به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 خرداد 93 [ 19:37]
    تاریخ عضویت
    1393-3-01
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    35
    سطح
    1
    Points: 35, Level: 1
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با وجود اینکه خیلی از معیارهامون بهم میخوره ولی دیگه انگیزه ای واسه ادامه رابطه ندارم

    با سلام خدمت دوستان عزیز.دختر 27 ساله ای هستم.با مدرک دکترا.سه ساله شاغلم.خواستگار 32 ساله ای دارم.هر دو از لحاظ مالی وضع نسبتا خوبی داریم.سه ماه با هم رفت و آمد کردیم تا بیشتر آشنا بشیم.ایشون توی این مدت بسیار مهربون و موجه بودن و همه خصوصیات مد نظر من رو داشتن. اما با وجودی که نظر من رو راجع به مهریه میدونستن که حدود 600 تا هستش توی این مدت چیزی نگفتن و منم فکر کرد مشکلی ندارن. تا اینکه نزدیک خرید برای سرویس طلا بودیم که بحث مهریه رو پیش کشیدن و گفتن من بیشتر از 200 تا مهر نمیکنم. من خانوادمو تا 400 تا راضی کردم اما ایشون بازم نپذیرفتن و گفتن باید قطع رابطه کنیم و رابطه واسه 2 هفته قطع شد و دوباره تماس گرفتن و گفتن تو تحت فرمان خانوادتی و نمیشه بعنوان یک دختر مستقل روت حساب کرد منم بهشون گفتم که ظاهرا ادامه این ارتباط فایده نداره ولی بازم با صحبت منو قانع کردن و گفتن دیگه با تعداد سکه مشکلی ندارن. اما بعد از 2 روز گفتن حالا دیگه مادرم با این قضیه مخالفت میکنه و من خسته شدم از این موضوع و تو این موضوع رو مدیریت کن و بیا با خواهرم صحبت کن. اما راستش این قضیه اینقدر کشدار شده که من دیگه انگیزه اولیه رو واسه ادامه این ارتباط ندارم و فکر میکنم ایشون اگه الان نتونن مادرشونو راضی کنن و خودشون از پس این مشکل بر بیان ما در آینده هم مشکل خواهیم داشت. با اینکه خیلی بهشون علاقه دارم و ملاک های تحصیلی شغلی اقتصادی و خانوادگیمون خیلی به هم میخوره ولی این قطع و وصل شدن رابطه از ارزش این رابطه کم کرده و حتی خانواده ها هم اگه گذشت کنن این موضوع همیشه توی ذهنشون میمونه.واسه همین میخوام بدونم اگه شما جای من بودین چه کاری رو انجام میدادین؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 اردیبهشت 94 [ 14:05]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    1,615
    سطح
    23
    Points: 1,615, Level: 23
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    76

    تشکرشده 36 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم
    من اگر جای تو بودم طرف خانوادمو میگرفتم.

  3. کاربر روبرو از پست مفید yasi_20 تشکرکرده است .

    shirin66 (جمعه 02 خرداد 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مهر 93 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1392-11-13
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    889
    سطح
    15
    Points: 889, Level: 15
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    93

    تشکرشده 105 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فکر میکنم ایشون اگه الان نتونن مادرشونو راضی کنن و خودشون از پس این مشکل بر بیان ما در آینده هم مشکل خواهیم داشت


    دقیقا درست فکر میکنی! البته بحث مهریه بحث پیچیده ای هست.حتی اگر توی این موضوع کوتاه بیاد و نظر شما رو قبول کنه باید خیلی امتحانش کنی تا ببینی از نظر فکری مستقل هست یا نه؟ اگر از نظر فکر مستقل نباشه زندگی جهنمه

  5. 2 کاربر از پست مفید negar1987 تشکرکرده اند .

