به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 آذر 88 [ 20:13]
    تاریخ عضویت
    1386-9-26
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    19,653
    سطح
    88
    Points: 19,653, Level: 88
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    513

    تشکرشده 537 در 283 پست

    Rep Power
    38
    Array

    مادرم عزیز دلم

    مادرم عزيز دلم


    مادرم عزيز دلم
    از شبنم عشق خاک آدم گل شد

    صد فتنه و شور در جهان حاصل شد

    صد نشتر عشق بر رگ روح زدند

    يک قطره از ان چکيد و نامش دل شد

    مادرم می خوام از اونچه توی دلم نسبت به تو احساس می کنم ، بنویسم. یعنی می تونم؟!

    من می خوام بابت خیلی چیزا ازت تشکر کنم ، و بابت چیزهای بیشتری از تو معذرت بخوام.

    ازت تشکر می کنم که وسیله ای شدی ، تا وجود یابم. جسم و روحم از وجود عزیزت شکل گرفت. من که جنینی بی چیز بودم ، نفست گرمم کرد و آهنگ دلنواز قلبت ، موسیقی آرام بخشم شد. احساست نسبت به فرزندی که در رحم داشتی از همان اول ، عشق و محبت را برایم ترجمانی شیرین بود. من و تو یکی بودیم. و پسوندی که به اسمت اضافه شد:" مادر باردار"

    من از اول باری افزوده بر وجودت بودم. شاید تصور می شد که این مادر روزی بارش را زمین خواهد گذاشت ، اما تو هرگز این کار را نکردی. من همیشه بار تو و تو همیشه یار من بودی.

    روزهای بارداریت ، راحتی وجودت ، رعایت وجودی بود که با خود حمل می کردی. تا فرزندت متولد شد.

    ازت تشکر می کنم. که مرا متولد کردی و گفتند که فارغ شدی . ولی هرگز تو از من فارغ نگشتی. باز مرا در روی سینه خود قرار دادی و گفتی فرزندم بنوش از شیره وجودم و بشنو صدای مهربان قلب مادرت را ، قلبی که با خود محبت و عشق را زمزمه مي كند و من شیرینی زندگی را با نوازشهایت حس کردم. نوازشهایی که بدون هیچ چشمداشتی بود. تو پذیرش غیر مشروطی نسبت به من روا داشتی. نوزادی بودم سست ، که هیچ خاصیتی نه برای خودم و نه برای تو داشتم. ولی تو را چون فرشته مهربانی آفریده بودند که لذت خود را در رنج نگهداری من دنبال می کردی. خواب نوشین سحرت را پیش رخ بی رمق من ، درنیم شبان ذبح می کردی. گویی که دیگر قصد نداری آرامشت را بازیابی ، گویی که آرامشت ، آرامش وجودی شده است که تو آن را فرزند خود خواندی.

    ازت تشکر می کنم که زبانم را گشودی به مهر ، و سخنان دلنوازم آموختی .

    ازت تشکر می کنم. که با اشکهایم گریستی و با خنده هایم ، خندیدی.

    تو مرا در عین وابستگیم به وجود عزیزت، شخصیتی جداگانه دادی و مرا مشوق استقلال بودی.

    تو که ریشه من بودی و وجودم ، چنان مرا جلوه دادی و خود را نادیده گرفتی که فراموش شدی.

    ازت تشکر می کنم. که معنی زندگی را در گرمابخشی وجودت ، به من آموختی.

    مادرم تو وجود منی، و هرگز نمی توانم تشکر گوی وجود خودم باشم ، آنطور که باید و شایسته.

    تو واسطه آفریدن منی ، و من نه از آفریدگار و نه از واسطه او نتوانم که تشکری شایسته کنم.


    مادری؛ تنها یکی از رسالتهای انسانی به نام زن است. و من اگر بخواهم از تو مادر نازنینم تشکر کنم باید از همه خوبیهایت – نه فقط از مادریت – تشکر کنم.

    و وقتی تو مادر خوبم را می بینم و شناخت خود را توسعه می دهم ، می بینم که تو همسر خوبی برای پدرم ، خواهری برای برادرت ، و دوستی خوب برای دوستانت ، شاگرد خوبی برای معلمت ، همیسایه وظیفه شناسی نسبت به همسایگان و شهروند محترمی برای همشهریهایت بوده ای.
    و اکنون اگر بخواهم که همه خوبیهایت را بر شمرم پایانی نیست و اگر بخواهم از اصل وجودت تشکر کنم ، باید از همسری خوبت ، از خواهری مهربانانه ات و از همه رسالت هایت تشکر کنم.

