مشکل عدم رضایت خانواده با ازدواج من با فرد مورد علاقه ام

[plsh]

سلام دوستان..
این سایت و به صورت اتفاقی دیدم...
امیدوارم بتونم راه حل مناسبی برای مشکلم پیدا کنم....
من یه پسر 21 ساله هستم... حدود 1سال پیش در دانشگاه دختری رو از مرگ نجات دادم... به علت مشکلاتی که تو زندگی داشت خودکشی کرده بود... منم بردمش بیمارستان و نجات پیدا کرد...
چون حال روحی خیلی خرابی داشت کمکش کردم به زندگی عادی برگرده... تو همین جریان ها من عاشقش شدم...
حالا شاید بپرسین مشکل کجاست...
ماجرا از این قراره...
ایشون به خاطر اصرار پدرش با پسر عمه خودش عقد میکنه...بعد مدت 2 ماه میفهمه پسره با چندنفر بوده و هست و خلاصه مشکلای به وجود میاد و ایشون قادر به ادامه نبود و بازم به علت فشار خانواده برای عدم جدا شدن اقدام به خود کشی میکنه...
دختر خیلی خوبیه... هم محجبه هم درسش عالیه... چندتا مقام تو المپیاد کشوری داره...
ولی خانواده من میگن که اگه فامیل بفهمن آبرو ریزی میشه و دختره میخواد گولت بزنه... این دختر برات زن نمیشه و حتی یه بار هم ندیدنش... مامانم میگه یه بلایی سره خودم و خودت میارم... موندم چیکار کنم... از یه طرف مادرم و خانواده ام از یه طرف کسی که با تمام وجود دوسش دارم...
نمی دونم باید چیکار کنم....
من نمیتونم از ازش جداشم...اون هم نمیتونه...خیلی هم و دوست داریم...
تو این یه سال خیلی رابطه ی خوبی داریم...مشکلاتمون انقدر کمه که میشه گفت نیست اصلا...
دوستان اگه کمکم کنین ممنون میشم....

[دختر بیخیال]

با سلام به همدردی خوشامدید.

یه سوال الان ایشون جدا شدن یا در شرف جدا شدن هستن؟
یا قراره وقتی خانواده شما رضایت دادن به ازدواجتون دادن، جدا بشن؟

[plsh]

با سلام به همدردی خوشامدید.

یه سوال الان ایشون جدا شدن یا در شرف جدا شدن هستن؟
یا قراره وقتی خانواده شما رضایت دادن به ازدواجتون دادن، جدا بشن؟

جدا شدن... خیلی وقته... بیش از 1 سال

[khaleghezey]

درود دوست عزیز

شما 21 سالته و ایشان را نجات دادید.(ببخشید اینو میگم ولی یکم در جو احساسی قرار گرفتید)
ایشون حالا به هر دلیلی درست یا غلط خودکشی کردن
خانواده شما مخصوصا مادر شما گفتن یا تو رو میکشه یا خودشو
فکر کنم دانشجو هستی و احتمالا خدمت نرفتی شغل نداری خانه نداری از نظر فکر مستقل نیستی و هنور آمادگی برای تشکیل زندگی را نداری.
وارد یک بازی احساسی شدید

وقتی همه اینها را کنار هم میگذارم فکر کنم بهتره همینجا تمامش کنید.اگر قصد شما خیره خوب سعی کنید امادگی خودتان را بریا ازدواج افزایش بدهید و بر طبق اولویت درس+سربازی+شغل+کسب امادگی و مهارت های لازم برای تشکیل زندگی

[صبوری]

سلام دوستان..
این سایت و به صورت اتفاقی دیدم...
امیدوارم بتونم راه حل مناسبی برای مشکلم پیدا کنم....
من یه پسر 21 ساله هستم...

حدود 1سال پیش در دانشگاه دختری رو از مرگ نجات دادم... به علت مشکلاتی که تو زندگی داشت خودکشی کرده بود.

