مرداد عزیز،
یاد آوری اون خاطرات خیلی آزار دهنده می تونه باشه،
اما یک عمر با این تردید و عذاب زندگی کردن هم آسون نیست.
مرگ یه بار، شیون هم یه بار.
برو دنبالش و به همسرت ثابت کن و تمامش کن.
هم خودت راحت می شی و هم همسرت.
اگر مدرکی جایی داری، همسرت را ببر ببینه.
نمی دونم این جور مواقع پلیس و پزشک قانونی و ... چطور همکاری می کنند و برنامه شون به چه شکل هست.
شاید می شد یه نامه بگیری که تجاوز هست و نگهش داری برای خودت. اما شکایت نمی کردی و ...
این که دختر 19 ساله ای به تنهایی این همه فشار و درد را تحمل کنه، خیلی سخته
و رفتن به پزشک قانونی و شکایت و ... کار هر کسی نیست. مخصوصا تنها.
این رشته را یه جایی قطعش کن. برو جلو و تمامش کن.
به هر دلیلی الان همسرت قانع نشده و داره با شک زندگی می کنه.
اونم داره اذیت می شه. اگر آرامش می خوای، به آرامش برسونش.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)