به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 مهر 94 [ 18:09]
    تاریخ عضویت
    1393-2-01
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,193
    سطح
    18
    Points: 1,193, Level: 18
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 15 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نمی دونم در مورد رابطه احساسی که با یک آقا برایم پیش آمده، چه تصمیمی بگیرم؟

    سلام دوستان گلم
    من همیشه به این سایت سر میزدم ولی مشکلی مطرح نمیکردم ولی حالا درگیر یه مشکل شدم لطفا کمکم کنید

    داشتم از سر کار بر میگشتم که تو مسیر خونه با آقای اشنا شدم که اونم از سر کار بر میگشت خونه. پیشنهاد دوستی اجتماعی داد. من قبول کردم( من 26 سالمه و از این اتفاقا زیاد برام افتاده و خداییش همیشه جواب منفی دارم . )

    خیلی رسمی شروع کردیم ولی خیلی زود ( یه هفته نشد) به هم علاقه مند شدیم. دو بار دیگه هم همدیگه رو دیدیم. ایشون دو سال ازم بزرگتره و مثل خودم لیسانسه و کارمنده.
    جور عجیبی بهم علاقه مند شدیم. انگار یه عمره همدیگه رو میشناسیم.

    من تا الان دختر عاقلی بودم هیچ رابطه بی هدفی نداشتم اگه رابطه ای داشتم آشنایی برای ازدواج بوده اونم با اطلاع شخص دیگه ای. مجبور شدم چند بار خطمو عوض کنم به دلیل مزاحمایی که شمارمو بزور پیدا میکردن و قصد دوستی داشتن. ( دختری نبودم که دوست بشم)

    مشکل من اینه که الان با وجود این علاقه که خیلی سریع بوجود اومده حتی نمیتونم این شخصو درست بشناسم. از طرفی اصلا نمیخوام از دستش بدم . لطفا کمکم کنید بهم بگید چطور با این قضیه کنار بیام؟

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو
    به همدردی خوش امدید

    لطفا عنوان مشکل خود را درست بیان کنید.



    دوستان تا وقتي عنوان گوياي مشکل کاربر نيست از گذاشتن نظرات خود داري کنيد

    کاربر گرامي لطف کنيد از طريق تماس با ما (بالاي سايت) يا پايين کادر روي مثلث مشکي(کنار کلمه تشکر) کليک کرده و عنوان مناسب را به مديريت سايت اطلاع دهيد با سپاس

    اينکار سه تا حسن داره يکي اينکه مديران و مشاورين سايت به تاپيک شما سر ميزنن
    دوم اينکه شما با فکر کردن و متمرکز کردن افکار خودتان دليل اصلي مشکل خود را بيان ميکنيد اينجوري متوجه مي شويد واقعا مشکل شما چيست و خودش خيلي به شما در حل جواب کمک ميکند
    و دليل سوم با مشخص شدن دقيق مشکل کاربران سايت بهتر مي توانند شما را راهنمايي کنند.

    ***********************************
    یه موضوعی است اینه که شما از این رابطه چه میخواهید دوستی یا ازدواج؟
    لطفا کوچیکتر بنویسید فکر کنمز یباتر باشه ما متوجه نگرانی و مشکل شما هستیم و تا جایی که بتوانیم به شما کمک میکنیم.
    با اجازه بانو صبوری دوستی اجتماعی دیگه چیه خوب رک و راست میگفتش دوست دختر میخواد!!اسما شاید تغییر کنه ولی باطنش همانی است که بوده
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : دوشنبه 01 اردیبهشت 93 در ساعت 18:28

  3. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 02 اردیبهشت 93)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 فروردین 96 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1392-6-10
    نوشته ها
    834
    امتیاز
    8,579
    سطح
    62
    Points: 8,579, Level: 62
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 171
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    785

    تشکرشده 2,768 در 697 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    96
    Array
    سلام دوست من به همدردي خوش اومدي

