به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 93 [ 03:40]
    تاریخ عضویت
    1393-2-16
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    202
    سطح
    4
    Points: 202, Level: 4
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    36

    تشکرشده 71 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    کدورت بین برادرم و خانومش(چتروم رفتن زنداداشم)

    سلام وقت بخیر
    اینبار واس مشکل داداشم با خانومش مزاحم شدم
    دیروز زنداداشم اومد خونه مامانم اینا بهم گفت کاری با من داره باهم رفتیم بیرون ماجرا رو تعریف کردمثل ابر بهار گریه میکرد جیگرم کباب شد
    جریان ازین قراره ک زنداداشم مدت دوماهی رو میرفت چتروم یعنی از وقتی که عروسی کرده..داداشم متوجه میشه حسابی دعواش میکنه وتمام وسایل ارتباطیشو ازش میگیره لبتاب و تبلت حتی گوشیشو
    الانم دوروزه که باهاش قهره زنداداشم هرچی عذرخواهی میکنه اون بدتر لج میکنه هنو داداشم نمیدونه که من میدونم.زنداداشم ازم خواسته میونشون رو اشتی بدم
    من دوس ندارم دخالت کنم ولی زنداداشم داره عذاب میکشه تحمل ناراحتیشو ندارم
    میدونم زنداداشم اشتباه کرده خودشم قبول داره ولی داداشم کوتاه نمیاد میگه میخوام این موضوع رو به بابات(پدرزنش) بگم
    بنظرتون من وارد این جریان بشم؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید تبسم عشق تشکرکرده است .

    khaleghezey (دوشنبه 05 خرداد 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    لطفا به هیچ عنوان دخالت نکنید

    اتفاق خاصی نمیوفته داداش شما با اینکارش داره همسرشو میترسونه.شوربختانه فضای چت روم بیشتر برای سرگرمی تا کسب اطلاعات و مهارت های زندگی.و توی جامعه اصلاب رداشت خوبی نسبت به این موضوع ندارن و داداش شما هم جزو این افراده.

    فعلا صبور باشید خیلی خوبه زنداداش شما بهتون اطمینان داره بهش توصیه کنید صبور باشه و سعی کنه با محبت کردن شوهرشو جذب کنه.

    شما چرا سایت همدردی را به ایشون معرفی نمی کنید یا سایت های مفید در اینترنت که از آنها استفاده کرده اگر تصمیم داره وارد دنیای اینترنت بشه.
    یا اینکه تشویقش کنید به شرکت در کلاس های آموزشی و هنری و ورزشی
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    بابک 1369 (چهارشنبه 07 خرداد 93), تبسم عشق (دوشنبه 05 خرداد 93)

  5. #3
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 93 [ 03:40]
    تاریخ عضویت
    1393-2-16
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    202
    سطح
    4
    Points: 202, Level: 4
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    36

    تشکرشده 71 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنونم
    اخه داداشم خیلی یکدندست یادمه سر موضوعی با آجیم قهر کرده تا ده روز باهاش حرف نمیزد خلاصه من آشتیشون دادم
    من ازین جریان اطلاعی نداشتم واسه همین به زنداداشم راجب سایت همدردی چیزی نگفتم آخه تو زندگیشون مشکلی نداشتن.بعدش الان هم زنداداشم به نت دسترسی نداره
    میگه واسه سرگرمی اینکارو میکرده نمیخوام بگم کارش درست بوده ها نه..داداشم تا شب سرکارشه اونم حوصلش سر میرفته به قول خودش فقط تو عمومی بوده و خصوصی کسی رو جواب نمیداده.من میشناسمش همچین دختری نیست.داداشم زیادی بزرگش کرده
    از همه بدتر داداشم لج کرده میگه حق نداری ارشد شرکت کنی باید تو خونه بشینی
    اگه ب پدرزنش بگه ک دیگه واویلاست
    زنداداشم واسه شام منو شوهرمو دعوت کرده گفتم الان زمان مناسبی نیست قسمم داد گفت بیا باهاش صحبت کن

  6. کاربر روبرو از پست مفید تبسم عشق تشکرکرده است .

    khaleghezey (دوشنبه 05 خرداد 93)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما فعلا دخالت نکنید بهشونم بگید اجازه بده یکم آرامتر شدند چشم اینجوری بدتر احتمال داره داداش شما لج کنه.
    لطفا به شوهرتان چیزی نگید.
    زنداداش خودتان را تشویق کنید به مشاور مراجعه کنه.
    بچسبه به علایقش کلاس های آموزشی ورزشی هنری صنایع دستی آشپزی خیاطی و ...... تا اینکه شوهرش آرامتر بشه
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  8. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    تبسم عشق (چهارشنبه 07 خرداد 93)

  9. #5
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 93 [ 03:40]
    تاریخ عضویت
    1393-2-16
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    202
    سطح
    4
    Points: 202, Level: 4
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    36

    تشکرشده 71 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    خلاصه شام رو رفتیم خونه داداشم هردوتاشون خیلی ناراحت بودند
    من به داداشم گفتم چرا ناراحتی اونم جریان رو توضیح داد منم اصلا به روم نیاوردم که از قضیه اطلاع دارم
    بعدش به داداشم گفتم میدونم کار اشتباهی کرده ولی رفتار تو هم خیلی اشتباست با نرمی و محبت باهاش صحبت کن.اگر زنت محبت نبینه واسه اینکه خلأشو پر کن دس به همچین کارایی میزنه.گفتم بیشتر بهش برس خلاصه کلی باهم حرف زدیم و بینشون رو اشتی دادم میدونم اشتباه کردم دخالت کردم ولی چه کنیم تبسمم دیگه تحمل ناراحتی کسیو ندارم
    به زنداداشم گفتم بیاد اینجا مطالبا رو بخونه اونم قبول کرد
    انشاالله هیچ زن و شوهری دچار مشکل نشند و اگرم اختلاف دارند هر چه زودتر حل بشه.

  10. 2 کاربر از پست مفید تبسم عشق تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 07 خرداد 93), افتابگردون (جمعه 09 خرداد 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.