بی تفاوتی شوهرم نسبت به قهر و ناراحتیه من

[بنیتا]

سلام دوستان
من قبلا با یه عنوان دیگه راجع به بعضی مشکلاتم صحبت کرده بودم که با راهنمایی های دوستان تقریبا شرایط بهتر شد.الان یه مشکل دیگه دارم که ازتون کمک می خوام، البته این مشکل جدیده جدید هم نسیت.سعی می کنم خلاصه بگم، شوهرم بهم خیلی علاقه داره و تو شرایط عادی مدام اینو ابراز می کنه.حتی گاهی از ابراز عشق زیادش کلافه میشم اما خوب دوست داشتنیه اما به محض اینکه بینمون بحثی پیش میاد یا اختلاف نظری داریم یا مثلا قهر می کنیم هیچ تلاشی برای درست شدنه رابطه نمیکنه.انگار اصلا واسش مهم نیست.نسبت به قهر و ناراحتیه من کاملا بی تفاوته.جتی گاهی تو اون شرایط احساس می کنم اصلا دوسم نداره ،عین کسی باهام برخورد می کنه که هیچ رابطه عاطفی بینمون نیست.لطفا کمکم کنید این موضوع منو نگران کرده واقعا نمی دونم چه عکس العملی باید نشون بدم یا دلیله این رفتارش چیه.
ممنونم

[Sahar51]

سلام به نظر من شماهم همين عكس العملو موقع قهر اون انجام بده كه بفهمه چقد بده كارش

[بنیتا]

سحر عزیز منم اول مثل شما فکر می کردم بعد دیدیم که این برخورد هم جواب نمیده.چون اون معمولا قهر نمی کنه اگه دلخور باشه بی محلی می کنه.البته اگرم پیش بیاد که یه وقت قهر کنه صد روزم بگذره هیچ کاری واسه آشتی نمی کنه.انگار بودن و نبودن من هیچ فرقی واسش نداره. به محض اینکه رابطه به هر دلیلی خوب میشه دوباره ابراز عشقش شروع میشه و مرتب میگه که من تموم زندگیشم اما تو شرایط بد انگار ازم متنفره.نمی دونم خودمم گیجم

[khaleghezey]

سلام به نظر من شماهم همين عكس العملو موقع قهر اون انجام بده كه بفهمه چقد بده كارش

لطفا اول در سایت یه چرخی بزنید و مقالات سایت را مطالعه نمایید بعدا اقدام به راهنمایی دادن بکنید

میشه لطف کنید چندتا مثال بزنید از دلایل دعوا و بحث کردن شما باایشون که نهایت منجر به قهر کردن میشه؟
بعد از قهر معمولا کی پیقدم میشه برای آشتی کردن؟

تفاوت بین زن و مرد از نظر دیدشان نسبت به مسائل مردهای منطقی و بانوان احساسی

استقبال از شوهر، چرا؟

و دوم در تکمیل لینک بالا نوشته های مدیر همدردی عزیز

وابستگی همسرم به خانواده اش

و در آخر :

تغييرات در بستر زمان به دست مي آيد

لطفا صبور باشید بانو

و در ادامه مقالات زیر را هم در صورت امکان حتما مطالعه کنید.چون قهر کردن یه حرکت منفعلانه محسوب میشه.

این مقاله را حتما بخوان نکات کاربردی در زندگی متاهلی

(:) نکته های کاربردی عمومی >>>

لینک های مهارت های ارتباطی و رفتار جراتمندانه


مهارتهای ارتباطی

چگونه منفعل نباشیم؟

اینا هم تاپیک های she هستش.

