به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 98
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 00:58]
    تاریخ عضویت
    1393-2-06
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    4,960
    سطح
    45
    Points: 4,960, Level: 45
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 190
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    143

    تشکرشده 263 در 86 پست

    Rep Power
    25
    Array

    چگونه همسرم رو از جدایی منصرف کنم؟ کمک

    سلام دوستان
    شرح مختصری از زندگیمون میدم
    شش سال پیش با پسری که سه سال با هم دوست بودیم عقد کردم و چها سال و نیم که زیر یه سقفیم, به قول همسرم از اون اول دوستی دعواهای زیادی با هم داشتیم و ایشون همیشه کوتاه می اومد در کل همیشه می خواست منو راضی نگه داره حتی تو سکس هم به رضایت من فکر می کرد نه خودش هیچ وقت اعتراضی نمیکرد ولی به مرور زمان سردشد.
    تا اینکه سه ماه پیش سر اینکه دوستشو بدون اطلاع من خونه آورده بود یه دعوای شدید بینمون رخ داد با برخورد فیزیکی اونم بیشتر از طرف من, در حین دعوا بهش گفتم اگه بگی دوستم نداری ازت جدا میشم اونم گفت با کاری که امشب کردی دیگه هیچ حسی بهت ندارم و باید جدا شیم بعد از اون هر چی منگفتم که جدا نمیشم بی فایده بوده و موضوع رو با خانواده و دوستانش مطرح کرده. پیش مشاور هم رفتیم ولی بی فایده بود . الانم دو هفته ست که شبا هم خونه نمیاد میخواد انقدر اذیت بشم که خودم رضایت بدم به طلاق. سعی میکنم همونجوری باشم که اون میخواد ولی بهم میگه دیگه دیر شده و حس من برنمیگرده کاملا درمانده شدم دارم دق میکنم نمیدونم چی کار دیگه باید بکنم

  2. کاربر روبرو از پست مفید sama_t تشکرکرده است .

    نیکا 55 (یکشنبه 04 آبان 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 اردیبهشت 94 [ 19:21]
    تاریخ عضویت
    1392-12-23
    نوشته ها
    67
    امتیاز
    1,387
    سطح
    20
    Points: 1,387, Level: 20
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    63

    تشکرشده 63 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام سما خانوم
    کاملا شرایط شما رو درک میکنم.چون یک بار در شرایط شما بودم و جدادشدم،
    امیدوارم شما هیچ وقت جدا نشی.
    بدون انتظار از همسرت فقط بهش پیام عاشقانه بده و بهش درباره طلاقذهیچی نگو
    بگو اگه حرفش جدایی هست خودش اقدام کنه
    کلافش نکن و ازادش بزار
    خیلی شرایط سختی هست ولی هر چی اسرار به برگشت کنی جواب عکس میگیری
    زمان بده به هر دوتاتون
    من همسرم بعد از دو سال و وقتی فهمید من ازدواج کردم دوباره نمیدونست دیگه چه طور منو راضی کنه
    اطمینان داشته باش همسرت دوستت داره و بعدا پشیمونومیشه که دیره
    فقط آرامش خودتو حفظ کن
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. 3 کاربر از پست مفید mina64 تشکرکرده اند .

    نیکا 55 (یکشنبه 04 آبان 93), zendegiye movafagh (یکشنبه 07 اردیبهشت 93), شیدا. (دوشنبه 08 اردیبهشت 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 00:58]
    تاریخ عضویت
    1393-2-06
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    4,960
    سطح
    45
    Points: 4,960, Level: 45
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 190
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    143

    تشکرشده 263 در 86 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام مینا عزیز
    ممنونم از پاسخت