    خلاصه اینکه اگر بخواهم قدر مادر را بدانم ، باید قدر همسرم ، قدر دخترم ، قدر ناموسم و قدر جنس زن و در نهایت قدر و عظمت انسان را بشناسم و احترام بگذارم.
    پس مادرم تو با همه انسانها بلکه بالاتر تو با همه آفرینش یکپارچه ای و اگر بخواهم که تو را قدر بدانم باید هستی را قدر بدانم و "هستی بخش" را بپرستم که وجودم و وجودت را با عشق عجین کرد و آفرید.
    پس من امروز و روزهای دگرتو را فراتر از روز زن و فراتر از هدیه ها و کادوها می نگرم
    من تو را و خود را یکپارچه با هستی می بینم. و وظایفم و رسالتم را نسبت به تو و خودم و هستی به جا خواهم آورد تا وجودت را به واقع قدرشناس باشم.

    مادرم شبنم گلبرگ حيات
    پدرم عطر گل ياس بقاست

    مادرم وسعت دريای گذشت

    پدرم ساحل زيبای لقاست

    مادرم آئينه حجب و حيا

    پدرم جلوه ايمان و رضاست

    مادرم سنگ صبور دل ما

    پدرم در همه حال کارگشاست

    مادرم شهر اميداست و هنر

    پدرم حاکم پيمان و وفاست

    مادرم باغ خزان ديده دهر

    پدرم برسرما مرغ هماست

    مادرم موی سپيد کرده زحزن

    پدرم نقش همه خاطره هاست

    مادرم کوه وقار است و کمال

    پدرم چشمه جوشان عطاست




    منبع : سايت همدردي



    .


  2. 17 کاربر از پست مفید زیبا. تشکرکرده اند .

    gole kaghazi (چهارشنبه 16 اسفند 91), rozaneh (پنجشنبه 12 اردیبهشت 92), زیبا. (جمعه 24 اسفند 86)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 فروردین 91 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1386-8-26
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    4,651
    سطح
    43
    Points: 4,651, Level: 43
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    240

    تشکرشده 269 در 50 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Angry نامه ای به مادرم

    سلام :
    نامه به مادر:
    بنام خدا
    این دفعه این نامه رو برا ت می نویسم تا بهت بگم:خیلی دوست دارم .
    می نویسم از لحظه های با تو بودن .لحظه هایی که با حضور تو به فرصت های بارانی تیدیل می شود .
    لحظه هایی که شانه های من زیر قطرهای مهربانی تو خیس می شوند.ولحظه هایی که با طلوع تو دردلم ،رنگین کمان عشق ظهور می کند .
    می دانی !درلحظاتی که گل لبخند به روی لب های تو می نشیند دلخوشی من ازدل تمام اتشفشان های سرزمین وجودم به طغیان می خیزد و من نفرین می کنم دستی را که گل لبخندتو را بچیند.
    ارزوی همیشگی من!ذره ای از محبت تو سکوت مرا می شکند ومرا از اعماق تنهایی به بیرون می کشاند.
    من حقیقت رنگین تورا با هیچ چیز عوض نمی کنم .گفتم رنگین کمان!
    اری!رنگین کمان....
    وقتی به اسمان نگاه می کنم می بینم ابی است به رنگ صداقت دستان تو،وقتی به طبیعت نگاه می کنم می بینم سبز است به رنگ مهربانی وجود تو،وقتی به گل سرخ نگاه می کنم می بینم سرخ است به رنگ عشق ساکن در قلب تو ،وقتی به اسمان شب نگاه می کنم،می بینم سیاه است به رنگ بی ریای چشمان تو و وقتی به ستارگان می نگرم می بینم ،سپیدند ونورانی به رنگ معصومیت رخسار تو.
    گاهی از خودم می پرسم :ایا این نیرویی که مرا به تماشای چشمان تو می نشاند جادویی دیرینه است که مدت هاست مرا طلسم کرده؟
    اما باز با خودم می گویم :نه این جاودو نیست! این عشق است.!
    این جادویی کهنه و دیرینه نیست بلکه عشقی است که هرروز تازه تر می شودو با طراوت تر و شیرین تر از دیروز است.
    ای کسی که نغمه های کلامش گیسوان سیاه چشمان مرا به رقص وامی دارد .می خواهم با تمامی شهامت و با نهایت عشق به تو بگویم:
    «دوستت دارم و تورا می خواهم تا اخرین لحظات عمرم»
    تقدیم به قشنگ ترین بهانه ی دلم:
    مادرم
    کسی که درتمام عمرم همیشه شاهد ایثار وگذشت و مهربونی هات بودم .
    نااميد نيستم
    كه چرا هنوز پرواز نكرده ام
    آغاز خواهم كرد
    پرواز خواهم كرد
    شوقم مرا پرواز خواهد آموخت

