائل جنسی و زناشویی,ازدواج,مشاوره, پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

    آموزش جنسی و زناشوئی - گروه آموزشی تنظیم خانواده • گروه آموزشی تنظیم خانواده

    ما مردا از بچگی بهموئن یاد ندادن که بعه همسرانمان ابراز علاقه کنیم و احساسمان را بیان کنیم فکر میکنیم همسرمان پررو میشه یا اینکهع بیانت احساسات نشانه ضعف ماست برای همین احساسی که داریم را بهع طریق دیگعه وئ بعه روئش خوئدماتن بعه همسرمان نشان میدهیم:
    مثلا خرید خونه یا درآوردن پول یا کسب درآمد بیشتر و از این قبیل رفتارها

    اول:تفاوت بین زن و مرد از نظر دیدشان نسبت به مسائل مردهای منطقی و بانوان احساسی

    استقبال از شوهر، چرا؟

    و دوم در تکمیل لینک بالا نوشته های مدیر همدردی عزیز

    وابستگی همسرم به خانواده اش

    و در آخر :

    تغييرات در بستر زمان به دست مي آيد

    لطفا صبور باشید بانو

    این مقاله را حتما بخوان نکات کاربردی در زندگی متاهلی

    (:) نکته های کاربردی عمومی >>>

    لینک های مهارت های ارتباطی و رفتار جراتمندانه


    مهارتهای ارتباطی

    چگونه منفعل نباشیم؟

    اینا هم تاپیک های she هستش.

    مشاوره تخصصی با جناب sci

    کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه

    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 02 تیر 93), شیدا. (دوشنبه 02 تیر 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 تیر 93 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1393-3-31
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    91
    سطح
    1
    Points: 91, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خاله قزی
    مچکرم بابت جوابتون فهمیدم تنها نیستم بازم مرسی.
    خاله قزی خیلی میترسم پایان این زندگی بدون رابطه به جدایی ختم بشه. شوهرمو خیلی دوس دارم.درسته مثل هر آدم دیکه نقاط ضعفی داره اما دوسش دلرنج.بعضی ها میگن آخر چنین زندگی طلاقه،و من از این طلاق میترسم.

  6. کاربر روبرو از پست مفید مامان طاها تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 05 تیر 93)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بعضی ها میگن آخر چنین زندگی طلاقه

    این بعضی ها فقط بلدن حرف مفت بزنن بدون هیچ دانش و تجربه ای توی همه چیز نظر میدن والا من که اطلاعاتی ندارم حتی کاربرایی که از من خیلی بالاتر هستند مثبانو فرشته مهربان و بالهای صداقت هم بعضی وقتها که جواب ندارن مینویسن برای مراجع به مدیر همدردی میگن جوابشون را بدهد یا حتی خود مدیر همدردی هم بعضی اوقات فرد را راهنمایی میکند برای رفتن پیش مشاور متخصص همان مسئله

    خواهشا به حرفای اینگونه افارد اصلا و ابدا توجه نکنید

    مقالاتی که بالا برات گذاشتم را کامل خوان هرروز بخوان و صبور باشید بانو
    تغییران در بستر زمان بوجود میاد
    انتظار تغییر از ایشون را نداشته باشید
    برای خودتان یه برنامه بلندمدت مثلا 6ماهه یا یکساله بچینید بدون توقع بهش محبت کن سرزش ممنوع


    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها





    وقتی از دیگران انتظار و توقع دا ری
    دو حالت پیش می آید ، 1 - برآورده میشود 2 - برآورده نمی شود

    نتیجه هر کدام از این حالات به نسبت توقعی که داری این است :

    1 - وقتی برآورده شود ، خیلی به حالت فرقی نمیکند و احساس درونیت معمولی خواهد بود ، چون انتظارش را داشته ای

    2 - اگر برآورده نشود ، سرخورده و غمگین میشوی ، چون انتظار و توقعی داشته ای که انجام نشده .

    وقتی از دیگران هیچ انتظار و توقعی نداشته باشی هم دو حالت پیش می آید :

    1 - دیگران در قبال شما وظیفه خود را به جا میاورند یا محبت های خارج از وظیفه بهت دارند .

    2 - کاری برای شما انجام نمیدهند و توجه ندارند .

    نتیجه آن :

    1 - در حالت اول ( برای بی توقعی ) چون شما هیچ انتظار و توقعی نداشته ای حتی اگر وظیفه ای در مقابلت داشته

    اند و به جا آورده اند ، برای شما لذت بخش است و گویی آنها هیچ وظیفه ای نداشته اند و محبت خاص بهت

    داشته اند .

