به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 26
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 بهمن 94 [ 15:16]
    تاریخ عضویت
    1393-3-24
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    1,302
    سطح
    20
    Points: 1,302, Level: 20
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Unhappy نامزدم از من زده شده و دوسم نداره

    سلام دوستان
    من تقریبا 8 ماهه که عقد کردم.رابطه من و همسرم خیلی سرد شده دیگه علاقه ای به من نداره و دیگه براش مهم نیستم.تو این مدت هردومون از هم دور شدیم و نتونستیم وظایفمونو درست انجام بدیم اما من بیش تر وقتا کوتا اومدم و سعی کردم رابطمونو بهتر کنم اما همسرم روحیه برای تلاش کردن نداره و من به شدت احساس تنهایی می کنم راستش زیاد مطمئن نیستم که این ازدواج درست باشه اما طاقت جدایی ام ندارم.من و نامزدم نمی تونیم همو بفهمیم و فکرامون شبیه هم نیست با این که تو ایم مدت خیلی با هم حرف زدیم اما به نتیجه ی خاصی نرسیدیم....ممنون می شم اگه راهنماییم کنید
    ویرایش توسط flower222 : دوشنبه 26 خرداد 93 در ساعت 23:23

  2. کاربر روبرو از پست مفید flower222 تشکرکرده است .

    سعیداطی (سه شنبه 27 خرداد 93)

  3. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1393-2-07
    نوشته ها
    300
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsSocial3 months registered
    تشکرها
    806

    تشکرشده 750 در 251 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    0
    Array
    چند سالتون هست ؟
    چطور آشنا شدین ؟
    اختلافتون سر چه مسائلی هست ؟

  4. 3 کاربر از پست مفید pasta تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 27 خرداد 93), سعیداطی (سه شنبه 27 خرداد 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 بهمن 94 [ 15:16]
    تاریخ عضویت
    1393-3-24
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    1,302
    سطح
    20
    Points: 1,302, Level: 20
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من 22 سالمه نامزدم 26.فامیل دور بودیم.مشکل اصلیمون اینه که همدیگرو درک نمی کن

  6. 2 کاربر از پست مفید flower222 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93), سعیداطی (سه شنبه 27 خرداد 93)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 بهمن 95 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-30
    محل سکونت
    زیر آسمان خدا
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    4,750
    سطح
    43
    Points: 4,750, Level: 43
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 916 در 198 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام flower222 عزیز. به سایت همدردی خوش آمدی.
    شما باید اطلاعات و شرح کاملی از شرایط خودتون بدی تا دوستان بتونن کمکت کنند.
    اینکه از چه نظر سرد شده و دیگه علاقه ای به شما نداره؟ابراز محبت؟روابط جنسی؟شما چطور؟
    کدام وظایف رو در حق هم انجام نمیدید؟
    اینکه شما بیشتر وقتا کوتاه اومدید نمیتونه یک معضل محسوب بشه. اگر هم طوری شده که فکر میکنید کوتاه اومدن وظیفه همیشگی شما شده باز هم با مثال توضیح بدید.
    در چه زمینه هایی با هم صحبت کردید؟
    از نظرم اینها خیلی مبهم بود.
    خیلی خوشبینانه به شما نگاه میکنم دوست عزیز.
    چون بعد از مدتی گشت و گذار در این سایت چیزهای خیلی زیادی یاد میگیرید.
    لطفا بگید در چه زمینه هایی مثل هم فکر نمیکنید؟ (اغلب زن و شوهرها مثل هم فکر نمیکنن عزیزم ولی سعی میکنن این مسأله رو هدایت کنن)
    لطفا مطالب بالا رو کاملا توضیح بدید تا دوستان همدردی بتونن درست راهنماییتون کنن.
    پیروز باشی

    تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن
    در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن


