به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    جمعه 23 خرداد 93 [ 20:55]
    تاریخ عضویت
    1393-3-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    37
    سطح
    1
    Points: 37, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خواستگارمو با رفتارم پروندم، ولی قصدم این نبود! راه جبران چیه؟

    سلام. امروز توی جستجوهام با این تاپیک مواجه شدم:

    : http://www.hamdardi.net/thread-27145.html
    ماجرای این تاپیک، خیلی خیلی شبیه به ماجرای منه! طوری که من اولش فکر کردم شاید اون پسرِ ماجرای من این تاپیکو زده! با این تفاوت که این تاپیکو یه آقا زده، ولی من شبیه دختری هستم که مقابل ین آقا بوده! نمیدونم شاید یه خورده قاطی پاطی نوشتم، اگه کسی زحمت بکشه این لینکیو که دادم بخونه، متوجه میشه.
    حالا خلاصه من همونطوری که اون خانم، این آقارو رنجوندن، خواستگارمو ناراحت کردم و پروندمش! درحالیکه قصدم این نبود و فقط میخواستم سنگین تر به نظر برسم... میدونم کارم اشتباه بود. حالا میخوام درستش کنم، ولی چجوری؟

    آها اینو اضافه کنم که از علائمِ موجود، این آقا چه قبل از خواستگاری از من و چه الان که دیگه پروندمش، احساساتش دقیقا مشابه این آقاست. (خواهش میکنم نپرسید چه علائمی دیدم که اینو میگم و اینجور سوالها. من راجع به این موضوعات کاملا تحقیق کردم و روزها بهش فکر کردم و رفتارشو بررسی کردم. کلا الان پرسشم فقط اینه: چطور میشه یه همچین آقایی رو برگردوند و بهش فهموند که همه چیز سوتفاهم بوده؟
    )


    تاکید میکنم که ماجرای من شبیه همین چیزی بوده که این آقا تعریف کرده و دیگه لازم نیست من خودم ماجرامو تعریف کنم




    - - - Updated - - -

    دوستان کمک برسونین..

  2. کاربر روبرو از پست مفید رعنا- آبی تشکرکرده است .

    Farzane-F (یکشنبه 18 خرداد 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 دی 93 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1393-2-11
    نوشته ها
    268
    امتیاز
    1,216
    سطح
    19
    Points: 1,216, Level: 19
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 1,029 در 261 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام
    رعنا خانم لطفا بیشتر توضیح بده
    من حوصله خوندن نداشتم ولی تا جایی که خوندم یه دید مختصری پیدا کردم

    شما هیچ توضیحی ندادید که چکار کردید و چطوری طرف رو پروندید (میخوام ببینم چطوری پرش دادید ؟ کبوتریه که خودش برمیگرده با نه؟)مثل همون آقایی که آدرس تاپیکشو معرفی کردید باهاش برخورد کردید !

    دیروز رفتم جلو و تقاضا اشنایی دادم.برخورد همون طور که پیشبینی میکردم اصلا خوب نبود.من از همون ابتدا قصدم از آشنایی رو برای ازدواج ،مطرح کردم.خانم محترم کاشکی فقط نه میگفت یا مثلا میگفت فعلا قصد ازدواج ندارم!

    در جواب به من گفت :اصلا از شما انتظار نداشتم اقای ... .غر غر کنان از محل متواری شد!نه خداحافظی،نه ببخشیدی،نه حرف دیگه ای .من بودم و خودم که مثل چوب خشکم زده بود.

    نمیدونم از من انتظار خواستگاری نداشته؟! من حرف بدی نزدم اخه...کاشکی زودتر رفته بودم جلو ،اینهمه تخیلات واهی نمیزدم پیش خودم
    اگه اینطوری بوده این اتفاقا برای مردا طبیعیه (میگن طرف داره ناز میکنه یا با دست میکشه با پا پس میزنه) و این کارا رو جزئی از خصلت زنا میدونن (غرور دخترونه) ، خودتونو نگران نکنید اگه خیلی وقت نمیگذره از اون ماجرا برید بهش بگید که آقای فلانی من اون روز بابت موضوعی کمی ناراحت بودم ، از دست من که ناراحت نیستید و از این حرفا ، بعد بگید من اصلا آمادگی و زمینه فکریشو نداشتم و از اینکه بدون صحبت کردن و شنیدن حرفاتون جواب منفی دادم ناراحت شدم اگه مایلید یه روز رو مشخص کنید تا با هم صحبت کنیم و ...

