به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 خرداد 93 [ 20:36]
    تاریخ عضویت
    1392-5-17
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    866
    سطح
    15
    Points: 866, Level: 15
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 17 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خانوادم جلو خودم شوهرمو مسخره میکنن.دلم مرگ میخواد

    برادرم جلوی خودم ادای حرف زدن شوهرمو اونم به شکل مسخره در میاره و ظاهرا وقتایی که من نیستم میشینن دور هم حرفایی که شوهرم میزنه رو با لحن تمسخر بیان میکنن و فیلمش کردن.شوهرم بلد نیست گاهی هیجاناتش رو کنترل کنه و با عصبانیت و پرخاش حرف میزنه.بر عکس داماد بزرگمون که اینقد زیرک و زرنگه که کسی جرات نمیکنه راجع بهش اینطور حرف بزنه.و اینا مدام شوهرمو با دامادمون قیاس میکنن.و جالبه خواهر کوچکترم هم تو این کار آتیش بیار معرکه هست.من قبول دارم شوهرم بعضی حرکات و حرفاش نسنجیدست در برابر اون داماد ولی آیا خانوادم حق دارن اینطور رفتار کنن.تازه برادرم این حرفا رو میزنه که حرص منو در بیاره.واسه این جلوم میگه...من به خاطر همین اخلاقای شوهرم خیلی خجالت میکشم تو جمع خانواده و فامیلم.تا حالا تو این دو سال ازدواج با هم چند بار دعوای شدید داشتیم و کار رسید به کتک خوردن من.یه بار هم کار به خانواده ها رسید و فهمیدن خانوادم.واسه این الان میدونم ته دلشون از شوهرم چندان خوششون نمیاد و البته مقایسش میکنن با داماد بزرگه که اونم با وجودی که تو این چند سال که از ازدواجش گذشته خیلی تا حالا با خواهرم بحث داشتن و حاشیه درست کرده اما به خاطر رفتارای با پرستیژش همه یه حساب ذیگه روش دارن و این بدبختی بزرگه من تو این زندگیه.البته خانوادم خواهرم رو هم خیلی بیشتر از من دوس دارن و این فکر کنم برای من توقع زیادی باشه که از خانوادم انتظار محبت و خلوص نیت داشته باشم.بگید برخورد درست چیه لطفا...

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو بقاء

    در مورد این جمله شما:

    .من قبول دارم شوهرم بعضی حرکات و حرفاش نسنجیدست در برابر اون داماد ولی آیا خانوادم حق دارن اینطور رفتار کنن

    بله حق دارن مسخره کنن کاملا هم حق دارن چون شما بهشون اجازه میدی که شوهرتو مسخره کنن
    این چه طرز فکریه که شما دارید شوهر شما با تمام خصوصیات خوب و خصوصیات ضعیفی که داره شوهر شماست بهتره بهش افتخار کنید دوسش داشته باشید بهش اعتماد بنفس بدید.چرا دستی دستی داری زندگیتو خراب میکنی؟

    شوهرت داری با کی مقایسه میکنی بانو؟اینکار شما اصلا و ابدا درست نیست مقایسه کردن شوهرتان با دیگران.

    با خانواده خودت اتمام حجت کن حق ندارن به هیچ عنوان به شوهر شما بی احترامی بکنند احرام به شوهرم احترام به منه اینو به خانوادت بگو بی احترامی به شوهرم بی احترامی به منه و اگه دفعه بعدی بخوان این عمل زشتشان را تکرار کنند کمتر رفت و آمد میکنید.
    اولویت اولت را شوهرت قرار بده بخاطر حرف دیگران با شوهرت دعوا کردی و از اون بدتر کتک کاری کردید؟!!! و موضوع را به خانواده ها کشاندید؟!!!!

    این از این موضوع حالا بریم سراغ مسئله بعدی
    شما باید روی اعتماد بنفس دادن به شوهرت کار کنی ببین علایقش چیه به چه کارهایی علاقه داره و در آنها مهرات داره تشویقش کن بهش بگو چقدر دوسش داری و بهش افتخار میکنی و چقدر برات باارزشه بعد که بهش نزدیک شدی توی مهمانی ها برو کنارش بشین دستشو بگیر با هم بیشتر حرف بزنید.

    اینو بهت میگم برای همیشه خدا یادت باشه:
    مهم نیست کیه حتی پدر یا مارد یا خواهر یا برادر یا هر فرد دیگه ای حق نداره شوهرتو دست بندازه و همینطور هم شوهرت نباید اجازه بده کسی به خانومش بی احترامی کنه این اولین قانون ازدواجه.هر فردی جلوی شما و در حضور شوهرت بهش بی احترامی کرد از شوهرت دفاع کن و بهش نشان بده برات مهمه و باارزش و در فرصت مناسب هم بهش بگو عزیزم من خیلی دوست دارم دلم نمیخواد کسی بهت بی احترامی کنه کم کم با محبت برو جلو.
    این تنها مشکل شوهر شما نیست با محبت ولی در عمل محکم و قوی باش نشان بده شوهرتو دوست داری و بهش افتخار میکنی.

