آقا بیچاره شدم
...دیشب بهش اس دادم گفتم هر وقت حس کردی منو می خوای بگو بیام سراغت ....فعلا چیزی بین ما نیست......
فکر کنم دیگه نگاهمم نمی کنه
.....بد کاری کردم نه؟
تشکرشده 312 در 141 پست
آقا بیچاره شدم
...دیشب بهش اس دادم گفتم هر وقت حس کردی منو می خوای بگو بیام سراغت ....فعلا چیزی بین ما نیست......
فکر کنم دیگه نگاهمم نمی کنه
.....بد کاری کردم نه؟
meinoush (جمعه 23 خرداد 93)
تشکرشده 750 در 251 پست
حرفت کاملا از روی احساس و بدون پشتوانه دلیل منطقی بود اما حالا که این اتفاق افتاده فعلا هیچ حرکتی نکن تا زمانی که خودش پیام بده.
در ضمن واسه مطرح کردن این مسائل لازم نیست یه تاپیک جدا بزنی.تو همون تاپیک قبلی ات می تونستی مطرح کنی.
به نظرم بهتره مدیران محترم بهتره تاپیک هارو ادقام کنند.
تشکرشده 312 در 141 پست
سلام پاستا جان ممنون
راستش خیلی هم بدون پشتوانه منطقی نبود
بهش گفتم منو می خوای یا نه
..........گفت آره بخوام یا نخوام دیگه فرقی نمی کنه
.........بعد شیش ماه این جواب من بود.....معلومه هر کی هم جای من باشه جوش می آره.........می دونین خواستم یکم ازش دور باشم تا به قول معروف هوا بیاد دسش ........من خیلی دوسش دارم .....اگه هم نباشه می میرم........ولی آویزونش نیسم......میمیرم اما آویزونش نمی شم.....اون حق داره زندگیه خودشو خودش انتخاب کنه
......بازم راهنماییم کنین
تشکرشده 6,499 در 1,515 پست
سلاممی گم آقا سعید این حرفشون که می گه بخوام یا نخوام فرقی نمی کنه ممکنه ناشی از دلخوری باشه.
به نظرم بهتره باهاش صحبت کنید.اما لحن صحبت ها مثل دو نفر که در جلسه خواستگاری هستند باشه.
مثلا اسم نامزد شما را می ذاریم:سعیده.شما می گی: سعیده خانم من دارم برای ازدواج و... مطالعاتی می کنم . فکر می کنم باید قبل ازدواج مطالعاتی داشت. شما چه طور؟(می فهمه شما اهل مطالعه هستین و فرد معقولی هستین.)شما: من بر اساس این مطالعات فهمیدم دو طرف باید توقعات و انتظاراتشون را بدون رو دروایسی بگن.
حالا می خواستم بدونم شما چه انتظاراتی از من دارید؟ همین طور می خوام بدونم الان که هنوز عقد نکردیم شما انتظارتون دقیقا چیه؟من راستش صادقانه اگر بخوام بگم گاهی نمی دونم باید چه رفتاری با شما داشته باشم. از طرفی هنوز عقد نکردیم. پیش خودم می گم شما دختر مذهبی هستین شاید درست نباشه زیاد مزاحم بشم.از طرفی هم شیرینی خورده هستیم می گم ممکنه پی گیری نکردنم باعث سوء تفاهمی بشه .خواستم راجع به این موضوع با هم صحبت کنیم تا به یک رابطه معقول با هم برسیم.
یک پیشنهاد هم می تونید این طور مطرح کنید. بگید : هردومون بدون اینکه فکر کنیم همسر آینده همیم بیایم تمام خواسته هامون را از همسر آیندمون بنویسم. و بعدا ناممون را به هم بدیم.
این طوری فکر کنم از این دو دلی و... راحت تر باشه.
کلا یه چیز دیگه هم به نظرم می تونید بگید که فکر نکنه آویزونش هستین و با هر رفتاری می تونه شما را برای همیشه داشته باشه. یه جور با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن.