    اگر علاقه اش به شما واقعی باشه شاید در وحله اول رد کنه ولی حتما دوباره میاد حرف میزنه

    اصلا نگران نباشید ذات پسرا طوریه که اگه دختریو بخوان هر چی دختر طاقچه بالا بذاره و ناز کنه و سنگین رفتار کنه نتنها ناراحت نمیشن بلکه بیشتر ترغیب میشن فقط باید چراغ قرمز و سبز با هم ترکیب باشه نه اونطوری که شما رفتار کردید و اون بیچاره حتما خشک شده
    الان اون بنده خدا احتمالا کنج اطاق نشسته و یه شمع روشن کرده و موزیک غمناک داره گوش میده
    و فردا ببینه شما رفتید عذر خواهی میکنید حتما ذوق مرگ میشه و دوباره تلاش میکنه

    البته اگه مدت زیادی از اون ماجرا گذشته بهتره جلو نرید ولی یکسری رفتار ها رو نسبت به ایشون انجام بدید که طرف پی به تغییر نظرتون ببره و مجدد شانسشو امتحان کنه

    اگه پسر خیلی زیاد طالب دختری باشه حتما مجددا اقدام میکنه ولی بشرطی که حس کنه دختر چراغ سبز نشون میده و موافقه و حس کنه نظر دختر برگشته

    خود من تجربیات این آقا رو دارم اما اون دختری که من ازش خواستگاری کردم دختر مهربونی بود هرچند دفعه اول بهم گفت قصد ازدواج نداره ولی چون من قبل از خواستگاری از اون دختر نسبت به رفتار دخترا یه تحقیق کوتاهی تو اینترنت انجام داده بودم مجددا دوبار دیگه رفتم و یه بار همکاراشو واسطه کردم و وبار دوم با خودش حرف زدم و این بار جوری جواب داد که مشخص بود ته دلش راضیه و الکی فامیلشو بهونه کرد و ...

    بحر حال شما یه عذر خواهی به این آقا بدهکارید چون اون بنده خدا کار ثواب کرده و کباب شده حتی این احتمال هم هست که طرف مقابل با تغییر رفتار شما برنگرده و دلش پر باشه که نشون میده علاقه اش زیاد نبوده ولی از این به بعد اگه پسری ازتون خواستگاری کرد حتی اگه ازش بدتون میومد دلشو نشکونید

    به عنوان یه پسر میگم : باور کنید خواستگاری کردن و گفتن حرفی که تو دلمونه به این آسونیا نیست و مطمئنا اون آقا کلی با خودش کلنجار رفته وچند بار خواسته باهاتون صحبت کنه و کلی تمرین کرده ولی موقعی که خواسته صحبت کنه انقدر استرس داشته که حرفاشو قورت داده و هرچی بیشتر عاشق شما بوده و دوستتون داشته باشه حرف زدن براش سخت تره و گفتن حرف دلش غیر ممکنه

    به عنوان توصیه هیچوقت در اون لحظه جواب ندید فقط از طرف مقابل محلت بگیرید که فکراتونو بکنید بعدا برید و نظرتونو بگید

  4. 7 کاربر از پست مفید معاون کلانتر تشکرکرده اند .

    Amir_23 (یکشنبه 18 خرداد 93), meinoush (یکشنبه 18 خرداد 93), mordad (یکشنبه 18 خرداد 93), sanjab (یکشنبه 18 خرداد 93), فدایی یار (پنجشنبه 22 خرداد 93), فرهنگ 27 (جمعه 23 خرداد 93), رعنا- آبی (پنجشنبه 22 خرداد 93)