  8. 8 کاربر از پست مفید Kamelia-94 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93), pasta (سه شنبه 27 خرداد 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 27 خرداد 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 06 تیر 93), واحد (سه شنبه 27 خرداد 93), هم آوا (سه شنبه 27 خرداد 93), سعیداطی (سه شنبه 27 خرداد 93), شیدا. (سه شنبه 27 خرداد 93)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 بهمن 94 [ 15:16]
    تاریخ عضویت
    1393-3-24
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    1,302
    سطح
    20
    Points: 1,302, Level: 20
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من و نامزدم همیشه ناخواسته با رفتارامون همو ازار دادیم.نامزدم همیشه از چیزایی ناراحت می شه که من اصلا نمی تونم پیش بینی کنم.این اتفاق ان قد افتاده که حالا تا حدی از هم نا امید شدیم با این وجود من دوست دارم رابطمونو بهتر کنم اما نامزدم می گه فعلا بی خیال شیم تا وقتی که بریم سرخونه زندگیمون اون وقت ببینیم می تونیم با هم بسازیم یا نه.
    حالا چند تا مثال می زنم تا دوستان بیش تر متوجه شن
    مثلا من یه اشتبا کردم چند روز قبل از روز زن با خنده بهش گفتم چند روز دیگه روز زنه نه این که فکر کنید انتظار کادوی ان چنانی داشتم نه ولی ی دفعه از دهنم پرید و گفتم اما بعدا بهم گفت که این حرفت دلمو شکسته چرا باید بهم یادآوری می کردی.....روز زنم فقط بهم تبریک گفت نه کادویی نه این که اومد پیشم.....منم خواستم از دلش در بیارم واسه روز مرد رفتم ی ادکلن و گل واسش خریدم.....چند روز بعد تلفنی که باهم حرف می زدیم گفت اون ادکلنو از لب خیابون خریدی؟ ادم واسه عشقش این جوری خرید می کنه؟(گویا ادکلن تقلبی بوده).نامزدم فکر می کنه محبت من فقط به حرفه .خلاصه هر کار ی که واسه هم می کنیم تهش ی دلخوری میمونه.چون هنوز همو باور نداریم.
    یا مثلا چند روزی خودمو زدم به بی خیالی و تا می تونستم بهش محبت کردم و قربون صدقش رفتم و هرچی ام بهم گفت نشنیده گرفتم اوضاع داشت خوب پیش می رفت ان قد که از شهرشون ب خواسته خودش اومد خونمون همه چی خوب بود که بازم ی مسئله پیش اومد که خیلی پیش پا افتاده بود...البته جفتمون بی تقصیر بودیم.....بازم همه چی شد مثل اول....روز از نو و روزی از نو.....تا چند روز هر وقت بهش زنگ می زدم یا جواب نمی داد یا خیلی سرد جوابمو می داد و می گفت حوصلمو نداره.....من خوب می تونم حس اونو درک کنم چون واسه خودم بارها پیش اومده با این که همیشه هردومون مقصر بودیم اما بیش تر وقتا اون منو مقصر می دونه ......چون ما تو ی شهر نیستیم بیش تر ارتباطمون تلفنی و اس ام اسی هست اما همیشه منم که زنگ می زدم...بعضی وقتا فک می کنم باید کمی ازش فاصله بگیرم تا ی کم جای خالیمو حس کنه اما شایدم بیش تر از این از هم دور شیم و منم مثل اون بی خیال شم و تلاشی نکنم ....ممنون می شم اگه دوستان نظر بدن
    ویرایش توسط flower222 : سه شنبه 27 خرداد 93 در ساعت 11:17

  10. 2 کاربر از پست مفید flower222 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 28 خرداد 93), سعیداطی (سه شنبه 27 خرداد 93)

  11. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    مثالی که زدید فقط یک رفتار ناپخته است.
    شما بهتر بود بیشتر غرورتون را حفظ می کردید و برای اولین روز زن، صبر می کردید ببینید برخورد ایشون چطوره.
    ایشون هم اصلا برخورد درستی با کادوی شما نکرده.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  12. 8 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (شنبه 31 خرداد 93), khaleghezey (چهارشنبه 28 خرداد 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 27 خرداد 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 06 تیر 93), واحد (سه شنبه 27 خرداد 93), zendegiye movafagh (سه شنبه 27 خرداد 93), بابک 1369 (شنبه 31 خرداد 93), سعیداطی (سه شنبه 27 خرداد 93)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 خرداد 97 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-8-26
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    9,405
    سطح
    65
    Points: 9,405, Level: 65
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,386

    تشکرشده 653 در 231 پست

    Rep Power
    53
    Array
    سلام عزیزم
    نمونه هایی که مثال زدین کاملا برام آشناست همسر منم کمی حساسه و به قول شما هرکاری که اوایل انجام میدادم دلخوری به بار میاورد این در حالی بود که خودم متوجه نبودم که مسبب ناراحتی ش شدم و اون کار رو ما بد نمی دونستیم... برای مثال میگم:همسرم از اینکه مادرم در روز عقد بنده توی محضر چادر سیاه سرکرده بودند کلی شاکی شد و این خودش عامل درگیری بین ما شد این در حالیه که چادر مشکی لباس رسمی یه زن چادری هست و به فرض مادرم نمیتونست توی خیابان چادر گلدار سفید سرش کنه ولی ایشون و خانوادش این حرکت رو بد میدونستن
    عزیز دلم... بجای فکر کردن به جدایی فکر کن و یاد بگیر که همسرت از چی خوشش میاد و به چه چیزهایی واکنش بد نشون میده و باصبر براش توضیح بده مثلا اینکه "من متوجه نشدم که یه ادکلن تقلبی برای شما کادو خریدم و فقط میخاستم حسن نیتم رو ثابت کنم... حتما از این به بعد بیشتر دقت میکنم تا سرم کلاه نذارن" بعد یه مدت ایشون هم متوجه نیت هایی شما میشه و سوء نظری که نسبت به شما داره کم کم کاهش پیدا میکنه
    موفق باشی

