با سلام.
من چندین ماه هست که از خوانندگان مطالب این سایت هستم، یه جورایی دلیلش این هست که سه چهار ماهی میشه تصمیمم برای ازدواج جدی شده.
قضیه این هست که قراره آخر این هفته یا نهایتا هفته آینده به خواستگاری دختر خانمی بریم که خودم به خانواده معرفی میکنمش و در دانشگاه با ایشون آشنا شدم. ایشون دو سال از من کوچیکتر هستند. شرایط کلی برای ازدواج (شغل و کارت خدمت) رو دارم البته این خواستگاری به معنی این نیست که قراره به زودی ازدواج کنیم... بیشتر جهت این هست که اگر خانواده ی ایشون موافقت کردند ما با هم تحت نظر خانواده ها بیشتر و راحت تر آشنا بشیم. خانواده ی من هم آمادگی این رو دارند که درگیر همچین مسائلی بشیم.
این چیزی ک تو پاراگراف اول گفتم کلیت ماجراست اگر حوصله زیاد خوندن نداشتید بقیه متنو نخونید برید پاراگراف آخر :d
من و همینطور ایشون افراد مذهبی ای هستیم، حافظ چند جزء قرآن هستم و ایشون هم حجاب بسیار خوبی دارند و خیلی معتقد به نماز اول وقت و ... در زمینه اینترنت و شبکه و مباحث مربوط به اون بزنم به تخته تخصص خوبی دارم (حدود 4 5 سال در زمینه مدیریت سرور و شبکه و طراحی سایت کار میکردم و یه مدت تفریحی هم ازش درآمد داشتم) من یکسری ملاک ها و معیارهایی دارم که شاید خیلی از افراد براشون مطرح نباشه به همین دلیل دختری که خانواده بهم معرفی بکنند رو انتخاب نمیکنم (خودم با بررسی اون معیارها در شخص مقابلم به خانواده معرفیش میکنم و بعد اونها هم بررسی خودشون رو میکنند) ممکنه بگید چه معیاری؟ یکی از اون معیارها نوع روابطی هست که شخص مقابل در محیط مجازی با نامحرم داره... طرز رفتار و برخورد و ... (چیزی که مادر من اصلا براش تعریف شده نیست که حالا بخواهند تو انتخاب دختر برام لحاظ کنند) به خاطر همون تخصصی ک تو نت و مباحث مربوط بهش داشتم بیشتر اکانت های ایشون رو بدون اینکه خودشون متوجه بشند تو سایت ها و اپلیکیشن های مختلف مثل اینستاگرام پیدا کردم (چیزی که خودشون هم باورشون نمیشد چون اکانت اینستاگرامشون هیچ اثری از خودشون نداشتند توش ;) و با اسم مستعار فعالیت میکردند) تو تمام این ها ایشون اون معیاری که گفتم رو داشتند و من خیلی از کاراشون مثلا تو اینستاگرام لذت بردم. (به همین دلیل به خانواده معرفیشون میکنم تا اونها هم با رفتن به خواستگاری نظرشون رو بگند)
چون میدونم سوالی که اول کار میپرسید سن و سال و ... هست باید بگم من 22 سال و ایشون 20 ساله هستیم. تو یکی از بهترین دانشگاه های کشور تحصیل می کنیم، من در دانشکده (و همینطور دانشگاه) به واسطه ی انجمن علمی فرد مقبول و شناخته شده ای هستم (دبیر انجمن علمی یکی از دانشکده ها هستم) و کلا در اجتماع زیاد حضور داشتم، من ایشون رو از دو ترم پیش زیر نظر داشتم و این ترم هم به خاطر نفوذی که گفتم استادیار یکی از دروسی که میدونستم ایشون دارند شدم (فرد با اعتماد به نفس بالا و زرنگی هستم در کل، اینو دور و وری ها میگند) تا بیشتر بتونم زیر نظر داشته باشمشون. من شماره ی خودشون رو هم به واسطه ی این که ترم پیش روی کار در یکی از بخش های انجمن علمی باهاشون کلاس میذاشتم و تمرین بهشون میدادم داشتم و بعد از یکسری قضایا و مطرح شدن علاقه ی بنده به ایشون راجع به یکسری مسائل کلی صحبتهایی بینمون رد و بدل شد (هرچند میدونم ممکنه الان بیاید بگید بهتر بود از همون اول با خانواده جلو میرفتید ولی یکسری اتفاقا افتاد که به هر صورت این آشنایی و صحبت ها شکل گرفت (هیچ ارتباط خارج از دانشگاه، کافی شاپ و اینها هم نیست فقط در حد همون صحبت ها اون هم گاهی. که خودم سریعتر دارم به خانواده میکشونم قضیه رو که مشکلی خدایی نکرده پیش نیاد))
حالا مشکل چی هست:
همونطور که قبلا هم گفتم برام رابطه ی طرفم با نامحرم در محیط "مجازی" بسیار مهمه... چون واقعا یکسری آفت ها داره که محیط واقعی ممکنه اصلا اونها رو نداشته باشه یا با شدت کمتر داشته باشه.