    آقايون وقتي حرفي ميزنند دقيقا منظورشون همون هست هيچ نيت ديگه اي پشتت نيست .
    داشتم از سر کار بر میگشتم که تو مسیر خونه با آقای اشنا شدم که اونم از سر کار بر میگشت خونه
    . پیشنهاد دوستی اجتماعی
    داد. من قبول کردم
    ( من 26 سالمه و از این اتفاقا زیاد برام افتاده و خداییش همیشه جواب منفی دارم . )
    مشکل من اینه که الان با وجود این علاقه که خیلی سریع بوجود اومده حتی نمیتونم این شخصو درست بشناسم. از طرفی اصلا نمیخوام از دستش بدم . ل
    طفا کمکم کنید بهم بگید چطور با این قضیه کنار بیام؟

    ايشون پيشنهاد دوستي اجتماعي دادن خوب؟؟؟شما تعريف دوستي اجتماعي رو ميدونيد؟؟؟

    فكر نميكنم در دوستي اجتماعي شناخت لازم باشه تازه علاقه هم در اين نوع دوستي وجود نداره.

    اگر خواستگاري كرده بودند بايد اين صحبت ها رو ميكرديد.

    بهتره نحوه آشناييتون رو هم يك بازبيني بكنيد





    • اعلام حضور براي ختم قرآن در ماه رمضان سال1435قمري


    http://www.hamdardi.net/thread-32764.html


    خداوندا؛هدایتم کن تا به این باور برسم؛
    که جواب برخی دعاهایم؛
    «صبر» و «انتظار» است ...






  5. 4 کاربر از پست مفید صبوری تشکرکرده اند .

    e-lampard (دوشنبه 01 اردیبهشت 93), khaleghezey (دوشنبه 01 اردیبهشت 93), sara 65 (دوشنبه 01 اردیبهشت 93), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 01 اردیبهشت 93)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 مهر 94 [ 18:09]
    تاریخ عضویت
    1393-2-01
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,193
    سطح
    18
    Points: 1,193, Level: 18
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 15 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    khaleghezey عزیز ممنونم که وقت گذاشتیت. منظورتون اینه که عنوان تاپیکم ایراد داره؟ میشه بفرمایید چرا؟
    من قصدم ازدواجه اما نه اینکه بگم این شخصو کامل قبول دارم و میخوام صددرصد باش ازدواج کنم . اونم پیشنهادی نداده. من خداروشکر خواستگار زیاد دارم فقط متاسفانه تا حالا کسی رو نتونستم انتخاب کنم. مواردی برام پیش اومده که کسی بهم پیشنهاد دوستی داده و ازش خوشم اومده ولی دوست نشدم بعد از مدتی دیدم طرف ازدواج کرده و خیلی ناراحت شدم. مدتی بود که تو ذهنم برنامه ریزی کرده بودم که اگه از کسی خوشم اومد قبول کنم که این مورد پیش اومد. من عمدا وارد این ارتباط شدم و میخوام این رابطه رو کنترل کنم و در جهت صحیح هدایتش کنم ولی با این علاقه سریعی که پیش اومده نگران شدم .نمی دونم چکار کنم ؟ خواستم نظرات دوستان رو بدونم تا دیدم بازتر بشه.
    منتظر نظرات و تجربیاتتون هستم.

    - - - Updated - - -

    صبوری جان ممنونم از اینکه وقت گذاشتی
    ایشون اولش گفت قصدش دوستیه اجتماعیه منم بهش گفتم اینا همش حرفه از همون اول بگو دوستی دیگه. میگفت اگه باهام اشنا بشی و بیشتر بشناسیم نظرت دربارم عوض میشه. خودشم فکر نمیکرد اینقد زود بهم علاقه مند بشه و الان هر دومون از این علاقه سریع تعجب میکنیم . من تو این دوستی اصلا ارزشامو زیر پا نمیذارم ایشونم ادم خوبی به نظر میرسه. من کیسایی دیدم که از طریق دوستی اشنا شدن و ازدواج کردن و زندگی خیلی خوبی دارن .