    - - - Updated - - -

    کاملا اعتماد بنفسمو از دست دادم , نه خواب دارم نه خوراک . دوریش داره منو میکشه .
    بیشتر به ظاهرم میرسم(البته اگه بیاد خونه که هفته ای دو شب اونم به مدت یه ساعت واسه شام فقط)
    وقتی سر هر چیزی قر میزنه سعی میکنم اصلا جوابشو ندم(در صورتی که قبلا امکان نداشت سکوت کنم)
    میگه با گریه هات به من عذاب وجدان نده انقدر , میخواد برام کار پیدا کنه که سرگرم باشم و جداییش کمتر ناراحتم کنه!!!!!
    خودم یه کاری پیدا کردم که از پس فردا باید برم نگرانم که اگه برم سر کارراحت تر برای طلاق اقدام کنه, از طرفی هم دوست دارم برم سر کار تا از نظر مالی کمکش کنم تا کمتر زیر فشار این زندگی باشه( بعد ازازدواجمون هیچ وقت نرفتم سر کار و اون تنهایی همه مشکلاتو به دوش میکشید) من تو هزینه ها مراعاتشو میکردم ولی غر میزدم همیشه و با دیگران مقایسه میکردمش.
    ضمنا از لحاظ سطح مالی و فرهنگی خیلی بالاتر ازخانواده من هستن.

    - - - Updated - - -

    کاملا اعتماد بنفسمو از دست دادم , نه خواب دارم نه خوراک . دوریش داره منو میکشه .
    بیشتر به ظاهرم میرسم(البته اگه بیاد خونه که هفته ای دو شب اونم به مدت یه ساعت واسه شام فقط)
    وقتی سر هر چیزی قر میزنه سعی میکنم اصلا جوابشو ندم(در صورتی که قبلا امکان نداشت سکوت کنم)
    میگه با گریه هات به من عذاب وجدان نده انقدر , میخواد برام کار پیدا کنه که سرگرم باشم و جداییش کمتر ناراحتم کنه!!!!!
    خودم یه کاری پیدا کردم که از پس فردا باید برم نگرانم که اگه برم سر کارراحت تر برای طلاق اقدام کنه, از طرفی هم دوست دارم برم سر کار تا از نظر مالی کمکش کنم تا کمتر زیر فشار این زندگی باشه( بعد ازازدواجمون هیچ وقت نرفتم سر کار و اون تنهایی همه مشکلاتو به دوش میکشید) من تو هزینه ها مراعاتشو میکردم ولی غر میزدم همیشه و با دیگران مقایسه میکردمش.
    ضمنا از لحاظ سطح مالی و فرهنگی خیلی بالاتر ازخانواده من هستن.

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 اردیبهشت 94 [ 19:21]
    تاریخ عضویت
    1392-12-23
    نوشته ها
    67
    امتیاز
    1,387
    سطح
    20
    Points: 1,387, Level: 20
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    63

    تشکرشده 63 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من راهکاری به نظرم نمیرسه جز اینکه خودتو کنترل کنی و صبور باشی اصلا هم حرف جدایی رو نزنی
    من کارشناس نیستم.انشاالله کارشناسان میان بهتر راهنمایی کن
    به خدا توکل کن و صبور باش
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. کاربر روبرو از پست مفید mina64 تشکرکرده است .

    شیدا. (دوشنبه 08 اردیبهشت 93)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 مرداد 93 [ 00:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-22
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    308
    سطح
    6
    Points: 308, Level: 6
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 84 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    منم با خانم مینا موافقم
    صبر صبر صبر
    بهترین راه صبر هستش
    توی این دوران صبر، سعی کن تمامی رفتار های بدتو شناسایی کنی و برای بهتر کردنشون اقدام کنی
    هیچوقت از زندگیت و کسی که عاشقشی عقب نشینی نکن

  9. 4 کاربر از پست مفید Esssssi تشکرکرده اند .

    Dimona (یکشنبه 07 اردیبهشت 93), sara 65 (شنبه 06 اردیبهشت 93), zendegiye movafagh (یکشنبه 07 اردیبهشت 93), شیدا. (دوشنبه 08 اردیبهشت 93)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 00:58]
    تاریخ عضویت
    1393-2-06
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    4,960
    سطح
    45
    Points: 4,960, Level: 45
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 190
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    143

