به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1393-2-05
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    55
    سطح
    1
    Points: 55, Level: 1
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    5

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Question علاقه مندی در دانشگاه بدون برقراری ارتباط مخفیانه

    سلام
    اول از همه یه توضیح درباره خودم:
    پسری هستم قد بلند 198.5 ، از همه لحاظ سالم ، تناسب اندام ، درس خوان ،‌ مقرراتی و بچه مثبت و مشغول به کار موقت و پاره وقت در بخشی از رشته مربوط به خودم فعلا سیم کشی ساختمان ، دوربین مدار بسته ، سیستم امنیتی ، اعلام حریق ، اتوماسیون و ... بجز آسانسور و پله برقی و بالابر همه کاره هستم.

    به شدت از معروف شدن و ... متنفرم دوست دارم بی سر و صدا و چراغ خاموش پیش برم.
    با هیچ خانومی هیچ ارتباطی دوستی و ... نداشتم و دوست ندارم داشته باشم ، گناه دارن.
    سربازی رو سال بعد میرم و یا بعد ارشد البته فقط اگر ملی بود.

    این بخش نقل قول مطالب اضافه هستش :
    خیلی درس خون هستم و نفر سوم کارشناسی رشته برق دانشگاهمون هستم البته نفر اول و دوم هم دوستان صمیمی من هستند. با بیشتر استادهایی که درس پاس کردم به شدت رفیق شدم یعنی به طوری که هرکسی ندونه فکر می کنه فامیل هستیم.
    در طول ترم های اول دانشگاه می خواستم برم کارشناسی افسری نیروی انتظامی تهران که یکی از فامیلها گفتن حیف میشی بعد از قبولی از کلی آزمون پزشکی و مصاحبه و ورزش و ... نرفتم در این مدت دانشگاه هم میرفتم که باعث شد تو اون ترم بین هم رشته ای ها خیلی معروف بشم که به شدت متنفرم از مشهور شدن همه می گفتن بابا ایول چجوری پاس کردی آزمونها رو و ... و که استادها هم میگفتن تو نیروی ويژه خوبی میشدی و خیلی اتفاقهای مسخره دیگه !!
    موقع امتحانات هم اکثرا بنده رو به اسم میشناسن و می دونن هرگز تقلب نمی کنم و هیچ وقت کسی سراغ من نمیاد
    خوب بریم سر اصل مطلب :
    از ترم اول تا الان که یک ترم مونده به آخر هستم (ترم پنج) حدود سه سال یکی از دخترا هستش که

    - تقریبا قدش 185-190 هستش و متولد نیمه دوم 71 (21ساله)
    - بنده گرایش قدرت هستم و ایشون گرایش مهندسی پزشکی و تقریبا تا ترم قبل از هر هفتا کلاس توی سه تا همکلاس بودیم.
    - تا اونجایی که بنده شناختم اهل شهری هستن که 50 کیلومتر با ما فاصله دارن و در خونه برادرشون که استاد دانشگاه ماست زندگی می کنن به صورت موقت

    - خیلی خیلی کم آرایش می کنن حدود 5 تا 10 درصد
    - دانشجوی درس خونی هستن
    - تا حالا هیچ وقت در کلاسها تاخیر نداشتن
    - با هیچ کسی هیچ ارتباطی غیر عرفی ندارن منظورم دوستی هستش ولی خیلی در مورد ارتباطات فقط درسی گشاده رو هستن.
    - هیچ پسری بجز بنده از ایشون قد بلندتر نیست البته هست ولی یه جوری چندش آور هستن یعنی خیلی لاغرن و کمر خمیده یا اراذل هستن البته به جز چند مورد