    - - - Updated - - -

    اگه من با این شخص دوست نمیشدم ممکن بود هیچوقت همچین کسی تو زندگیم نیاد!!
    از طرفی ایشون چطور میتونه بدون هیچ شناختی از من زود ازم خواستگاری کنه!! همکارمم نبود که در مورد م تحقیق کنه . و ممکن بود هیچوقت دیگه منو نمی دید
    امیدوارم دوستان نظر بدن

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 خرداد 97 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-8-26
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    9,405
    سطح
    65
    Points: 9,405, Level: 65
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,386

    تشکرشده 653 در 231 پست

    Rep Power
    53
    Array
    دوست عزیزم خودتم قبول داری که علاقه ات کمی غیر منطقیه ولی من مخالف ارتباط با جنس مخالف نیستم حالا اسمش هر چی که میخاد باشه : دوست اجتماعی یا دوست پسر یا دوست دختر
    توی روابط چیزی که مهمه مدیریت رابطه است مهم این نیست که طرف مقابلت جنسش مرده یا زن مهم اینه که طرف فرهنگ روابط رو بدونه مهم اینه که طرفت انسان باشه... آدمها توی روابط شون خیلی چیزها یاد میگیرن و میتونه یه کلاس درس خوب برای شما باشه بنابراین بهتره عاشقی رو کنار بذاری که عاشق شدن از نظر من فقط ضرر و زیان رو برای صاحبش همراه میاره ... بهتره نیت تون رو کمی بعد از آشنایی با اون آقا مطرح کنید و در صورتی که با شما هم رای بودند شناخت بیشتری ازشون کسب کنید و اهداف ارتباط تون رو پیش بگیرید در غیر این صورت همین حالا قطع رابطه کنید
    موفق باشین

  8. کاربر روبرو از پست مفید هم آوا تشکرکرده است .

    دختر عاقل (دوشنبه 01 اردیبهشت 93)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    317

    تشکرشده 1,458 در 274 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    69
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر عاقل نمایش پست ها
    سلام دوستان گلم
    من همیشه به این سایت سر میزدم ولی مشکلی مطرح نمیکردم ولی حالا درگیر یه مشکل شدم لطفا کمکم کنید

    داشتم از سر کار بر میگشتم که تو مسیر خونه با آقای اشنا شدم که اونم از سر کار بر میگشت خونه. پیشنهاد دوستی اجتماعی داد. من قبول کردم[IMG]file:///C:/Users/Nikam/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image001.gif[/IMG][IMG]file:///C:/Users/Nikam/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image001.gif[/IMG][IMG]file:///C:/Users/Nikam/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.gif[/IMG][IMG]file:///C:/Users/Nikam/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.gif[/IMG][IMG]file:///C:/Users/Nikam/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.gif[/IMG]( من 26 سالمه و از این اتفاقا زیاد برام افتاده و خداییش همیشه جواب منفی دارم . )
    خیلی رسمی شروع کردیم ولی خیلی زود ( یه هفته نشد) به هم علاقه مند شدیم. دو بار دیگه هم همدیگه رو دیدیم. ایشون دو سال ازم بزرگتره و مثل خودم لیسانسه و کارمنده.
    جور عجیبی بهم علاقه مند شدیم. انگار یه عمره همدیگه رو میشناسیم.

    من تا الان دختر عاقلی بودم هیچ رابطه بی هدفی نداشتم اگه رابطه ای داشتم آشنایی برای ازدواج بوده اونم با اطلاع شخص دیگه ای. مجبور شدم چند بار خطمو عوض کنم به دلیل مزاحمایی که شمارمو بزور پیدا میکردن و قصد دوستی داشتن. ( دختری نبودم که دوست بشم)

    مشکل من اینه که الان با وجود این علاقه که خیلی سریع بوجود اومده حتی نمیتونم این شخصو درست بشناسم. از طرفی اصلا نمیخوام از دستش بدم . لطفا کمکم کنید بهم بگید چطور با این قضیه کنار بیام؟

    سلام
    میگن یک پیرمردی داشت از کوچه ای خارج میشد ، جوانی رو دید که داشت میرفت داخل کوجه ، پیرمرد بهش گفت ، نرو جوون ، این کوچه تهش بن بسته ، منم روزی که داشتم وارد این کوچه میشدم مثل تو جوان بودم و یک پیرمرد بهم گفت نرو ، ولی به حرفش گوش نکردم و خواستم خودم تجربه کنم و حالا من عمرم رو دادم تا به حرف اون پیر رسیدم و کاش همون روز از تجربه اون استفاده میکردم و لازم نبود هزینه به این گزافی بپردازم.