    shirin66 (جمعه 02 خرداد 93), خانوم شین (جمعه 02 خرداد 93)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 خرداد 93 [ 19:37]
    تاریخ عضویت
    1393-3-01
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    35
    سطح
    1
    Points: 35, Level: 1
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آخه چون خواهر و برادر بزرگترشون هر دو ازدواج نا موفق داشتن خیلی روی قضیه مهریه پافشاری میکنه و به خاطر همین فکر میکنم این ترسش واسمون مشکل ساز میشه. چون حتما مادرشم بهش گوشزد میکنه مرتب این موضوع رو. اینکه آدم نتونه به طرفش اعتماد کنه و بخواد با کم کردن مهریه و ترس و لرز جلوی ضررو بگیره فکر نکنم نشونه خوبی واسه شروع یه زندگی باشه و اینکه هر روزم این موضوع به یه شکل جدید مطرح میشه. اول که گفتن خودشون زیر بار این مهریه نمیرن.بعدش گفتن من به اعتماد کردم و گفتار شفاهی تو واسه من سنده.بعدش گفتن حالا دیگه مادرم مخالفه و اخیرا هم گفتن من فکرامو کردم و به این نتیجه رسیدم که چون شما زیاد روی مهریه سرسختی میکنین من از این موضوع دیگه خیلی ترسیدم و اگه تو از مهریه صرف نظر میکنی من با ادامه این رابطه مشکلی ندارم! و از اونجایی که ما یک ماهه همش سر همین موضوع کشمکش داریم دیگه ارزش و شیرینی این ازدواج برام کمرنگ شده حتی اگه موضوع مهریه هم حل بشه آدم همیشه این دلخوری تو ذهنش میمونه که طرف بخاطر مهریه یک ماه آدمو بین زمین و آسمون نگه داشت.چون آدم به طرف علاقه پیدا میکنه و به این موضوع امید داره ولی این مدت برای من خیلی روزهای تلخ و بدی بود.واسه همین حس میکنم دیگه قضیه شورش در اومده
    ویرایش توسط shirin66 : جمعه 02 خرداد 93 در ساعت 12:26

  7. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    بعد از 2 روز گفتن حالا دیگه مادرم با این قضیه مخالفت میکنه و من خسته شدم از این موضوع و تو این موضوع رو مدیریت کن و بیا با خواهرم صحبت کن.
    درست نیست که شما وارد این مذاکره بشید
    مگه این صحبتها تو جلسات بزرگترها مطرح نمی شه؟


    اگر می تونی راهی برای تغییر میزان مهریه پیدا کنی، بهش فکر کن.
    ظاهرا ایشون شما را پسندیدن و قصدشون قطعیه،
    اما از طرفی به خاطر سابقه ی دو طلاق در خانواده و درگیریهای مهریه و ... که شاهدش بودن، محتاط هستند.

    به دلیل اون دو طلاق هم فکر کن و بررسی کن چرا این اتفاق برای خواهر و برادرش افتاده.
    مبادا مشکلی باشه که شما هم بعدا باهاش روبرو بشین.

    اگر قرار باشه به خاطر صحبت در باره مهریه یه عمر تو دلت دلخوری بمونه،
    فردا همه ی زندگیت می شه دلخوری که!!
    یه کم حساسیتهات را کم کن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  8. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    toojih (جمعه 02 خرداد 93)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 مرداد 94 [ 18:26]
    تاریخ عضویت
    1392-1-19
    نوشته ها
    181
    امتیاز
    2,578
    سطح
    30
    Points: 2,578, Level: 30
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    395

    تشکرشده 383 در 145 پست

    Rep Power
    30
    Array
    خانومی می تونم بپرسم علت پافشاری شما و خانواده تون روی این تعداد سکه چیه و نگاه شما به مهریه به چه صورت هست؟

  10. کاربر روبرو از پست مفید saraamini تشکرکرده است .

    toojih (جمعه 02 خرداد 93)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 خرداد 93 [ 19:37]
    تاریخ عضویت
    1393-3-01
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    35
    سطح
    1
    Points: 35, Level: 1
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مهریه برای خود من زیاد مهم نیست اما به چند دلیل جلب نظر خانوادم برام مهمه:
    1- برادر بزرگم با مخالفت مادرم ازدواج کرده و از خانواده طرد شده و من چون ناراحتی و اشکهای مادرمو دیدم نمیخوام این اتفاق برای من هم بیفته و دل مادرم دوباره بشکنه
    2- این تعداد سکه در فرهنگ شهر ما جزء مهریه های پایینه. حتی توی خانواده و فامیل این کمترین میزان مهریه است. فکر نمیکنم 200 تا با 400 تا دیگه اینقدر چونه زنی و بالا پایین داشته باشه.چون معمولا آقایونی که از انتخابشون مطمئنن و میبینن خود دختر هم در این مورد تحت فشاره دیگه اینقدر آزارش نمیدن. ولی این آقا با اینکه حال منو میدید باز هم اصرار شدید به حرف خودش داشت.
    3- این موضوع اولش به ظاهر در مورد مهریه بود ولی بعدا آقا بهم گفتن که تو تحت فرمان خانواده ای و من خیلی مستقلم و یه همسر مستقل هم میخوام اما بعدا از حرفاش فهمیدم که مادرش داره روی این موضوع تاکید میکنه.چون خودش چند روز پیش بهم گفت که چون مطمئن شدم تو اهل سوء استفاده نیستی دیگه تعداد سکه برام مهم نیست.اما دو روز بعد بهم گفت مادرم از پرسیده چیکار داری میکنی؟داری از رو احساس تصمیم میگیری و این دختر چون تو دوباره رو مهریه اکی دادی دوباره تورو به سمت خودش کشیده. این صحبتهای مادرش منو نگران مسائل بعدی که ممکنه پیش بیاد کرده