    با این شناختی که بنده از ایشون پیدا کردم سعی کردم به نوعی به ایشون بفهمانم که علاقه مند هستم و تا حدودی موفق شدم البته ایشون خودشون توجهشون بیش از حد معمول به بنده هستش به طوری که چند نفر از دوستانم هم متوجه شدن و به خودم گفتن که ایشون زیاد نگاه می کنه و در این اواخر لبخند هم تبادل می شد وقتی چشم تو چشم می شدیم ، چند روز پیش ایشون خونه ی ما رو شناختن و سرشون رو انداختن پایین و با لبخند رد شدن
    کوچه ما دو کوچه پایینتر از کوچه برادرشون هست و از کوچه ما رد میشن و میرن و میان خونه برادرشون
    خوب الان بنده از طریق دختر خاله یکی از دوستان سعی کردم از ایشون آدرس خانواده و شماره خانواده رو بگیرم که فعلا در دست اقدام هستش.
    دوستانم به شدت بنده رو سرزنش می کنند و انتظار دارند با ایشون رابطه مخفیانه دوستی برقرار کنم ولی از اونجایی که دوست دارم ایشون خوشبخت بشن و خدایی نکرده اسمشون بد در نره به هیچ وجه دوست ندارم مزاحمشون بشم و با احساساتشون بازی کنم و نتونم خوشبختون کنم .
    خواستم بدونم نظر شما در این باره چیه ارتباط تلفنی برقرار کنم و تا حداکثر سه یا چهار سال دیگه دائما در ارتباط باشم خوبه یا همین کاری که دارم می کنم یعنی شماره خانواده و آدرس ؟
    کلا نظرتون چیه؟
    واقعا عذر می خوام به خاطر طولانی شدن ارسالم خواستم شرایط روشن تر باشه.
    امیدوارم جریمه یا سرزنش نشم.

    - - - Updated - - -

    ببخشید از ارسال مجدد چون امکان ویرایش نداشتم مجبور شدم :
    بنده متولد71 (21ساله ) هستم نه ایشون.
    منظورم از گناه دارن این هستش که فکر می کنم نباید با احساسات دختر مردم بازی کرد و به روحشون آسیب زد.
    می خواستم بعضی قسمتها رو حذف کنم ولی خوب نشد.
    به بزرگی خودتون ببخشید

    - - - Updated - - -

    بنده و ایشون هر دو ساده پوش هستیم.
    ضمنا تا حالا در چندین موقعیت بدون اینکه ایشون از حضور بنده اطلاعی داشته باشه نوبت رو رعایت کرده با اینکه می تونسته خیلی راحت رعایت نکنه و ... در کل از لحاظ فرهنگی مثل خود بنده هستن

    - - - Updated - - -

    یعنی به شدت به قانون و حق دیگران احترام می ذارن

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    از یه طرف سنت برای ازدواج خیلی کمه،از یه طرف با توجه قدت شاید دختر

    متناسب پیدا نکنی،از یه طرف نسبتن شرایط مالی رو داری.همون راهی که

    خودت پیش گرفتی ینی اقدام از طریق خانواده رو ادامه بده.به هیچ وجه م

    وارد این روابط مخفیانه نشو حتی اگر خود دختر راه داد.در مورد علاقتم به

    این دختر دیگه با کسی حرف نزن.سن دختر چقدره؟


  3. 3 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 05 اردیبهشت 93), mehrdad_m (جمعه 05 اردیبهشت 93), فدایی یار (جمعه 05 اردیبهشت 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1393-2-05
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    55
    سطح
    1
    Points: 55, Level: 1
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    5

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنون ، اگه اشتباه نکنم همون بالا گفتم که برای همین امسال یا به این زودی نمی خوام بلکه می خوام طرف مقابل متوجه بشن و برای آینده آدرس و یا نشانی قابل رجوعی داشته باشم تا انشالله سه یا چهار سال بعد وقتی ارشد رو تموم کردم (یک سال) و از سربازی برگشتم (دو سال) و شغلم رو تونستم تثبیت و تقویت کنم(یک سال) اقدام خواهم کرد. (جمعا حداکثر چهار سال)
    البته قد بنده مشکلی نداره ها !! یعنی از لحاظ ظاهری از دور اصلا معلوم نیست قد بلند هستم ، خیلی معمولیه و از بقیه دوستان هم زیاد بلندتر نیستم. دختر دیگری نیز در همسایمون هستن که 190 نباشن شیرین 185 رو هستن فکر کنم آب و هوای محله ما مشکل داره چون دو نفر دیگر رو میشناسم که دقیقا هم قد بنده هستن. البته این قد بلندی به شکل دیلاق و بی قواره نیست بلکه کاملا تناسب داره ، به قول یکی از دوستان مثل بابا لنگ دراز یا مجید دلبندم که دستش درایز بود نیست.

    ایشون هم سن بنده هستن.