    اول اینکه متاسفانه طبق گفته های خودتون شما عاشق شدید که در یک مدت کوتاه اینقدر شیفته همدیگه شدید. عاشق کر و کور میشه . یک انسان کر و کور نمیتونه همونطور که خودتون اشاره کردید شخصیت طرفش رو ارزیابی کنه و برای مهمترین انتخاب زندگی ، این خیلی ریسک زیادی داره که بخوای با چشم و گوش بسته انتخاب کنی.

    دوم اینکه علیرغم اینکه طبق مورد بالا بعیده بتونید با این شدت علاقه از شخصیت طرف ارزیابی درستی داشته باشید ولی اگر دوست دارید ستونهای زندگیتون رو روی استثنائات بنا کنید ، وارد مرحله بعد بشید و ایشون رو تحت فشار قرار بدید که اگر شما رو دوست دارند سریعتر بیان خواستگاری رسمی شما ، اگر دیدید چه بصورت مستقیم یا غیر مستقیم و با دلایل مختلف حاشا کرد ، بدونید شما رو برای زندگی نمیخواد و صرفا یک مدت برای سرگرمی و وقت گذرونی میخواد مخصوصا اینکه ایشون که اینقدر راحت سر راه شما رو گرفتن و به شما پیشنهاد دادن شما میتونید تضمین بدید که توی این 28 سال زندگیشون شما اولین نفر بودید؟ ایا با این موضوع که ایشون ممکنه روابط مختلف در سطوح مختلف با دختران دیگر داشته باشن و حتی اصلا معلوم نیست که در حال حاضر فقط شما تو زندگیشون هستید یا خیر میتونید کنار بیاید؟ اصلا میتونید به این مرد اعتماد کنید که بعد از ازدواج با شما دیگه به فکر دوستی اجتماعی !! با دختر یا زن دیگه ای نیفته؟ گرچه همین فردا میتونید ایشون رو تست کنید و بگید بیاد به خواستگاریتون و ببینید چطور دلیل و بهانه میاره ولی با این وجود اگر هم قبول کرد به سایر موارد هم دقت ویژه کنید.

    سوم اینکه اگر حاضر شد به خواستگاری شما بیاد ، باید به لحاظ احساسی در شرایطی باشید که وقتی ایشون به خواستگاری شما میاد ، عقل شما غالب بر احساس شما باشه و دقیقا مثل خواستگاری های رسمی ملاکها و ارزشهاتون رو از ایشون مثل یک غریبه بپرسید و ببنید چقدر مناسب شما هستند.

    چهارم اینکه همیشه خاطرتون باشه ، بین روابط زن و مرد چه محرم باشند و چه نامحرم ، زن و مرد دو نفر تنها نیستند ، بلکه نفر سوم شیطان هست که همیشه این دو نفر رو مشایعت میکنه. اگر زن و مرد نامحرم باشند اینقدر این دو نفر رو وسوسه میکنه که طرف هر چقدر هم ایمان قوی و شخصیت قوی داشته باشه بالاخره به گناه الوده میشه و اگر اون دو نفر محرم و زن و شوهر هم باشند باز هم شیطان همیشه در صدد هست تا بالعکس حالت نامحرمی تا میتونه بین این دو نفر رابطه رو شکراب میکنه تا این دو نفر رو از هم فاصله بندازه. همین الان هم شیطان کاملا در رابطه شما وارد شده ، حرفهایی که در زیر براتون از خودتون بلد کردم اینها نداها و حرفهای درونی خودتون نیست ، اینها افکار .نداهای شیطان هست تا به مقصودش در رابطه شما برسه:

