نمیدونم برای شوهرم مهم هستم یافقط خانوادش براش مهمن؟

[yasna@]

سلام من تازه دیشب عضواین سایت شدم امیدوارم بتونه واقعا مثل اسمش همدردی کنه من 24 سالمه 3ساله ازدواج کردم ویک دختریک ساله دارم باخانواده شوهرم یکجا زندگی میکنم واین وحشتناکه واسه کسی که شوهرش وابسته به خانوادشه همیشه طرفدار مادرشه حتی کلید خونم دست مادرشوهرم هست وقتی نباشم بیام محاله درنبودم نیادتوخونم حق اعتراض هم ندارم واقعا کم اوردم بشدت عصبی شدم توروخدابگیدچیکارکنم.؟

[khaleghezey]

درود بانو خوش آمدید

خوش آمدي به تالار همدردي
دوست عزيزم يه نگاه به دورو ورت كن. كدوم زنيو ميبيني كه از اين مشكلا نداشته باشه؟يه گشت تو تالار بزن خودت ميبيني.اين حرفا اصلا دليل خوبي براي طلاق نيست.مطمئن باش هر مرد ديگه اي هم بود همين آش و كاسه بود اينو با قاطعيت ميگم.چون اصولا تمام مردا ذاتا اينجور وقتا طرف خانوادشونن.هيچ وقت نبايد شوهرتو سر دوراهي قضاوت با خانوادش بذاري يا بگي مادرت اينو گفت و .........

بزار از یکی از دوستان که مشکلی شبیه شما داشتن یه مطلب بزارم بد نیست بخوانید فکر کنم خیلی به شما کمک کنه.

((خواهره بزرگ من، تازه ازدواج کرده بود که برادرم عقد کرد، تو جشن عقده برادرم، مادرشوهر خواهرم، به یکی دیگه از خواهرام گفت به این می گن جشن عقد و شما برا ما کم گذاشتین و برای بقیه دخترا از این کارا نکنین!

خلاصه، تا این حرف به گوشه خواهر بزرگم رسید و گفتن مادرشوهرت این جوری گفته، خیلی بی اعتنا به این قضیه، گفت:

گفت که گفت، به جهنم، بذار هر چی دوست داره بگه!

یعنی این قدر آرامشش براش مهم بود که انگار این حرف رو نشنید، نه به شوهرش در این باره گفت، نه اصلا به روی مادرشوهرش چیزی آورد، هیچی! اصلا یه لحظه هم فک نکرد رو این موضوع! خیلی برا من جالب بود! تازه، همون موقعه رفت پیش مادرشوهرش نشست و میوه بهش تعارف کرد!


می گه من بیام بهترین لحظات زندگیم رو خراب کنم به خاطره یه حرف! بیام با شوهرم دعوا کنم به خاطره حرف مادرش!!! به اون بیچاره چه ربطی داره، اگه من بگم مادرت این رو گفت، اونم به احتمال زیاد می خواد ازشون طرف داری کنه و دیگه هیچ!!

خلاصه منظورم اینه که نذار کسی آرامشت رو ازت بگیره، یه فیلتر باید بذاری روی گوشت، فقط بعضی حرف ها رو بشنوی! داری بهترین روزهای زندگیت رو با بها دادن به این حرفها خراب می کنی!))

مردای ایرانی به مادرشون خیلی وابسته هستند بیش از اندازه.مادرشوهرها تازه بعد اینکه پسرای خودشان را شوهر دادن تازه یادشون یموفته ای داد بیداد پسرمان را از ما گرفتن و میشن هووی عروس بیچاره

اینجا دوتا مسئله هستش.

1.شوهر شما به حرف مادرش گوش میده و براش ارزش قائله این خیلی خوبه چون خانواده دوست هستش.
2.اینکه به حرف مادرش گوش میده و به حرف شما کمتر گوش میده اینجا فرق میکنه شما بنظرم زرنگ باش دقت کن از رفتارهای مادشوهرت تجربیاتت را افزایش بده چجوری با شوهرت حرف میزنه و جذبش میکنه اگه بهش اعتماد بنفس میده شما که به شوهرت نزدیکتری اگه ازش تعریف میکنه شما بیشتر تعریف کن اگه براش غذای خوب میبره و همش دورو برش میچرخه کی از همسر به آدم نزدیکتر کلا سعی کن نکات خوبی که توی رفتاراش به چشمت میاد یادداشت کنی و بکارشون بگیری.
از همه مهمتر شما بعنوان همسر میتوانی از جذابیت زنانگی خودت و رابطه عاشقانه برای نزدیکتر شدن به همسرت هرچه بیشتر و بهتر استفاده کنی.

