به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 59
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    576
    سطح
    11
    Points: 576, Level: 11
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 76 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array

    New 1 ازدواج با پسری که بعد از چندسال دوستی حس میکنم نمیشناسمش

    سلام. دختری هستم 21 ساله که از14سالگی با پسری که از فامیلای دور پدرم بود آشنا شدم. اون زمان بهم پیشنهاد ازدواج داد ومنم چون تا حالا پسری تو زندگیم نبود از روی کنجکاوی قبول کردم.بعداز یکسال پدرم متوجه شد و رابطمون تایکی دو سال قطع شد ولی دوباره شروعش کردیم.من اون زمان که آشنا شدیم اول دبیرستان بودم و الان که دارم مینویسم دانشجوی ترم 4 حسابداری هستم.ماتواین چندسال خیلی بهم نزدیک شدیم و رابطه ی جنسی برقرار کردیم ولی صدمه ای به دختر بودنم نزد..حدود 10 روز قبل پدرم دوباره متوجه شد و موبایلم رو گرفت و رابطمون رو قطع کرد.اون پسر متولد سال 64 ومن متولد 72هستم.پدرم گفت دربارش تحقیق میکنه. از چند نفر پرس و جو کرد و بهش گفتن که اون پسر دختر باز هست و سابقه ی اعتیاد داره و ترک کرده. من تو این چند سال چیزی درباره ی اعتیادش نشنیده بودم ولی هر از گاهی متوجه شدم دوست دختر داره ولی هربار با مهارت من و قانع کرد.پدرم مخالفه و مادرم هم میگه هرچی بابات بگه.اون پسرشرایط مالی مناسبی نداره ولی حس میکنم واقعا دوستم داره که چند سال باهام موند.پدرم میگه خوشی زندگی باتو براش نهایتا 1 ساله.حس میکنم دوستش دارم و اون هم دوستم داره.حرفاش رفتاراش اصلا به آدمی که پدرم میگه نمیخوره.اون اجازه نمیداد آرایش کنم یا لباس نامناسب بپوشم وهمیشه راهنماییم میکرد که آدم خوب و درستی باشم.ما تفاوت زیادی داریم.اون تاحالا با چندین دختر دوست بود ولی من هیچ پسری جز اون تا حالا توزندگیم نبودو هرکس پیشنهاد ازدواج میده رو رد میکنم.من دانشجوهستم و انشاا...قراره 6ترمه درسم رو تموم کنم و برای ارشد اقدام کنم.پدرم هم قول کار رو بهم داد.من خانواده ی جوانی دارم.پدرم متول52 و لیسانسه ی زبان انگلیسی و مادرم متول52دو خانه دار هست. ولی او دیپلمه است و پدرومادر پیری دارد و نهمین فرزن خانواده و فرزند آخر است.اکثز دوستان و آشنایان که با تجربه هستند میگویند احتیاط کن.من خیلی میترسم.نمیدونم چکار کنم.از عکس هام که دستش هست که البته همشون باحجاب هستند وچندعکس دونفره که ازم داره و رابطه ی جنسی که داشتیم ومیدونم که نمیتونه اون رابطه رو اثبات کنه میترسم.خودم و خانوادم در بین اقوام و آشنایان از احترام خاصی برخورداریم و همه ی پسر های اطرافم به من احترام خاصی میگذارند و فکر میکنند من خیلی پاک هستم درحالی که میدانند با او دوست هستم.نمیدونم چرا تن به این رابطه دادم ولی الان واقعا نمیدونم چکار کنم .پای خواسته ای که عاقبتش معلوم نیست وایستم یا به حرف پدرم گوش کنم و آبروم رو به خطر بندازم. تورو خدا کمکم کنیدذ.دارم دیوونه میشم

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    خود اون آقا پسر نظرش چیه؟
    شاید اگر پیشنهاد جدایی بدی قبول کنه. بهش بگو که اشتباه کردید و بچگی کردید که با هم بودید و بهتره جدا بشید و هر کس بره دنبال زندگیش.
    از این مرحله به بعد دیگه توی ایمیل یا تلفن و هیچ جایی در مورد رابطه جنسیتون حرف نزن که بتونه مدرکی داشته باشه.
    حتی اگر اون حرفی زد تو جواب نده.

