به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 شهریور 93 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    530
    سطح
    10
    Points: 530, Level: 10
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Bow نمیتونم ولش کنم.....همه چیزخیییلی وقته نموم شده......ولی هنوزعاشقشم...کمک

    سلام
    من دختری هستم 23ساله.سال 90باآقایی تلفنی اشناشدم اوایل خیلی رسمی وباشماشماگفتن حرف میزدیم خیلی خوب همدیگرودرک میکردیم من خوابگاه بودم وشبوروز باهم حرف میزدیم ایشون شغل ازادداشتن...کارساختمانی..ول بسیاربامعلوماتوتیزوفهمیده ....مدتی گذشت وبسیاربهم علاقه مندشدیم ایشون حدوده9ساعت باشهرمحل تحصیل من فاصله داشتن....درعرض6ماه بحث ازدواجووسط کشیدنوابرازعلاقه!!!!!!!!!!البت ه من هم بشدت علاقه مندشده بودم.ولی بشدت ازعاقبت کارمیترسیدم چون دیپلم وشغل ازادبودن نمیشدب خونواده م میگفت تودانشگاه اشناشدیم تواین مدت ازایشون اصرارومن فقط میگفتم محاله...ولی ایشون ندیده قول ازدواج تاپای جون دان فاصله سنیمون8بودمن اصلاحرفاشوباورنمیکردم ولی خوب دوستش داشتم.بالاخره اومدن وهمدیگرودیدیم.........وکلی ازظاهرم خوششون اومد..این بگم طبق شناختی ک ازم داشت حتی دست هم بهم ندادیم.4روزتوهتل موندن...روزاخرگفت میخوام ی چیزی بگم ولی نگفتورفت....گذشتوگذشت ورابطه ماتلفنی ادامه داشت ی شب تموم دوستم برافرجه رفته بودن ومیدونست زنگ زدوچیزی بهم گفت ک مردم ب معنای واقعی.........گفت زن داره ولی طلاق غیابی گرفته ورفته ی دختر4ساله هم داره گفت فکراتوبکن..........اونقدحالم بدبودک احساس کردم میمیرموهیشکی نمیفهمه !!!!!!!!!!!!!!!بااین حرفش دیگه شک نداشتم راستی راستی رسیدن!!!!!!!تاباخره گفتم باشه وایشوون گفتن نترس اگه شده پای باباتومیبوسمووووووووووووو بعدازاون چندتاشرط براش گذاشتم


    - - - Updated - - -

    براش شرط گذاشتم شهرمازندگی کنیم.ادامه تحصیل بده وسیگاروک بقول خودش چندروزی ی بارمیکشیدوترک کنه...همش دروغ!!!!!!!!!!!!!!!!!داستانم طولانیه ...من بازحرفاش باورنکردم گفتم بایدباخونوتده م حرف بزنی تاعشقتوباورکنم...دوتاخط داشت گوشیشوگذاشت روبلندگووب بابام زنگ زدوخواستگاری کرد.........بابام گفت بعدترم زنگ بزن البته بزرگترت..بابای بیچاره من نمیدونست دارم میشنوم...........کاری بابقیه ش ندارم..چنذباردیگه اومد ولی حتی دست همونگرفتیم...اینوبگم ک تواین مدت من مدام زنگ میزدم وجواب نمیدادواعصابم داغون میشد.............بعدک جواب میداد میگفت خواب بوده من شماره خونشون وحتی خواهراشومامانشوباباشوداشت م گاهی ب اونا زنگ میزدم ازنوشتن داستانم حالم بدتروبدترمیشه ولی خواهشابخونین تایپیکموقسمت سومشوبعدامیدم

    - - - Updated - - -

    چراکسی جوابمونمیده
    ویرایش توسط مهمان93 : دوشنبه 01 اردیبهشت 93 در ساعت 22:54

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 بهمن 94 [ 01:16]
    تاریخ عضویت
    1392-7-27
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    2,623
    سطح
    31
    Points: 2,623, Level: 31
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 271 در 111 پست

    Rep Power
    29
    Array
    ...

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 12:32]
    تاریخ عضویت
    1392-7-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    4,961
    سطح
    45
    Points: 4,961, Level: 45
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 244 در 115 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام
    شمااول اومدی ب این اقا دل بستی بعد ایشونو شناختیی یعنی ی رابطه که اصلا منطقی توش نبوده
    چطئر میشه یکی رئ شناخت پای تلفن؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اشتباهاتت زیادبوده بنظرخودتون میتونید با یه اقایی که زن داشته و ی بچه زندگی کنی شما خیلی جوونی و فرصتهای زیاذی داری بنظرمن ب خودت بیا و ب درسو زندگیت برس تحصیلاتت هم که از این اقا بیشتره سیگارهم که میکشن ازکجامعلوم ک فقط همینا باشه
    شناختی که شماازایشون داری تقریبا صفره
    ادامه داستانتو هم بنویس شاید بیشتر کمک کنه توراهنماییها هرچند بهترین کار فراموشیه چون شماواون اقا باهم تو داشتن شرایط اجتماعی متفاوت هستین

    - - - Updated - - -

    سلام
    شمااول اومدی ب این اقا دل بستی بعد ایشونو شناختیی یعنی ی رابطه که اصلا منطقی توش نبوده
    چطئر میشه یکی رئ شناخت پای تلفن؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اشتباهاتت زیادبوده بنظرخودتون میتونید با یه اقایی که زن داشته و ی بچه زندگی کنی شما خیلی جوونی و فرصتهای زیاذی داری بنظرمن ب خودت بیا و ب درسو زندگیت برس تحصیلاتت هم که از این اقا بیشتره سیگارهم که میکشن ازکجامعلوم ک فقط همینا باشه
    شناختی که شماازایشون داری تقریبا صفره
    ادامه داستانتو هم بنویس شاید بیشتر کمک کنه توراهنماییها هرچند بهترین کار فراموشیه چون شماواون اقا باهم تو داشتن شرایط اجتماعی متفاوت هستین

