به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 25 123456789101121 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 250

موضوع: باز هم .......

  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 91 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1386-7-17
    نوشته ها
    1,333
    امتیاز
    16,003
    سطح
    81
    Points: 16,003, Level: 81
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 347
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    484

    تشکرشده 498 در 242 پست

    Rep Power
    150
    Array

    باز هم .......

    سلام
    با اینکه دیگه دوست نداشتم مشکلامو بنویسم ولی باز هم....
    شوهرم هفته پیش رفت تهران و من هم واسه اینکه پیش خانمواده شوهرم نباشم اومدم خونه بابام
    ما یه سوییت طبقه پایین خونه پدر شوهرم داریم که نهایتا" تا 2 ماه دیگه اونجاییم
    و اما من روز دوم بعد از ازدواج غذامو جدا کردم همینطور رفت و آمدمو که متوجه استقلالمون بشن شوهرم اوایل سختش بود ولی بعد عادت کرد ولی اونه مرتب میومدن پایین بگذریم که من دوست داشتم تو خونه راحت باشم و هرلباسی بپوشم و وقتی مهمون میومد خونمون میومدن پایین
    خلاصه رفتم خونه مامانم اینه و دیروز رفتم خونه خودم و شب ساعت 10 رفتم که بخوابم درها روهم قفل کردم که 1 ساعت بعدش متوجه شدم یکی داره با دستگیره ور میره فهمیدم مادر شوهرمه و به روی خودم نیاوردم بعد هم تلفن زد که بلکه گوشی رو بر دارم با اینکه چندین بار گفته بودم من نمیترسم
    خلاصه سحر زنگ زد که منو بیدار کنه و گفت که دیشب میخواستم بیام پیشت بخوابم در قفل بود گفتم من نمیترسم تنها هم راحتم ولی گفت باشه میام
    من هم گفتم ممنون تنها راحتم ولی گمون کنم باز هم امشب خیال دار بیاد من نه جایی واسه خوابش دارم نه هم حاضرم اون رو تخت جای شوهرم بخوابه به نظر شما من با دخالتهاش چه کار کنم هم وقتی مهمون میاد هم موقع خواب
    درد من حصار برکه نیست درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور

    نکرده است\"


  2. کاربر روبرو از پست مفید elina تشکرکرده است .

    elina (چهارشنبه 20 شهریور 87)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اردیبهشت 92 [ 12:37]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    نوشته ها
    1,234
    امتیاز
    8,567
    سطح
    62
    Points: 8,567, Level: 62
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    277

    تشکرشده 281 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باز هم .......

    سلام . من جای تو باشم اگه شرایطشو داری باز هم برو خونه پدرت .
    این طور آدم ها واقعا نمی فهمن . یعنی تو اگه رو شونشون هم بنی و تو روش بگی نیا دوست ندارم بازم کار خودشو می کنه! اگه می تونی امشب هم برو خونه پدرت.
    یا باز هم در رو قفل کن و بخواب و به بهانه قرص واب خوردن خودتو بزن به نشنیدن .
    روی هر پله که بایستی خدا یک پله ازت بالاتره. نه به خاطر اینکه خداست. به خاطره اینکه دستتو بگیره...

    هر شب درانتهای شب نگرانیهایت را به خدا واگذار کن و آسوده بخواب. به هر حال او در تمام شب بیدار است ...

  4. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 91 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1386-7-17
    نوشته ها
    1,333
    امتیاز
    16,003
    سطح
    81
    Points: 16,003, Level: 81
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 347
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    484

    تشکرشده 498 در 242 پست

    Rep Power
    150
    Array

    RE: باز هم .......

    سلام
    پس چرا هیچ کس جواب نمیده؟
    درد من حصار برکه نیست درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور

    نکرده است\"


  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 شهریور 90 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1387-2-14
    نوشته ها
    226
    امتیاز
    4,810
    سطح
    44
    Points: 4,810, Level: 44
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 49 در 25 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: باز هم .......

    سلام
    بعضي از عروسها شاكي هستند كه چرا خانواده شوهرشون كاري به كارشون ندارن و از احوالشون خبر نمي گيرند يك عده اي ديگه هم مي گن اونا چرا اينقدر دخالت دارن . البته مادر شوهرت واقعا" نگرانت شده يا اينكه مي ترسه فرداش بگي چقدر بي مسئوليتند كه نيومدندحال منو بپرسن . ولي به هر حال تا زماني كه تويه يه خونه با خانواده شوهر زندگي كني و يكي از نيازهات بوسيله اونا برآورده مي شه عملا" نمي توني بگي مستقل هستي .
    به نظر من دوباره به مادر شوهرت يادآوري بكن كه نمكي ترسي و توي تنهايي راحت تر هستي.

  6. 2 کاربر از پست مفید اسماء تشکرکرده اند .

    اسماء (چهارشنبه 20 شهریور 87)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 مرداد 90 [ 12:35]
    تاریخ عضویت
    1386-10-26
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    4,307
    سطح
    41
    Points: 4,307, Level: 41
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 60 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باز هم .......

    سلام
    شما به قضيه طور ديگه نگاه كن بگو آمده بود تا مرا از تنهاي در بياورد سخت نگير بعدها روابط عاديتر مي شود حساس نباش مانند مادر خودت است
    برادرت وم

  8. 2 کاربر از پست مفید wem تشکرکرده اند .

    wem (چهارشنبه 20 شهریور 87)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 10 تیر 90 [ 00:55]
    تاریخ عضویت
    1387-1-04
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    4,361
    سطح
    42
    Points: 4,361, Level: 42
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    89

    تشکرشده 89 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باز هم .......

