درود بانو
حرف دوستان کاملا درسته من خودم 30 سالمه اینو خوب میدونم پسر توی این سن و سال خیلی احتمال اینکه ضربه روحی بخوره و بطرف کارهای خلاف کشیده بشه بالاست اونم توی جامعه حال حاضر ما و بخصوص اینکه پدرش فوت کرده و شما هم بخواید تنهاش بگذارید این خلاء را هیچوقت و به هیچ طریقی دیگه نمیتوانید پر کنید..
1.قضیه خدمت پسر شما پس این وسط چی میشه؟فکر کنم یا معاف باید باشه یا کارت پایان خدمت داشته باشه برای خروج
2.تا اینجایی که شما نوشتید تا حالا ایشون تکیه گاه خوبی برای شما نبودن و خرج خانه تقریبا با شما بوده و معلوم هم نیست از این بعد بعد بجز این باشه.
3.در صورت تصمیم 100% ایشون برای آمدن همراه با شما بشینید و کاملا منطقی شرایط را برایشان توضیح بدید شما با هم زن و شوهر هستید و قرار کنار هم زندگی کنید و مرد وظیفه مخارج زندگی را داره.درسته شما کمکش کردید ولی وظیفه اصلی بر عهده ایشونه.اشتباهی که از اول کردید این بود که شما وظیفه ای کع بر عهده شما نیست را بدوش کشیدید.حقوق زن برای خودشه مگه اینکه باهمدیگه تفاهم کرده باشن.بهتره کم کم حقوق خودتان را پس انداز کنید و به ایشونم بگید خرج منزل با مرد خانه هستش و طبق قانون و عرف و شرع وظیفه زن نیست
در هر صورت هرکاری میخوای انجام بدی اینو مد نظر قرار بده پسرت را بهتره کنار خودت داشته باشی.اگه بدون پسرت بری ضربه شدید بهش وارد میکنی.
البته باید ببینی پسر شما قادر به خروج هست همراه شما یا نه؟
و موضوع آخر شما بنظرم بیشتر وابسته شدید و میترسید اونور بخواید برید تنها باشید.اینو یادت نره شما اونورم بری نیاز به فردی داری که بتوانی بهش تکیه کنی کسی که روی حرفایی که مینزه بشه حساب کرد
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)