سلام به دوستان عزیز
من مشکلی دارم که دوست دارم دوستان عزیز واقع بینانه به حرفهام گوش کنند و نظر یا راه حل خودشونو بگن ازشون ممنونم.
من دختری 28 ساله هستم که تحصیل کرده و شاغل شرایط خوبی دارم و بطبع خواستگاران خوب اما متاسفانه پدرم روی هر خواستگاری که برام پیش می یاد بهانه های عجیب و غریب می گیره این اواخر خواستگار پرو پا قرصی دارم که تصمیمم رو سفت و سخت گرفتم و می خوام جلوی پدرم بایستم( بر خلاف میل باطنیم) ولی متاسفانه ایشون همچنان بهانگیریهای خودشو داره دلایلی می یاره که فقط برای خودش قانع کننده است تا حالا هر چی گفته من هیچی نگفتم اما این خواستگارم رو می خوام شما بگید چی کار کنم برای توی جلسه خواستگاری اون چنان صحبت کرد که اون خانواده جواب بله از خانواده ما گرفتند و رفتند الان که اونها منتظر ما هستند ایشون مرتب خودشو کنار می کشه و بهانه تراشی می کنه دیگه خسته شدم فکرهایی به ذهنم خطور می کنه که از یه آدم عاقل به رده شما بگید که من چه کار می تونم انجام بدم هرچی از هر راهی وارد شدم جواب نداده تو رو خدا کمکم کنید. راستی این رو هم بگم که ایشون از کسانی است که من همیشه میگم محل کارشون و خونمون شورای حل اختلاف است کار خیر برای دیگران زیاد انجام می ده مخصوصا در زمینه ازدواج اما نمی دونم که برای خودش چرا اینطوریه. دیگه حتی حوصله خودم رو هم ندارم .از حوصلتون متشکرم
علاقه مندی ها (Bookmarks)