    فقط خواستم بدونم بنده اشتباه می کنم و یا دوستان؟ و اینکه انتخاب و صبر کردن برای اقدام با خانواده کار صحیحی است؟ احتمال دارد تا آن زمان ایشون خواستگار مناسب نداشته باشد؟
    باز هم ممنون از پاسخگویی سریعتون

    - - - Updated - - -

    یادم رفت بگم حمل بر خود ستایی نباشد ظاهر و چهره بنده نسبتا زیباست چرا که تاکنون سه یا چهار نفر در کلاسهای عمومی از بنده جزوه گرفتند و شماره می خواستند که با کواجه با مقاومت سرسختانه در دادن شماره جزوه دیگر برنگشت. در مواردی نیز با اشاره دوستان چندین بار متوجه شده ام که افرادی نگاهی متفاوتتر از سایرین نسبت به بنده دارند.
    این رو هم اضافه کنم که هم بنده و هم این خانم تقریبا با بیشتر هم کلاسی های همجنس خودمون ارتباط درسی و صمیمی داریم.
    و هرگز دیده نشده در دانشگاه تنها باشیم.
    ببخشید سرتون رو درد آوردم.
    ممنون میشم به سوالاتی که قبل از آپدیت پرسیدم جواب بدین.

    - - - Updated - - -

    و اینکه آیا اصلا طبیعی و درست هستش که بنده در این سن به این مسائل فکر کنم؟ یا کلا به مبارزه با این غریضه بپردازم؟ قبلا این کار را کرده ام و موفق هم بوده ام.

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1393-2-05
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    55
    سطح
    1
    Points: 55, Level: 1
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    5

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون میشم اگر جواب بقیه سوالاتم رو هم بدید.
    با تشکر

  6. #5
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من فکر می کنم دوستان شما هستند که اشتباه می کنند. چون خودشان اهل این کارها هستند شما را هم تشویق می کنند. همان چیزی که شما می دانید آنها هم می دانند اما دوست دارند هوسرانی کنند و مسئولیت و تعهد قبول نکنند. من به شما پیشنهاد می کنم که از چنین کسانی فاصله بگیرید به شدت و حتی لحظه ای حرفهای آنها را جدی نگیرید. آنها خیرخواه نیستند .
    یک پیشنهاد دیگر : همیشه به جای دوستانتان از خانواده و بزرگترها و مشاوران امین و مطمئن کمک بگیرید.

    - - - Updated - - -

    در مورد صبر کردن دخترخانم : منطق حکم می کند که وقتی پسری آمادگی ازدواج به هر دلیلی ندارد دختر به کسی فکر کند که اعلام آمادگی کامل کرده است. اصلا هم مهم نیست که با آن پسر دوست باشد یا نباشد. دوستی مشکلی را حل نمی کند و فقط موجب وابستگی و رابطه نامشروع می شود. پس شما اول باید با خودتان فکر کنید که آیا می خواهید ازدواج کنید یا خیر. اگر واقعا می خواهید با خانواده به خواستگاری دختر بروید و طی یک دوره مشخص همدیگر را بشناسید. اگر واقعا به درد هم می خوردید می توانید نامزد کنید یا صیغه محرمیت بخوانید تا شرایط برای زندگی مشترک آماده شود.

    وگرنه اگر به جز این باشد چرا یک دختر باید خواستگارهای مناسبش را از دست بدهد ؟ دیگر اینکه از کجا معلوم تا چند سال بعد سلیقه شما به دلیل بلوغ فکری و احساسی تغییر نکند؟

    - - - Updated - - -

    در مورد مبارزه با غریزه باید بگویم اگر بتوانید به شیوه صحیح ازدواج کنید خیلی بهتر است از این کار.
    اما اگر به هر دلیلی نمی خواهید فعلا ازدواج کنید کار صحیحی است و باعث می شود اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و نیروی شما بیشتر شود. همچنین کنترل هر غریزه ای باعث می شود عقل و فکر انسان رشد بسیار بیشتری داشته باشد و مسایل زندگی را درست درک کند.

