به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 خرداد 93 [ 07:40]
    تاریخ عضویت
    1391-10-28
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,574
    سطح
    22
    Points: 1,574, Level: 22
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    3

    تشکرشده 69 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    افکار پریشون افسرده م کرده (آقایون لطفا راهنمایی کنن)

    سلام
    من قبلا چند تا تاپیک راجع به مشکلاتمون که اکثرش به اختلاف فرهنگی و عقایدو... مربوط میشد باز کردم ولی الان مشکل مربوطه به خودمونه
    ما سه سال که عقد کردیم و 8ماهه که خونه خودمونیم من 30و شوهرم 31سالشه
    و اما مشکل:من همیشه به دلیل اینکه اعتقاد داشتم هرطور قبل از ازدواج رفتار کنی همسرتم همینطوری خواهد شد سعی میکردم سالم باشم و خداروشکر همسرم هم تا حالا از کنار یک خلاف رد نشده روز اولم اینو بهش گفتم و گفت من به هیچ عنوان دوست دختر نداشتم (که اینو مطمئنم با شناختی که تا الان ازش پیدا کردم و اعتقادات مذهبی که داره ) و گفت که هیچ رابطه احساسی هم به کسی نداشتم منم باور کردم ایشون جون از خانواده سنتی بوده و پسر بزرگ بوده مامانش لطف میکرده و خیلی جاها واسه ش خواستگاری میرفته تا اینکه خیلی اتفاقی من متوجه شدم واسه یکی از فامیلای نسبتا دور خواستگاری رفتن بعد به شوخی بهش گفتم پس بیخود نبود تو با دایی این خانم انقدر صمیمی بودی و همه ش میرفتی خونه شون ایشون گفت نه ربطی به این قضیه نداشته چون دایی دختره همسن من بوده باهم خیلی دوست بودیم و گهگاه که میرفتم اونجا اون دختره هم اونجا بوده ولی من بهش احساسی نداشتم خانواده م معرفی کردن و منم گفتم اگه میخواین برین خواستگاری خب برین و اون دخترخانم هم رد کرده و گفته قصد ازدواج نداره من تا حالا اون دختر رو ندیدم الان ایران نیست و 1بار عید رفتیم خونه مامان اون دخترخانم. مامانش مدام ازون واسه شوهرم میگفت و میگفت فلانی الان آلمانه و...... و جالب بود که انقدر راحت حرف میزد انگار طرف خواهر شوهرمه من اسم اون دختر رو نمیدونستم وقتی از خونه اونا رفتیم بیرون گفتم فلانی همون عشق قدیمی تو بوده؟ که شوهرم ناراحت شد و گفت عشقی در کار نیست منم ناراحت شدم که چه دلیلی داشته انقدر با آب و تاب واسه تو تعریف کنن و قهر کردیم این قضیه مال سه سال پیشه و دیگه خونه اونا نرفتیم
    گهگاه که به این موضوع فکر میکردم خیلی ناراحت میشدم شاید الان همه بگین این اصلا مهم نیس و تو حساسی و........... ولی خانمها باید درک کنن که دلشون میخواد فکر و ذکر شوهرشون فقط واسه خودشون باشه
    تا اینکه تازگی یه صفحه مشترک توی فیس بوک باز کردیم و دنبال دوستامون میگشتیم که من بهش گفتم فلانی (که دایی همون دختر میشه و سالها با شوهرم دوست بود) رو نمیخوای پیدا کنی شوهرم گفت چرا ولی هرچی گشتیم پیدا نشد بعد من رفتم دنبال کارام که شوهرم صدام زد و گفت بیا ببین پسرخواهرشو پیدا کردم شاید توی صفحه اون بتونیم دوستمو پیدا کنیم منم رفتم عکس پسره رو دیدم و گفتم این کیه؟ من اینو تا حالا ندیدم گفت پسر خواهر همون دوستمه دیگه داداش فلانی(با کمال خونسردی و وقاحت اسم دختره رو گفت) بار اول بود که انقدر راحت اسم اون دختر رو جلوی من میگفت من خشکم زد گفتم خوبه بگرد خود ......جونم پیدا کن دیگه شوهرمم ناراحت شد و قهر کردیم البته بعدش آشتی کردیم...
    ولی من خیلی پریشونم اینکه انقدر راحت اسم اونو پیش من میاره یعنی هنوز به فکرشه و فراموشش نکرده درسته؟؟
    خواهشا نگین مشکلت حاد نیس
    نگین حساسی
    نگین سخت میگیری
    من اصلا باورم نمیشه شوهرم همیشه سعی میکرد بمن بفهمونه هیچکس تو زندگیش نبوده و حالا فکر میکنم همه ش فیلم بوده مثل بقیه رفتاراش ...اگه روز اول همه چی رو راست حسینی واسه من میگفت اصلا ناراحت نمیشدم هرکسی حق داره کسی رو تو زندگی گذشته ش دوست داشته باشه هرچند من دلم میخواست طرفمم مثل خودم باشه ولی بازم اگه بهم میگفت راحت قبول میکرم ولی مشکل اینجاس که شوهرم درغگو نیس ولی چیزی رو نمیگه همینا رو هم که من تا الان راجع به اون دختر فهمیدم خودم فهمیدم و وقتی بهش میگفتم دست و پا شکسته یه چیزایی میگفت یه جایی شنیدم آقایون عشق اولشون هیچوقت یادشون نمیره همه ش با خودم میگم حتما وقتایی دعوا میکنیم (چون دعوا و قهر زیاد داریم) یاد اون میفته و آرزو داره اون الان کنارش باشه این فکر و خیالا افسرده م کرده
    احسا میکنم باهام روراست نبوده وقتی مامان دختره انقدر راحت ازون واسه شوهرم میگفت پس حتما ............
    ویرایش توسط شکوفه کویری : چهارشنبه 07 خرداد 93 در ساعت 16:21

