به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 اردیبهشت 93 [ 09:56]
    تاریخ عضویت
    1393-2-27
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    32
    سطح
    1
    Points: 32, Level: 1
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    21

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    درخواست دوستی از همکلاسی دانشگاه...

    سلام..
    سعید هستم، 20 سالمه و دانشجو ام!
    مدتی بود که به یکی از دختر خانوم های کلاسمون علاقه داشتم و از ته قلبم دوسش دارم و میخام بعد از فارغ التحصیل شدنم باهاش ازدواج کنم و اصلا جرات نمیکردم بهش چیزی بگم..
    اخه تو این ترم جدید باهاش آشنا شدم و فقط یک کلاس مشترک باهم داریم که اونم 5 شنبه ها و 2 شنبه هاس..


    هفته ی گذشته بعد از پی بردن به این موضوع که دوتا رقیب تو دانشگاه دارم، دلمو به دریا زدم و رفتم جزوشو ازش گرفتم!

    از اونجایی که دستی در طراحی با مداد دارم، عکسش رو از رو اکانت فیس**بوکش برداشتم و نقاشیش کردم البته از اونجایی که کیفیت عکس پایین بود تو صفحه کوچیک a5 کشیدمش و یک نامه کوچیک عاشقانه هم براش نوشتم و گذاشتم تو یک پاکت و گذاشتم آخر جزوش، از اونجایی که یکی از برگهاش موقع کپی یکم پاره شده بود، اون برگرو بازنویسی کردم گذاشتم رو اون پاکت نامه که پاکت دیده نشه و پنج شنبه هفته پیش جزوش رو بهش پس دادم و تشکر کردم و در عین حال با عذرخواهی به موضوع بازنویسی یکی از برگه های جزوش اشاره کردم و گفتم آخر جزوش گذاشتمش! اونم گفت باشه مهم نیست دستتون درد نکنه!

    احتمالا تا الان هم نقاشیم رو دیده و هم نامه ام رو خونده! خیلی استرس دارم و نمیدونم این 2 شنبه باید چیکار کنم! :(

    متن نامه ام به صورت زیر بود:

    ************************************************** **************
    سلام،
    امیدوارم حالتون خوب باشه و همچنین وقتی این نامه رو میخونید تنها باشید.
    چه باورتون بشه چه نشه، این اولین بار تو زندگیمه میترسم یکیو از دست بدم، اولین باره نسبت به یه نفر یه جور حس عجیب دارم، یه جور حس دلبستگی.. و اون یه نفر شمایین..
    اعتراف میکنم عاشقتون هستم و تنها دلیلی که به خودم اجازه دادم احساسم رو بیان کنم، ترس از دست دادن شما بود.
    ازتون سه تا خواهش دارم، اول اینکه تحت هر شرایطی همه چیو بین خودمون نگه دارین دوم اینکه الان به پیشنهاد من فکر نکنید، وقت خوبی نیست.. شاید بعد از امتحانات پایان ترم وقت بهتری باشه، و آخر اینکه حتی اگه تصمیم گرفتین دوستم نداشته باشین اون نقاشی رو به عنوان یه یادگاری کوچولو از یه همکلاسی نگهش دارین:)

    امضا
    ************************************************** **************

    تو نامه ام شماره تماس یا ایمیلی هم قرار ندادم.. فقط همین بود..

    الان که هنوز به دوشنبه نرسیده حس میکنم قلبم 2 الی 3 بار سریع تر از حد عادی میتپه.. چه برسه اون روز..

    تورو خدا راهنماییم کنید 2 شنبه باید چیکار کنم؟ تو اولین نگاه؟ اولین سخن؟ چی باید بگم؟ دارم از استرس میمیرم :(

  2. 2 کاربر از پست مفید saeed.h تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 27 اردیبهشت 93), toojih (شنبه 27 اردیبهشت 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    آفرین پسر خوب، به نظر من کار خوبی کردی. زندگی همینه. ولی باید حواست به یکسری چیزها باشه.

    اول اینکه عشق چیزی نیست که شما توی این سن و سال بتونی تشخیصش بدی. شما فعلا فقط تمایل جنسی میتونی به کسی داشته باشی یا نداشته باشی. که حالا این تمایل جنسی هزار جور نقاب واسه خودش داره.