  5. #3
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    جمعه 23 خرداد 93 [ 20:55]
    تاریخ عضویت
    1393-3-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    37
    سطح
    1
    Points: 37, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با تشکر از پاسختون. من الان سوالم اینه که اگه یه آقاپسری با این شرایط ( یعنی مغرور و دارای ترس از نه شنیدن در خواستگاری! ) ، از دختر مورد علاقش خواستگاری کنه و جواب بدی بگیره ( و به اصطلاح بخوره توی ذوقش)، میشه دوباره برش گردوند؟ یا دیگه کلا میره و بی خیال دختره میشه؟ مثلا اگه دورادور به گوشش برسه که اینبار درصورت خواستگاری، جواب رد نمیشنوه، امکانش هست بیاد؟ یاد دیگه نمیاد کلا؟ آیا امکانش هست که منتظر باشه تا اینبار دختره بره جلو؟! این آقا پسری که من میگم از رفتاراش هنوز معلومه که دوسم داره، ولی خب دیگه بعد از اونکه من باهاش تند رفتار کردم جلو نیومد. من ازش معذرت هم خواستم )معذرت که نه، ولی بهش گتم قصد بدی نداشتم از اون رفتارم) حالا نمیدونم چه راهی هست؟ این آقا خودشم یه بار قبلا به من تاکید کرده بود که خیلی حساسه و گاهی با یه حرف دلش میشکنه. اینم تاکید کرده بود که مغروره ) و منم از اون مغرورترم!)

    حالا به نظرتون اگه از طریق واسطه های عاقل و بالغ و معتمد، به گوشش برسونم که اگه بیاد جلو جوابم مثبته، میاد؟ یا راهِ بهتری هست؟
    شرایط روحیش دقیقا جفت اون آقاییه که توی تاپیک بالا مشکلشونو مطرح کرده بودن. یعنی اصلا از این پسرایی نیست مه اگه یه دخترو بخواد حتما و چندباره اقدام کنه.

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    خانم رعنا ابی

    از این تاپیک هایی که اخرش باز تموم میشه (مثل بعضی فیلم و سریال ها متنفرم) اون اقا گفتند بعد از عذر خواهی اون خانم بازم هزار تا سوال دیگه توی ذهنشون اومد چرا این خانم عذر خواهی کرد ایا پشیمون شده بود یا به خاطر این بود باید توی اون گروه اون اقا تاییدشون می کرد...

    اما توصیه من به شما این هست که شما خیلی از چیزها رو نگفتید مثلا چطوری ایشون رو پروندید رابطه ی همکاریتون چقدره و .. تا بهتر بشه راه کار عملی داد ولی حتما خودتون خوب راهشو بلدید دیگه

    اگه اون اقا واقعا به نظرتون مرد زندگی هستش و ادمی هستش که شما این کاری که میخوام بگم رو انجام بدید فردا باد ورش نداره و ببخشید پر رو شه و...
    خیلی محترمانه طوری که کسی نبینه برید باهاشون صحبت کنید و سعی کنید دو نکته رو به ایشون بفهمونید اولا عذر خواهی (ولی طوری نشه که فردا اگه قسمت هم شدید نگه کی بود پشیمون شد و... ) و دوم این که یه جوری صحبت رو جهت دهی کنید که ایشون تهش اینو برداشت کنند که مشکل ندارید با ایشون بیش تر اشنا بشید و یه جوری انگار این شما هستید که میخواید بهشون فرصت بدید..

    اینو بگم اونایی که میگن ما یه بار بریم و جواب گرفتیم و... گرفتیم نگرفتیم تموم..به نظرم همش حرفه..همین اقایی که لینک تاپیکشو دادید توی تمام پست هاشون میگفتند من برام قضیه تموم شدست و.. ولی وقتی اون خانم ازشون عذر خواهی کردند دوباره فیلشون یاد هندوستان کرد !!!

    خواستم بگم شما این کار رو بکنید و دیگه تمام ..مطمئن باشید اگه اون قدر برای اون اقا ارزش داشته باشید و .. حتما دوباره اقدام می کنند..شاید همین روزا شاید خیلی روزهای بعد ولی اقدام می کنند...

    فقط بازم تاکیید میکنم جوری نباشه این چیزا ساخته و پرداخته ذهن شما باشه و اصلا اون اقا اون قدر ها شما رو نخواسته باشه و شما برید باهاشون صحبت کنید فردا براتون حرف در بیارند یا بخوان با دوستاش توی محیط کار راجب شما چیزی بگند و...