  7. 3 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    فدایی یار (دوشنبه 08 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (دوشنبه 08 اردیبهشت 93), Yalniz (یکشنبه 07 اردیبهشت 93)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1393-2-05
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    55
    سطح
    1
    Points: 55, Level: 1
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    5

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنون از پاسخ گویی سریع و کاملتون
    با این توضیح شما منطق بنده که تحت تاثیر دوستانم بود کیش و مات شد و عملا دلیل بسیار بسیار قدرتمندی به دست آوردم که فکر کنم تا چندین سال کسی نتونه منحرفم کنه.
    پس بنده همانطور که شما گفتید بنابه مسائل تغییرات اخلاقی و ... با مرور زمان و رشد و بلوغ اجتماعی ، این خانم رو کنار می زارم چون
    - هنوز خیلی فرصت دارم تا با افراد مناسبتری آشنا بشم
    - هیچ دغدغه و مشغولیت فکر برای هیچ کسی ایجاد نمی کنم و وجدانم راحته
    - باعث نمیشم فردی به خاطر بنده آینده اش تحت تاثیر قرار بگیره و به خاطر من آینده خودش رو به سمتی که من می خوام تغییر بده
    - اونفدر این غریضه ها رو سرکوب کردم که تقریبا راحش رو پیدا کردم و برام خیلی راحته
    - کنترل این غریضه باعث رشد بیشترم میشه و بنده با توجه به شخصیت کمالگرای خودم عاشق پیشرفت و تکامل هستم.
    - در استدلال های خودم بر این باور هستم که ازدواج مانند تعویض دنده هستش و اگر این کار کمی سریعتر و قبل از دور گرفتن زندگی انجام شود باعث می شود سرعت تکامل و ادامه زندگی با مشکل مواجه شود و اگر دیر باشد نیز مشکلاتی را برای خود شخص به وجود می آورد.
    - از اونجایی که از هوس بازی متنفرم و اینکه فرد هوس بازی شناخته بشم پس کلا همه چیز را متوقف می کنم
    و خیلی استدلال های دیگه که فعلا چون در محیط کارم هستم حضور ذهن و تمرکز کافی رو برای بیانشون ندارم.
    در پایان بگم که خیلی سعی دارم گروه دوستان رو تغییر بدم ولی بقیه افراد هم که ساده هستند زیاد مناسب نیستند چون کلا از سر تنبلی ساده شدند البته نه همشون ، این دوستان هم با این که توی ورودی های خودمون شیطون و هوس باز هستند ولی از بقیه از لحاظ درسی خیلی زرنگتر هستند.
    یک دنیا تشکر از استدلال قدرتمندی که در اختیار بنده قرار دادید قول می دهم از این سلاح بسیار قدرتمند برای جلوگیری از به خطا رفتن سایرین نیز استفاده کنم.
    بازم ارسالم طولانی شد.
    ببخشید

  9. کاربر روبرو از پست مفید Yalniz تشکرکرده است .

    فدایی یار (دوشنبه 08 اردیبهشت 93)

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    دوست من برات دیروز کلی نوشتم متاسفانه با خطای بیش از سه پست در یه روز مواجه شدم و دیگه سیستممو خاموش کردم و الان واقعا حوصله ندارم چیزایی رو که نوشتم دوباره بنویسم ولی میخوام بگم افرین بهترین تصمیم رو گرفتی

    خدا رو چی دیدی ازدواج معاده نیست یه وقت میبینی انشالله همون سال اول ارشد شرایطتت طوری خوب میشه و اون خانم مجرد هستش و ازش خواستگاری میکنی و به هم می رسید پس هیچ وقت این طور زمینی فکر نکن دوسال فلان سه سال بهمان و..

    از خدا بخواه از جایی که فکرشو نمیکنی برات درست کنه و همچنین برای همه ی جونا شرایط ازدواج سالم فراهم شه.امین.با اونی که صلاحشونه و دوسشون دارند احتمالا.

    البته بگم من یه چیزایی نوشته بودم که در تکمیل صحبت های دوستان بود حالا که دیدم این قدر ماشالله خودت فهمیده هستی و... این تصمیم عالی رو گرفتی اینا رو نوشتم.خلاصه یه وقت هوایی نشی باز.

  11. کاربر روبرو از پست مفید فدایی یار تشکرکرده است .

