به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 تیر 93 [ 16:48]
    تاریخ عضویت
    1393-1-16
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    434
    سطح
    8
    Points: 434, Level: 8
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    35

    تشکرشده 55 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Cool عشق زیادی من به شوهرم مانع انجام کارهای خودم میشه


    با سلام ودرود بر همگی.


    من با وجود تمام مشکلاتی که در زندگیم ومخصوصا با خانواده شوهرم داشتم شوهرم رو خیلی دوست دارم.
    در زندگی مشترکم 1مشکل دارم واون هم اینه که انقدر ما به هم علاقه داریم که وقتی اون خونه هست من نمیتونم 1کتاب یا جزوه دستم بگیرم .کارهای عقب مونده ام رو بکنم یا هر کاری که1کم پیشرفت یا پیشبرد بقیه امور زندگیم توشه.
    همه ش میشینم پیشش وباهاش حرف میزنم.انقدر که حوصله ی خودم هم سر میره چه برسه به اون.وقتی خونه هست اگه زیادی لپ تابو دستش ببینم حسادت میکنم.وحسادتم رو یا با لوس کردن خودم واگه جواب نداد با تهدید ولج بازی خاموشش میکنم.
    بعد از چند ساعت که دورش میگردم خسته میشم از این همه وقت تلف کردن اما انگار شده 1سرگرمی. همه ش به خودم قول میدم دیگه این کارو میکنم اون کارو نمیکنم اما وقتی میادیادم میره.وقتایی هم که چندروز بی کاره وخونه هست انقد دورش میگردم که هم اون وهم من حوصله مون سر میره وحساس میشیم
    اما اون اینجور نیست.به همه ی کارهاش میرسه.
    فقط منم که همه ی وقتم رو از دست میدم.
    راهی داره درست بشم وارزش وقتم رو بیشتر بدونم؟البته هراز گاهی موفقم اما اکثرا نه


    - - - Updated - - -

    در نوشتن مشکلم 1کم تردید داشتم اما خوب این 1جورشه دیگه.
    وقتایی به خودم میگم این دفعه دیگه براش کلاس میذارم جوابشو1کم دیر میدم.بعدسلامو احوال پرسی دور کارهای خودم رو میگیرم واز این حرفا.
    وقتی میاد چند دقیقه ی اول خوب پیش میره تا میبینه خودمو براش میگیرم انقد سر به سرم میذاره که قولم رو که هیچ همه برنامه هام هم یادم میره و از اول...
    بهم نخندید.خجالت میکشم از مشکلم.
    فقط کاش میشدمن1کم هدفمند باشم



    من به خواب بعد از ظهرش هم حسادت میکنم ودلگیر میشم.
    ویرایش توسط barania : دوشنبه 05 خرداد 93 در ساعت 16:00

  2. 11 کاربر از پست مفید barania تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (دوشنبه 05 خرداد 93), meinoush (دوشنبه 05 خرداد 93), mohammad6599 (جمعه 09 خرداد 93), toojih (دوشنبه 05 خرداد 93), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 05 خرداد 93), میشکا (دوشنبه 05 خرداد 93), zendegiye movafagh (پنجشنبه 08 خرداد 93), افتابگردون (چهارشنبه 07 خرداد 93), بابک 1369 (دوشنبه 05 خرداد 93), ذمانح (پنجشنبه 08 خرداد 93), صبوری (دوشنبه 05 خرداد 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    63
    Array

  4. 2 کاربر از پست مفید toojih تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 06 خرداد 93), barania (سه شنبه 06 خرداد 93)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 99 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-08
    نوشته ها
    271
    امتیاز
    10,375
    سطح
    67
    Points: 10,375, Level: 67
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience Points
    تشکرها
    852

    تشکرشده 554 در 206 پست

    Rep Power
    47
    Array
    سلام
    خداییش خیلی خوشحال شدم وقتی پستتون رو خوندم. که سرشار از علاقه و گرمای خانوادگیه. فقط کاش اشاره می کردید چند وقته ازدواج کردید
    من فکر نمی کنم موضوعاتی که اشاره کردید اصلا مشکل باشن و به نظر من شخصا عشق و علاقه خیلی زیاده

    اکثر کسانی که اینجا هستن همه برای مشکلت شون میان و با انواع ذهن درگیر و داغون. من خودم هم یکی شون. وقتی پستهایی مثل مال شما رو می خونیم واقعا آدم خوشحال میشه و انرژی می گیره ه می بینم یه زوج هایی هم چقدر با هم خوب و خوش خرم و مشتاق زندگی می کنن.
    امیدوارم قدر این دوران تون رو بدونید و شاد باشید