    از فکر واسطه فرستادن و کبوتر نامه رسان و.. این چیزا هم بیاید بیرون به نظر من..این طوری بدتر اون اقا هزار تا فکر دیگه میکنه....به قول معروف لقمه رو دور دهان نپیچونید..هر کاری یا ندانم کاری یه هزینه ای داره درست مثل هر گناهی ...و باید هزینشو پرداخت..شاید هزینه کار شما این باشه کمی از غرورتون رو بزارید کنار و خودتون برید با اون اقا توی صحبت کردن مجدد پیش قدم بشید...

    انشالله هر چی صلاح شما و اون اقاست رقم بخوره.

  7. 3 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    sanjab (پنجشنبه 22 خرداد 93), معاون کلانتر (پنجشنبه 22 خرداد 93), رعنا- آبی (پنجشنبه 22 خرداد 93)

  8. #5
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    جمعه 23 خرداد 93 [ 20:55]
    تاریخ عضویت
    1393-3-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    37
    سطح
    1
    Points: 37, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فدایی یار نمایش پست ها
    خانم رعنا ابی

    از این تاپیک هایی که اخرش باز تموم میشه (مثل بعضی فیلم و سریال ها متنفرم) اون اقا گفتند بعد از عذر خواهی اون خانم بازم هزار تا سوال دیگه توی ذهنشون اومد چرا این خانم عذر خواهی کرد ایا پشیمون شده بود یا به خاطر این بود باید توی اون گروه اون اقا تاییدشون می کرد...

    اما توصیه من به شما این هست که شما خیلی از چیزها رو نگفتید مثلا چطوری ایشون رو پروندید رابطه ی همکاریتون چقدره و .. تا بهتر بشه راه کار عملی داد ولی حتما خودتون خوب راهشو بلدید دیگه

    اگه اون اقا واقعا به نظرتون مرد زندگی هستش و ادمی هستش که شما این کاری که میخوام بگم رو انجام بدید فردا باد ورش نداره و ببخشید پر رو شه و...
    خیلی محترمانه طوری که کسی نبینه برید باهاشون صحبت کنید و سعی کنید دو نکته رو به ایشون بفهمونید اولا عذر خواهی (ولی طوری نشه که فردا اگه قسمت هم شدید نگه کی بود پشیمون شد و... ) و دوم این که یه جوری صحبت رو جهت دهی کنید که ایشون تهش اینو برداشت کنند که مشکل ندارید با ایشون بیش تر اشنا بشید و یه جوری انگار این شما هستید که میخواید بهشون فرصت بدید..

    اینو بگم اونایی که میگن ما یه بار بریم و جواب گرفتیم و... گرفتیم نگرفتیم تموم..به نظرم همش حرفه..همین اقایی که لینک تاپیکشو دادید توی تمام پست هاشون میگفتند من برام قضیه تموم شدست و.. ولی وقتی اون خانم ازشون عذر خواهی کردند دوباره فیلشون یاد هندوستان کرد !!!

    خواستم بگم شما این کار رو بکنید و دیگه تمام ..مطمئن باشید اگه اون قدر برای اون اقا ارزش داشته باشید و .. حتما دوباره اقدام می کنند..شاید همین روزا شاید خیلی روزهای بعد ولی اقدام می کنند...

    فقط بازم تاکیید میکنم جوری نباشه این چیزا ساخته و پرداخته ذهن شما باشه و اصلا اون اقا اون قدر ها شما رو نخواسته باشه و شما برید باهاشون صحبت کنید فردا براتون حرف در بیارند یا بخوان با دوستاش توی محیط کار راجب شما چیزی بگند و...

    از فکر واسطه فرستادن و کبوتر نامه رسان و.. این چیزا هم بیاید بیرون به نظر من..این طوری بدتر اون اقا هزار تا فکر دیگه میکنه....به قول معروف لقمه رو دور دهان نپیچونید..هر کاری یا ندانم کاری یه هزینه ای داره درست مثل هر گناهی ...و باید هزینشو پرداخت..شاید هزینه کار شما این باشه کمی از غرورتون رو بزارید کنار و خودتون برید با اون اقا توی صحبت کردن مجدد پیش قدم بشید...