    Yalniz (سه شنبه 09 اردیبهشت 93)

  12. #8
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    می دانید من الان حدود هفت سال است که در دانشجو هستم. من هم مشکلی مثل شما داشتم که دنبال آدمی بودم که درسخوان باشد و با اون دوست بشم و از نظر اخلاقی هم موجه باشد. اما خوب چنین آدمی پیدا نمی شد. یعنی آدمی که هر دو خصوصیت را داشته باشد. برای همین تصمیم گرفتم این دو را از هم جدا کنم. یعنی دوستی سر جای خودش ارتباط درسی سر جای خودش. با چندتا دختر خوب و سالم دوست شدم برای گذران اوقات بیکاری دانشگاه. برای رشد درسی تصمیم گرفتم عضو انجمن هایی شوم که برنامه های خوبی داشتند. همچنین در همایش های دانشگاه شرکت می کردم. یک چیز دیگر که فهمیدم این بود که ارتباط با اساتید و همکاری در تحقیقات و پروژه های اساتید یا پروژه هایی که با معرفی آنها است بسیار مهم است. کلا برای پیشرفت درسی ارتباط با اساتید و انجمن های تخصصی حالا چه در خارج دانشگاه یا داخل دانشگاه برای کسانی مثل شما که اهل علم هستند از هر چیزی مهمتر است . همچنین همایش های مرتبط با رشته شما که تبلیغاتش معمولا در دانشگاه ها موجود است و حتی ارائه مقاله برای کنگره ها. همچنین از استادتان بخواهید علاوه بر کتاب درسی منابع مکمل به شما معرفی کند. خوب به تجربه فهمیدم این فعالیت ها بسیار بیشتر از دانشجوهای درسخوانی که مدام هواس من را پرت می کنند ( همان کاری که دوستان شما به کرات کرده اند ) باعث پیشرفت من می شود. مشاورانی که به همایش های دانشگاه می آمدند تاکید می کردند که چنین افرادی که مدام در فکر این روابط هستند بعد از مدتی خواهی نخواهی افت تحصیلی پیدا می کنند و موارد زیادی بوده است که دنشجوهای ممتاز به دلیل درگیری فکری و احساسی و مشکلاتی که این قبیل کارها برایشان ایجاد کرده است ترک تحصیل کرده اند یا مشروط شده اند. یا با معدل بسیار پایین و به زور مدرک گرفته اند یا حتی به دلیل افت شدید تحصیلی اخراج شده اند. این بود که فهمیدم از اینها آبی گرم نمی شود. یک تجربه دیگر هم دارم . من برای ارتباط هایم اصولی دارم که فکر کنم تا حدودی از نوشته هایم معلوم است. عده ای به من گفتند که در ارتباط نباید سخت بگیرم و لازم نیست همه مثل من فکر کنند. من هم حرفهایشان را باور کردم. رفتم عضو یک گروه کوهنوردی شدم که هیچ کدام از عقایدشان مثل من نبود. البته کار بدی در کوه نمی کردند اما جنس عقایدشان کاملا با من فرق داشت. من همه اش به خودم دلداری می دادم که لازم نیست همه مثل من باشند و جو سنگین را تحمل می کردم. به هر حال ارتباط با افرادی که کاملا فرق دارند فشار عصبی ایجاد می کند. تا اینکه صاحب گروه یک تور برگزار کرد برای کویر. من هم که خام شده بودم خانواده و دوستان را جمع کردم و در تور شرکت کردم. فقط خدا می داند چه اتفاقاتی افتاد و چقدر شرمنده شدم جلوی دوست و آشنا که با معرفی من آمده بودند. حتی بعد ها یکی از فامیل های متاهل گفت که زنی ( عضو پایه گروه کوهنوردی بود ) خواسته با او دوست شود. واقعا از شرم سرخ می شوم وقتی یادم می آید. برای همیشه آن گروه را ترک کردم. بعدها دوبار دیگر این مساله تکرار شد و من وارد ارتباط با چنین افرادی شدم و اتفاقات بدی برایم تکرار شد که اگر بخواهم تعریف کنم طولانی می شود. این بود که با خودم عهد کردم به هیچ دلیلی و به هیچ بهانه ای وارد چنین ارتباط هایی نشوم . البته قصدم نصیحت شما نیست. فقط تجربه خودم را تعریف کردم.