    2 - در شکل دوم آن تاثیر تألم برانگیزی در شما بجا نخواهد گذاشت و شما حال و هوای عادی و معمول را

    خواهی داشت و سرخورده و غمگین نمیشوی چون انتظار و توقعی نداشته ای

    به نظرت کدامیک آرامش ما را در پی دارد و حتی به ما روحیه ای قوی می بخشد ؟؟

    شما در کدام وضعیتی ؟؟


    سخته میدونم واقعا هم سخته ولی شدنیه خیلی از دوستان در همین تالار همدردی موفق شدنهد ان شاء الله شما بعدیش باشی

    با اجازه یه چندتا مطلب توی چند سری در مورد روابط بهتر با شوهر و نکاتی که بهتره و لازمه بدانید برای شما در تایپیکتان قرار میدم مطالعه کنید بانو و بکار ببندید


    . مردا از زن غرغرو و شاکي خوششون نمياد.
    از زن مهرطلب و آويزون هم همينطور. از زن بدون اعتماد به نفس هم. از زن گريه رو هم .
    از زن برچسب زن هم. از زن فخر فروش هم. از زني که به خانوادشون بي احترامي کنه و ...



    1.خونسرد بودن
    2. رعايت حريم و مرزهاي خانواده ( احترام به استقلال خانواده) مسائل روبه خانواده ها نکشوندن
    3.هم احساسي کردن : فراموش نکنيد تا آتشي خاموش نشده است
    ، منطقي نيست که در ميان آتش شروع به بازسازي کنيم و براي اينکه آتشي ( مانند احساسات) را خاموش کنيم
    ، ابتدا بايد «هم احساسي» کنيم، گوش دادن را بلد باشيم( نه فقط منفعلانه بشنويم)
    ، شروع به قضاوت نکنيم، کلام او را قطع نکنيم و شروع به راهنمايي و توصيه نکنيم
    . بايد مسائل را از ديد او بشنويم.

    4. تغييرات در بستر زمان به دست مي آيد همون صبور بودن
    5. متمرکز شدن روي نقاط مثبت به جاي نقاط منفي
    دادن شخصيت به همسر
    ( اگر همسرمان بايد نقاط ضعفش را حل کند، بايد هزينه آن را از بخش مثبت شخصيتش تامين کند)
    پس نبايد از اول شروع کنيم به ويران کردن همه شخصيت و اعتماد به نفس همسرمان.
    يعني شما هر چه نقاط مثبت همسرتان را بيشتر شناسايي کنيد به اين معناست
    که مصالح و مواد بيشتري جهت بازسازي ضعفهاي او در اختيار داريد.
    6.فراز و نشيب هاي تغيير در بستر زندگي طبيعي است
    يعني صبور بودن پرتلاش بودن و ادامه دادن مسير و نا اميد نشدن


    .استفاده از ظرافت هاي زنانه و خلاء هاي احساسي ما آقايون ما مردا عاشق اينيم بهمون محبت کنن
    بهمون اعتماد بنفس بدن مثل بادکنک بادمون کنن سعي کن جلوش خيلي از خانوادت تعريف نکني
    هميشه جوري رفتار کن که فکر کنه اولويت اول زندگي شماست و تکيه گاه اصلي شما
    خانم ها بخوانند

    استقلال و قدرت مرد را با سوال کردن زياد از بين نبريد.
    آيا ميدانيد با بعضي از سوال ها مانند تا به حال کجا بودي ، مرد احساس بي استقلالي ميکند ؟
    به فکر کنترل و تغيير شوهرتان نباشد ؛ چرا که اوضاع بدتر ميشود .
    سعي نکنيد حرف آخر را در زندگي شما بزنيد .
    احترام گذاشتن و دادن اعتماد بنفش به شوهر.
    متوجه باشيد که شوهرتان گاهي نياز دارد با دوستانش تفريح کند .
    متوجه باشيد همسرتان که از سر کار مي آيد ؛ نياز به محيطي آرام دارد .
    .وقتي شوهرتان وارد خانه ميشود ، لحظاتي او را در آغوش بگيريد.
    در آمد شوهرتان را در نظر بگيريد و با توجه به آن خرج کنيد.
    در مشکلات کاري مرد ؛ حداقل با زبان او را همراهي کنيد.
    .اگر شوهرتان به هر دليلي در مسايل جنسي كوتاهي ميكند ، شما آن كمبود را جبران كنيد .
    .زن عاقل با حرف و عملش به مرد مي فهماند كه جز او كسي را ندارد.
    مواظب باشيد كاري نكنيد كه شوهرتان از خانه گريزان شود.
    حتي براي خريد يك نان هم از شوهرتان تشكر كنيد.

    "خوش رو باش، مهربون باش ....
    توقع هيچي ازش نداشته باش. به خصوص توقع محبت."