    انشالله هر چی صلاح شما و اون اقاست رقم بخوره.
    خب ببین من الان یه سوال برام پیش اومده. اگه یه پسری با این اوصاف بی خیال دختر مورد علاقش بشه رفتاراش چجوری میشه؟ این مثلا زیرزیرکی زیاد منو نگاه میکنه. وقتی اون همکارام که باهم دوستیم از جلوش رد میشن این پشت سرشونو نگاه میکنه ببینه من میام یا نه. کلا حواسش هست بهم. حالا میتونم نتیجه گیری کنم که هنوزم دوسم داره ولی فقط چون غرورشو شکوندم نمیاد جلو؟ میتونم نتیجه گیری کنم که اونم مثل من توی دلش منو میخواد ولی ناراحته که نمیتونه بهم برسه؟
    جوابمو بدینا. میترسم واقعا همه چیز ساخته و پرداخته ذهن خودم باشه

  9. 2 کاربر از پست مفید رعنا- آبی تشکرکرده اند .

    فدایی یار (پنجشنبه 22 خرداد 93), معاون کلانتر (پنجشنبه 22 خرداد 93)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 دی 93 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1393-2-11
    نوشته ها
    268
    امتیاز
    1,216
    سطح
    19
    Points: 1,216, Level: 19
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 1,029 در 261 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام
    ببینید اگر شما عاشق این آقا شده بودید و بدون اینکه این آقا خواستگاری کنه شما اقدام میکردید و با جوا منفی روبرو میشدید بقول آقای فدایی یار توی محیط کار انگشت نما میشدید ولی قضیه متفاوته چون ایشون اول اقدام کرده

    رعنا خانم من اگر جای شما بودم یک لحظه رو هم هدر نمیدادم و میرفتم جلو و باهاش صحبت میکردم و به احتمال زیاد اون آقا خوشحال میشه
    شاید چون مغروره همون لحظه اقدام نکنه یا واکنش عجیبی نشون بده ولی به احتمال زیاد مجددا اقدام میکنه

    ایشون حتما نسبت به شما علاقه داشتند که جلو اومدن ،آدم مغرور با آدم کینه ای فرق داره ،اگه کینه ای باشه سعی در تلافی داره ولی اگه مغرور باشه وقتی ببینه شما اقدام کردید همه چی از یادش میره

    در ضمن یه سوال : بخاطر اینکه مجددا اقدام نکرده شما به این نتیجه رسیدید که مغروره؟؟؟؟
    به نظرم علتش این بوده که شما جواب منفی بی برو برگشتی دادید این تاپیک رو بخونید http://www.hamdardi.net/thread-32135.html

    بحر حال اون آقا یبار غرورشو شکونده و با هزار ترس و لرز جلو اومده و مطمئنا از این مسئله میترسیده که جواب منفی بشنوه و غرورش از بین بره و حتی به این فکر میکرده که توی محیط کار صلاح نیست علاقه اشو بیان کنه چون ممکنه براش حرف در بیارن و یا شما به دوستانتون بگید ولی قطعا انقدر به شما علاقه داشته که همه این تفکرات رو کنار زده و از شما خواستگاری کرده

    حالا نوبت شماست البته لزومی نداره طوری صحبت کنید که جوابتون رو برسونه
    من اگر جای شما بودم اول در خصوص جواب منفی ام صحبت میکردم و میگفتم قصد بدی نداشتم اما بدلیل یکسری مشغله فکری و مشکلاتی که داشتم اون لحظه آمادگی فکریشو نداشتم و اصلا نمیتونستم به ازدواج فکر کنم اما الان یکم ذهنم خلوت شده و هر موقع که صلاح دونستید یه زمانی رو مشخص کنید تا در این خصوص صحبت کنیم
    و خداحافظی میکردم و میومدم

    فکرنکنم با زدن این حرفا غرورم جریحه دار شده باشه یا طرف مقابل بد برداشت کرده باشه

    تازه با این تفاسیر اگر مجدد اقدام نکنه خیالم راحت میشه که اونطوری که باید منو دوست نداشته و علاقه اش جدی نبوده

    و خیالم راحت میشه که کار اشتباهمو جبران کردم و این بار سنگین از روی دوشم برداشته میشه و مهمتر از همه این بار روی دوش اون پسر قرار میگیره و همانطور که شما شرایط اونو تجربه کردید اونهم شرایط شما رو تجربه میکنهو هر کاری طرف مقابل بکنه مثلا مسخره کردن من در محیط کار (که بعید میدونم ) نشون دهنده اینه که اصلا فرد مناسبی برای ازدواج با من نبوده و کار خوبی کردم که جواب منفی دادم