    تشکرشده 263 در 86 پست

    Rep Power
    25
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Esssssi نمایش پست ها
    منم با خانم مینا موافقم
    صبر صبر صبر
    بهترین راه صبر هستش
    توی این دوران صبر، سعی کن تمامی رفتار های بدتو شناسایی کنی و برای بهتر کردنشون اقدام کنی
    هیچوقت از زندگیت و کسی که عاشقشی عقب نشینی نکن
    سه ماه گذشته همین کارو کردم اما اون مدام رفتارش بدتر میشه و بیشتر ازم فاصله میگیره , نگرانم که یه وقت اقدامی نکنه, دوستش میگه به خاطر مهریه میخواد کاری کنه که خودم راضی به طلاق توافقی بشم

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 بهمن 95 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-30
    محل سکونت
    زیر آسمان خدا
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    4,750
    سطح
    43
    Points: 4,750, Level: 43
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 916 در 198 پست

    Rep Power
    33
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sama_t نمایش پست ها
    سه ماه گذشته همین کارو کردم اما اون مدام رفتارش بدتر میشه و بیشتر ازم فاصله میگیره , نگرانم که یه وقت اقدامی نکنه, دوستش میگه به خاطر مهریه میخواد کاری کنه که خودم راضی به طلاق توافقی بشم

    سلام سمای عزیزم.
    به خدا توکل کن و صبور باش. سعی کن تو این مدت بیشتر به خدا نزدیک بشی و ازش بخواه تا هر چه به صلاحته برات پیش بیاد.
    من صلاحیت راهنمایی رو ندارم عزیزم. فقط سعی نکن بهش چنگ بزنی و التماس کنی. هر چقدر بیشتر این کار رو انجام بدی بیشتر ازت دور میشه. گریه هم ممنوع.
    سعی کن تفریح کنی و شاد باشی. و هرگز هرگز به طلاق راضی نشو چون عرش خدا رو میلرزونه. در نهایت اگر اصرار به جدایی داشت، از مهریت کوتاه نیا شاید همین امیدی برای منصرف شدنش باشه گلم.
    عزیزم تنها توصیه من به شما به عنوان یک عضو عادی اینه که به ائمه اطهار متوسل بشی و به خدا توکل کنی. تو یک قدم برای خدا بردار، خدا هزار قدم برای تو بر میداره.
    شک نکن.
    گلم این لینک چهل شب دعای دوستان همدردیه. اگه دوست داشتی یک سری بزن.
    http://www.hamdardi.net/thread-33088.html#post327036

    تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن
    در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن


  12. 4 کاربر از پست مفید Kamelia-94 تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 07 اردیبهشت 93), Esssssi (چهارشنبه 10 اردیبهشت 93), سرگشته دوست (یکشنبه 09 شهریور 93), شیدا. (دوشنبه 08 اردیبهشت 93)

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام
    بهتره بشینی باهاش صحبت کنی و از کاری که کردی معذرت خواهی کنی و بگی که سعی می کنم جبران کنم
    بهش محبت کن غذای مورد علاقشو درست کن کارهایی که دوست داشت رو انجام بده . اس ام اس های عاشقانه براش بفرست .
    وقتی وارد خونه میشه به استقبالش برو
    ان شا الله که همه چی درست شه

  14. کاربر روبرو از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده است .

    سرگشته دوست (شنبه 29 شهریور 93)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 00:58]
    تاریخ عضویت
    1393-2-06
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    4,960
    سطح
    45
    Points: 4,960, Level: 45
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 190
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    143

    تشکرشده 263 در 86 پست

    Rep Power
    25
    Array
    خواهش میکنم کارشناسای سایت و آقایون نظر بدن که دقیقا باید چی کار کنم, وقتی موارد مشابه رو که با وجود صبر و.تلاش باز کارشون به جدایی کشیده رو میخونم بیشتر ناامید میشم

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 آبان 00 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1388-2-15
    نوشته ها
    532
    امتیاز
    15,820
    سطح
    80
    Points: 15,820, Level: 80
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    2,510

    تشکرشده 2,960 در 521 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    77
    Array
    سلام،

    واقعیت این هست که تو با یک سری رفتار‌های عمیقا اشتباه، در طی‌ مدت شش سال مردت را خسته و ناامید کرده‌ای و حالا نباید انتظار داشته باشی‌ با سه‌ ماه تغییر رفتار، مسائلت حل شود. از دیدگاه یک مرد چنین تغییر رفتاری با این سرعت، در واقع موقتی و دروغ هست چرا که در شرایط اضطرار و فشار صورت پذیرفته و بنابرین تغییری درونی‌ و قلبی نیست. من برای بهبود وضعیت موجود، موارد زیر را توصیه می‌کنم:

    ۱- اول از همه، آرامش خودت را حفظ کن!