  6. 6 کاربر از پست مفید بابک 1369 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 06 خرداد 93), barania (سه شنبه 06 خرداد 93), meinoush (دوشنبه 05 خرداد 93), واحد (دوشنبه 05 خرداد 93), افتابگردون (چهارشنبه 07 خرداد 93), صبوری (دوشنبه 05 خرداد 93)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    آخه تو زنی اون مرده :) مثل اینکه مردا عاشق هم باشن باز به همه کاراشون می رسن اما زنا وقتی عاشق می شن همه زندگیشون می شه عشق:) نمی خواد خودتو واسش بگیری. ولی حسادت نکن خوب این کمش البته خوبه ها احتمالا خوشحال میشه ولی زیادش خوب نیست اصلا.
    به نظرم تازه ازدواج کردین کم کم ملایم تر میشی. نگران نباش. بذار عاشق باشی. مگه شوهرت ناراحته از اینکه انقدر دوسش داری؟ اگه نه که خودتم با اینهمه عشقی که داری به نظر من حال کن الان و بذار شوهرتم خوشحال باشه. به مرور زمان ملایم میشی.
    البته نمی دونم چقدر از کار و زندگیت افتادی. اگه کلا به کارهات و شغلت و درست و این چیزات داره لطمه می زنه یه کمی به هر حال باید به خودتم توجه کنی.
    موفق باشی.

  8. 7 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 06 خرداد 93), barania (سه شنبه 06 خرداد 93), del (چهارشنبه 07 خرداد 93), mis-marjan (سه شنبه 06 خرداد 93), واحد (دوشنبه 05 خرداد 93), بابک 1369 (سه شنبه 06 خرداد 93), صبوری (دوشنبه 05 خرداد 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 دی 94 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1392-2-27
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    2,108
    سطح
    27
    Points: 2,108, Level: 27
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    20

    تشکرشده 41 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوش به حال همسرتون
    واقعا از پستتون لذت بردم

  10. 7 کاربر از پست مفید میشکا تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 06 خرداد 93), barania (سه شنبه 06 خرداد 93), mis-marjan (سه شنبه 06 خرداد 93), omid65 (دوشنبه 05 خرداد 93), واحد (دوشنبه 05 خرداد 93), بابک 1369 (سه شنبه 06 خرداد 93), صبوری (دوشنبه 05 خرداد 93)

  11. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    نوشتی کاش می شد یکم هدفمند باشی. الان هدفمند هستی. هدفت عشقته. واسه همینم صبح تا شب دورش می گردی :) منم اینطوریم فقط هیچکی نیست که هم من دوسش داشته باشم هم اون منو قبول کنه. ولی فکر کنم همه زن ها اینطوری باشن وقتی عاشق میشن.

  12. 4 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 06 خرداد 93), barania (سه شنبه 06 خرداد 93), واحد (دوشنبه 05 خرداد 93), صبوری (دوشنبه 05 خرداد 93)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 تیر 93 [ 17:30]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    775
    سطح
    14
    Points: 775, Level: 14
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام
    دوست عزیز منم دقیقا این مشکل شما رو دارم البته الان با خواندن مقاله های موجود در تالار یه کمی رفتارم متعادل تر شده راهکارهایی که من استفاده کردم یکی اش این بود که بی توقع عشق بورزم یعنی اوایل از اینکه همسرم مثه من همش حواسش بهم نیست و مدام دورم نمی چرخه ناراحت می شدم ولی الان دیگه به خودم قبولوندم که طریقه ابراز احساس من با اون فرق می کنه چه بسا عشق اون به من خیلی بیشتر باشه ولی طریقه ی ابرازش یه جور دیگه اس پس دیگه توقع ندارم که اونم همین کارا رو بکنه و دیگه خیلی کمتر احساس ناراحتی می کنم . تازه گیا هم یاد گرفتم مثلا یه ربع یا نیم ساعت به حال خودش بزارمش جلوی دیدش نباشم این باعث شده خودش همش صدام کنه می گه کجایی منم قند تو دلم آب میشه از اینکه نبودنم و احساس می کنه

  14. 5 کاربر از پست مفید بانوی اسفند تشکرکرده اند .

    barania (سه شنبه 06 خرداد 93), del (چهارشنبه 07 خرداد 93), meinoush (سه شنبه 06 خرداد 93), mis-marjan (سه شنبه 06 خرداد 93), sara 65 (سه شنبه 06 خرداد 93)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 تیر 93 [ 16:48]
    تاریخ عضویت
    1393-1-16
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    434
    سطح
    8
    Points: 434, Level: 8
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    35

    تشکرشده 55 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با تشکر فراوان

    من هم پس سعی میکنم هر از گاهی دورش نباشم(خیلی سخته ولی).
    اره این طوری اون میاد طرف من.وخیلی بهتره تا این که من همش پیشش باشم.
    البته فکر نکنم خیلی جواب بده.چون همینجوریش هم اون همش سراغ منو میگیره وهمه ش میخواد با من باشه.
    فکر کنم اگه این راهکار رو پیش بگیرم بد تر وقتم رو از دست بدم.نه؟
    خودم هم نمیدونم چی میخوام.از 1طرف حسادت میکنم به کار هایی که به من ربط پیدا نمیکنه وانجامش میده.از1طرفهم میخوام اوقات فراقت خودم رو داشته باشم.
    اره من تقریبا به هیچ کاری نمیرسم وخیلی تنبل شدم وهمه ش هم بهانه ام رو میزنم به شوهرم .
    2سال عقد بودیم و1سال و5ماهه ازدواج کردیم.
    این طور بگم من علنا به هیچ کاری نمیرسم