    راجع به خانواده اش هيچ حرفي نزنم، اظهارنظري نکنم.
    تحت هر شرايطي کوچکترين گلايه اي نکنم. کمتر حرف بزنم، فقط باهاش همراهي کنم


    زماني را به گوش کردن و دل دادن به قصه ي زندگيتان اختصاص دهيد .
    به همسرتان بگوييد از همسري با او افتخار ميکنيد.
    قدردان باشيد و تشکر کنيد.
    .سال روز عقد و ازدواج را فراموش نكنيد و شادي هاي آن روز ها را به خاطر بياوريد و براي همديگر تعريف كنيد.
    مشكلات زماني برطرف مي شود كه مقداري از مشكل را از طرف خودتان بدانيد.
    .هميشه به خودتان بگويد اگر من فلان كار را نميكردم يا فلان مطلب را نميگفتم ؛ همسرم عصباني نميشد.
    آيا ميدانيد با مشورت كردن چه قدر به همسرتان شخصيت ميدهيد.
    مواظب باشيد به بهانع صميميت به همسرتان بي احترامي نکنيد.
    .از عبارات کلي و منفي مثل تو هميشه .... تو اصلا .... تو هيچ وقت ... و تو خيلي ... استغاده نکنيد
    براي برتر جلوه دادن خود او را تحقير نکنيد.
    در مسايل جنسي اگر شما پيش قدم شويد ؛ به معني سبک بودن شما نيست
    .

    مطالعه کنید و مواردی که بدرد شما میخوره را استفاده کنید سری های بعدی را هم وقتش شد عنوان کنید برایتان بنویسم





    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  8. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    ardeshirk (سه شنبه 10 تیر 93)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 تیر 93 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1393-3-31
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    91
    سطح
    1
    Points: 91, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سلام

    سلام دوست خوبم
    هرروز نوشته های شمارو میخونم و سعی میکنم بهشون عمل کنم.اصلا دارم بی خیال محبت شوهرم میشم.دارم فراموش میکنم که محبت چقدر میتونه زیبا و لطیف باشه.تنها وقتهایی که محبت زوجهای اطرافم و میبینم دلم هوایی میشه و احساس نیاز تموم وجودمو میسوزنه.خیلی سخته برای دیگران رول زوج خوشبخت و بازی کنی.نمیدونم حالا که خودش بیخیال نیازهاش شده چرا به فکر نیازهای من نیست.چرا اصلا فکر نمیکنه به عنوان یه زن محتاج محبتم. یک سال پیش ازش محبت گدایی کردم، هنوز که هنوزه وقتی یاد اون روز میفتم از خودم بدم میاد. نمیدونستم اونموقع خوشش از رابطه نمیاد و با اصرار ازش رابطه خواستم.فقط خودمو کوچیک کردم.میدونه سرد مزاج شده اما نمیره خودشو درمان کنه. خیلی وقته به زوج های اطرافم حساس شدم و حسودی میکنم.دوس ندارم باهاشون رفت و امد داشته باشم.مثلا وقتی رفتارهای برادرشوهرامو با زناشون میبینم حالم بد میشه. واسه همین سعی میکنم زیاد نبینمشون.بعضی اوقات واسم سوال پیش میاد چرا اینقده با برادراش فرق داره.چطور اونا میتونن راحت ناز زنشونو بکشن اما شوهرم اصلا نگام نمیکنه که بخواد باهام حرف بزنه ناز کشیدن پیشکش.اینو هم بگم سردی رفتارش حتی خانوادشو هم رنج میده و تنها جواب اون به این همه بی احساسی فقط یه کلمه است: خستم،خوابم میاد،حوصله ندارم!
    ویرایش توسط مامان طاها : سه شنبه 10 تیر 93 در ساعت 01:20

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    چقدر عجیبه که اکثر خانوما تقریبا 90% از بیتوجهی اقایون رنج میبرن!!!!!!
    یعنی من امروز 5 تا تاپیک خوندم همش همین بود .. واقعا علت چیه ؟؟؟
    فک کنم خود آقایون باید بیان نظر بدن...

    اینکه شوهرتون همش خستست خوابش میاد.. حتی نسبت به دیگران.. به نظر میاد افسردگی باشه و همچنین یکی از نشونه هاش کاهش میل جنسیه.... بهتره به علتش پی ببرید .شاید محیط کار یا...