    اگر قبول کرد جدا بشید پیشنهاد بده عکسهاتون را هم دیلیت کنید.
    خیلی آروم و بدون تنش این صحبتها را مطرح کن.

    اما
    اگر اون پسر مایل به جدایی نیست و تهدید می کنه یا می ترسی یا ...
    بهتر هست با پدرت مطرح کنی و در مورد عکسها بهش بگی.
    اما رابطه جنسی را نگو.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  3. 9 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 26 فروردین 93), asemaneabi222 (دوشنبه 25 فروردین 93), khaleghezey (سه شنبه 26 فروردین 93), Mahtab.khanoom (دوشنبه 25 فروردین 93), nasr (سه شنبه 26 فروردین 93), کامران (چهارشنبه 27 فروردین 93), واحد (سه شنبه 26 فروردین 93), نازنین2010 (دوشنبه 25 فروردین 93), دختر بیخیال (دوشنبه 25 فروردین 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    576
    سطح
    11
    Points: 576, Level: 11
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 76 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اون میگه دوستم داره و هیچ جوری راضی به جدایی نیست.به پدرومادرم هم گفته که دست از سرم برنمیداره.به خانوادش هم گفته.ولی پدرم به شدت مخالفه و میگه داری توچاه میری و موقعیت های بهتری هم تو زندگیت پیش میاد.اون تاحالا بابت عکس و...تهدیدم نکرده ولی فکر میکنم اگه واقعا دوستم داشته باشه حاضره هرکاری بکنه و آبروم و ببره.همیشه میگفت اگه جدا شی نمیذارم روز خوش ببینی.خیلی ممنون از راهنماییتون

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 12:32]
    تاریخ عضویت
    1392-7-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    4,961
    سطح
    45
    Points: 4,961, Level: 45
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 244 در 115 پست

    Rep Power
    34
    Array
    چراشما فکر کردی که بایدخودتو دراختیار این اقا بذاری زن عقدیش بودی ؟؟؟؟
    متاسفانه خیلی از ماها اول اشتباهاتمونو مکرر تکرار میکنیم بعد به چه کنم چه کنم میفتیم بخدا من یکی ک دیگه از بس اینجور رابطه هارو تواین سایت خوندم دیگه نمیدونم چی بگم
    داشتن رابطه جنسی ، اعتیاد،نااهل دیگه چی
    به عقلت رجوع کن ببین عقلت هم میگه بیاوزن این بابا شو
    شماتحصیل کرده ای اخه چرا؟؟؟؟//

  6. 10 کاربر از پست مفید sadafdarya تشکرکرده اند .

    .saber. (چهارشنبه 27 فروردین 93), abi.bikaran (سه شنبه 26 فروردین 93), del (چهارشنبه 27 فروردین 93), khaleghezey (سه شنبه 26 فروردین 93), m.reza91 (سه شنبه 26 فروردین 93), nasr (سه شنبه 26 فروردین 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 26 فروردین 93), کامران (چهارشنبه 27 فروردین 93), واحد (سه شنبه 26 فروردین 93), دختر بیخیال (سه شنبه 26 فروردین 93)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اسفند 95 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    152
    امتیاز
    4,004
    سطح
    40
    Points: 4,004, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    223

    تشکرشده 333 در 122 پست

    Rep Power
    31
    Array
    با توجه به صحبتات و شرایط خانوادت موقعیت های خیلی بهتری میتونی داشته باشی و عشقی که اگاهانه و تو زندگیت به وجود بیاد عمیقتر و ماندگارتره ازدواج خیلی با دوستی فرق میکنه و فقط زمان واقعیت افرادو مشخص میکنه چون تا امروز فقط این آقا تو زندگیت بوده به چشمت بزرگ اومده به نظرم واقع بینانه تر به موضوع نگاه کن.