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 مهر 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-12-23
    نوشته ها
    82
    امتیاز
    687
    سطح
    13
    Points: 687, Level: 13
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 205 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام. داشتم متنتون رو می خوندم خیلی سعی کردم با تصور کردن خودم در موقعیت شما، باهاتون احساس همدردی کنم که البته نتونستم.... کلا هیچ چیز خاصی وجود نداشت و شما با این کار ها دارید همسرتون رو از خودتون دور می کنید. به خاطر اینکه اسمشو آوزده پس عاشقشه؟؟ به فکرشه؟؟ شما خودتون بهش گفتید که دایی دختره رو نمیخوای پیدا کنی؟ خب نمی گفتید! شما در واقع به خاطر نارضایتی که از رفتار و قهر های زیاد خودتون با همسرتون دارید این احساس به سراغتون اومده که اون الان ازش شما بدش می اد و از یکی دیگه خوشش میاد. شما یک ذهنیت از اون خانوم و همسرتون برای خودتون ساختید و باورش کردید .همین.

  3. 11 کاربر از پست مفید خانوم شین تشکرکرده اند .

    raha2007 (شنبه 17 خرداد 93), sanjab (چهارشنبه 07 خرداد 93), toojih (شنبه 10 خرداد 93), فرهنگ 27 (شنبه 10 خرداد 93), فرشته اردیبهشت (شنبه 10 خرداد 93), واحد (شنبه 10 خرداد 93), مهربونی... (شنبه 10 خرداد 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 07 خرداد 93), خیال تو (شنبه 17 خرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 07 خرداد 93), صبا_2009 (شنبه 10 خرداد 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 خرداد 97 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1392-9-10
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    4,906
    سطح
    44
    Points: 4,906, Level: 44
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 48.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    122