    اما اگر اینهمه بد بینی رو کنار بذاریم مطمئنم اون پسر خیلی خوشحال میشه


    ضمنا فرستادن واسطه فکر نکنم ایده خوبی باشه اونم در محیط کار و حتی ممکنه اون آقا ناراحت بشه از اینکه شما همکارتون رو در جریان موضوع خواستگاری قرار دادید

    پس لطفا خودتون برید جلو و دست رو دست نگذارید تا بعدا کلی حسرت بخورید

    براتون آرزو میکنم اگه این وصلت به صلاحه سریعا سر بگیره و اگر صلاح شما در اون نیست به هیچ وجه این اتفاق رخ نده . موفق باشید
    .................................................. .................................................. ..........
    پ.ن:بزنه و بعد از اینکه شما صحبت کردید یهو صاحب اون تاپیکی که معرفی کردید (شهرام) بیاد بگه بچه ها دختره اومد با من حرف زد حالا به نظرتون چیکار کنم
    بعد مجدد شما رو مجاب میکنیم تا جواب منفی بدید

  11. 3 کاربر از پست مفید معاون کلانتر تشکرکرده اند .

    فدایی یار (پنجشنبه 22 خرداد 93), مصباح الهدی (پنجشنبه 22 خرداد 93), رعنا- آبی (جمعه 23 خرداد 93)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    راستش یه پسر اگه واقعا یکی رو بخواد به این راحتی ها بی خیال نمیشه..

    به هر حال ایشون از شما خواستگاری کردند و به قول دوستمون معاون کلانتر عملا علاقشونو نشون دادند و این خودش یعنی که ایشون شما رو اون قدر پسنیدیدند که دیگه خواستگاری کردند... و این رفتاراشون هم به خاطر همون علاقست علاقه ی قبلی ولی این که شما دقیقا چه کاری کردید و چقدر ایشون رو غرورشون رو جریحه دار کردید و از طرفی هم چقدر ایشون ادم حساسی هستند و زود رنج اینا همش تاثیر داره که بگیم ایا اون اقا هنوز هم به شما تمایلی دارند یا نه

    بله می تونید فکر کنید که ایشون هنوز هم به دنیال راهی هستند تا شاید به شما میرسیدند..می تونید فکر کنید اون قدر ایشون رنجیده شدند که برای همیشه شما رو فراموش کنند (که تقریبا فرض محاله)..می تونید فکر کنید و هزاران فکر دیگه که هیچکدوم لزوما درست نیست

    به هر حال من صرفا با این چند خطی که نوشتید فکر نمیکنم این چیزا ساخته پرداخته ذهن شما باشه... گفتنی ها رو دوستمون گفتند..

    ایشون از شما یه بار خواستگاری کردند..پس شما هم یه بار دیگه بهشون فرصت بدید (.اقعا شاید ایشون منتظر یه فرصت دوباره باشند و شاید هم نباشند) ولی این طوری به قول دوستمون صلاح باشه قسمت هم میشید و.. نباشید دیگه هیچ وقت خودتون رو سرزنش نمی کنید یه عمر چرا طرف رو پروندم و ... و دیگه از این همه فکر هم خلاص میشید..

    ولی فقط این کار رو باید خیلی با ظرافت انجام بدید...چون اگه باز خیلی بخواید مساله رو باز نکیند خب عملا کاری از پیش نبردید باز اگه خیلی بخواید مساله رو باز کنید و ایشون متوجه بشند شما پشیمون هستید ناخوداگاه به اعتماد به نفس کاذب میگیرند و فکر میکنند حالا چی شده شما پشیمون شدید و..

    سعی کنید با شناختی که از خودتون و ایشون دارید این راهو پیدا کنید.و خودتون رو از این همه فکر خلاص کنید.
    اگه بازم کمک بیش تری خواستید اگه امکانش بود یکم بیش تر توضیح بدید از این که ایشون چطور خواستگاری کردند وشما چه برخوردی داشتید و اگه هم نیازی نمیبنید و.. همون کاری رو بکنید که گفته شد.