  14. 5 کاربر از پست مفید هم آوا تشکرکرده اند .

    hanie_66 (سه شنبه 27 خرداد 93), khaleghezey (چهارشنبه 28 خرداد 93), zendegiye movafagh (سه شنبه 27 خرداد 93), سعیداطی (سه شنبه 27 خرداد 93), شیدا. (سه شنبه 27 خرداد 93)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    میشه بگید دیگه سر چه چیزایی با هم مشکل دارین ؟
    منو نامزدم هم به همین صورت همو درک نمیکردیم(سردی .. جواب ندادناش ... راه دور..) با اینکه خیلی بهش علاقمند شده بودم و از خود گذشتگی میکردم اما اون اصلا حاضر نبود کوتاه بیاد چون عقد نکرده بودیم نتونستیم تحمل کنیم و از هم جدا شدیم .
    ولی شما شرایطت فرق داره اینه که عقد کردین . بیشتر از خصوصیات خودت و اون بگو

  16. 2 کاربر از پست مفید anisa تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 28 خرداد 93), سعیداطی (سه شنبه 27 خرداد 93)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 تیر 93 [ 22:11]
    تاریخ عضویت
    1393-3-24
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    14
    سطح
    1
    Points: 14, Level: 1
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این مشکلات و بحثای اول زندگی برای همه پیش میاد به جدایی فکرنکن.
    باید به هم دیگه وقت بدید.
    مردا لازم دارن بعضی موقع ها برن تو لاک خودشون کسیم کارشون نداشته باشه تا خوب فکر کنن.
    اگه میدونی دوست داره و عاشقته این وقتو بهش بده.
    اونم نه به حالت قهر بلکه بهش بگو که دوستش داری و همیشه در کنارشی بعد بزار بره تولاک خودش. مطمئن باش با عشق برمیگرده.
    باهاش بحث نکن. هر وقت عصبانیه فقط گوش بده. بزار فکر کنه عصبانیتشو میفهمی و بعد که خوب آروم شد اگه آمادگی شنیدن داشت یه کم توضیح بده نه بصورت حق به جانب.
    ازش کمک بخواه که چطور رفتار کنی .کمک بخواه. عاجزانه نه با عصبانیت.
    اینا همه رو که گفتم من بهشون میگم تمنای عشق. اگه میتونی بی غرور بگو یا علی.

  18. 3 کاربر از پست مفید hassan1364 تشکرکرده اند .

    anisa (چهارشنبه 28 خرداد 93), هم آوا (یکشنبه 01 تیر 93), سعیداطی (سه شنبه 27 خرداد 93)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 خرداد 94 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1393-3-08
    محل سکونت
    یزد
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    2,211
    سطح
    28
    Points: 2,211, Level: 28
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    262

    تشکرشده 312 در 141 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام فلاور خانوم
    یه اصل کلی رو شما به کل فراموش کردی
    ما مردا تا بهمون نگن چی ازمون می خوان نمی فهمیم باید چی کار کنیم
    یعنی اگه من نامزدم بهم نگه الآن بهم احتیاج داره تا سه روز سرم تو موبایله و اصلن انگار نه انگار که یکی اون جا داره بال بال می زنه
    شمام باید خواسته هاتو نظراتتو و چیز های دیگرو مستقیما رک و راست بی شیله پیله عین یه لقمه جویده بزاری دهن همسرت
    این رو هم نگو مزش از بین میره که هر چی آتیشه از گور همین مزه بلند میشه
    شما شاید با گفتن خاستت به همسرت یه پله بری عقب
    اما با برآورده شدن خواستت دو پله می ری بالاتر پس به طور کلی پیشرفت حساب میشه
    یاعلی
    دوستان برای تاپیک من هم نظر بدید
    http://www.hamdardi.net/thread-33610.html

  20. 2 کاربر از پست مفید سعیداطی تشکرکرده اند .

    anisa (چهارشنبه 28 خرداد 93), roseflower (چهارشنبه 28 خرداد 93)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. حس میکنم هیچکی دوسم نداره
    توسط daryaaram در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 دی 90, 22:34
  2. لطفا گوسفند نباشید
    توسط ani در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 09 اردیبهشت 89, 19:47
  3. عروسـک
    توسط baran.68 در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 اسفند 88, 19:33
  4. بوسه ها
    توسط گرد آفرید در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: دوشنبه 05 فروردین 87, 22:47
  5. مشکلات من و عروسم
    توسط خاله نرگس در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 22 اسفند 86, 21:01

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.