    جور عجیبی بهم علاقه مند شدیم. انگار یه عمره همدیگه رو میشناسیم.
    من تا الان دختر عاقلی بودم هیچ رابطه بی هدفی نداشتم
    از طرفی اصلا نمیخوام از دستش بدم
    اگه من با این شخص دوست نمیشدم ممکن بود هیچوقت همچین کسی تو زندگیم نیاد!!
    من تو این دوستی اصلا ارزشامو زیر پا نمیذارم ایشونم ادم خوبی به نظر میرسه
    من کیسایی دیدم که از طریق دوستی اشنا شدن و ازدواج کردن و زندگی خیلی خوبی دارن .
    در هر صورت امیدوارم مثل همین ایدی دختر عاقل که انتخاب کردید ، تصمیم عاقلانه ای بگیرید و امیدوارم نگاهتون رو در این مهمترین مرحله زندگی از روی استثنائاتی که مطابق شما اشنا شدن و در نهایت خوشبخت شدن بردارید و ببنید چقدر روابطی بوده که صد برابر عاشقانه تر از شما شروع شده و در نهایت در زندگی مشترک به بن بست رسیده و در همین تالار هم نمونه هاش زیاده.
    بفرموده حضرت علی (ع): چه بسیارند عبرتها و چه کم هستند عبرت گیرنده ها.

  10. 2 کاربر از پست مفید محمد 93 تشکرکرده اند .

    فدایی یار (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), حسين40 (چهارشنبه 07 خرداد 93)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    ادم عاقل که عاشق نمیشه !! شوخی کردم اما از شوخی گذشته

    راستش یه جورایی با این حرفتون موافقم که گفتید اگه اجازه ی اشنایی به اون اقا نمی دادید الان شاید مثل گذشته میشد دوباره و..

    اما الان شاید شما فکر میکنید اون اقا بسیار فردی مناسب برای شما هستند و شاید که نه شاید حتما این طور باشه ولی اگه شما بخواید با ادامه دادن این رابطه اون اقا رو برای خودتون داشته باشید و ازدواج اولا بعید میدونم الزاما به ازدواج ختم شه و دوما احتمال مشکلات بعدیش هم زیاد هستش و چون نحوه ی اشنایی تون به هر حال با اسم دوستی بوده حالا هر نوعش اون اقا بعد ازدواج و عقد کلی فکر میاد توی سرش تازه غیرتی میشه این خانم این قدر راحت با من دوست شد نکنه با کسی دوست شده باشه و.. این طور چیزها

    حالا که هم ایشون و هم شما به ایشون علاقه مند شدید به شرطی که این علاقه باعث نشه از خیلی چیزهایی که براتون اصول و معیار ازدواج بوده کوتاه نیاد و به قول معروف چشم و گوش بسته انتخاب نکنید به نظر من قبل از این که خدایی ناکرده مشکلی پیش نیاد و..

    بهتره باهاشون یه قرار بزارید بهشون بگید هدف شما از این اشنایی یا همین دوستی اجتماعی ما چی بود و ببنید حرف رو به کدوم سمت پیش میبرند بعدش شما که دختریخ وب وعاقل هستید حرف رو به بحث ازدواج پیش ببرید و بهشون بگید که قصد دوست شدن با هیچکسی رو نداشتید و ندارید و نخواهید داشت بعدش ممکنه ایشون بگن خب من میخوام بیش تر اشنا شیم بهشون بگید مواردی که توی یه خواستگاری مطرح میشه خیلی بیش تر از این رابطه ها باعث شناخت طرفین میشه و .. اصلا بگید اومدیم ما رابطه داشتیم و بعد n روز فهمیدیم که اصلا خدا ما رو برای هم افریده !!! از کجا معلوم خونواده هامون قبول کنند و کسی مخالفت نکنه و.. بهشون بگید طوری در لفافه که شان شمتا هم حفظ بشه اگه قصدشون ازدواج هست با خانواده تشریف بیارند و شما در خدمتشون هستید و گرنه هم که شما رو به خیر و ما رو به سلامت بهشون بگید

    کافیه کلی تاپیک این حا هست از روابطی که همه هم سن های مشابه شما داشتند ولی متاسفانه اخرش بنا به هر دلیلی به هم نرسیدند پس چرا یه دختر عاقل احساسشو درگیر چیز و کاری بکنه که اخرش ممکنه هیچی نباشه جز غصه و درد و.. درسته اولش عشقه و خوب و.. ولی بعد مثل درد خماری بعد مصرف مواد میاد سراغ ادم پس تجربه نکنید این چیزا رو مگر با کسی که انشالله باهاش ازدواج می کنید

