به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 تیر 93 [ 16:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-26
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    38
    سطح
    1
    Points: 38, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خدایا کی میشه مشکل کوچیک منم حل شه یکی کمک کنه...

    سلام -من یه مشکلی دارم که واقعا مشکل-من همسرم استاد دانشگاه و الان هم عضو شورای شهره-28 سالشه-منم 26 سالم-دوسال ازم بزرگه-منم مکانیکم(چی کار کنم درس نخوندم)(تو کارم همه ازم راضین-حلال و حروم نکردم)من بعد از ظهر میام خونه نه شامی هس نه ناهاری هس-ناهار حاظری کنسرو لوبیایی چیزی میخورم-این یه مشکل-مشکل دوم خانومم تا ساعت 8 شب سر کار یا دانشگاه که اصلا بعضی موقع ها نمی بینمش چون زود میخوابم-بعدش اینکه خانومم بیش از حد مذهبیه-الان که ماه رمضون نزدیکه هزارتا روضه و ختم قرانو اینجور چیزا میندازه خونه منم تو مغازه میخوابم -خجالت میکشم برم خونه پدر مادر یا فامیل-بعدش همه اون قبول دارن که این یه مشکل اساسی برام-هر جا میری میگه خب خانومت رو ببر واسه ضمانت-نمیدونم ما به اعتماد نمیکنیمو خانومت رو وردار بیار-تو کوچه با خانومم راه میرم همه بهش سلام میکنن حتی به خاطرش میان خونه مون بعضی کاردارن-اما من تو کوچه تنها راه برم هیچکس منو حساب نمیکنه.خانومم شده قاضی القضات شهر-هر کی تو فامیل مشکل داره در خونه ی مارو میزنه-جوری شده دیگه در خونه مون همینجوری بازه هرکس بیاد سرشو بندازه پایین بیاد.خانومم رابطه ی جنسی ببخشید میگم تحریم کرده میگه روزایی که سرمون خلوت که هیچموقع سرمون خلوت نیس.ماه محرم من اصلا نمیخوابم.دیگه خودتون اخرشو بخونید-هزارتا هیئت پشت سر هم میره و میاد-تازه بهم میگه بچه دار شیم-آخه کی بچه رو نگه دار من یا تو؟

  2. 2 کاربر از پست مفید mohammad1234 تشکرکرده اند .

    Amir_23 (دوشنبه 26 خرداد 93), Mr.Anderson (دوشنبه 30 تیر 93)

  3. #2
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 دی 94 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    868
    امتیاز
    9,210
    سطح
    64
    Points: 9,210, Level: 64
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,872

    تشکرشده 3,054 در 793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ای بابا .
    متاسفانه هنوز ایشون نفهمیده که خانواده و همسر ( چه زن و چه مرد ) از همه مهمتره .

    اگر ایشون اینقدر اعتقاد دارند ، شاید در کنارش لازم باشه حدیث هایی که در مورد وظیفه زن نسبت به شوهر گفته شده رو بهش یادآوری کنی ، بلکه اثر کنه .

  4. 6 کاربر از پست مفید omid65 تشکرکرده اند .

    Amir_23 (دوشنبه 26 خرداد 93), kamran2007 (دوشنبه 26 خرداد 93), salehe92 (دوشنبه 26 خرداد 93), مصباح الهدی (چهارشنبه 28 خرداد 93), بابک 1369 (دوشنبه 26 خرداد 93), شایسته89 (سه شنبه 27 خرداد 93)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 19 آذر 95 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    503
    امتیاز
    6,319
    سطح
    51
    Points: 6,319, Level: 51
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    405