    تشکرشده 156 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانم عزیز
    مشکلت واقعا حاد نیست و حتی به نظر خنده دار میاد. این رو منی دارم بهت میگم که اتفاقا جزو زن های بسیار حساس نسبت به شوهرم هستم و کلی هم سر این موضوع اذیتش می کنم. اما شما دیگه دست من و هم از پشت بستی
    اگه به این روند ادامه بدی ، بهت قول می دم که هم آرامش زندگیتون رو از بین می بری و هم رفته رفته شوهرت رو به این باور می رسونی که طرف،واقعا عشق قدیمیش بوده و ناراحت از اینکه چرا الان اون جای تو نیست.
    عزت نفس داشته باش و این باور رو در خودت و شوهرت ایجاد کن که نسیت به تمام دخترهایی که همسرت دیده بهتر بودی که الان نقش همسرش رو داری

  5. 10 کاربر از پست مفید S.H.I.D.E.H تشکرکرده اند .

    toojih (شنبه 10 خرداد 93), فرهنگ 27 (شنبه 10 خرداد 93), واحد (شنبه 10 خرداد 93), مهربونی... (شنبه 10 خرداد 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 07 خرداد 93), خیال تو (شنبه 17 خرداد 93), خانوم شین (چهارشنبه 07 خرداد 93), دختر مهربون (شنبه 10 خرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 07 خرداد 93), صبا_2009 (شنبه 10 خرداد 93)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    اگر احساسی نسبت بهش داشت اینقدر راحت اسمشو جلوی شما نمی آورد .
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  7. 8 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    sanjab (چهارشنبه 07 خرداد 93), toojih (شنبه 10 خرداد 93), فرهنگ 27 (شنبه 10 خرداد 93), واحد (شنبه 10 خرداد 93), مهربونی... (شنبه 10 خرداد 93), ساحل75 (جمعه 09 خرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 07 خرداد 93), صبا_2009 (شنبه 10 خرداد 93)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 19 آذر 95 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    503
    امتیاز
    6,319
    سطح
    51
    Points: 6,319, Level: 51
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    405

    تشکرشده 1,144 در 414 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام.
    یه سریال طنز بود که چند سال پیش به صورت روتین از شبکه سه پخش می شد. مرد یه بار به اشتباه خانمش رو فروغ صدا زد. بعد خانمه همش می گفت گفتی فروغ! بازم گفتی فروغ! و های های گریه می کرد. به همه زنهایی هم اسمشون فروغ بود(پیر و جوون) شک داشت. تا حدی که شوهرش رو از خونه بیرون می کرد.
    مردِ از این جریان استفاده های متفاوتی میکرد؛ گاهی برای تحریک عمدی حسادت همسرش، گاهی برای شوخی، گاهی برای تهدید و گاهی هم ناخواسته پیش میومد.
    من نمیگم حساس یا سختگیر هستین. بلکه می گم اینا از بیکاری و بی دردیه. به جای اینکه برای سرگرمی مشکل واسه خودتون درست کنین و باعث ناراحتی همسرتون بشید، توجه و دوستیتون رو نسبت بهش بیشتر کنید.

  9. 10 کاربر از پست مفید mahasty تشکرکرده اند .

    raha2007 (شنبه 17 خرداد 93), sanjab (چهارشنبه 07 خرداد 93), toojih (شنبه 10 خرداد 93), فرهنگ 27 (شنبه 10 خرداد 93), واحد (شنبه 10 خرداد 93), مهربونی... (شنبه 10 خرداد 93), ساحل75 (جمعه 09 خرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 07 خرداد 93), شمیم الزهرا (چهارشنبه 07 خرداد 93), صبا_2009 (شنبه 10 خرداد 93)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 خرداد 93 [ 07:40]
    تاریخ عضویت
    1391-10-28
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,574
    سطح
    22
    Points: 1,574, Level: 22
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    3