به هیچ عنوان غر نزن پیش شوهرت از خانوادش بد نگو اصلا و ابدا کارساز نیست بجاش خودت را بزن به مظلومی .(اینو به تجربه یاد گرفتم مادر شوهرا همش خودشونو میزنن به مریضی و آه و ناله و ضعیف بودن) این تجربه را به آسانی بدست نیاوردن این تجربه چندین و چندساله گران قیمتیه.
زن باید ظریف باشه و نرم از سیاست های زنانه استفاده کن بعضی وقتا خودتو ضعیف نشون بده و مثل سریال پژمان بود (نامزدش میومیو میکرد و خودشو لوس میکرد)البته نه تا اون حد ولی کارسازه.

سعی کن خوبی هاشونو دوبرابر ببینی و بدیهاشونم با یکچشم بهش نگاه کن بعضی وقتا هم خودتو بزن به کر و لال بودن نابینا بودن مثل مجسمه نه چیزی میشنوه نه چیزی میبینه.

شرمنده دیگه بعنوان مرد فقط همین ها را بلد بودم.اینو بدون خواهر من این موضوع کلیه همه زنا باهاش دست به گریبان هستن بخوای جنگ و دعوا راه بندازی و کی و بگی ننت مقصره و اون خواهر ذلیل مرده ات اینجوریه فقط خودت اذیت میشی و زندگیت داغون میشه.ولی با سیاست زنانه بری جلو هرکاری را میتوانی انجام بدی و احترامشان را هم نگهداری ولی حقتم بگیری راستی رفتار جراتمندانه خیلی بدردت میخوره وایسا لینکش را برات مینویسم.

www.hamdardi.net/thread-18343.html

اینم بخونی خیلی خوبه بهت کمک میکنه

http://www.hamdardi.net/thread-22541.html#post208270

[yasna@]

سلام باعرض معذرت تازه الان مطلبتون رو خوندم ازتون تشکرمیکنم امیدوارم بتونم بیخیال باشم چون بیخیال بودن خیلی سخته مشکل من اینه که نمیدونم چطورشوهرمو مال خودم کنم ؟

- - - Updated - - -

سلام باعرض معذرت تازه الان مطلبتون رو خوندم ازتون تشکرمیکنم امیدوارم بتونم بیخیال باشم چون بیخیال بودن خیلی سخته مشکل من اینه که نمیدونم چطورشوهرمو مال خودم کنم ؟

- - - Updated - - -

سلام باعرض معذرت تازه الان مطلبتون رو خوندم ازتون تشکرمیکنم امیدوارم بتونم بیخیال باشم چون بیخیال بودن خیلی سخته مشکل من اینه که نمیدونم چطورشوهرمو مال خودم کنم ؟

[yasna@]

سلام اول تشکرمیکنم از راهنماییتون بعد معذرت خواهی میکنم بخاطرنابلد بودم که کجا باید جوابتون رو میدادم میخواستم بگم مشکل من اینه بلد نیستم شوهرمو مال خودم کنم به قول معروف نتونستم رگ خوابشو پیداکنم شوهرم خیلی مغروره فکرمیکنه اگربهم احترام بذاره محبت کنه همه بگن زن ذلیله اما من میخوام یجورایی زن ذلیل باشه اما نمیدونم چه کنم؟

- - - Updated - - -

سلام اول تشکرمیکنم از راهنماییتون بعد معذرت خواهی میکنم بخاطرنابلد بودم که کجا باید جوابتون رو میدادم میخواستم بگم مشکل من اینه بلد نیستم شوهرمو مال خودم کنم به قول معروف نتونستم رگ خوابشو پیداکنم شوهرم خیلی مغروره فکرمیکنه اگربهم احترام بذاره محبت کنه همه بگن زن ذلیله اما من میخوام یجورایی زن ذلیل باشه اما نمیدونم چه کنم؟

[khaleghezey]

سلام اول تشکرمیکنم از راهنماییتون بعد معذرت خواهی میکنم بخاطرنابلد بودم که کجا باید جوابتون رو میدادم میخواستم بگم مشکل من اینه بلد نیستم شوهرمو مال خودم کنم به قول معروف نتونستم رگ خوابشو پیداکنم شوهرم خیلی مغروره فکرمیکنه اگربهم احترام بذاره محبت کنه همه بگن زن ذلیله اما من میخوام یجورایی زن ذلیل باشه اما نمیدونم چه کنم؟