    تشکرشده 1,144 در 414 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام دوست عزیز. به همدردی خوش اومدین.
    .
    به نظر من اصلا مشکلتون کوچیک نیست؛ این از بزرگواری شماست که کوچیک می بینیدش.
    آدمهای زیادی تو دنیا بودن و هستن از دانشمند و فیلسوف و سیاستمدار و روانشناس و... که به میلیون ها نفر خدمت کردن اما توی زندگی شخصی خودشون مشکلات عدیده ای داشتند. این که ایشون درس خوندن و اینکه ایشون موقعیت اجتماعی خاصی دارن یا از شما بزرگترن دلیل بر برتری ذاتی ایشون بر شما نیست و نمیشه نتیجه گرفت که بهتر از شما فکر می کنن یا نظر میدن.
    مکانیک ها معمولا افراد باهوشی هستن و شما هم حتما خصائل پسندیده ای داشتید که ایشون با شما ازدواج کردن. ظاهرا بودن در چنین شرایطی و مواجهه با این برخوردها، عزت نفس شما رو خدشه دار کرده. سخته اما سعی کنید روحیه تون رو نبازید و قدر خودتون رو بدونید.
    اگر ممکنه مختصری در مورد نحوه آشنایی با خانمتون توضیح بدین و کمی هم از شرایط خونواده پدری(وضع مالی، موقعیت اجتماعی...) خودتون و خانمتون بگین.
    ایشون هیچوقت شما رو تشویق به ادامه تحصیل یا گرفتن یه شغل دولتی کردن؟
    شما تا حالا از وضعیت فعلی ابراز ناراحتی کردین؟

  6. 4 کاربر از پست مفید mahasty تشکرکرده اند .

    Amir_23 (دوشنبه 26 خرداد 93), kamran2007 (دوشنبه 26 خرداد 93), salehe92 (دوشنبه 26 خرداد 93), مصباح الهدی (چهارشنبه 28 خرداد 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 تیر 93 [ 16:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-26
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    38
    سطح
    1
    Points: 38, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ایشون منو دوست داشت و داره-همسرم حجابش کامله کامله-زیبا هم هس-بعضی موقع ها بهم شک هم داره-گاهی وقت ها به شوخی بهم میگه کسی رو آوردی خونه من نبودم بوی ادکلون زنونه میاد-
    گاهی وقت ها حالم بهم میخوره از زندگیم-اما بعضی موقع ها میگم عیبی نداره درست میشه-کی زنه به این زیبایی و محجبه با کمالات که همه قبولش دارن رو دوست داره ول کنه.اینو به خودم تلقین میکنم-ایشونو پدر و مادرم برام انتخاب کردن-من رفتم واسه خواستگاری.وضع مالی پدرشون توپه توپه.پدرشون الان سوییسه-مادرشون هم ببخشید ها میگم اینقدر میاد خونه ما که دیگه (خدا کنه نبینه)چایی خونه تموم شده.برادر خانومم هم مهندسه-من توشون گم شدم-نمیدونم کجام.فقط با مادر زنم رابطه م خوبه-چون همیشه با هم حرف میزنیم و اون از قدیما میگه من مجبورم گوش رو تقدیم ایشون کنم.خانومم اخلاقش خیلی خشکه-فیلمایی که تو تلوزیون میبنم و قهقهه میزنم اون میبینه حتی لبخند هم نمیزنه-بهم لبخند میزنه اما خیلی خشگه-یه بار باهاش دعوام شد-البته در حد حرف-من کم اوردم-چی کار کنم-اون داره واسه حرف زدن-امشب و دیشب احساس راحتی میکنم-چون زنم نیس-رفته با دانشجوهاش مشهد.آخیش دیشب دوستامو دعوت کردم خونه مون فوتبال دیدیم -بهترین روز زندگیم بود.یه بار که بهش گفتم بیا با هم رابطه ج...ی داشته باشیم-بهم گفت با عصبانیت چن بار آخه-تو آدم نمیشی-یه هفته پیش رابطه داشتیم.(اره یه هفته پیش داشتیم اونم نصفه و نیمه در خونه به صدا در اومد و یکی از اقوام بود پول قرض میخواست-)زندگی واسم نمونده-مامانم میگه خانمت خانم نیس آقاس-راس میگه من با آقا دارم زندگی میکنم.باور میکنید جشن امام زمان تو خونمون بود-خونمون بزرگه-حدودا 600 متراونم به اسم خانومه-از من بهتون نصحیت (چشیدم میگم)زنتون ازتون سر باشه خیلی بده-افتضاحه-علی الخصوص اینکه چیزی به اسمش باشه-تا حالا چیزی ازش نگرفتم-نه پولی نه چیزی اما خونه به اسمشه-تموم خرج جشن بامن بود-خانوم نمیدونم کجا-غروب فقط دیدم ریختن و بلند گو اینجور چیزا گذاشتن وسط حیاط-خانوم نمیدونم کجا بووووووووووود؟
    گاهی وقت ها به فکر طلاق می افتم...