    این شمایی که له دیگران نشان میدی که به شوهرت احترام بزارن یا خدایی نکرده مسخره کنن
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  3. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    m.reza91 (شنبه 24 خرداد 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 خرداد 93 [ 20:36]
    تاریخ عضویت
    1392-5-17
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    866
    سطح
    15
    Points: 866, Level: 15
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 17 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوشحال شدم که سر زدید به تاپیکم آقای خاله قزی.اتفاقا امروز باهاشون دعوا کردم و بشون گفتم""این شوهرمه که برام میمونه و اونه که همیشه کنارم بوده تو سختی و مریضیام و شادیام که مامانم برگشت گفت خوب ایشالله همیشه اینجور باشید (با گفتن این حرفش ته دلم خالی شد))).خلاصه گفتم که تو این مدت شما کاری برام نکردید و اون همیشه پشتم بوده و اصلا دیگه خانواده (خطاب به خواهر و برادرم)برام اهمیت نداره و برام در اولویت نیستید.بعد خواهرم که ترسیده بود که لو رفته حرفایی که زده گفت نه داداش دروعل میگه و تو چه قد ضعیفی و از این حرفا...منم گفتم منتظرم شوهر کنی تا تلافی کنم...بعدم دیگه باهاش حرف نزدم و زود بلند شدم رفتم خونه خودم.من خیلی وقته زیاد خونشون نمیرم چون شوهرم حساس شده.خلاصه تصمیم دارم حتی اگه رو به موتم بودم ازشون کمکی نخوام.امیدوارم موفق باشم و بهشون نیاز پیدا نکنم....ولی آیا به نظرتون گفتن این حرفا چاره سازه..فوقش اینه که جلوم کمتر بگن چون حرمتا از بین رفته و پشت سرم میگن...من نیستم که دفاع کنم...شوهرم وقتی میره خونه پدرم سعی میکنی با همشون گرم بگیره و به نظر خودم زیادی داره پبش میره تا جاییکه ممکنه یه حرفی هم بزنه که اینا فیلمش کنن.چطور میتونم بهش حالی کنم که خودشو بگیره مقابل خانوادم.کمتر حرف بزنه و ریلکس تر باشه...آخه شوهرم مث خانوادشه اهل حرف زدن هستن و معتقدن اگه جایی بری و صابخونه حرف نزنه با مهمان یه جو ر بی احترامی هست به مهمان.و همیشه وقتی میاد خونه بابام خودش شروع کننده صحبته...و همیشه هم وقتی میخواستیم جایی بریم اون پبشنهاد میداد که به خانوادم هم بگم..اما این رفتارای اون به چشم خانوادم نمیاد و نقاط ضعفشو فیلم کردن واسه سرگرمی.عفط نگید تو بهخانوادت اجازه بی احترامی دادی...آیا شوهرم هم نباید کمی با سیاست تر رفتار کنه؟؟چرا فقط ما زنا باید سیاست داشته باشیم...

  5. کاربر روبرو از پست مفید بقا تشکرکرده است .

    khaleghezey (شنبه 24 خرداد 93)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 خرداد 94 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1393-3-08
    محل سکونت
    یزد
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    2,211
    سطح
    28
    Points: 2,211, Level: 28
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    262

    تشکرشده 312 در 141 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام بقا خانوم
    به نظرم رفتارت درست بود باید بهشون می فهموندی که از این رفتاراشون بدت می آد
    بعدشم یه نکته هست تو نباید اگه عیبی هم تو شوهرت می بینی نباید مستقیم همون موقع بهش بگی
    باید غیر مستقیم بگی
    فکرم نکن هر چی تو فکر کنی همون درسته
    شوهرت عروسک تو نیست که هر کاری تو بخوای بکنه
    بهش اعتماد به نفس بدید
    منتظر خبر های خوش هستیم

  7. 2 کاربر از پست مفید سعیداطی تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 25 خرداد 93), khaleghezey (شنبه 24 خرداد 93)

  8. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فکر کنم یکم پیاز داغش زیاد شد

    دختر خوب قرار نشد که دیگه قهر کنید قرار شد نشان بدید چقدر دلخورید.بازم خوشبحالت شوهرت حداقل یکرو هستش و اهل فیلم بازی کردن با سیاست رفتار کردن نیست.

    خوب حالا مسئله دوم بهتره با مهربانی و محبت رفتار کنید مثلا مدت زمانی که خانه پدرتان هستید را کمتر کنید یعنی بیشتر برید ولی وقتی که اونجا هستید را کمتر کنید و سعی کنید بیشتر کنار شوهرتان قرار بگیرید و با ایشون بگید و بخندید و خوش باشید.اتافاقا خانواده ماهم اینجوری هستیم میگیم میخندیم کلا دورهمی چون فقط با خانواده خودم خواهر و برادری بودیم و جمعیت خودمان هم زیاده خدا روشکری دور همی خوش میگذرونیم بلند حرف میزنیم شوخی میکنیم و کلا خوشیم و جالبه بهت بگم دقیقا طرز فکر شوهرتو دارم که جایی میری بهتره صحبت کنید مثلا اومدید مهمانی و خوش بگذرونید.