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 تیر 93 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1393-3-31
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    91
    سطح
    1
    Points: 91, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سلام

    سلام دوست عزیز
    هروقت علت بی حوصلگی همیشگی شوهرمو میپرسم،تنها جوابش اینه که فشار و استرس کاری بالایی دارم و دوس دارم وقتی میام خونه فقط استراحت بکنم.منم شرایطشو درک میکنم و با سرگرم کردن پسرم و دور کردن اون از باباش بهش اجازه میدم استراحت کنه.اما حتی بعد از بیداری هم حوصله من و پسرمو نداره و خودش و با موبایلش سرگرم میکنه و میگه احتیاج دارم در روز چند ساعت واسه خودم سرگرم باشم.وقتی که کارش هم با موبایلش تموم میشه باز هم موقع خواب شب میرسه و وقتی میخوام باهاش حرف بزنم میگه خوابم میاد و جوابمو نمیده.نمیدونم کی وقت حرف زدن با مارو داره.روزهای تعطیل هم همین آش و همین کاسه است.

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 تیر 93 [ 10:03]
    تاریخ عضویت
    1393-4-16
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    27
    سطح
    1
    Points: 27, Level: 1
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط مامان طاها نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    هروقت علت بی حوصلگی همیشگی شوهرمو میپرسم،تنها جوابش اینه که فشار و استرس کاری بالایی دارم و دوس دارم وقتی میام خونه فقط استراحت بکنم.منم شرایطشو درک میکنم و با سرگرم کردن پسرم و دور کردن اون از باباش بهش اجازه میدم استراحت کنه.اما حتی بعد از بیداری هم حوصله من و پسرمو نداره و خودش و با موبایلش سرگرم میکنه و میگه احتیاج دارم در روز چند ساعت واسه خودم سرگرم باشم.وقتی که کارش هم با موبایلش تموم میشه باز هم موقع خواب شب میرسه و وقتی میخوام باهاش حرف بزنم میگه خوابم میاد و جوابمو نمیده.نمیدونم کی وقت حرف زدن با مارو داره.روزهای تعطیل هم همین آش و همین کاسه است.

    من و تو چقدر شبیه هم هستیم
    با این تفاوت که همسرم 4 سال هست با من رابطه نداره و دیگه اینکه من بچه ندارم.
    منم دقیقا همین حرفها رو ازش میشنوم خوابم میاد، دست از سرم بردار، خسته ام
    من دارم خیلی جدی به طلاق فکر میکنم و خیلی مضحک هست که وقتی بهش میگم باید در مورد این مسئله با هم حرف بزنیم اصلا زیر بار نمیره و طفره میره. ولی من دیگه نمیتونم اینجوری ادامه بدم.
    خودم رفتم پیش روانپزشک و دارو مصرف کردم ولی فقط به خودم ضرر زدم یکبار آنچنان دستم با بخار آب جوش سوخت که هنوز از خودم میپرسم این حیوون واقعا ارزششو داره؟؟!!!

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 اسفند 93 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1393-3-10
    نوشته ها
    187
    امتیاز
    1,518
    سطح
    22
    Points: 1,518, Level: 22
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    100

    تشکرشده 352 در 135 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام من تو بعضی جاها خوندم که یه سری خوراکیا باعث افزایش میل جنسی میشن ، مثه زعفران و... حضور ذهن ندارم بقیشو یادم نیس، اگه خودت سرچ کنی چیزای بیشتری پیدا میکنی . شاید واقعا دست خودش نیس که میل جنسیش کمه یه مقدار اطلاعات در این زمینه که گفتم جمع کن و زعفرانو تو غذاها بکار ببر... و یه چیز تکراری و کلیشه ای: به خودت برس و همیشه چیزای خوب تو خونه بپوش. . . امیدوارم مشکلت حل شه

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 شهریور 93 [ 23:08]
    تاریخ عضویت
    1393-5-14
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    101
    سطح
    2
    Points: 101, Level: 2
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام منم مشکل شمارو دارم ولى شوهرم شبها وقتى من و دخترم خوابيديم ميره يه اتاق ديگه با اينترنت مشغول ميشه, يواشکى درم ميبنده. البته من متوجه شدم که اون عکسهاى سکسى تماشا ميکنه و مشکل کاهش ميل جنسى هم نداره و نيازشو با اينترنت برطرف ميکنه و موقعى هم که ميخوام برم پيشش ديوونه ميشه, فقط نميدونم بهش بگم که ميدونم چيکار ميکنه يا نه. ميترسم اگه بگم بدتر هم بشه. کمکم کنين لطفا.ممنون ميشم


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 خرداد 91, 22:27
  2. توجه توجه، سریعا صندوق پیامهای خصوصی خود را تخلیه فرمایید
    توسط مدیرهمدردی در انجمن آموزش استفاه از تالار گفتگوی همدردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 تیر 90, 16:22
  3. توجه توجه :نكات بسیار مهم در رویكرد جدید تالار همدردی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن آموزش استفاه از تالار گفتگوی همدردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 16 خرداد 88, 22:57
  4. تجربه نيست ولي نظريه است ( توجه ، توجه ، توجه )
    توسط honarmand در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 25 اسفند 86, 18:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.