    دوم اینکه چون دخترها توی این سن ابراز علاقه از سمت پسر و عموما باعث افتخار میدونند احتمالا تا حالا بیست باری نامه شما رو با دوستاش خونده و حسابی کیف کرده. بهرحال آمادگی داشته باش که همه دخترها به احتمال خیلی زیاد تا حالا از این موضوع خبردار شدند. ولی مهم نیست. زندگی یک پسر پر از این اتفاقات هست.

    سوم اینکه توی بکار بردن کلمات باید کمی دقت کرد. مثلا از ته دل عاشقش هستم یا اینکه میخوام درسم تموم شد باهاش ازدواج کنم. چون اینها ناخواسته روی خودتون تاثیر میزاره. شما فعلا احساس کردی که دوستش داری و باید باهاش بیشتر آشنا بشی. فعلا همین.

    چهارم اینکه توی مواجهه با یک دختر باید حواست باشه اگه خیلی خودت رو ببازی و دلباخته نشون بدی احتمال شکست زیاد میشه. شما ضمن اینکه دوستش داری ولی همه چیز زندگیت نیست! تلاشت رو میکنی ولی نه به قیمت ضربه زدن به خودت. اولین اصل زندگی هر آدمی اینه که خودش از همه مهمتره.

    یه چیزی یادم رفت:
    پنجم اینکه الان درست از همه چیز مهمتره. این برمیگرده به همون اصل که خودت از همه مهمتری. هیچ چیزی و هیچ کسی نباید تو رو از پیشرفت و درس هات عقب بندازه.

    -------------
    جواب پست بعدی: چون من محدودیت تعداد پست دارم همینجا مینویسم. به نظر من هیچ کاری نمیکنی. سعی میکنی خوشرو باشی و اعتماد بنفست رو حفظ میکنی و منتظر میشی ببینی اون چکار خواهد کرد. اگر دیدی هیچ عکس العملی نشون نداد و هیچی نگفت و داره میره خودت توی مسیر رفتنش برو و ازش جوابش رو بپرس.
    ویرایش توسط toojih : شنبه 27 اردیبهشت 93 در ساعت 16:06

  4. 4 کاربر از پست مفید toojih تشکرکرده اند .

    pasta (شنبه 27 اردیبهشت 93), saeed.h (شنبه 27 اردیبهشت 93), sanjab (شنبه 27 اردیبهشت 93), پونیو (شنبه 27 اردیبهشت 93)

  5. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دادا به همدردی خوش آمدی

    تالار همدردی در جهت ایجاد رابطه دوستی بین دو جنس و یا تداوم و بازسازی رابطه راهنمایی نمی دهد ، چون با این روابط دوستی مخالف هست و آسیب زا می داند ، لطفاً لینکهای زیر را بخوان .

    سطوح رابطه دختر و پسر

    دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر


    *:* پیوست تاپیک دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر >>>



    ما قصدا و عمدا چنین روابط عاشقانه ای رو تخریب می کنیم!!!!


    گفتگوی صمیمانه مدیر همدردی با دخترانش


    چرا در رابطه با جنس مخالف وابسته مي شويم يا وابسته مي كنيم


    ************************************************** ***********
    الان که هنوز به دوشنبه نرسیده حس میکنم قلبم 2 الی 3 بار سریع تر از حد عادی میتپه.. چه برسه اون روز..

    تورو خدا راهنماییم کنید 2 شنبه باید چیکار کنم؟ تو اولین نگاه؟ اولین سخن؟ چی باید بگم؟ دارم از استرس میمیرم

    یادش بخیر اولی واسه منم همینجوری بود بعدا عادت شد برام دومس و سومی و چهارمی و پنجمی و شیشمی و ........ عادت میکنی فدات شم

    ولی اگه توی سایت همدردی دنبال جواب میگردی راهنماییت کنیم بیوفتی توی چاه اشتباه اومدی
    احساسی که داری را درک میکنم ولی نه الان وقتشه و نه شما شرایطش را داری و نه اینکاری که داری انجام میدی کار درستیه.مسیری که انتخاب کردی اشتباهه هروقت سن مناسب رسیدی و شرایط مناسب برای ازدواج کردن را بدست آوردی اونوقت تشریف بیارید چشم راهنمایی هم میکنیم ولی الان نه
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  6. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    pasta (شنبه 27 اردیبهشت 93), saeed.h (شنبه 27 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (شنبه 27 اردیبهشت 93), فرشته مهربان (یکشنبه 28 اردیبهشت 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 اردیبهشت 93 [ 09:56]
    تاریخ عضویت
    1393-2-27
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    32
    سطح
    1
    Points: 32, Level: 1
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    21

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط toojih نمایش پست ها
    آفرین پسر خوب، به نظر من کار خوبی کردی. زندگی همینه. ولی باید حواست به یکسری چیزها باشه.