  12. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    ایشون از خانواده اش کمک و مشورت گرفته، اسمش را نگذارید عدم استقلال و ...




    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  13. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    toojih (جمعه 02 خرداد 93)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام،

    شما دلایلی برای درستی موضع خودت و نادرستی موضع طرف مقابل می یاری که همونها رو دقیقا ایشون هم میتونه بگه:

    نقل قول نوشته اصلی توسط shirin66 نمایش پست ها
    اینکه آدم نتونه به طرفش اعتماد کنه و بخواد با کم کردن مهریه و ترس و لرز جلوی ضررو بگیره فکر نکنم نشونه خوبی واسه شروع یه زندگی باشه

    حتی اگه موضوع مهریه هم حل بشه آدم همیشه این دلخوری تو ذهنش میمونه که طرف بخاطر مهریه یک ماه آدمو بین زمین و آسمون نگه داشت.
    نقل قول نوشته اصلی توسط shirin66 نمایش پست ها
    فکر نمیکنم 200 تا با 400 تا دیگه اینقدر چونه زنی و بالا پایین داشته باشه.

    آقایونی که از انتخابشون مطمئنن و میبینن خود دختر هم در این مورد تحت فشاره دیگه اینقدر آزارش نمیدن.

    آقا بهم گفتن که تو تحت فرمان خانواده ای و من خیلی مستقلم و یه همسر مستقل هم میخوام اما بعدا از حرفاش فهمیدم که مادرش داره روی این موضوع تاکید میکنه.

    موضوع مهریه رو باید خانواده ها در موردش صحبت کنند. چون ذات این موضوع یک زشتی بزرگی پشتش هست. به همین خاطر هم هست که احساس بدی به دختر خانم دست میده وقتیکه خودش درگیر این موضوع میشه.

    بزارید سر قیمت شما خانواده تون چونه بزنند نه خودتون.

    پ.ن: این جمله آخر رو برای فرشته جون نوشتم.

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 اسفند 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1392-10-24
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,081
    سطح
    27
    Points: 2,081, Level: 27
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 214 در 50 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    تعجب می کنم هنوز کسانی روی این مساله مهریه حساسیت دارند ، حالا 600 تا یا 6000 تا چه فرقی به حال شما می کنه ، خوشبختیو تضمین می کنه ؟

    اصلا این رسم مسخره از کدوم دکون بقالی درآموده خدا می دونه ؟ اگر به دین باشه که مهریه باید زمان عقد به عروس پرداخت بشه یعنی قسمتی از دارایی داماد .


    یه راه پیشنهاد می دم شاید بدردتون بخوره .

    بگید 400 تا سکه ، 200 تا عندالمطالبه ، 200 تا عندالاسطاعه یا 400 تا عندالاسطاعه ، اینجوری حرف هر دو خانواده محترم می مونه .


    اگر واقعا معیارهای شما رو داره سر این مسایل بی ارزش از دست ندینش .

    موفق باشید .

  16. کاربر روبرو از پست مفید mehdi1392 تشکرکرده است .

    pasta (جمعه 02 خرداد 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دغدغه من در دوران اشنایی+چطور وابسته نشم+معیار پاکیزگی
    توسط الهه زیبایی ها در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: سه شنبه 11 مهر 96, 01:24
  2. کمک فوری. زندگیم سر تبعیضای مادر شوهرم داره بهم میریزه
    توسط movafagh در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 تیر 96, 18:04
  3. کنترل گری و عیب جویی من ارامش خودم و دیگران رو به هم میزنه
    توسط فرشته اردیبهشت در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: شنبه 28 آذر 94, 00:51
  4. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آذر 93, 11:34
  5. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 فروردین 93, 08:09

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.