  13. 2 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    مصباح الهدی (جمعه 23 خرداد 93), رعنا- آبی (جمعه 23 خرداد 93)

  14. #8
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    جمعه 23 خرداد 93 [ 20:55]
    تاریخ عضویت
    1393-3-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    37
    سطح
    1
    Points: 37, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب ببینین آخه من یه بار یه همچین کاری کردم. رفتم بهش گفتم که قصدی نداشتم و توی اون لحظه ذهنم درگیر بوده که اینجوری گفتم بهش. اما اون نذاشت ادامه حرفمو بگم، گفتش که اصلا اشکال نداره و اونم دیگه میخواد بهم فکر نکنه. اینو که گفت خب منم متعاقبا باز ناراحت شدم و دوباره با عصبانیت باهاش حرف زدم (نه که حرف بدی زده باشما، براش آرزوی موفقیت کردم ولی با لحن تند. و اینکه خیلی هم بهش تاکید کردم که منم دوسش ندارم... خلاصه که جفتمون فکر میکردیم غرورمون شکونده شده و میخواستیم پسش بگیریم...
    ولی بازم خب میگم دیگه... اون هی نگاه میکنه و اینا. البته زیرزیرکی ها... جلوی خودم سعی میکنه یه طوری باشه که فکر کنم دوسم نداره
    بنده خدا آدم خوبیه. فکر نکنم اینکاراش از روی بد بودنش باشه. راستش انقدرم ازش توجه دیدم که مطمئنم تا قبل از اون خواستگاری خیلی زیلد دوسم داشت. اما حالا غرورشو شکوندم و فکرم نکنم که دیگه تصمیم داشته باشه جلو بیاد. حالا با این اوصاف بازم میگین یه بار دیگه برم سراغش؟.

  15. کاربر روبرو از پست مفید رعنا- آبی تشکرکرده است .

    فدایی یار (جمعه 23 خرداد 93)

  16. #9
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اگر شما را می خواهد باید بیاید و دوباره خواستگاری کند. اگر واقعا شما را می خواست چرا وقتی معذرت خواستید قبول نکرد ؟ گیریم که غرور دارد اخر غرور هم حدی دارد خواهر من. دیگر شما چی کار باید می کردی ؟ باید در مقابلش سجده می کردی ؟ فرض کن ازدواج هم کردید . هر اتفاقی افتاد می خواهد این رفتار را از خودش نشان دهد ؟
    ایشان جوابش را به شما داده است. حالا هم حق ندارد دختر مردم را نگاه کند. آمده سرکار باید کارش را انجام دهد نه اینکه خانم ها را دید بزند.
    من اگر جای شما بودم به او می فهماندم که تماشا کردن یک خانم یا به قول شما زیرزیرکی او را دید زدن کار نادرستی است و حداقل جای این کار در محیط کار نیست.
    شما جوابت را گرفته ای و دیگر لازم نیست به او روبیندازی. به ایشان بفهمان شما را دید نزند.

  17. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    رعنا- آبی (جمعه 23 خرداد 93)

  18. #10
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    جمعه 23 خرداد 93 [ 20:55]
    تاریخ عضویت
    1393-3-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    37
    سطح
    1
    Points: 37, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    وا اصلا اینجوری نیست. من نگتم دید میزنه. فک نکنم به چشم پاکی اون تا به حال آدم دیده باشم. از خود منم که یه دخترم چشم پاک تره. وقتی میگم نگاه میکنه یعنی نگاه میکنه. نگاه حاکی از توجه. نه هیزی

    درباره روز عذرت خواهی هم نمیدونم والا.... البته من معذرت نخواستما. فقط گفتم که سوتفاهم شده. منظورم اینه که غروری که ازش گرفته بودم بهش پس ندادمش. بعدشم که هی گفتم من به شما علاقه ندارم و دوباره زدم تو پر و بالش. با این تاوت که اونم زد توی پر و بال من شاید. الان من نمیدونم قدرت دست کدوممونه؟ ولی میدونم که هم من دوسش دارم هم اون دوسم داره
    ویرایش توسط رعنا- آبی : جمعه 23 خرداد 93 در ساعت 20:32

  19. کاربر روبرو از پست مفید رعنا- آبی تشکرکرده است .

    فدایی یار (جمعه 23 خرداد 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.