    اول اینکه عشق چیزی نیست که شما توی این سن و سال بتونی تشخیصش بدی. شما فعلا فقط تمایل جنسی میتونی به کسی داشته باشی یا نداشته باشی. که حالا این تمایل جنسی هزار جور نقاب واسه خودش داره.

    دوم اینکه چون دخترها توی این سن ابراز علاقه از سمت پسر و عموما باعث افتخار میدونند احتمالا تا حالا بیست باری نامه شما رو با دوستاش خونده و حسابی کیف کرده. بهرحال آمادگی داشته باش که همه دخترها به احتمال خیلی زیاد تا حالا از این موضوع خبردار شدند. ولی مهم نیست. زندگی یک پسر پر از این اتفاقات هست.

    سوم اینکه توی بکار بردن کلمات باید کمی دقت کرد. مثلا از ته دل عاشقش هستم یا اینکه میخوام درسم تموم شد باهاش ازدواج کنم. چون اینها ناخواسته روی خودتون تاثیر میزاره. شما فعلا احساس کردی که دوستش داری و باید باهاش بیشتر آشنا بشی. فعلا همین.

    چهارم اینکه توی مواجهه با یک دختر باید حواست باشه اگه خیلی خودت رو ببازی و دلباخته نشون بدی احتمال شکست زیاد میشه. شما ضمن اینکه دوستش داری ولی همه چیز زندگیت نیست! تلاشت رو میکنی ولی نه به قیمت ضربه زدن به خودت. اولین اصل زندگی هر آدمی اینه که خودش از همه مهمتره.

    یه چیزی یادم رفت:
    پنجم اینکه الان درست از همه چیز مهمتره. این برمیگرده به همون اصل که خودت از همه مهمتری. هیچ چیزی و هیچ کسی نباید تو رو از پیشرفت و درس هات عقب بندازه.
    ممنون از پنچ تا گوشزدتتون البته چون از قبل در مورد این مسایل زیاد سرچ کردم همه چیو میدونم و کاملا به خودم مسلطم مخصوصا تو محیط دانشگاه.. غرورم رو هم حفظ میکنم.. فقط مشکل اینجاس که نمیدونم دوشنبه باید چیکار کنم؟!:(

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    درود دادا به همدردی خوش آمدی

    تالار همدردی در جهت ایجاد رابطه دوستی بین دو جنس و یا تداوم و بازسازی رابطه راهنمایی نمی دهد ، چون با این روابط دوستی مخالف هست و آسیب زا می داند ، لطفاً لینکهای زیر را بخوان .

    سطوح رابطه دختر و پسر

    دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر


    *:* پیوست تاپیک دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر >>>



    ما قصدا و عمدا چنین روابط عاشقانه ای رو تخریب می کنیم!!!!


    گفتگوی صمیمانه مدیر همدردی با دخترانش


    چرا در رابطه با جنس مخالف وابسته مي شويم يا وابسته مي كنيم


    ************************************************** ***********
    الان که هنوز به دوشنبه نرسیده حس میکنم قلبم 2 الی 3 بار سریع تر از حد عادی میتپه.. چه برسه اون روز..

    تورو خدا راهنماییم کنید 2 شنبه باید چیکار کنم؟ تو اولین نگاه؟ اولین سخن؟ چی باید بگم؟ دارم از استرس میمیرم

    یادش بخیر اولی واسه منم همینجوری بود بعدا عادت شد برام دومس و سومی و چهارمی و پنجمی و شیشمی و ........ عادت میکنی فدات شم