    سلام
    شما داری یه کم سخت میگیری تازه اول زندگیتونه ، کم کم عادی میشه حتی اگه خودتون هم نخواید تا چند ماه دیگه به اون استقلالی که دلتون میخواد میرسید . یه کم صبوری کنید و اجازه بدید خونواده ی همسرتون باهاتون راحت باشن .
    راستی ازدواجتون هم مبارک باشه .

  10. 2 کاربر از پست مفید hsh تشکرکرده اند .

    hsh (چهارشنبه 20 شهریور 87)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آبان 87 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1387-5-20
    نوشته ها
    245
    امتیاز
    4,088
    سطح
    40
    Points: 4,088, Level: 40
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    82

    تشکرشده 82 در 59 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باز هم .......

    حساسیت بخرج نده اگه هم می خوای تنها باشی بهشون بگو خسته ای و دوست داری تنها باشی و اگه ترسیدی یا نخواستی تنها باشی مشکلی پیش اومد میای بالا پیش اونا و حتما این کار رو هم حتی اگه نیازی نداشتی انجام بده بذار اعتماد شون رو در راحت بودن و بی غرض بودن حرکاتت درک کنن
    فکر کنم ازدواج پر هیاهو و جنجالی داشتی و رابطه ات با خانواده شوهرت خوب نباشه اینطور نیست؟
    در پناه حق

  12. 2 کاربر از پست مفید noghte sare khat تشکرکرده اند .

    noghte sare khat (پنجشنبه 21 شهریور 87)

  13. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 91 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1386-7-17
    نوشته ها
    1,333
    امتیاز
    16,003
    سطح
    81
    Points: 16,003, Level: 81
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 347
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    484

    تشکرشده 498 در 242 پست

    Rep Power
    150
    Array

    RE: باز هم .......

    ممنون از راهنمایی همگی
    درد من حصار برکه نیست درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور

    نکرده است\"


  14. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اردیبهشت 92 [ 12:37]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    نوشته ها
    1,234
    امتیاز
    8,567
    سطح
    62
    Points: 8,567, Level: 62
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    277

    تشکرشده 281 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باز هم .......

    سلام. راستی الینا جان چه خبر؟ مشکلاتت حل شد؟ جا به جا شدی ؟ اوضاع احوالت خوبه ؟
    روی هر پله که بایستی خدا یک پله ازت بالاتره. نه به خاطر اینکه خداست. به خاطره اینکه دستتو بگیره...

    هر شب درانتهای شب نگرانیهایت را به خدا واگذار کن و آسوده بخواب. به هر حال او در تمام شب بیدار است ...

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 اردیبهشت 88 [ 11:11]
    تاریخ عضویت
    1387-2-23
    نوشته ها
    363
    امتیاز
    5,286
    سطح
    46
    Points: 5,286, Level: 46
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    209

    تشکرشده 211 در 131 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باز هم .......

    الینا جون!
    مبارک باشه!!!
    خانمی نگی من حواسم نبوده!باور کن این مدت اینقدر همه چی بهم ریخته بود که اصلا نمی دونستم خودم هم باید چیکار کنم!الان این تاپیکت رو دیدم !مثل اینکه به سلامتی فرتین سر زندگی خودتون!خیلی خشوحال شدم!مبارکه!
    خانمی می دونم سخته!آدم مخصوصا اوایل ازدواج دلش می خواد استقلال داشته باشه و کسی دخالت نکنه توی زندگیش هر کی دیگه هم به جای تو بود شاید همین رفتار رو نشون می داد.
    بذار یه موضوعی که یه جورایی در جریانش بودم واست تعریف کنم.
    یکی از آشناهای من یه پسر داره که خیلی واسش عزیز هست!
    اوایل ازدواج پسرش عروسشون رو آرودن توی خونه ای که درست مقابل خونه مادر شوهر بود و مادر شوهرش هم یه کلید از خونه اونها داشت و هر وقت می خواست بره اونجا خودش در رو باز می کرد و می رفت!
    بعد کم کم عروسشون طوری رفتار کرد که قفل در ورودی اصلی رو عوض کردن و بعد در ساختمون و بعد هم دیگه الان طوری شده که خونواده شوهرش فقط و فقط سالی یه بار عید تا عید می رن خونه شون!
    نمی گم کارش درسته چون واقعا هم اشتباه هست که یه مرد با ازدواجش از خونواده خودش جدا بشه ولی منظورم اینه که تو هم خانمی کم کم بذار متوچه بشن که تو درعین حال که اونها رو به عنوان خونواده جدیدت قبول داری ولی دلت می خواد خودت واسه زندگت تصمیم بگیری
    یکی از دوستان هم پیشنهاد داد که بهشون بگو از تنهایی نمی ترسی و مشکلی نداری اگه هم اتفاقی افتاد می ری بالا و بهشون می گی !
    البته فکر کنم اون ماجرا دیگه تموم شده ولی در کل بذار بدونن قبولشون داری و در عین حال که بهشون احترام می ذاری دوست نداری کسی توی زندگیت دخالت کنه!
    الینا جون خوشبخت و موفق باشی خانمی!
    واسه من هم دعا کن تا درست تصمیم بگیرم و زندگی کنم!


 
صفحه 1 از 25 123456789101121 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.