مشاوره تخصصی با جناب sci

کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه


مخصوصا مشاوره تخصصی با جناب sci عزیز

[بنیتا]

دوست عزیز ،یکم مثال زدن سخته چون اونجوری که واقعا گویا باشه نمیشه نوشت اما سعی مو می کنم.جدیدترین موردی که پیش اومده رو میگم.شوهرم 2،3 روزی سفر کاری رفته البته با یکی از اقوام نزدیکش.روزها کار دارن عصرها تقریبا بی کارن.شوهرم همیشه وقتی با خونوادش باشه ارتباطشو با من کم می کنه زتگ نمیزنه یا اگه بزنه دیر به دیر و کوتاه.تو این سفر هم دقیقا همینطور منم عمدا هیچ عکس العملی نشون ندادم انگار همه چیز عادیه.اما هر بار که خودش تماس میگرفت می گفت چرا رفتارت تغییر کرده چرا ناراحتی ،در صورتی که من اصلا هیچ تغییری تو رفتارم نداده بودم نمی خواستم ساسش کنم.تا اینکه دیروز بعد از ظهر بهش زنگ زدم یه کار کوچیکی باهاش داشتم وقتی داشتم حرف میزدم یهو زد زیر خنده گفت من به چه چیزایی فک می کنم تو فکرت کجاست این حرفش باعث شد اون آقایی که کنارشه بخنده خیلی بهم برخورد گفتم دوست ندارم ادامه بدی اصلا هم دلم نمی خواد بهش بگی من باهات چیکار داشتم اما اون به شوخی گرفت و گفت حتمنا میگم.من ادامه ندادمو خداحافظی کردم.تا اینکه چند ساعت بعد خودش زنگ زد خیلی آروم بهش گفتم از کارت ناراحت شدم منو پیش اون آقا کوچیک کردی.یهو شروع کرد به غر زدن و اینکه من رفتارم عوضش شده و بی مقدمه گفت خداحافظ و قطع کرد.دیگه هم زنگ نزد جتی دیشب واسش پیام فرستادم جواب هم نداد.الان اگه من زنگ بزنمو پیش قدم بشم که خوب اوضاع درست میشه اگه نه اون هیچ کاری نمی کنه حتی اگه موضوع خیلی پیچیده بشه.نمی دونم اینجور موقع ها چیکار کنم.تو بحثا همش میگه من آدم لجبازیم و حواست باشه چیکار می کنی بخوام لج کنم ال میشه و بل میشه.

[khaleghezey]

شما لطفا وقت بزارید و مقالات بالا را مطالعه کنید حتما.
اشتباه شما اینه مهارت های لازم برای برخورد با آقایون را خوب بلد نیستید.و شخصیت ما مردها را بخوبی نمیشناسید.

مقالات بالا خواندنش برای شما الزامیه بانو.بجای ادامه دادن تایپیک بنظرم بهتره ریشه ای این مشکل حل بشه

بخوانید +بکار ببرید+صبور باشید و پرامید

[mostafavi9090]

اینکه همسرتان در شرایط عادی بسیار به شما ابراز علاقه نشان می‌دهد، نکته خیلی خوبی می‌تواند باشد و نشان دهنده این است که به شما علاقه دارد. امّا علت اینکه چرا در شرایطی که روابط خوبی با هم ندارید ایشان عکس العملی برای اصلاح آن انجام نمی‌دهد به احتمال زیاد ناشی از غرور بیش از حد همسرتان باشد که حاضر نیست در اصلاح روابطتان پیش قدم شوند.
به نظر می‌رسد رفتار همسرتان در زندگی به گونه‌ای است که معمولا در نوع روابطش افراط و تفریط وجود دارد. همانطور که خودتان هم اشاره کردید گاهی اوقات در شرایط عادی بسیار به شما ابراز علاقه نشان می‌دهد به طوریکه شما از نوع واندازه ابراز علاقه‌شان به شما کلافه می‌شوید، در حالی که در شرایط غیر عادی هیچ گونه واکنشی برای اصلاح روابط انجام نمی‌دهد.
بهتر است در این زمینه از هر گونه تنش و خراب کردن روابط خودداری کنید و نسبت به مسائلی که امکان دارد روابط شما با همسرتان را تحت تاثیر قرار دهد، حساسیت نشان ندهید(یک مورد آن، همان قضیه تلفن کردن شما به ایشان و...) زیرا گاهی توجه کردن به بعضی از مسائل، موجب تنش و دلخوری فی مابین می‌شود. لذا بهتر است با بزرگواری از بعضی از مسائل بگذرید و حساسیتی نشان ندهید. چه بسا این کار باعث بشود روابط شما با همسرتان بهتر شود و کمتر تنش و دلخوری بینتان بوجود بیاید.
بنابراین اقدام نکردن همسرتان در بهبود روابطتان را رو حساب غرور بیش از حد همسرتان بگذارید نه به خاطر به میلی به شما و ...
در نتیجه بهتر است در زمانی که از رفتار همسرتان ناراحت هستید، از راه احساسی وارد شوید و به او بگویید که این کارش چقدر شما را آزار می‌دهد. در آخر این را هم اضاف کنم که سعی کنید در زندگی زناشویی، مهر و محبت را در زندگی‌تان حکم فرما کنید تا کدورت و تنش.