    ولی اگه توی سایت همدردی دنبال جواب میگردی راهنماییت کنیم بیوفتی توی چاه اشتباه اومدی
    احساسی که داری را درک میکنم ولی نه الان وقتشه و نه شما شرایطش را داری و نه اینکاری که داری انجام میدی کار درستیه.مسیری که انتخاب کردی اشتباهه هروقت سن مناسب رسیدی و شرایط مناسب برای ازدواج کردن را بدست آوردی اونوقت تشریف بیارید چشم راهنمایی هم میکنیم ولی الان نه
    ممنون ولی تاجایی که من میدونم ازداج های دانشجویی کمترین میزان طلاق در جامعه رو داره، ( زیر 2 درصد ) ، به هر حال من نیتم خیر هستش.. و به عقیده من سن ازدواج 23 تا 25 سالگی هست..
    چون اینطوری هم احتمال انحراف کمتره هم وقتی بچمون به دنیا بیاد از جوون بودن پدر و مادرش لذت میبره.. و خیلی چیزای دیگه.. و دو سه سال شناخت طرف مقابل خیلی هم خوبه ( به شرط اینکه خیلی وابسته نشیم )
    به هر حال ممنون از اشتراک گذاری لینک های مفیدتتون

  8. 3 کاربر از پست مفید saeed.h تشکرکرده اند .

    pasta (شنبه 27 اردیبهشت 93), toojih (شنبه 27 اردیبهشت 93), پونیو (شنبه 27 اردیبهشت 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 مهر 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-12-23
    نوشته ها
    82
    امتیاز
    687
    سطح
    13
    Points: 687, Level: 13
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 205 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array
    پسر خوب الان همه میان میگن ما مشاوره واسه دوستی نمیدیم و.... انگار 20 سالگی خودشون رو یادشون رفته. ولی اگر میخوای ازدواج کنی تا 2-3 سال دیگه سعی کن که دنبال شرایطش باشی. کار(حتی شده نیمه وقت)، سربازی بعد از درس و .... به هر حال طرف مقابل شما باید این آمادگی رو در شما ببینه که بتونه اعتماد کنه بهت. من اگر جای اون خانوم بودم حتی اگر بهت علاقه ای نداشتم به احترام این که شجاعت به خرج دادی و حرفت رو به خودم و بدون واسطه زدی( نه مثل خیلی از پسرا که میرن شماره دختر خانوم رو گیر میارن تو دانشگاه و به نوعی ایجاد مزاحمت میکنن!) رازت رو فاش نمیکردم تا از اولین تجربت خاطره بدی نمونه برات. اعتماد به نفس داشته باش و به خودت قول بده که هر جوابی شنیدی محکم باشی. ادم تو همین چالش هاست که صیقل میخوره و آدم مناسب تری میشه برای جفت و جور شدن با یکی دیگه. به نصیحت کوچولو هم بکنم. شما شاید تا موقع ازدواجت سلیقه ات عوض بشه. پس برای خودت و یه کس دیگه هیچی نشده تکرار نکن که میخوای ازدواج کنی و ....من خودم وقتی سال اول و دوم لیسانس بودم و یکی بدون مقدمه یهو!!! میومد بهم میگفت میخوام باهات ازدواج کنم! نمیدونم چرا یاد تصعید جامد به گاز می افتادم!!!
    انشالا هرچی خیرته پیش بیاد. بیا اینجا بهمون بگو.

  10. 3 کاربر از پست مفید خانوم شین تشکرکرده اند .

    saeed.h (شنبه 27 اردیبهشت 93), فدایی یار (شنبه 27 اردیبهشت 93), پونیو (شنبه 27 اردیبهشت 93)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام سعید جان.به نظر من اشتباه کردی !!
    میدونی برای ازدواج باید خیلی پارامترهای دیگه داشته باشی
    برای ازدواج خونواده ها خیلی معیار هاشون عوض شده..تازه اگه شما درست انتخاب کرده باشی از روی عقل و منطق و..
    باز معلوم نیست خونواده ی اون دختر به تو دختر بدند یا نه...چون تو تا شرایطتت درست شه دختر اونا بهترین موقعیت ها رو برای ازدواج داره

    بهت توصیه میکنم دور این عشق و علاقه ها رو خط بکش ...مگه این که بخوای با طرف دوست شی که اون بحثش جداست و اشتباست به هر حال با خودت رو راست باش...

    این کارایی کردی فکر نمی کنم زیاد باعث جلب دختر خانم بشه...پیشنهاد میکنم دیگه از این کارا نکنی...

    به هر حال راهی رو رفتی که هر چیزی ممکنه..انتظار هر نوع برخوردی از اون خانم رو داشته باش چه خوب چه بد...