  8. 7 کاربر از پست مفید mordad تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 26 فروردین 93), khaleghezey (سه شنبه 26 فروردین 93), nasr (سه شنبه 26 فروردین 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 26 فروردین 93), کامران (چهارشنبه 27 فروردین 93), واحد (سه شنبه 26 فروردین 93), دختر بیخیال (سه شنبه 26 فروردین 93)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 بهمن 94 [ 01:16]
    تاریخ عضویت
    1392-7-27
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    2,623
    سطح
    31
    Points: 2,623, Level: 31
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 271 در 111 پست

    Rep Power
    29
    Array
    100 درصد با پدرت موافق هستم. این طرفی که الان باهاشی فقط یک عاشق نمای فریبکاره. هر دختری که زن این بشه بدبخت میشه. از همین امروز سعی کن کاملا هر رابطه ای که باهاش داری قطع کنی از تهدیدهاش هم نترس بذار هر کار که میخواد بکنه. بالاخره دیر یا زود این کار رو میکنه پس هرچه زودتر این کارو بکنه و جلوش گرفته بشه بهتره.

  10. 7 کاربر از پست مفید Aminn تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 26 فروردین 93), asemaneabi222 (دوشنبه 25 فروردین 93), khaleghezey (سه شنبه 26 فروردین 93), nasr (سه شنبه 26 فروردین 93), کامران (چهارشنبه 27 فروردین 93), واحد (سه شنبه 26 فروردین 93), دختر بیخیال (سه شنبه 26 فروردین 93)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    خواهر گلم اشتباهی رو که از دوران نوجوانی انجام دادی ادامه نده . جلو ضرر رو از هر جا بگیری منفعته . فردی که قبل از عقد و در دوران دوستی رابطه جنسی برقرار میکنه قابل اعتماد نیست چه بسا با دوست دختر های دیگه اش هم همین کارو کرده باشه . صلاح یه دختر رو هیچ کس بهتر از پدر و مادرش نمی دونه . با پدرت موافقم اینده شما با این فرد بیشتر از یه سال نمیتونه باشه . از هیچ چیز نترس و همه چیز رو به والدینت بسپار . به خدا توکل کن .

  12. 7 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 26 فروردین 93), asemaneabi222 (سه شنبه 26 فروردین 93), khaleghezey (سه شنبه 26 فروردین 93), nasr (سه شنبه 26 فروردین 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 26 فروردین 93), کامران (چهارشنبه 27 فروردین 93), دختر بیخیال (سه شنبه 26 فروردین 93)

  13. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو nasr

    به همدردی خوش آمدید

    یکی از دلایل اصلی منع اینگونه روابط احساسی و بدور از منطق توسط مدیران همدردی همین اتفاقیه که برای شما افتاده شوربختانه گذشته را نمیشود کاریش کرد باید بفکر آینده بود.

    تا حالاش که خودت اومدی جلو و به حرف پدرت گوش ندادی نتیجشم دیدی.خوب حالا با مشورت با خانواده تصمیم بگیر و در مسیر درست قدم بردار دوستان و مشاوران سایت هم همه تلاششان را انجام میدهند تا با کمک همدیگه بتوانیم تصمیم درست و عاقلانه ای بگیریم.

    به هیچ عنوان از خودت ضعف نشون نده که میترسی عکس دستش داری اصلا و ابدا چون اگه ضعف نشان بدی خودت ضربشو میخوری و اون آقا پسر پررو تر و جریحتر میشه.

    گذشته را نمیهش کاریش کرد ولی برای آینده شما میگم از الان به بعد میخواید چیکار کنید آیا بازم میخواید این رابطه ادامه پیدا کنه و به برقراری رابطه جنسی بقول شما به دختر بودنتان صدمه نزده ادامه بدید یا این کار را ترک کنید؟

    فکر اینم کن سالهای بعد اگه یه خواستگار بیاد و از شما سئوال کنه چی میخوای بهش جواب بدی؟اگه تصمیمت قطعیه تمومش کن و کاری را انجام به که پدرت گفته و مطمئن باش خانواده ازت حمایت میکنه و همیشه پشتته بشرطی که شما هم رفتار سنجیده تری داشته باشی