    البته شاید نگران باشید نکنه با این کارتون طرف بپره و بره و.. ولی من خیالتون رو راحت میکنم اگه اون فرد واقعا برای ازدواج شما روکاندید کرده باشند از این برخورد شما کاملا خوششون خواهد اومد و با توجه به سنشون شرایط ازدواج رو هم که داشته باشند میان خواستگاری و اگه شما این حرفا رو زدید و ایشون هم رفتند و پشت سرشون رو نگاه نکردند خوشحال هم باشید چون بدونید اصلا قصدشون ازدواج نبوده میخواسته طرف ادامهبده دو دل بوده گفته حالا ببنیم چی بشه و... تازه اگه قصد سو استفاده و این حرفا نباشه

    شما من حرف یه مرد اعتماد کنید و من به شما اطمینا خاطر میدم اقایون تا قبل عقد همسرشون براشون ناشناخته باهش بیش تر ترغیب میشند شما کمی بیش تر این رابطه رو ادامه بدید و طرف ببخشید این طور میگم شما رو خوب انداز براندازکنه و.. احتمال این که هی از شما فاصله بگیره و حتی اگه قصدش ازدواج باشه منصرف شه بیش تر میشه و..


    پس لطفا کاری که گفتم رو انجام بدید مطمئن هستم نتیجشو می بینید..
    انشالله هر چی خیره برای شما اتفاق بیفته...

  12. #8
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    لطفاً عنوانی که دقیق گویای مشکل باشد را تنظیم کرده و ارسال کنید ، طوری که وقتی کسی عنوان را ببیند بفهمد مشکل چی هست .

    بعد از تغییر عنوان ، تاپیک باز خواهد شد

    با تشکر





  13. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 02 اردیبهشت 93)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 مهر 94 [ 18:09]
    تاریخ عضویت
    1393-2-01
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,193
    سطح
    18
    Points: 1,193, Level: 18
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 15 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نمی دونم در مورد این رابطه چه تصمیمی بگیرم؟

    سلام
    مشکلمو با عنوان
    کد HTML:
    [HTML]دختر عاقل عاشق شده
    [/HTML] مطرح کردم ولی قفل شد.

    کاملا اتفاقی تو مسیر برگشت به خونه از سر کار ،با آقایی آشنا شدم که پیشنهاد دوستی اجتماعی داد. ازش بدم نیومد و قبول کردم. ( با توجه به اینکه تا حالا دوست پسر نداشتم) . رابطه تلفنی خیلی رسمی شروع شد ولی بعد از دو ملاقات دیگه بسیار بهم علاقه مند شدیم. بهتره اینم بگم من ادم اجتماعی هستم 26 سالمه و بچه نیستم زود به کسی دل ببندم . از نظر خواستگار باید بگم جز دختراییم که خواستگار زیاد دارن و معمولا از طریق دوستان و همکارام برای ازدواج معرفی میشم.
    حالا مشکل من اینه که نسبت به این علاقه دو طرفه و سریع جا خوردم و نمی خوام راه اشتباه رو برم از دوستان کمک خواستم که ضمن اظهار نظرشون نسبت به این رابطه ، کمکم کنن تا اشتباه نکنم.

    در اینجا جواب دوستان رو دادم :

    با تشکر از هم آوا، محمد و فدایی یار عزیز
    من کاری که گفتید( مدیریت رابطه و تعیین تکلیف) رو کردم و طوری که غرورم نشکنه ( هر چند خیلی برام سخت بود) بهش گفتم من درسته باهات دوست شدم و رابطه ای رو شروع کردم ولی ادامه این دوستی و نداشتن هدف تو این رابطه با ارزشام ناسازگاره . ازش خواستم اگه هیچ برنامه و هدفی برای ازدواج با من نداره بهم بگه و البته به غرورم بر خورد و گفتم ببین اگه همین الانم بخوای بیایی خواستگاریم من اجازه نمیدم چون به دلایلی فعلا قصد ازدواج ندارم . ( حالا میگم چرا) و اینم بدون با وجود این علاقه ای که بهت دارم فک نکن جوابم مثبته چون من نمیخوام ازدواجم از سر احساس باشه. حالا جواب ایشون:
    گفت چرا نمیخوای ازدواج کنی منم گفتم چون خواهرم ازم بزرگتره و خانوادم موافق نیستن من زودتر ازدواج کنم تا حالا هم خواستگارامو فقط به این دلیل رد کردن. گفت تصمیم ازدواج تصمیم سختیه و من از قول دادن الکی خوشم نمیاد. فقط بدون تو تنها دختری هستی که اینقد دوسش داشتم نمی گم هیچ دختری تا حالا تو زندگیم نبوده ولی تو برام متفاوتی و گفت کاش لیاقت تورو داشته باشم.
    حالا من به چند دلیل نمیتونم هیچ تصمیمی بگیرم :