    خیلی از داشنجوها حتی با هم تریپ ازدواج بر میدارند و باهم دوست میشند ولی اخرش میبین قسمت هم نمیشند..یا یکی مثل خود من در حد فکر کردن فقط میبین قسمتت نمیشه و افسوس میخوری چرا الکی فکرتو درگیر کردی..به فکر ساختن ایندت باش تا قبل این که وارد این بازی ها بشی..

  12. 3 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    saeed.h (شنبه 27 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (شنبه 27 اردیبهشت 93), فرشته مهربان (یکشنبه 28 اردیبهشت 93)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 اردیبهشت 93 [ 09:56]
    تاریخ عضویت
    1393-2-27
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    32
    سطح
    1
    Points: 32, Level: 1
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    21

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خانوم شین نمایش پست ها
    پسر خوب الان همه میان میگن ما مشاوره واسه دوستی نمیدیم و.... انگار 20 سالگی خودشون رو یادشون رفته. ولی اگر میخوای ازدواج کنی تا 2-3 سال دیگه سعی کن که دنبال شرایطش باشی. کار(حتی شده نیمه وقت)، سربازی بعد از درس و .... به هر حال طرف مقابل شما باید این آمادگی رو در شما ببینه که بتونه اعتماد کنه بهت. من اگر جای اون خانوم بودم حتی اگر بهت علاقه ای نداشتم به احترام این که شجاعت به خرج دادی و حرفت رو به خودم و بدون واسطه زدی( نه مثل خیلی از پسرا که میرن شماره دختر خانوم رو گیر میارن تو دانشگاه و به نوعی ایجاد مزاحمت میکنن!) رازت رو فاش نمیکردم تا از اولین تجربت خاطره بدی نمونه برات. اعتماد به نفس داشته باش و به خودت قول بده که هر جوابی شنیدی محکم باشی. ادم تو همین چالش هاست که صیقل میخوره و آدم مناسب تری میشه برای جفت و جور شدن با یکی دیگه. به نصیحت کوچولو هم بکنم. شما شاید تا موقع ازدواجت سلیقه ات عوض بشه. پس برای خودت و یه کس دیگه هیچی نشده تکرار نکن که میخوای ازدواج کنی و ....من خودم وقتی سال اول و دوم لیسانس بودم و یکی بدون مقدمه یهو!!! میومد بهم میگفت میخوام باهات ازدواج کنم! نمیدونم چرا یاد تصعید جامد به گاز می افتادم!!!
    انشالا هرچی خیرته پیش بیاد. بیا اینجا بهمون بگو.

    ممنون از راهنماییتون، یعنی میگین اگه شرایطش رو داشته باشم، ازدواج مشکلی نداره؟ آخه همین الان هم دارم پاره وقت کار میکنم و شغلم هم آزاده هرچقدر بیشتر تلاش کنم بیشتر پول در میارم.. سربازی هم 50 درصد معاف هستم ولی به هر حال با سربازی رفتن مشکلی ندارم ( اگه واقعا طرفم هم منو دوس داشته باشه دو سال که سهله 4 سال سربازی رفتن هم آسونه )
    به نظرتون عقیده ازدواج در سنین 23 تا 25 صحیح نیست و باید صبر کنیم تا پخته تر بشیم؟ ( آخه بعضیا میگن سن ازدواج 30 سالگی هست و آدم باید پخته بشه و ... )
    مرسی به حر حال:)

  14. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    هر چه پخته تر بهتر،ولی نه اینکه بسوزی ولی الآن هم خیلی خامی برای ازدواج.ولی

    امتیازی که داری وارد جایی شدی که نسبت به همسالات سریع تر آمادگی پیدا می کنی.

    به شرطی که از مقالات و تاپیک ها استفاده کنی.


  15. 2 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 27 اردیبهشت 93), saeed.h (شنبه 27 اردیبهشت 93)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 تیر 93 [ 01:49]
    تاریخ عضویت
    1393-2-15
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    152
    سطح
    3
    Points: 152, Level: 3
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 11 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقا سعید راههای بهتری هم بود مثلا این که رو در رو باهاش صحبت کنی خیلی حس بهتری داره واسه اون دختر خانم، این کارا منو یاد دبیرستان و اون دوران میندازه ،نقاشی کشیدن و نامه نوشتن و ...
    نمیدونم از نظر من که یه دخترم زیاد جالب نیست شاید حالا اون دختر خانم بدش نیاد ،بگذریم
    دوشنبه به نظرم عادی باش مثل همیشه انگار اصلا اتفاقی نیفتاده اول ببین اون چه عکس العملی نشون میده مطابق با رفتار اون توام همونجوری رفتار کن ،از احساسش نسبت به خودت خبر نداری؟
    هرچی فکر میکنم میبینم بنده خدا کاری نمیتونه بکنه ،مثلا اونم نامه بنویسه؟یا صدات کنه بگه منظورت چی بود؟کاش حداقل یه سوال ته نامه ات میذاشتی که بهونه داشته باشه صدات کنه جواب بده!!!