    دختر خوب و فهمیده ای هستی واقعا حیفه بخوای زندگیت را خراب کنی این رابطه را تمام کنید هرچه زودتر بهتر
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  14. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 26 فروردین 93), del (چهارشنبه 27 فروردین 93), nasr (سه شنبه 26 فروردین 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 26 فروردین 93)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    576
    سطح
    11
    Points: 576, Level: 11
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 76 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیزمن نگفتم اعتیاد داره.گفتم به پدرم این و گفتن..ماحدود7ساله باهمیم.حتی 1بارهم ازش چیزمشکوکی ندیدم.اگه اعتیاد داشت که باید میرفت کمپ و حداقل چند روزی رو غیب میشد.ولی اون همیشه بود.هرساعت از شب و روز در دسترس بود.اصلا مگه ترک کردن به این راحتیاست؟؟اون میگه هرجور آزمایش که بخواید حاضرم بدم و هرکاری بخواید میکنم تا ثابت بشه و حتی حاضرم با اون طرف که این حرف و زده رو در رو شم.قیافش اندامش حرفاش به آدم معتاد نمیخوره آخه کساییکه ترک میکنن هم باز قیافشون مشخصه.آخه من چطورچشمام ورو7سال رابطه ببندم درحالیکه ازحرفای اون شخص که من نمیدونم کیه اطمینان ندارم؟من نمیگم خیلی دختر ایده آلی هستم ولی خیلیا منتظرن این رابطه بهم بخوره.بودن کسایی که میدونستن باهمیم وپیغام دادن که نمیذارم این ازدواج سربگیره.من نمیگم عاشقشم ولی انقدی دوستش دارم که بدون اطمینان از زندگیم نندازمش دور ونذارم ازم کینه داشته باشه.من تاحالا کسی تو زندگیم نبود ونمیدونم چیشد که اینجوری شد.فکرمیکردم1دوستی سادست.قرارنبودعاشقم بشه و اقدام کنه.هربارکه خواستگارجدید پیدامیشه فقط کارم حسرت خوردن و نصیحت شنیدنه.پدرم میگه توگول ظاهرش وحرفاش واندام واستیلش وخوردی.آخه چرا انقدبدبین شدبهش؟از ازدواج متنفر شدم.نمیتونم زندگیم و با پنهان کاری شروع کنم و اگه بخوام به کسی که ازم خواستگاری کرده این موضوع و بگم...میشه حدس زد که میره و پشت سرشم نگاه نمیکنه یا شایدم با حرفام کنار بیاد ولی بعد ازدواج باید سرکوفت بخورم.دلم خیلی گرفته.بادستای خودم خودم و بیچاره کردم.من میخوام ازبابت تصمیمم مطمین بشم.میدونم هیچ جوری هم کفو هم نیستیم ولی دوست ندارم اگه بیگناه باشه دلشوبشکنم.نمیدونم چی میخوام.فقط میخوام خوشبخت باشم حتی اگه قیدازدواج وبزنم.هیچکس حاضرنمیشه حرفام و باور کنه.من واقعا توبه کردم.این ترم قیددانشگاه و زدم و توخونه درس میخونم که نکنه بیاد اون جا.من فقط 1اشتباه کردم و اون دوست شدن باجنس مخالف بود.هرچندفقط1پسرتوزندگیم بودولی خیلی برام گرون تموم شد.حداقلش حدود7سال ازعمرم وپاکیم.شایدم به بازی گرفتن احساس اون.که میدونم اگه حداقل1درصدواقعا آدم بدی نباشه واحساسش واقعی باشه وفکرکنه من به بازیش گرفتم ودیگه حسی بهش ندارم بایدباخوشبختی خدافظی کنم. کاش1راهی واسه جبران گذشته بود.بدون تنش ودرگیری.من تنهاچیزی که الان برام مهمه پدرمه که بیشترازجونم دوستش دارم.همیشه دنبال موفقیت وخوشبختیم بودولی من حس میکردم میخوادتوزندگیم دخالت کنه و باهاش لج میکردم.اگه ازچشمش بیفتم خودم و میکشم.راستش من برای اولین بارتوی زندگیم چندروز قبل بخاطر اون پسرازپدرم سیلی خوردم.اگرچه بعدش دلجویی کرد ولی خیلی برام گرون تموم شدوبیشتراز قبل از خودم متنفرشدم.من دیگه نمیخوام باهاش در ارتباط باشم.هربارفکرش به سرم میزنه خودم و با درس مشغول میکنم ولی انگار داره به درسمم لطمه وارد میشه.من شاگرد اول کلاسم.انگارنزدیک قله ی کوهی بودم که دقیقالحظه ی صعودپرت شدم پایین.خیلیابین عقل ودلشون گیرمیکنن.من حتی دیگه عقلمم کارنمیکنه که این حرف وبزنم................................. .