من توی سایت هایی که ایشون عضو بودند هیچ مشکلی ندیدم و اصلا یکی از چیزهایی که باعث شد ایشونو انتخاب کنم همین مورد بود منتها در اینستاگرام دیدم که با یک آقایی خیلی گرم و صمیمی برخورد میکنند! طوری که انگار با داداششون دارند صحبت می کنند و ... من در صحبتی که باهاشون داشتم این قضیه رو باهاشون مطرح کردم که وقتی ایشون نامحرم هستند من هیچ دلیلی نمیبینم به غیر از صحبت های ضروری صحبت دیگه ای اون هم با این لحن باشه! اون هم از فردی مثل شما که مقید به نماز اول وقت هستید و حجاب و ... توقع نمیره.
ایشون گفتند اون فرد و ایشون صرفا مثل خواهر و داداشن و چون میدونند هیچی بینشون نیست و فقط برای صحبت درباره ی مشکلاتشون و یه جورایی مشاوره گرفتن هست و میدونن که ارتباطشون هیچ لطمه ای به حسشون به همسر آیندشون نمیزنه ادامه دادند به صحبت هاشون و ...
من خوب خیلی ناراحت شدم و بهشون با قاطعیت گفتم به هیچ وجه همچین چیزی رو نمیتونم بپذیرم و همین الان قبل از خواستگاری بهتون میگم که من خودم رو میشناسم .. همچین چیزی برام تعریف شده نیست، بدونید بعدا اگر همچین چیزی رو مشاهده کنم (ارتباط راحت با نامحرم) زندگی هم به خودم تلخ میشه هم به شخص مقابلم... من دوست ندارم همسرم سنگ صبور فرد نامحرم دیگه باشه، دوست ندارم نگرانش باشه، منتظر باشه ببینه کارش چی شد و ... (ممکنه بگید کیه که تو هفته ی خواستگاریش این حرفو بزنه که ممکنه جواب منفی بشنوه به خاطرش! ولی من که برام مهم نیست به هر قیمتی ازدواج کنم.. میخوام تصمیم درست بگیرم) بعدا متوجه شدم این ارتباط به شماره تلفن هم کشیده بوده و ... که البته بعد از جدی شدن من خودشون تصمیم گرفتند که شماره ی همو پاک کنند و به من گفتند موضوعش تموم شدست، اما وقتی یه بار ایشون ایمیلشونو جلوم داشتند چک میکردند من دیدم چند تایی ایمیل از طرف اون شخص براشون اومده بود.
من بهشون گفتم مگه موضوع تموم شده نبود؟ چرا ایشون باید حالا که شماره ندارن تو ایمیل پیغام بدند...
گفتند که کلا تو این مدت دو بار ایمیل داده اون هم برای صحبت راجع به درسش و ازدواجش بوده.
به من گفتند: "من واقعا نمی دونم چی کار کنم که خیال شما از این بابت راحت بشه؟!"
من هم گفتم: "بهشون تو ایمیل بگید چیزی که زیاده مشاوره، میتونید برید پیش اونها و به طور تخصصی مشاوره بگیرید..."
امروز قرار بوده ایمیلو بدند و دیگه هیچ صحبتی ایجاد نشه بینشون... حالا سوال من اینجاست.
1- من پیگیر ماجرا باز بشم؟ که مثلا جواب ایمیل چی شد و ...؟ یا تا مشکلی پیش نیومده من هم کلا دیگه چیزی نگم؟
2- اصلا کلا این حساسیتم به جاست؟ ممکنه دچار بیماری باشم یا حساسیت الکی و ...؟
ممنون از وقتی که میذارید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)