بگید که من فکر می کنم شما تو انتخاب من مردیدن. مانعی نداره. اگر دوست داشته باشید می تونیم بیشتر همو بررسی کنیم و مثل جلسات خواستگاری از هم انتظارات و معیارهای همو بپرسیم.این طوری شاید احساس خطر کنه که نکنه شما را از دست بده و جذبتون بشه!
اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرطبدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای
یا ضامن بی ضامن ها...!!!
حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛
کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟
با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه
تشکرشده 1,508 در 444 پست
سلام سعید جان، من میفهمم چی میگی چون مثل بیشتر مردها چند باری این مسیری که شما میگی و حس و حالی که داری رو تجربه کردم ولی این روشی که انتخاب کردی خیلی احتمالش کمه که موفق بشی به چیزی که میخوای برسی.
آیزون بودن به معنی این نیست که بری واقعا یک طناب برداری خودت رو ازش آویزون کنی، همین کارهایی که تو انجام میدی، همین پیامی که منو میخوای یا نه یعنی آویزون بودن. همینکه مثلا بهش بگی بدون تو میمیرم یعنی آویزونش شدی. حتی همینکه رفتارت طوری باشه که فقط احساس کنه که تو بدون اون میمیری یعنی آویزونش شدی.
باز هم میگم من هنوز کارهایی که خودم انجام دادم رو یادم نرفته به همین خاطر میفهمم چه حسی داری و چقدر سخته که آدم توی این شرایط کار درست رو انجام بده. ولی بهرحال سعیت رو بکن.
باید حد وسط رو نگهداشت. وقتی خیلی بالا پایین داشته باشی زیاد شکست میخوری. شما میتونی بهش محبت کنی، از اینکه بهش علاقه داری بگی، حواست بهش باشه که اگه کاری داشت سریع براش انجام بدی، دوستش داشته باشی و اینرو بهش بگی، .... ولی هیچ اجباری برای اینکه او هم تو رو بخواد وجود نداره. تو باید به فکر پیشرفت خودت باشی، به فکر درسهات باشی، به خودت برسی و زندگی شادی برای خودت درست کنی، به تیپ و بدنت برسی، سعی کنی توی یک مسیر رو به رشدی که برای زندگی انتخاب میکنی ازش لذت ببری. حالا در کنار این مسیری که برای خودت انتخاب کردی اگر ایشون تو رو بخواد و بخواد که باهات باشه خیلی خوشحال خواهی شد و اگر هم دوست نداشته باشه باهات باشه ناراحت میشی ولی تو رو از مسیرت باز نمیداره. زندگی همینه. شکست داره تا دلت بخواد.
منظورم اینه که باید نگاهت به زندگی اینطوری باشه. اگه واقعا اینطوری باشی بزرگترین شانس رو برای بدست آوردن هر چیزی حتی همین دختر خانم توی زندگیت داری و اگه غیر این باشه متاسفانه شکستهای زیادی خواهی دید و اذیت خواهی شد.
meinoush (جمعه 23 خرداد 93),pasta(شنبه 24 خرداد 93), مصباح الهدی (جمعه 23 خرداد 93), خیال تو (شنبه 24 خرداد 93), سعیداطی (جمعه 23 خرداد 93)
تشکرشده 36,001 در 7,404 پست
با سلام
عنوان تاپیک شما گویای مشکل نیست ، عنوانی مناسب که گویا باشد انتخاب کرده و از طریق ارسال گزارش ارسال کنید تا جایگزین شود و سپس تاپیک باز شود .
ضمناً پست اول شما هم ناقص هست و معلوم نیست جزیان چی هست اگر قبلاً تاپیکی داشته اید که مسائلتان را در آن گفته اید می بایست لینک آنرا در پست اول قرار می دادی ، پست اول شما به گونه ای هست که همه از ریز مسئله شما خبر دارند و حالا در ادامه شما حرکتی کردی که می خواهی بدانی درست هست یا نه در حالی که کسی که هیچ تاپیک دیگری ز شما ندیده باشد و این اولین باشد چیزی دستگیرش نمی شود
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)