    تشکرشده 69 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام از پاسخ دوستان ممنونم
    زندگی موفق عزیز از حرفتون خیلی خوشم اومد اتفاقا این جمله رو یه بار از زبون یه مرد شنیدم که گفت مردایی که راجع به نامزد یا دوست دختر قبلیشون راحت صحبت میکنن یعنی فراموشش کردن ولی بحث اینه که اصلا چیزی وجود داشته که بخواد فراموش بشه یا نه بحث من روراست نبودن شوهرم با منه که اوایل میگفت هیچکس تو زندگیش نبوده و حالا چه دلیلی داره که مادر اون دخترخانم انقد ازون جلوی من با شوهرم صحبت کنه حتی نمیگفت دخترم مدام اسمشو میاورد که چه میدونم ...جون الان آلمانه ..... جون زنگ زده اینجوی گفته خاله ش میخواد بره پیشش .... جون انقد خوشحاله که نگو....
    خانم مهستی اتفاقا کاملا اشتباه حدس زدین من نه بیکارم نه بی درد من 3جا کار میکنم 6صبح از خونه میرم بیرون و شب میرسم خونه و تازه اون موقع به کارای خونه میرسم این چیزام ربطی به بیکاری و بی دردی نداره پس شمام اگه سرت شلوغ باشه دیگه حواست به هیچی نیست و کلا زندگیتو ول میکنی؟؟؟

  11. کاربر روبرو از پست مفید شکوفه کویری تشکرکرده است .

    واحد (شنبه 10 خرداد 93)

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شکوفه کویری نمایش پست ها
    (با کمال خونسردی و وقاحت اسم دختره رو گفت) وقاحت؟ عجب!!!
    خواهشا نگین مشکلت حاد نیس !!!!!!!!!!!!!!!!!!
    نگین حساسی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    نگین سخت میگیری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


    یعنی چه؟
    من گاهی شدیدا دلم به حال مردهای بیچاره میسوزه که همش باید توضیح بدن و با ذهن جز بین وحساس خانوم ها کنار بیان ...


    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
    ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : شنبه 10 خرداد 93 در ساعت 09:58

  13. 6 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    raha2007 (شنبه 17 خرداد 93), tanin-91 (شنبه 10 خرداد 93), فرهنگ 27 (شنبه 10 خرداد 93), مهربونی... (شنبه 10 خرداد 93), خیال تو (شنبه 17 خرداد 93), صبا_2009 (شنبه 10 خرداد 93)

  14. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام
    من قبلا تو تاپیک های قبلی تون(زمان عقد) هم نظر دادم.
    جسارت نشه ولی هیچ تغییر خاصی تو رفتار شما نسبت به همسرتون حس نکردم.
    کلا به نظرم دنبال ایراد پیدا کردن تو همسرت هستی در حالی که ایراد خاصی هم ندارن. می خوای ثابت کنی که ازش برتر هستی که شاید از نظر شغلی بالاتر باشی ولی از نظر اخلاقی چون نتونستی خودت رو بالاتر بکشی داری اون رو پایین می کشی.
    این مساله ممکنه ریشش در یه نوع وسواس شخصیتی باشه، در این مورد سرچ و مطالعه بفرمایید شاید بتونید ریشه همه دیدگاهها و مشکلاتتون رو پیدا کنید و از زندگی تون و همسر خوبتون لذت ببرید و بگذارید ایشون هم زندگی توام با آسایش رو در کنار شما تجربه کنه.

  15. 5 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    raha2007 (شنبه 17 خرداد 93), tanin-91 (شنبه 10 خرداد 93), فرهنگ 27 (شنبه 10 خرداد 93), فرشته اردیبهشت (شنبه 10 خرداد 93), مهربونی... (شنبه 10 خرداد 93)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 تیر 94 [ 17:55]
    تاریخ عضویت
    1391-10-29
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    3,271
    سطح
    35
    Points: 3,271, Level: 35
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    195

    تشکرشده 268 در 91 پست

    Rep Power
    29
    Array
    شوهرتون اگر هم به اون خانوم احساسی نداشته باشه با این رفتار اشتباه شما حساس میشه.همسرتون گفتن که به اون خانوم هیچ حسی نداشتن و فقط یه خاستگاری ساده بود.حالا شما تا حرف خانومه پیش میاد ایشونو به عشق شوهرتون خطاب میکنید.نکنید این کارو خانوم.این که مادر اون دختر پیش شوهرتون در مورد دخترش حرف میزنه چه ربطی به شوهرتون داره؟مگه شوهرتون از مادر دختر سوال کرده که شما اینقد حساس شدی؟؟مطمئن باشید اگه این رویه رو در پیش بگیرید همسرتو از شما دلسرد میشه.تو ذهن شوهر شما فقط شما هستید البته اگر بزارید!چون این شما هستید که مدام اون خانوم رو به یاد همسرتون میارید.