  4. 9 کاربر از پست مفید faezeh تشکرکرده اند .

    faezeh (چهارشنبه 17 بهمن 86), rozaneh (پنجشنبه 12 اردیبهشت 92)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 اسفند 02 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    نوشته ها
    796
    امتیاز
    23,402
    سطح
    94
    Points: 23,402, Level: 94
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 948
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranRecommendation Second Class10000 Experience PointsSocialTagger Second Class
    تشکرها
    2,041

    تشکرشده 2,229 در 569 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نامه ای به مادرم

    سلام .

    گاهی
    آنچنان بی تابم که دلم می خواهد نباشم ...
    آنچنان غرق تنهایی و بی تو بودنم که گویی هستی ام خلاصه در دو حرف است : تو .
    فقط تو و نه هیچ چیز دیگر ...
    ...
    بی تو
    رنگها بی رنگند ..
    نورها بی رمق ...
    صداها بی نوا ...
    آسمان بی رونق ...
    ....
    و زندگی من تهی از وجود ...
    نام مقدس تو معنای زندگی ست..
    دلم می خواهد تا ابد بارانی باشم . آنقدر که در شور نامت غرق شوم ... و از من نشانی جز بی نشانی نیابی ...

    کاش بودی و کاش ...

    شو تا قیامت آید زاری کن ...
    چه سود دریا که رحم ندارد ...





    .





    .

  6. 10 کاربر از پست مفید طاهره تشکرکرده اند .

    rozaneh (پنجشنبه 12 اردیبهشت 92), پرنده غريب (پنجشنبه 12 اردیبهشت 92), طاهره (جمعه 13 خرداد 90)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 فروردین 89 [ 23:29]
    تاریخ عضویت
    1386-10-30
    نوشته ها
    178
    امتیاز
    4,302
    سطح
    41
    Points: 4,302, Level: 41
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    300

    تشکرشده 303 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرم عزیز دلم (نامه ای به مادرم)

    دستهای سردت را كه می گیرد دلت غرق محبتش می شود ، به چشمهای مهربانش كه نگاه می كنی دوست داری تمام هستی و وجودت را در آستانه مهربانی چشمهای پرفروغش فدا كنی ، دوست داری تمام خستگی سالها زحمتش را به بهای جان بخری .راستی برای جبران قطره ای از دریای بی کران محبتش چه می توانم بکنم؟تنها می توان از صمیم قلب فریاد بزنم که :مــــــــــــادرم دوستت دارم و تا همیشه محتاج مهربانیت هستم !

  8. 7 کاربر از پست مفید zeinab تشکرکرده اند .

    rozaneh (پنجشنبه 12 اردیبهشت 92), zeinab (یکشنبه 21 بهمن 86)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 شهریور 01 [ 10:24]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    1,166
    امتیاز
    41,377
    سطح
    100
    Points: 41,377, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    2,961

    تشکرشده 3,584 در 906 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرم عزیز دلم (نامه ای به مادرم)

    سلام:
    چوبینی یتیمی سر افکنده پیش
    مزن بوسه ،بروری فرزند خویش
    سعدی

  10. کاربر روبرو از پست مفید setareh تشکرکرده است .

    rozaneh (پنجشنبه 12 اردیبهشت 92)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 فروردین 91 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1386-8-26
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    4,651
    سطح
    43
    Points: 4,651, Level: 43
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    240

    تشکرشده 269 در 50 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرم عزیز دلم (نامه ای به مادرم)

    سلام به همه :
    می گویند: از ادب دور است ،ظاهر کردن خوشحالی نزد شخص غمناک

    همین جا ازهمه شما دوستان می خوام برای شادی روح همه ی اون مادرهایی که دست شون از دنیا کوتاه ست طلب مغفرت کنیم.
    من تنها کاری که تونستم بکنم این بود که سوره ای را نثار روحشان کنم.
    شاید نامه ی من به مادرم ،تونسته باشه پلی باشه برا ی ارتباط و توجه فرزندبه ما درش ،حتی اگه اون رخت از این دنیا بسته باشه .
    دست الطفات مادر حتی از اون، دنیا هم رو سر فرزندش هست .پس فرزند می تونه با همین حس بااون درارتباط باشه و براش خیرا ت روانه کنه وازش طلب دعا برای عاقبت بخیریش بکنه .
    چه چیزی بهتر از دعاوتوجه مادر!
    برای شادی روح همه ی پدرو مادرها
    نااميد نيستم
    كه چرا هنوز پرواز نكرده ام
    آغاز خواهم كرد
    پرواز خواهم كرد
    شوقم مرا پرواز خواهد آموخت