    1. خودم مشکل دارم و نمیتونم مجبورش کنم بیاد خواستگاریم چون خونوادم اجازه اومدن خواستگار به خونمونو نمی دن
    2. خیلی دوسش دارم و اونم خیلی دوسم داره جدایی برام سخته
    3. من میدونم فعلنا امکان ازدواج واسم نیست و از طرفی اگه ایشونو از دست بدم میترسم بعدا مجبور به ازدواج با کسی باشم که علاقه ای بش ندارم


    بی صبرانه منتظر نظراتتونم

    - - - Updated - - -

    چرا کسی چیزی نمیگه؟؟؟؟
    ویرایش توسط دختر عاقل : چهارشنبه 03 اردیبهشت 93 در ساعت 17:50

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 مهر 94 [ 18:09]
    تاریخ عضویت
    1393-2-01
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,193
    سطح
    18
    Points: 1,193, Level: 18
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 15 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    من دیروز یه تصمیم مهم گرفتم بهش گفتم میخوام رابطه رو قطع کنم . دلیلشو خواست بهش گفتم من خوب فکرامو کردم فهمیدم عشقم واقعی نیست !! چون اگه هر مرد دیگه ایم بود و بهم پیشنهاد دوستی میداد و بهم توجه میکرد و منم قبول میکردم و با عشق بهش نگاه میکردم( همین جوری که با علاقه تمام به شما نگاه میکنم) حتما هیمن اتفاق می افتاد و من عاشقش میشدم پس علاقم واقعی نیست و من درگیر احساسات شدم.

    اونم در جوابم گفت ولی من عشقم واقعیه و زود گذر نیست . بهش گفتم بهم اثبات کن. بعد از کلی فک گفت تو بودی چطور اثبات میکردی؟ گفتم اگه من پسر بودم هیچوقت دختری (که هدفش دوستی نیست )که برا ازدواج نمی خواستم به خودم وابسته نمیکردم . و هدفمو رک و راست بهش میگفتم. سریع بهم زنگ زد گفتم بهتره با اس ام اس جوابمو بدی. قبول کرد و گفت شب بهت میگم ولی شب اس داد که اتفاقی افتاده نمی تونه اس بده و کلی معذرت خواهی کرد. امروزم تا الان که پیامی نداده .

    الان حال خوبی ندارم تنها دلخوشیم سر زدن به این سایته و خوندن تاپیکای دیگه فقط با خوندن تجربیات دیگران میتونم اروم بگیرم .

  16. 2 کاربر از پست مفید دختر عاقل تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 04 اردیبهشت 93), فدایی یار (پنجشنبه 04 اردیبهشت 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نظر شما در مورد تصمیمی که چند وقت پیش نصب به همکلاسی دانشگاهیم گرفتم
    توسط amiramiry در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 مرداد 96, 11:14
  2. پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: شنبه 18 مرداد 93, 10:12
  3. تصمیمم رو گرفتم. راهکار برای پیشگیری از مشکل میخوام.
    توسط آرزومند خوشبختی در انجمن تفاوت سنی در ازدواج
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 دی 91, 17:33
  4. پیشگیری از آسیب های طلاق ( تصمیم به طلاق گرفته ام )
    توسط etemade shekaste در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 45
    آخرين نوشته: دوشنبه 15 خرداد 91, 00:25
  5. در تصمیم گیری مشکل پیدا کرده ام، لطفا کمکم کنید
    توسط sana123 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 16 اردیبهشت 90, 01:56

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.