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 بهمن 99 [ 21:18]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    453
    امتیاز
    13,898
    سطح
    76
    Points: 13,898, Level: 76
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,320

    تشکرشده 1,329 در 398 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    با عرض سلام و احترام

    همانگونه که دوستان گفتند مشکل تان اصلا کوچک نیست.... و از انجا که همسرتون مذهبی هستند می تونید در این مورد از در دین وارد گفتگو باهاشون بشید.... فرمودید که رابطه تون با مادر همسرتون خوبه... تا حالا در این زمینه باهاشون صحبت نکردید؟

    اگر ممکنه مختصری در مورد نحوه آشنایی با خانمتون توضیح بدین
    ایشون هیچوقت شما رو تشویق به ادامه تحصیل یا گرفتن یه شغل دولتی کردن؟
    شما تا حالا از وضعیت فعلی ابراز ناراحتی کردین؟
    میشه در صورت امکان به سوالاتی که مهستی گرامی پرسیدند پاسخ بدید؟
    مسلما شما نقاط قوت بسیاری داشتید که با هم ازدواج کردید...
    تحصیلات به نظر من موجب عزت نفس فرد نمیشه... خیلی از افراد تحصیل نکرده اند و بسیار موفق هستند.... به نظرم در درجه اول خودتون باید خودتون و توانایی هاتون را باور کنید.... و روی نقاط قوت تون سرمایه گذاری کنید... و هر کاری که موجب تقویت عزت نفس تون میشه انجام بدید.... و در کنارش در مورد مشکلاتتون با همسرتون صحبت کنید.... و همچنین کم کم در انجام امور مختلف ایشان را همراهی کنید و مسئولیت انجام بخشی از کارها را قبول کنید... مثلا انجام امور مربوط به مراسم مذهبی و......
    و اگر براتون مقدور حتما به مشاوره حضوری هم مراجعه کنید....
    و در انتها باید بگویم که عنوان تاپیک تون گویا نیست و بر خلاف قوانین همدردی.
    لطفا از طریق مثلث سمت راست پایین پست ها عنوانی که مناسب با مشکل تون هست را گزارش کنید. در غیر اینصورت تاپیک تون در اینده قفل میشه تا شما عنوان جدید را گزارش کنید.

    موفق و پایدار باشید


    «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.

    « من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم، هدفم مغلوب نمودن اخرین کاری است که انجام داده ام. »

    « مهم انجام وظیفه است، نه نتیجه »

    http://www.hamdardi.net/imgup/5471954c9081a134ec.jpg


  9. کاربر روبرو از پست مفید salehe92 تشکرکرده است .

    مصباح الهدی (چهارشنبه 28 خرداد 93)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 تیر 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-3-26
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    4,305
    سطح
    41
    Points: 4,305, Level: 41
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    32

    تشکرشده 170 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    وای خدا چه زندگی جالبی فک کنم شوهر بدبخت منم به همین وضعیت دچار شه البته من مذهبی نیستم اما لامصب اینقد سرم شلوغه که وقت سر خاروندن ندارم یه وقتایی میرم بازار از بس با همه سلام علیک میکنم اعصابم بهم میریزه مامانم و بابای خدا بیامرزمم همین مشکلو داشتن خدا کنه یه راه حل خوب به مشکل شما بدن که منم بتونم استفاده کنم