    یک مقدار به خودت برس، فعلا با شوهرت در این مورد صحبت نکن، زندگی‌ عادی خودت را بکن، انگار نه انگار اتفاقی‌ افتاده است.


    ۲- وقتی‌ احساس کردی که کاملا منطقی‌ و بدون گریه زاری میتوانی‌ با شوهرت صحبت کنی‌، او را دعوت به صحبت کن.
    ---
    در این مکالمه به موارد زیر توجه/اشاره کن:


    الف) به هیچ عنوان نشان نده که صحبت‌هایت از سر ترس از طلاق و تبعات آن هست. بلکه نشان بده چون به او علاقه داری میخواهی‌ این زندگی‌ ادامه پیدا کند.

    مردها از زن‌های ضعیف متنفرند. پس نشان بده که زن ضعیفی نیستی‌، و میتوانی‌ گلیم خودت را به هر حال از آب بکشی بیرون (سر کار میروی!)، اما او را دوست داری و در کنار او احساس خوشبختی‌ میکنی‌ و برای همین تمایل به ادامه زندگی‌ با او داری.

    ب) اشتباهاتت را صادقانه بپذیر. بگو، اشتباهاتت را می‌پذیری و همه فداکاری‌های او را در طول این سالها دیده‌ای و از این جهت از او سپاسگزاری.
    اشاره کن که هیچوقت انتظار نداشته‌ای که تنش‌هایتان به اینجا برسد و فکر میکنی‌ قبل از اینکه این اتفاقات بیفتد، باید در مورد تنش‌ها و اختلافاتی که حل نشده و در دل‌ هر کدام از شما مانده است، با هم صحبت میکردید.

    پ) بگو، او را درک میکنی‌ و به او حق میدهی‌ که انقدر از این تنش‌ها خسته و ناراحت باشد، و به تصمیم او در این زمینه احترام میگذاری، چون او را دوست داری و آرامش و خوشبختی‌ او از هر چیزی برایت مهمتر هست.

    سپس اشاره کن: " اما، آیا فکر نمیکنی‌ برای زندگی‌ که هر دو ما ۶ سال با هم ساخته ایم، نباید به این سادگی‌ تصمیم گرفت و کمی‌ بیشتر باید تامل کرد؟"

    بگو ترجیح میدهم، که اگر هم قرار هست جدا شویم، قبلش، همه راه‌ها را برای حل مشکلتمان برویم. و بعد هم او را ترغیب کن که برای حل مشکلتتان با هم به مشاوره خانواده بروید.

    ----
    ۳- اگر توانستی او را مجاب به مراجعه به مشاوره خانواده کنی‌، واقعا صادقانه سعی‌ در تصحیح رفتار‌های اشتباهت داشته باش. همانطور که اشاره کردم، اشتباهاتت را بپذیر و هر دو سعی‌ کنید، مهارت‌های ارتباطی‌ را خوب بیاموزید، که مشکلتتان هیچوقت انقدر بزرگ نشوند که دوباره مثل امروز به حد انفجار برسند.

    موفق باشی‌،

    کامران
    عاشق همه سال مست و رسوا بادا

    ديوانه و شوريده و شيدا بادا

    با هوشياري غصه هر چيز خوريم

    چون مست شديم هرچه بادا باد


  17. 4 کاربر از پست مفید kamran2007 تشکرکرده اند .

    مهربونی... (دوشنبه 08 اردیبهشت 93), zendegiye movafagh (سه شنبه 09 اردیبهشت 93), سرگشته دوست (شنبه 29 شهریور 93), شیدا. (دوشنبه 08 اردیبهشت 93)


 
صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.