    به هر حال بیا بگو دوشنبه چی شد الان من بیشتر از تو استرس گرفتم

  17. کاربر روبرو از پست مفید anahita -a تشکرکرده است .

    saeed.h (شنبه 27 اردیبهشت 93)

  18. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان عزیز

    خواهشا لطف کنید این دوست عزیزمان را هل ندید به ته چاه از شما خواهش میکنم.فکر میکنی منی که بالا برات نظر دادم الان برگردم به 10 سال قبل یا 15سال قبل وقتی که تازه شوق داشتن دوست دختر داشتم بازم اینکار اشتباه و بنظر شخصی خودم احمقانه را انجام میدم؟!!!

    به پیر به پیغمبر به قرآن به هرچی که میپرستی نه بخدا نه به والله قسم نه الان وقتی خودمو نگاه میکنم با سی سال سن اون روزایی که میتوانستم بشینم درس بخوانم ادامه تحصیل بدم به علایقم برسم چی شد بهترین دوران زندگیم را تلف کردم بخاطر چی دوست شدن با دختر و گفتن دوست دارم عزیزم و رفتن سینما و کافی شاپ و ساندویچی و رستوران و .......

    این از من به شما نصیحت دوست عزیز:

    تو 15 سالگی چشمامو بستم باز کردم دیدم یکهو شدم 20 ساله دوباره بستم و باز کردم دیدم شدم 25 ساله و یکباره دیگه بستم و باز کردم دیدم یه خانوم چادری 170 سانتی به یه دختر 11 ماهه شیطون توی بغلمه و شدم بابا و 30 سالمه.... زندگی بسرعت در حال سپری شدنه

    ازت خواهش میکنم تمنا دارم اشتباهیی که من و امثال من کردیم شما مرتکب نشو.این راهی که شما داری میری من یکی قبلش رفتم تهشم دیدم که هیچی نیست گنده تر از منم توی دوران ما بود اونا هم تهش به هیچی نرسیدن حالا شما فکر میکنی تهش به خوشبختی میرسی خوب بسم الله بفرما برو جلو.

    عشقی عاشقی و. دوست دارم پات میمونم و بخاطر همه کار میکنم اینا همه رو بریز دور دوزارم نمیارزه بخدا تهش این شد دوسال زندگیم به باد فنا رفت دوسال احساساتم به گند کشیده شد تمام شد رفت.
    تو میتونی عمر منو برگردونی کیه که بتونه اینجا عمر رفته منو برگردونه احساسات به لجن کشیده شده منو برگردونه کسی رو میشناسی بتونه اینکارو انجام بده؟

    جناب مدی رو بانو فرشته مهربان ببخشید دیگه محاوره ای نوشتم واقعا اعصابم خورد بود یاد قدیم افتادم
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  19. 5 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    saeed.h (شنبه 27 اردیبهشت 93), فدایی یار (شنبه 27 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (شنبه 27 اردیبهشت 93), فرشته مهربان (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), موز (شنبه 17 خرداد 93)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. با شرایطی که دارم به دوستی با کسی که دوسش دارم ادامه بدم یا نه ؟لطفا جواب بدید
    توسط آوای باران در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 26 دی 92, 08:58
  2. چگونه با کسی که مبتلا به دوستی افراطی است رفتار کنم؟
    توسط شانا در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: شنبه 16 آذر 92, 22:17
  3. چگونه با کسی که مبتلا به دوستی افراطی است رفتار کنم؟
    توسط شانا در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 15 آذر 92, 20:10
  4. راه کار دوستی با یک دختر از همکلاسی هایم....
    توسط alireza1992 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 15 فروردین 92, 17:43
  5. آیا روابط دوستی یا جنسی هر فرد به شریک زندگی آینده ربطی داره؟
    توسط sedaneda در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 26 دی 91, 15:59

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.