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    سلام
    اول این که خودتون و مهارت هاتون رو دسته کم نگیرید؛یه نفر میره دانشگاه ،یه نفر هم توی کارهای فنی به خبرگی میرسه.بد نیست بدونید یه زمانی سیل تکنیسین ها از جمهوری های شوروی سابق(بعد از فروپاشیش) به غرب سرازیر بود ،فقط به خاطر اینکه توی کارهای حرفه ای عالی بودند. این وضعیت برای چین هم الان هست. حتی یکی از آشناهای دورمون با خیاطی مردونه دوزی که بلد بود ویزای استرالیا رو گرفت و هنوز هم اونجاست . توی کشورهای دیگه به مشاغل فنی و حرفه ای خیلی بیشتر از کشور ما بها میدند.پس ایران رو ول کنید و جایگاه واقعیه خودتون رو صرف نظر از فرهنگ غلطی که داریم پیدا کنید. من فکر کنم اگه ذهنیت غلطی رو که نسبت به تحصیلات توی ذهن شما اومده،اصلاح کنید اعتماد به نفستون رو پیدا می کنید .
    دوم اینکه همسرتون موقع ازدواج حتما در شما ویژگی های مثبت زیادی دیده که باهاتون ازدواج کرده،با توجه به اینکه ایشون امتیازات مثبت زیادی داره و شما رو انتخاب کرده پس باید شما هم امتیازات مثبت زیادی داشته باشید و آدم بزرگی باشید.
    مساله ی بعد اینکه شاید ایشون فکر میکنه شما به این وضعیت راضی هستید ، آیا تا به حال انتظارات و توقعاتتون رو باهاش در میون گذاشتید؟ نذارید این ها جمع بشه و حرف بزنید طوری که بفهمه شما هم بهش احتیاج دارید.
    موفق باشید

  12. 2 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    mordad (پنجشنبه 29 خرداد 93), مصباح الهدی (چهارشنبه 28 خرداد 93)

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    جناب محمد شما همسر خوبی دارید همسری که خوب رشد کرده و به مدارج عالی اجتماعی رسیده و صد در صد شما هم در این رشد سهیم بودید یا حتی سهمتون بیشتر هم بوده . یه زن بدون کمک شوهرش محاله رشد کنه . یا اینکه نه قبلا به این مدارج رسیده بوده و بعدا با شما ازدواج کرده این نشون میده شما از نظر اون فرد متعالی و قابل اعتمادی بودید و به شما علاقمند بوده که اینو خواسته . در هر دو صورت شما سهم خیلی پررنگی دارید ولی نادیده میگیرید . موقعیتی که شما و همسرتون دارید خیلی خوب و عالیه ولی باید ببینید چطور میتونید این موقعیت رو مدیریت کنید که به زندگی زناشویی تون هم لطمه نزنه و از زندگیتون لذت ببرید . اونطور که من فهمیدم موقعیت اجتماعی و شغل ایشون باعث شده شما از ایشون دورتر بشید این باعث میشه از لحاظ عاطفی هم از هم دور بشید . شما بهتره رو خودتون بیشتر کار کنید مخصوصا روی روابط عاطفی تون بیشتر متمرکز بشید . در جریان کارهاشون باشید و سعی کنید باری از رو دوشش بردارید . ابراز احساسات و دوستت دارم رو فراموش نکنید . برای رابطه جنسی هیچوقت مستقیم رابطه جنسی نخواهید بلکه از رابطه عاطفی شروع کنید . در جریان روابط عاطفیتون ازش بخواهید که کارهاش رو سبکتر کنه و به زندگیش هم بی توجه نباشه . حالا ایشون چون استاد دانشگاهه و عضو شورای شهره نباید وظیفه اصلیش رو فراموش کنه . شما مرد خونه اید . مرد باشید ولی یه مرد محکم و مهربان .میشه بگید چرا خونه تون رو به نامش کردید؟ چون اقایون معمولا با اینکار مخالفند . یا خونه مال خانم بوده؟ راستی اگه یه مدت تو تالار باشید خیلی چیزا یاد میگیرید .
    ویرایش توسط واحد : چهارشنبه 28 خرداد 93 در ساعت 18:28