  13. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    Yalniz (سه شنبه 09 اردیبهشت 93)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1393-2-05
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    55
    سطح
    1
    Points: 55, Level: 1
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    5

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنون ، یک نمونه خیلی خیلی واضح (مثل روز روشن) دارم ، نمی خوام اسمش رو بگم چون به هیچ وجه نمیشناسیدش ایشون در ترمهای اول رقیب بنده بود و حتی گاها می شد در درسهایی که کل کلاس بالاتر از 15 نشدن بنده 18 میشدم و ایشون 19.5 و همیشه بیشتر کسایی که نیاز ه جزوه داشتن پیش ایشون می رفتن و به نوعی شده بود که توی همه ی کلاسها یک ربع زودتر تا یک ربع بعد کلاس ایشون حاضر بودن و مشغول تکمیل درس و سوال و ... بعد از چند مدت ایشون کم کم تاخیر می کردن و گاها اصلا پیداشون نبود که دیگه دیدیم توی کلاس اصلا جزوه نمی نویسه و با موبایلش بازی می کنه بعد از چند مدت دیگه اول کلاس میومد یه ربع بعد می رفت تا اینکه چند وقت پیش ایشون رو با یک خانمی دیدیم که واقعا متاسف شدم الان چند روز پیش 80% جزوه های بنده رو گرفته تا برای میان ترم کپی کنه ، به جای حضور در کلاس خودش به کلاس خانمی که علاقه مند هستش میره و مهمان میشینه که این قسمتش واقعا برام خیلی تلخ بود.
    و الان دیگه درس کمتری انتخاب می کنه تا بتونه بیشتر آزاد باشه!! به چه قیمتی ؟ معلوم نیست.

    سر نماز هم بله همیشه دعا می کنم که خدا هرچی صلاحه جوانهاست همون رو قسمتشون کنه در همه زمینه ها کار ، ازدواج و ...
    از روابط دوستی با جنس مخالف کلا متنفرم یعنی اصلا امکان نداره چون یه چیزی مثل اعتیاد و مواد مخدر تو ذهن من وجود داره که خیلی بدتر از مواد هستش و اگر شما هم بخواهید ترکش کنید امکان داره طرف مقابل برای شما مشکل ایجاد کنه مثل همونی که شما تعریف کردید.
    هوایی شدن بنده هم به این دلیل بود که هیچ منطق درست و حسابی نداشتم و هر بار که از دوستان و ... درباره عملکردم و خودم بازخورد میگرفتم این بخش رو دو دل می شدم.
    در مورد این معادله ای محاسبه کردن هم بله متاسفانه خیلی وقتها برای زندگیم فلوچارت رسم می کنم (مثلا اگر ارشد ملی شد این کار و اگر نشد سربازی و ...) و باید این رو اصلاحش کنم.

    و اینکه می خواستم آدرس و یا شماره مرجع خانواده ایشون رو داشته باشم هم هنگ کردم به نظر شما داشته باشم یا نه ؟
    اگر نداشته باشم بعد دانشگاه کلا از دست میدم چون هیچ نام و نشانی از ایشون ندارم.
    البته زیاد اهمیت نداره چون هرچی خانواده پیدا کردن هم قبوله ولی دوست داشتم ایشون هم یکی از گزینه های بررسی خانواده باشه.
    پیشنهاد ملحق شدن به گروهها هم خیلی جالب بود باید دنبالش باشم.
    بازم ممنون

    - - - Updated - - -

    از روابط دوستی با جنس مخالف کلا متنفرم یعنی اصلا امکان نداره چون یه چیزی مثل اعتیاد و مواد مخدر تو ذهن من وجود داره که خیلی بدتر از مواد هستش و اگر شما هم بخواهید ترکش کنید امکان داره طرف مقابل برای شما مشکل ایجاد کنه مثل همونی که شما تعریف کردید.

    اوه اوه جمله رو داشته باش چی شد : منظورم شناختیه که از این روابط دارم ، یعنی به این روابط مثل مواد اعتیاد آور نگاه می کنم که دیگه رهاییتون دست خودتون نیست و اگر نخواهید هم بازم میتونه براتون مشکل ساز باشه.

    الان آدرس داشته باشم یا نه؟
    ممنون

  15. کاربر روبرو از پست مفید Yalniz تشکرکرده است .

    فدایی یار (سه شنبه 09 اردیبهشت 93)

  16. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1393-2-05
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    55
    سطح
    1
    Points: 55, Level: 1
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    5

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الان آدرس داشته باشم یا نه؟


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.