  12. 8 کاربر از پست مفید faezeh تشکرکرده اند .

    faezeh (دوشنبه 30 خرداد 90), rozaneh (پنجشنبه 12 اردیبهشت 92)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 اسفند 02 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    نوشته ها
    796
    امتیاز
    23,402
    سطح
    94
    Points: 23,402, Level: 94
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 948
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranRecommendation Second Class10000 Experience PointsSocialTagger Second Class
    تشکرها
    2,041

    تشکرشده 2,229 در 569 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرم عزیز دلم (نامه ای به مادرم)

    عزیز دلم فائزه ،

    وقتی دختر جوانی چون تو با قلبی به این بزرگی و نگاهی اینقدر عمیق و پر محتوا به وجود مادرش می اندیشد ، حتما می داند که حرف زدن از مادر و با مادر در هر شرایطی لذت بخش است و تسکین دهنده ... حتی اگر محروم از وجود آسمانیش باشی ...

    از تو ممنونم که با نوشته های قشنگ و پرنغزت ، حداقل به من این امکان دوباره را دادی تا روح مادرم را ستایش کنم و حضور بی مانندش را در زندگیم ، طلبی دوباره ...

    دوستت دارم و به وجود دانا ، زیبا و مهرآمیز تو افتخار می کنم .

    شاد باشی و همیشه سربلند .

  14. کاربر روبرو از پست مفید طاهره تشکرکرده است .

    rozaneh (پنجشنبه 12 اردیبهشت 92)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 88 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1387-6-04
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    4,960
    سطح
    45
    Points: 4,960, Level: 45
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 190
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    73

    تشکرشده 108 در 28 پست

    Rep Power
    27
    Array

    RE: مادرم عزیز دلم (نامه ای به مادرم)

    نوشته هایتان خیلی زیبا بود.

  16. کاربر روبرو از پست مفید anosh تشکرکرده است .

    rozaneh (پنجشنبه 12 اردیبهشت 92)

  17. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    جمعه 28 فروردین 94 [ 21:07]
    تاریخ عضویت
    1386-12-09
    نوشته ها
    2,496
    امتیاز
    42,303
    سطح
    100
    Points: 42,303, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    8,459

    تشکرشده 9,108 در 2,116 پست

    Rep Power
    267
    Array

    RE: مادرم عزیز دلم (نامه ای به مادرم)

    مادرم عزیز م دوستت دارم موفق وشاد باشید

  18. 2 کاربر از پست مفید محمدابراهیمی تشکرکرده اند .

    rozaneh (پنجشنبه 12 اردیبهشت 92), محمدابراهیمی (دوشنبه 02 خرداد 90)

  19. #10
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,175
    سطح
    100
    Points: 287,175, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرم عزیز دلم


    بيائيم قدر مادرهايمان را بدانيم




    درختاني كه سايه اشان را بي چشمداشت بر سر ما دارند.

    حس مادري ، حسي كه هرگز هيچ مردي نمي تواند در زندگي خود تجربه كند و از اين نظر همه مردان ناكام از دنيا مي روند.

    اي كاش ما مردها ياد مي گرفتيم كه هميشه و در همه حال قدر مادرانمان را بدانيم.

    مادرم اي نازنينم دوستت دارم. دوستت دارم دوستت دارم.

  20. 21 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    rozaneh (پنجشنبه 12 اردیبهشت 92), مدیرهمدردی (یکشنبه 16 خرداد 89)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چگونه میشه عزیز شد ؟
    توسط فرشته مهربان در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 29 تیر 93, 15:18
  2. she عزیز جراتمندی من دماغمو شکوند و راهی کلانتریم کرد
    توسط mah naz در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: پنجشنبه 04 مهر 92, 22:27
  3. چگونه عزیز همسرمان باشیم
    توسط بالهای صداقت در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 11 مرداد 92, 18:17
  4. مادر شوهر عزیز من با نظرت مخالفم
    توسط رایحه عشق در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: دوشنبه 31 مرداد 90, 18:05

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.