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 تیر 93 [ 16:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-26
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    38
    سطح
    1
    Points: 38, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط واحد نمایش پست ها
    جناب محمد شما همسر خوبی دارید همسری که خوب رشد کرده و به مدارج عالی اجتماعی رسیده و صد در صد شما هم در این رشد سهیم بودید یا حتی سهمتون بیشتر هم بوده . یه زن بدون کمک شوهرش محاله رشد کنه . یا اینکه نه قبلا به این مدارج رسیده بوده و بعدا با شما ازدواج کرده این نشون میده شما از نظر اون فرد متعالی و قابل اعتمادی بودید و به شما علاقمند بوده که اینو خواسته . در هر دو صورت شما سهم خیلی پررنگی دارید ولی نادیده میگیرید . موقعیتی که شما و همسرتون دارید خیلی خوب و عالیه ولی باید ببینید چطور میتونید این موقعیت رو مدیریت کنید که به زندگی زناشویی تون هم لطمه نزنه و از زندگیتون لذت ببرید . اونطور که من فهمیدم موقعیت اجتماعی و شغل ایشون باعث شده شما از ایشون دورتر بشید این باعث میشه از لحاظ عاطفی هم از هم دور بشید . شما بهتره رو خودتون بیشتر کار کنید مخصوصا روی روابط عاطفی تون بیشتر متمرکز بشید . در جریان کارهاشون باشید و سعی کنید باری از رو دوشش بردارید . ابراز احساسات و دوستت دارم رو فراموش نکنید . برای رابطه جنسی هیچوقت مستقیم رابطه جنسی نخواهید بلکه از رابطه عاطفی شروع کنید . در جریان روابط عاطفیتون ازش بخواهید که کارهاش رو سبکتر کنه و به زندگیش هم بی توجه نباشه . حالا ایشون چون استاد دانشگاهه و عضو شورای شهره نباید وظیفه اصلیش رو فراموش کنه . شما مرد خونه اید . مرد باشید ولی یه مرد محکم و مهربان .میشه بگید چرا خونه تون رو به نامش کردید؟ چون اقایون معمولا با اینکار مخالفند . یا خونه مال خانم بوده؟ راستی اگه یه مدت تو تالار باشید خیلی چیزا یاد میگیرید .
    خونه به اسمش هست چون از من بیشتر پول گذاشته واسه خریدش
    حتی واینمیسه خونه رو تمیز کنه یا من تمیز میکنم یا هم خواهر دارم که اون میاد خونه مون رو تمیز میکنه
    چون خواهرم به زنم مدیونه و دوستش داره -خیلی دوستش داره-حتی بعضی موقع جلوی خواهرم میخوام بهش بد و بیراه و فحشی چیزی بدم خواهرم جلومو میگیره-میگه مگه زن بدیه-کجا زن به این خوبی گیر میاوردی-دارم از تنهایی میپوسم-میرم دوری تو خیابونا میزنم تادلم واشه-اما زن و شوهرهایی و می بینم دلم بدتر کباب ر امیشه-اون روز یکی از دانشچوهاش اومد خونه مون-یه دختر حدودا 21 ساله-جلوی در بود-بهم گفت اقا واقعا شما همسر ستاد فلانین.گفتم بله-گفت واقعا خدا بهتون صبر بده-فکر کرد عصبانی شدم-گفت ببخشید-گفتم نه خانم-عصبانی نشدم-

    بهم گفت پادرمیونی کنم تا بهش نمره ی ده رو بده-منم بهش قول ندادم-اما چه میشه-گفتم-زنمم رومو زمین ننداخت-ولی عصبی شد-گفت با چه رویی اومده جلوی در-
    دانشجوهاشم ازش میترسن-آدم اینقدر ترسناک-


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.