- - - Updated - - -

سلام اول تشکرمیکنم از راهنماییتون بعد معذرت خواهی میکنم بخاطرنابلد بودم که کجا باید جوابتون رو میدادم میخواستم بگم مشکل من اینه بلد نیستم شوهرمو مال خودم کنم به قول معروف نتونستم رگ خوابشو پیداکنم شوهرم خیلی مغروره فکرمیکنه اگربهم احترام بذاره محبت کنه همه بگن زن ذلیله اما من میخوام یجورایی زن ذلیل باشه اما نمیدونم چه کنم؟

خیلی داری اشتباه میکنی میگی دوست داری شوهرت زن ذلیل باشه مردی که از مردانگیش دور بشه که دیگه تکیه گاه زندگی نمیتونه باشه.این آدرس را بخوان

http://www.hamdardi.net/thread-23419.html

مقالات بالا را مطالعه کردی؟اتفاقا برعکس اونی که فکر میکنی باید توی جمع خانواده شوهر یا خانواده خودت و دوستات خودتو ضعیف و ظریف نشان بدی و مردت را قوی و محکم و باراده و باجذبه اعتماد بنفسش را ببری بالا ما مردا اینجور یهستیم عاشق اینکه یکی ازمون تعریف کنه اونوقت هرکاری بخواد براش انجام میدیم.آی من یکی کیف میکنم همسرم زیر بغلم هندوانه میزاره چه وقتی توی خونه خودمونیم چه پیش خانوادش و خانوادمو و دوستام یعنی واقعا برای ما مردا وقتی همسرانمان از ما و اخلاق و خصوصیات رفتاری مان تعریف میکنن لذتیه که حالا حالاها به این زودیا فراموش نمیکنیم.
شوهر شما دارای یه شخصیت مجزاست اینو از سرت بیرون کن که بخوای ازش اونی بسازی که دوست داری. جلوی خانوادش ازش تعریف کن بزار فکر کنه آدم مقتدریه اعتماد بنفس بهش بده اینم بهت اخطار بدم الان میگم بعدا نگی نگفتی تو اینکارو نکنی مطمئن باش یه نفر دیگه اینکارو انجام میده.

یه سری موراد دیگه همب رای شما در مورد برخورد با خانواده شوهر مینویسم بخوانید و عمل کنید


اول اينکه به هيچ عنوان کار رو نبايد به بحث باهاش بکشوني

دوم اينکه تا مي توني احترام بذاري تا بهت احترام بذارند

سوم اينکه از پسرش تا مي توني جلوش تعريف کني و بديهاي پسرشو به هيچ وجه جلوش نگي

تا مي توني تاييدش کني حالا شده الکي

حتما روز تولدش يادت باشه و شده يه کادوي کوچيک براش بخري

و وقتي بهت بدي مي کنه پيش خودت بگي مادر شوهر ديگه و من به خاطر مادرشوهرم محبت و احترام نکردم بلکه به خاطر زندگيم و همسرم اينکارو کردم

بقول معروف دوري و دوستي

يک چيز رو من ميگم براي هميشه آويزه گوشت کن. گلم هيچ وقت زندگي ات رو به خاطر نفر سوم تلخ نکن .
چون اون ها از خراب شدن زندگي ات لذت مي برن پس شادشون نکن .

وقتي از حرفا و شوخيايي که ناراحت ميشن ديگه نگو. ديگه باهاشون شوخي نکن.
اگه خيلي اذيت ميشي خب باهاشون کمتر حرف بزن بيشتر شنونده باش.
سعي کن از حرفايي که ممکنه برداشت بد بشه استفاده نکني.


خلاصه:
1 - صبوري و استفاده از بستر زمان
2 - حفظ آرامش و گسترده کردن ديدت نسبت با ساير زمينه هاي مثبت زندگيت
3 - بي توجهي ( نه قهر، چون قهر خودش يک توجه منفي هست) به رفتار و گفتاري از مادرشوهرت که نابهنجارانه و مداخله جويانه هست.
4 - ارتباط غني و احساسي با شوهرت و انرژي گذاشتن روي او به جاي مادر شوهرت



لطفا مقالات را کامل بخوانید اگر واقعا تمایل به بهتر شدن زندگیت داری

[zendegiye movafagh]

سلام گفتنی ها رو دوستان گفتند
من فقط میخوام بگم خانواده همسرت هیچ وقت رقیب تو نیستند سعی کن کنارشون باشی نه در مقابلشون . شما الان عضوی از خانواده اونها هستید و همسرتون هم عضوی از خانواده شما . پس مادر اون باید مثل مادر خودت برات قابل احترام باشه نه به چشم رقیب بهش نگاه کنی
هر چقد هم که رفتاراش زشت باشه باز نباید انتقام بگیری یا از شوهرت بخوای یکی رو انتخاب کنه چون اثرات منفیه زیادی داره

[واحد]