  4. 4 کاربر از پست مفید sadafdarya تشکرکرده اند .

    hajes (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), meinoush (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), مهمان93 (سه شنبه 02 اردیبهشت 93)

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 خرداد 94 [ 09:42]
    تاریخ عضویت
    1391-6-27
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    2,008
    سطح
    27
    Points: 2,008, Level: 27
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 59 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    به نظر من كه فقط خواسته وابسته ت كنه بعد يكي يكي دروغاش رو ميشه
    اصلا بهش فكر نكن ، پشيمون ميشي بخدا

  6. 3 کاربر از پست مفید hajes تشکرکرده اند .

    meinoush (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), مهمان93 (سه شنبه 02 اردیبهشت 93)

  7. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    بابا دختر خوب این ادم به چه دردیت می خوره اخه؟؟؟ زن داره یا داشته تازه یه قسمتیشه. تو اصلا هیچی نمیشناسیش. تو که سنی نداری 23 سالته. رو زمین که نموندی اخه چرا به خودت احترام نمی ذاری؟ نمی فهمم به خدا هر کدوممون یه جور. منم که خیر سرم فکر نمی کردم گول بخورم و خیلی به برداشت ها قضاوتام اطمینان داشتم یه ادم زرنگ جلوم اومد که گولم زد البته در حد برداشت و قضاوت!! دختریم دیگه. بی خیال. اما خودتو جمع و جور کن. خواستگار خوب داری به خواستگارات فکر کن. درس می خونی؟ درساتو بخون. اگه خیلی بیکاری که یاد این مدل عاشقی ها می یفتی که باور کن این عشق نیست خوب وقتتو پر کن. یه کاری یاد بگیر. یا کار کن. یه طور مفید وقتتو پر کن. این ادم به دردت می خوره؟؟؟
    یه کم صبر کن باهاش تماسی نداشته باش. وقتی هم که می بینی یادش افتادی (از سر عادته نه عشق) یه کار دیگه ای بکن. مثلا کتاب صوتی گوش بده کتاب بخون برو ورزش کن یه فیلم بذار ببین. با دوستات برو بیرون. با خونوادت برو بیرون. یه کار مفید بکن. بیکار نشین و اجازه نده توی فکر فرو بری. همون اولش کنترل کن فکرتو کم کم از عادت به فکر کردن اون می یفتی.
    ببین زندگی مشترک شوخی نیست که. باید طرفتو بشناسی. این ادم کلا ناشناسه و غیر قابل اعتماد. خواستگارای دیگه ای اگه داری بهشون فکر کن.
    خودت به خودت و دلت گیر نده تا زودتر دلت هم دست از سرت برداره و هی یاد اون اقا نیفتی. یه جوری با دلت قضیه رو تموم شده اعلام کن. بهش بگو واسش خوب نیست که به این اقا فکر کنی.
    به خودت هم برس غذا ویتامین ورزش خوشحالی تفریح سالم.
    طرفو کلا ولش کن. 23 سالته بگرد یه پسر درست حسابی جوون که بتونه برات شوهر خوبی بشه پیدا کن. کسی که زن داشته و هزار تا درد هم لابد داشته و حالا داغونه به دردت نمی خوره. چی داره؟ اعتبار؟ نفوذ؟ پول؟ اخلاق؟ چی داره که نمی بینی این همه مشکلشو؟
    موفق باشی.
    ویرایش توسط meinoush : سه شنبه 02 اردیبهشت 93 در ساعت 11:31

  8. 3 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    *Yalda* (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), hajes (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), مهمان93 (سه شنبه 02 اردیبهشت 93)

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام
    اگر انسان قابل اعتمادی بود روز او با صداقت شرایطشو بهت می گفت نه اینکه اول وابسته کنه بعد که ببینه دوسش داری و عاشق شدی ...
    خب حالا چی شده ؟

  10. 3 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    hajes (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), مهمان93 (سه شنبه 02 اردیبهشت 93)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 آبان 95 [ 19:37]
    تاریخ عضویت
    1393-1-03
    نوشته ها
    71
    امتیاز
    2,112
    سطح
    27
    Points: 2,112, Level: 27
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 174 در 61 پست

    Rep Power
    0
    Array
    23 سال که سنی نیست تازه اول جوونی و شروع خواستگارهای خوب.چرا عجله

    یکم تاپیک های این سایت رو مطالعه کن شما تنها مورد دوستی های تلفنی و . . . نیستی نتیجه اکثر تاپیک ها یکسان هست . پشیمونی

    داری دستی دستی خودت رو بدبخت میکنی

  12. کاربر روبرو از پست مفید ذمانح تشکرکرده است .

    مهمان93 (سه شنبه 02 اردیبهشت 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ریزش مو و اعتیاد پدرم و بیزاری از هویتم - چه کنم؟
    توسط Yellow.king در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 66
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 تیر 95, 21:31
  2. تاکید بر آداب میهمانی و آداب میزبانی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 اردیبهشت 95, 11:31
  3. شوهرم داره منو تنها میزاره .چطوری باهاش کنار بیام ؟
    توسط heaven65 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 31 خرداد 93, 10:39
  4. دلم میخاد نامزدیمو بهم بزنم ولی نمیزارن!
    توسط مهرسا84 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 31 شهریور 92, 14:18
  5. حالا می فهمم چرا خیلی از دخترا از ازدواج گریزانند.
    توسط sanamsafa2000 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 اسفند 87, 09:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.