  16. کاربر روبرو از پست مفید barania تشکرکرده است .

    meinoush (سه شنبه 06 خرداد 93)

  17. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    چه زمان هایی هست که شوهرت نباشه خونه و خودت باشی. زمان هایی که شوهرت پیشت نیستو سعی کن درست استفاده کنی و به کارهات برسی. بعدش جایزه ات این میشه که با اسایش خاطر وقتی شوهرت هست همه اش پیش اون باشی. مثل بچگیا که فلان مشقو بنویس تا بتونی کارتون ببینی :)

  18. 2 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    sara 65 (سه شنبه 06 خرداد 93), افتابگردون (چهارشنبه 07 خرداد 93)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 مرداد 95 [ 11:31]
    تاریخ عضویت
    1392-7-29
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    3,415
    سطح
    36
    Points: 3,415, Level: 36
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    320

    تشکرشده 515 در 170 پست

    Rep Power
    33
    Array
    دوست عزیز چقدر مطالعه تاپیکت لذت بردم کاش مشکلات همه زوجین در همین زمینه باشه
    نکته اول اینکه عشق و علاقه زیادی بین شما و همسرتون حاکم هست پس سعی کن از این عشق و علاقه مراقبت کنی
    دوست داشتن و با هم بودن خیلی خوبه ولی هر چیزی زیادی اش دل را می زنه
    البته در این زمینه هر کس نظر خاص خودش رو داره
    ولی من با شناختی که از روحیات آقایون دارم و مطالعه کتاب رازهایی درباره مردان به این نتیجه رسیدم که آقایون رو باید یه وقتایی به حال خودشون رها کرد خصوصا مسائل کاری و مالی
    بذار مرد یه کم توی غار تنهایی خودش بمونه اینطوری در مورد با تو بودن و ابراز علاقه به تو تصمیم بگیره
    خیلی خوبه که دوست داری همسرت همیشه با تو صحبت کنه ولی بهتره وقتی مشغول کاره خیلی بهش گیر ندی و بذاری راحت باشه
    اگر سعی کنی یه سرگرمی یا تفریحی برای خودت ایجاد کنی خیلی بهتر میتونی حالات وروابطتون رو مدیریت کنی و زندگی با کیفیت تری داشته باشی
    وقتی همسرت مشغول کاره سعی کن خیلی دورش نچرخی و راحتش بذاری به محض اینکه کارش تموم بشه خودش میاد سراغت
    البته من مجردم ولی می دونم که زندگی وقتی با عشق و علاقه باشه کنترل کردن کمی سخته
    بهترین کار به نظرم اینه که سعی کنی مهارتهای خودت رو بالا ببری کتابهای در رابطه با زندگی مشترک و شناخت مردان بخون که خیلی در شناخت روحیات مردان بهت کمک می کنه اینطوری وقتی شناخت داشته باشی از بی محلی های اون کلافه نمی شی و بهش حق میدی
    کتاب "مردانه فکر کن زنانه زندگی کن" و "رازهای درباره مردان- دکتر باربارا" کتابای خیلی خوبی هستن
    ضمنا برای شناخت بهتر خودت هم بهتره "رازهای درباره زنان" رو بخونی اینطوری متوجه میشی که فقط خودت نیستی و این خصلت اکثر خانوماس
    نکته زنانه بسیار مهم: سعی کن مثل کتاب خودت رو برای همسرت یواش یواش ورق بزنی و بذار همیشه راز کشف نشده ای داشته باشی اینطوری برای همسرت مرموزتر و جذاب تر میشی و همسرت برای کشف تو ایده های عاشقانه زیادی رو امتحان می کنه
    امیدوارم همیشه همینطور زندگی با عشق و محبتی داشته باشی

  20. 2 کاربر از پست مفید mis-marjan تشکرکرده اند .

    barania (چهارشنبه 07 خرداد 93), meinoush (چهارشنبه 07 خرداد 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 تیر 94, 18:47
  2. سرد شدن نسبت به همسر بدلیل مشکلات زیاد
    توسط سناریا در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 16 خرداد 94, 18:34
  3. از اینکه خیلی زیاد عاشق شوهرمم خسته شدم چون مشکلات زیادی برام ایجاد کرده
    توسط مهشید93 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 دی 93, 15:23
  4. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 خرداد 93, 10:55
  5. استرس شدید -تنبلی زیاد -بی حوصلگی زیاد باعث شده همه اش بخورم
    توسط پونه در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 دی 92, 23:06

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.