با آرزوی موفقیت

[بنیتا]

سلام دوستان
من یه سری از مطالبی و که خاله قزی عزیز فرمودن و خوندم سعی می کنم امروز تمومشونو بخونم.اما الان خیلی ناراحتو عصبیم.دیروز شوهرم بعد از 24 ساعت زنگ زدو ساعت پروازشو گفت.منم تصمیم گرفتم غذایی و که دوست داره درست کنم و یه تغییراتیم تو رفتارم بدم تا اوصاع عوض شه.وقتی دیدم یه مدت طولانی گذشت و شوهرم نیومد زنگ زدم بهش دیدیو از فرودگاه مستقیم با شوهر خواهرش(تو مسافرت کاری باهم بودن) رفته خونه خواهرش و شام و اونجا خورده.دنیا رو سرم خراب شد بعد از 2،3 روز اول رفت خونه خواهش بعد اومد خونه.وقتی رسید خونه زیاد بهش توجه نکردم اونم همینطور.اما از صبح که بیدار شده انگار نه انگار دوباره مهربون شده.مثل وقتایی که مشکلی پیش نیومده.نظرتون چیه؟

[khaleghezey]

بانو بنیتا

من یه سری از مطالبی و که خاله قزی عزیز فرمودن و خوندم سعی می کنم امروز تمومشونو بخونم

ئالا من یکی که خط اول شما را خواندم مخم هنگ کرده شما توی یکروز نصفشو خوندید و یه روز دیگه هم بقیشو میخواید بخوانید؟!!!!
والا دیگران را اطلاع ندارم ولی خود من بشخصه یکسال و نیم طول کشیده تار فتار جراتمندانه را یاد بگیریم تازه شدم مثل کسی که داره میره کلاس اول دبستان البته فکر کنم رفتم کلاس دوم
سایت همدردیه یه سایت روانشناسیه بانو باید بخوانید و تمرین کنید شما اینجا را با آزمون های امتحانی اشتباه گرفتید فکر کنم.

لطف کنید برید بارها و بارها لینک های بالا را مطالعه کنید. به اضافه تایپیک بانو مارال

http://www.hamdardi.net/thread-33259.html

[بنیتا]

khaleghezey عزیز
من از گفتن اون جمله منظورم این بود که از پیشنهادتون برای خوندن اون مطالب استقبال کردم و حتما سعی می کنم ادامه بدم تا بتونم تغییرات لازم رو تو خودم بوجود بیارم.اما الان سردرگمم چون هنوز توانایی لازم برای حل مشکلاتم رو ندارم و یادگزفتن نحوه برخورد درست زمان می بره.در حال حاضر نمی دونم باید چیکار کنم؟چه عکی العملی نشون بدم؟از همسرم ناراحتم اما حتی مستقیم به روش نیاوردم.لطفا راهنماییم کنید