    خوب شوهرت اهل روزنامه خواندن هست اونجا رفتید روزنامه ببرید
    کنارش بشینید و باهمدیگه بعضی وقتا بردی توی اتاق حرف بزنید مثلا به بهانه خسته بودن خودتان
    زمانی که می مانید را کمتر کنید از نظر ساعتی
    و دیدی یکم داره زیاد میشه خودتان پیشنهاد بدید برید بیرون دونتفری قدم بزنید و با دوستای متاهلتان باشید
    با شوهرت با مهربانی صحبت کن با محبت باهاش حرف بزن وقتی صحبت های خوب انجام میده تشویقش کن

    درکل بگم یکمقدار طول میکشه ماها از قالب مجردیمان و خانواده خودمان خارج بشیم باورتان شاید نشه دقیقا برای خودم 2ساله هنوز سخته و بعضی وقتا میگم اصلا ولش کن جایی نرم ولی اخه تا کی پس بهتره که سعی بشه اعتدال را بیشتر رعایت کنیم هر دفعه هم که رفتارهای مناسب دیدی از خودش نشان داد مثلا شوخی هایی که می کنه را کمتر کرد تشویقش کن بیشتر بهش محبت کن و بهش جایزه بده کار یکه دوست داره انجام بده و سوپرایزش کن.
    صبور باش و عجله نکن
    و در آخر:
    .سعی کن از حساسیتت کم کنی بقول معروف
    دقت دق ات میدهد بانو

    از دعوا و درگیری و برخورد مستقیم خودداری کن بقول دوست عزیزموان آقا سعید غیرمستقیم باهاش صحبت کن همیشه
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 خرداد 93 [ 20:36]
    تاریخ عضویت
    1392-5-17
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    866
    سطح
    15
    Points: 866, Level: 15
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 17 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مگه من اصلا میتونم از شوهرم انتقاد کنم اگه بهش بگم سعی کن جایی میری تو جمع فامیلام کمتر با پسرای نوجوان بحث کن و شوخی کن.آخه خانواده من خودشون رو از نظر قومی فرهنگی برتر میدونن و به شدت نژاد پرستن و شوهرم هم باهاشون بحث میکنه.قبلنا هم وقتی مسافرت به خانه اقوام من میرفتیم شاکی میشد که چرا شما با دختراتون میرید توی یه اتاق دیگه و نمیاد پیش مهمان.(چون اونجا مرد همسنش نبود)و اومد جلو همه این قضیه رو عنوان کرد و گفت که به من خوش نمیگذره و از این حرفا...و کلن هر وقت با فامیل من جایی بره به خاطر همین حرفا بحث و دعوا میشه بینمون.قبول دارم منم بلد نیستم و اعتماد به نفس لازم رو ندارم چطوری اعتماد به نفس اونو بالا ببرم اخه...خلاصه سر همین چندتا برخوردش فیلمش کردن و نتیجه شده این.قبول دارم من تنها راه نجاتم کم کردن حساسیتمه...وگرنه خواهم مرد.چون نمیشه آدم هم از شوهرش بکشه و هم از خانوادش...من دلم نمیخواد اصلا با خانوادم صمیمانه برخورد کنه دوس دارم خودشو بگیره تا شاید خانوادم حساب کار دستش بیاد...اون با اصول تربیتی خودش بزرگ.شده حالا درست یا غلط..کاریش نمیتونم بکنم.فقط شدم از اینجا رونده از اونجا مونده..از این به بعد هم هر چه قدر دوس داشت میتونه بدی خانوادمو بگه بهم دیگه ازشون دفاع نمیکنم...چیزی که خواسته خودشه...خستم کاش اینقد حساس نبودم

  10. کاربر روبرو از پست مفید بقا تشکرکرده است .

    khaleghezey (یکشنبه 25 خرداد 93)

  11. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بانو اینو از من یادت باشه از یکی از باتجربه های سایت همدردی یاد گرفتم:

    زن توی خانه حکم مربی را داره

    هرگز تسلیم نشو و تلاشتو کن بقول جناب مدیر قرار نیست اینجا بهشت باشه و همه چیز بر وفق مراد ما و همه چیز خوب باشه و بدون مشکل باشیم زندگی با همه پستی و بلندیاشه که شیرینه شما بعد حل این مشکل مطمئنا انسان پخته تر و باتجربه تری میشید بانو

    فکر کنم شما بهتره مقالات زیر را بخوانید

    خوب گوش دادن

    مهارت گوش دادن و مهارتهای ارتباطی(به همراه لینک مقالات برگزیده)

    این مقاله را حتما بخوان نکات کاربردی در زندگی متاهلی

    (:) نکته های کاربردی عمومی >>>

    لینک های مهارت های ارتباطی و رفتار جراتمندانه


    مهارتهای ارتباطی

    چگونه منفعل نباشیم؟

    اینا هم تاپیک های she هستش.

    مشاوره تخصصی با جناب sci

    کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه

    و مقاله زیر

    حل بحران در زندگی زناشویی

    حداقل روزی نیم ساعت تا یکساعت وقت بزار و بخوان.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  12. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    del (یکشنبه 25 خرداد 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.