سلام یسنا جان خوش اومدی برام تعجب اور بود گفتی میخوای شوهرت رو مال خودت کنی . عزیزم شوهرت مال خودته . مگه شوهر کس دیگه ای هم هست ؟ یعنی زن دیگه ای که نداره ؟ شما تنها همسر اون هستید . پس تنها عشقش هستید . مادر و خواهر و خانواده اش رو رقیب خودتون ندونید اونا خانواده شن قبل از شما بودن . بعد از این هم خواهند بود . پس اگه تلاش کنید که همسرتون رو از اونا جدا کنید تلاش عبثیه و نتیجه عکس میده . در عوض باید سعی کنید به عنوان جزیی از خونواده بشید و خودتونو جدا از اونا ندونید . میدونم زندگی با خونواده مادر شوهر سخت هست و شما استقلال کامل ندارید و جدا زندگی کردن بهتر هست . همسرتون هم به خاطر حضور خانواده اش نمی تونه محبت واقعی اش رو به شما نشون بده و فکر میکنه اینجوری انگ زن ذلیلی بهش میزنن. ولی این شرایط برای همیشه نیست . ولی فعلا که در این شرایط هستید نباید اجازه بدید اون از لحاظ عاطفی ازتون دور بشه . مخصوصا برای رابطه جنسی اصلا کم نذارید . میدونم شما ممکنه به خاطر شرایطتتون مثلا یه وقت به خاطر یه حرف مادر شوهر دلخور بشید و این دلخوری رو بخواهید سر همسرتون خالی کنید این باعث دوری شما از همدیگه میشه و این سیکل معیوب اونو بیشتر به طرف خونواده اش سوق میده . پس اگه میخواهید مستقل بشید نباید بزارید شوهرت ازت فاصله بگیره . مردا هم نیاز دارن حداقل از لحاظ عاطفی به یه زن تکیه کنند اگه شما بتونی تکیه گاه محکمی براش باشی اون راحتتر از مادرش جدا میشه .

[yasna@]

واقعا ازعزیزانی که راهنماییم کردن سپاسگذارم اماخواهش میکنم فکرنکنیدچون گفتم میخوام شوهرمو مال خودم کنم آدم بدجنسی هستم نه فقط میخوام شوهرم بیشتربه منو دخترمون فکرکنه باتمام بی احترامی های که ازمادرشوهرم دیدم بجون عسلم تا الان هیچ بی احترامی نکردم اما به شوهرم اعتراض کردم نتیجه اعتراضمم دعوابوده ودرآخر دخالت های بیجای خانوادش من به تمام حرفهای شوهرم باجون ودل گوش میدم اماشوهرم میگه من اخلاقم فرق داره نمیتونم حرف کسی روگوش بدم اخه مگه من کسیم من زنشم مادربچه اشم من نمیخوام ازخانوادش دورش کنم میخوام بهش بفهمونم هرکسی جای خودش روداره مادر جای خود زن جای خود اما نمیدونم چطور؟ مادرشوهرم فقط داره ازشوهرمن سواستفاده میکنه اماپسره دیگه ام داره که طرف زنشه مادرشوهرم هم اونو بیشتر دوست داره ومن ازاینکه شوهرم بخاطرمادرش بامن بحث میکنه عصبی میشم اصلا ازاینکه تواین خونه ام دارم عذاب میکشم عذاب

[khaleghezey]

اتفاقا بسیار آدم خانوم خوبی هستی و بچه ها چون شما باشخصیت و فهمیده هستی با اینکه سنتون هم خیلی بالا نیست.واقعا من یکی خیلی سخت باورم میشه با 24 سال سن اینهمه صبور و بااخلاق خیلی از خانم های توی تالار شما سرچ کنید هم مشکل شما را دارند هم با اینکه سنشان از شما خیلی بیشتره ولی نمی توانند همانند شما مسائل پیش آمده بین خودشان و خانواده شوهرشان را مدیریت کنند

خوب شما اول باید مردها راب شناسی و اینکه بدانی چقدر ظرفیت در وجودت بعنوان زن نهفته است و خودت خبر نداری.

http://www.hamdardi.net/thread-23419.html

این مقاله را حتما بخوان نکات کاربردی در زندگی متاهلی

http://www.hamdardi.net/thread-22541.html#post208270

لینک های مهارت های ارتباطی و رفتار جراتمندانه


مهارتهای ارتباطی

چگونه منفعل نباشیم؟

اینا هم تاپیک های she هستش.

مشاوره تخصصی با جناب sci

کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه

[paria_22]

واي از دست مردها
انگار خلق شدن فقط ما رو زجر بدن
شوهر من كه چند ماهه كلا اخلاقش عوض شده
عزيز من چكار ميشه كرد بايد فقط صبوري كني