  16. 4 کاربر از پست مفید nasr تشکرکرده اند .

    Aminn (سه شنبه 26 فروردین 93), khaleghezey (سه شنبه 26 فروردین 93), کامران (چهارشنبه 27 فروردین 93), شیدا. (سه شنبه 26 فروردین 93)

  17. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دگربار

    میگم دختر خوبی هستی الکی نیست اینکه توبه کردی و کار اشتباهی که انجام می دادی را تکرار نمیکنی این خیلی باارزشه اینکه از کارت پشیمان باشی و دیگه تکرارش نکنی خیلی اراده میخواد.


    خوشحالم از اینکه دختر فهمیده ای هستی و به حرفای پدرت گوش میدی و میدونی که دلسوزت و از همه آدما توی دنیا بیشتر دوست داره

    در مورد داشتن خواستگار و ازدواج کردن لطفا به خودت فرصت بده یکم صبورتر باش شما داری به امید خدا از یه رابطه غلط 6 ساله داری دوری میکنی نباید انتظار داشته باشی به این زودی فراموش کنی یکمقدار بخودت فرصت بده بانو.بنظر من تا همینجاشم خیلی خوب داری مدیریت می کنی این موضوع را که خیلی خوبه .

    در مورد خواستگارهای آینده و مسائلی هم که پیش میاد و صحبت هایی که میشه زیاد نگران نباشید مشاورین و کاربرای سایت حالا حالاها به امید خدا هستیم در خدمت شما بوقتش اونموقع راهنمایی های لازم را در اختیار شما قرار میدیم تا بتوانید مدیریت کنید این موضوع را

    چنتا مقاله در همین مورد برای شما میزارم بنظرم بد نیست یه وقتی بزارید و مطالعه کنید.

    http://www.hamdardi.net/thread-229.html

    چرا به رابطه های ناسالم ادامه میدهیم فکر کنم این خیلی بتونه به شما کمک کنه

    http://www.hamdardi.net/thread-28920.html

    مقابله با مشکلات پایان دادن یه رابطه

    http://www.hamdardi.net/thread-7257.html

    و اینم فراموشی رابطه قبلی

    http://www.hamdardi.net/thread-12018.html

    خواهشا از برقراری رابطه مجدد به هر دلیلی خودداری کنید.
    دیگه دور و بر این چنین روابطی نرید به هیچ عنوان
    و اینم بدونین مشاورین و کاربرای سایت همیشه هستن و درسته بعضی وقتا دوستان سرزنشی میکنن که اینم برمیگرده به علاقه ای که به شما دارن و دوست دارن خوشبخت بشین و به آرامش در زندگیتان برسید.خیالت راحت ایشالله بتوانیم با کمک همدیگه این مشکل را هم حلش کنیم
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : سه شنبه 26 فروردین 93 در ساعت 18:52

  18. 6 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    Aminn (سه شنبه 26 فروردین 93), m.reza91 (سه شنبه 26 فروردین 93), nasr (سه شنبه 26 فروردین 93), کامران (چهارشنبه 27 فروردین 93), واحد (دوشنبه 08 اردیبهشت 93), شیدا. (سه شنبه 26 فروردین 93)


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوستی با چند پسر! همزمان
    توسط سپیده دم در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 اسفند 90, 04:50
  2. من شک کرده ام (مخالفت خانواده پسر بعد از 5 سال دوستی)
    توسط bahar_t در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 41
    آخرين نوشته: چهارشنبه 28 دی 90, 00:20
  3. ارتباط و دوستی دختر و پسر از دیدگاه اسلام
    توسط imans در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 24 دی 89, 03:26
  4. دوستی های دختر و پسر بی پایه و اساس و عشق های الکی !
    توسط keyvan در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 دی 88, 00:25
  5. +پسر16 ساله و ابراز احساس علاقه و دوستی
    توسط amanjr در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 مهر 87, 12:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.