  17. 4 کاربر از پست مفید tanin-91 تشکرکرده اند .

    toojih (شنبه 10 خرداد 93), واحد (شنبه 10 خرداد 93), مهربونی... (شنبه 10 خرداد 93), دختر مهربون (شنبه 10 خرداد 93)

  18. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 19 آذر 95 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    503
    امتیاز
    6,319
    سطح
    51
    Points: 6,319, Level: 51
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    405

    تشکرشده 1,144 در 414 پست

    Rep Power
    77
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شکوفه کویری نمایش پست ها
    سلام از پاسخ دوستان ممنونم
    خانم مهستی اتفاقا کاملا اشتباه حدس زدین من نه بیکارم نه بی درد من 3جا کار میکنم 6صبح از خونه میرم بیرون و شب میرسم خونه و تازه اون موقع به کارای خونه میرسم این چیزام ربطی به بیکاری و بی دردی نداره پس شمام اگه سرت شلوغ باشه دیگه حواست به هیچی نیست و کلا زندگیتو ول میکنی؟؟؟
    عزیزم، منظورم دقیقا این نبود که بگم شما هیچ کاری برای انجام دادن ندارید. این که در مورد خودم سوال کردید: خیر. اتفاقا من تیپ شخصیتی کمال گرا دارم، بیش از حد روی همه چیز فوکوس می کنم و بارها هم از این بابت ضربه خوردم. خودم هم فهمیدم و سعی میکنم جلوشو بگیرم.
    اما این که مخاطب رو هدف قرار میدید کاریه که عموما تو تاپیکهای قبلیتون هم دیدم. اگه یادتون باشه قبلا هم براتون نظر گذاشته بودم.
    شما مسائلی براتون مشکل ساز می شن که عموم مردم حتی بهش فکر هم نمیکنن. یا به نظرشون خنده داره.
    مثل اینا: یک نفر از یه زن متاهل خواستگاری کنه، به مادرشوهر رو میز غذا بدیم یا روی مبل، چند سال پیش یه خانمی از دلتنگی برای دخترش که مدتهاست از ایران رفته می گفته، شوهرم با یه مردی دوسته نکنه با خواهر زاده اش...
    اینا مشکلاتی نیستن که برای افراد عادی در شرایط نرمال پیش بیان. یکی مثل من، نه فرصتش رو دارم نه به نظرم ارزشش رو داره. بهش فکر میکنم اما غصه اش رو نمیخورم. حس می کنم شما عادت دارید از هر اتفاق کوچکی در زندگیتون یه داستان بسازید.
    ویرایش توسط mahasty : شنبه 10 خرداد 93 در ساعت 15:34

  19. کاربر روبرو از پست مفید mahasty تشکرکرده است .

    S.H.I.D.E.H (شنبه 10 خرداد 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چطور شوهرم عاشقم بشه؟(آقایون لطفا شماها بیشتر راهنمایی کنید)
    توسط asemene.abi در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 بهمن 93, 18:09
  2. پرسشنامه کمالگرایی هیل به همراه شیوه نمره گذاری
    توسط مدیرهمدردی در انجمن وسواس
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 29 آذر 93, 18:24
  3. هیولایی بدتر از جاری
    توسط ستاره کویر در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: پنجشنبه 12 دی 92, 23:27
  4. رازهایی برای اینکه یک میلیونر موفق شوید!
    توسط بالهای صداقت در انجمن موفقیت و شادی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 14 تیر 89, 20:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.