.. منم بردمش بیمارستان و نجات پیدا کرد...
چون حال روحی خیلی خرابی داشت کمکش کردم به زندگی عادی برگرده... تو همین جریان ها من عاشقش شدم...
حالا شاید بپرسین مشکل کجاست...
ماجرا از این قراره...
ایشون به خاطر اصرار پدرش با پسر عمه خودش عقد میکنه...بعد مدت 2 ماه میفهمه پسره با چندنفر بوده و هست و خلاصه مشکلای به وجود میاد و ایشون قادر به ادامه نبود و بازم

به علت فشار خانواده برای عدم جدا شدن اقدام به خود کشی میکنه...

جدا شدن... خیلی وقته... بیش از 1 سال

سلام.به همدردي خوش اومديد.

اگر به جملاتي كه قرمز كردم توجه كنيد بين گفته هاتون تناقض وجود داره شما گفتيد حدود يك سال پيش دختري رو از خودكشي نجات داديد كه به علت فشار خانواده نميتونسته از همسرش جدا بشه .بعد در جواب دختر بيخيال گفتيد خيلي وقته جدا شده بيش از يك سال.

صورت مسئله درست نيست به همين علت نميتونيد به جواب درستي برسيد.

كمي بيشتر توضيح بديد موضوع روشن بشه.

[plsh]

سلام.به همدردي خوش اومديد.

اگر به جملاتي كه قرمز كردم توجه كنيد بين گفته هاتون تناقض وجود داره شما گفتيد حدود يك سال پيش دختري رو از خودكشي نجات داديد كه به علت فشار خانواده نميتونسته از همسرش جدا بشه .بعد در جواب دختر بيخيال گفتيد خيلي وقته جدا شده بيش از يك سال.

صورت مسئله درست نيست به همين علت نميتونيد به جواب درستي برسيد.

كمي بيشتر توضيح بديد موضوع روشن بشه.

خرداد 91 اتفاق افتاد
مهر 91 جدا شدن

- - - Updated - - -

از اولش قصدم خیر بوده الانم هست... بعضی حرفاتون کاملا درسته... نداشتن استقلال فکری... دانشجو بودن... نداشتن کار...خونه...سرمایه...
ولی باور کنید قطع رابطه امکان نداره.... سخته.... خیلی سخته

[deljoo_deltang]

مشکل از اونجا شروع میشه که برای نجات یکی میری بعد خودت میوفتی توی چاه (چون می گی قطع ارتباط سخته و در جریان کمک به این خانم عاشقش شدی) چون توانایی لازم برای نجات رو نداشتی.
اون خانم هم به نظر می رسه توانایی های لازم برای تشکیل زندگی رو ندارند چون اگر اینطور نبود خودکشی رو به عنوان راه حل مشکلشون انتخاب نمی کردند. اگر الان جدا شدن سخته ولی عملیه و بدون عوارض جانبی. جدا شدن در آینده ممکنه پیامدهای خیلی بدی براتون داشته باشه. پیشنهاد من اینه که حد اقل تا رضایت کامل خانوادتون رابطتون رو قطع کنید چون شما هنوز 21 سال بیشتر ندارید و در این سن برای ازدواج حتما به حمایت خانواده نیاز دارید. پس با احساسات خودتون و دختر خانم بیشتر از این بازی نکنید و رابطتون رو تا رضایت کامل خانواده قطع کنید. در این مدت هم سعی کنید وابستگیتون رو به هم کم کنید چون وابستگی باعث انحراف در شناخت میشه.

[digitalman]

سلام
بنظر من سن شما برای ازدواج خیلی کمه
ضمن اینکه دختر مورد نظر شما هم مشکلات روحی و خانوادگی خودش رو داره
اینم در نظر بگیر وقتی خانواده ات الان رضایت ندارند حتی اگر ازدواج کنی باز هم مشکلاتی دامنگیر زندگیتون خواهد شد .
بنظرم بهتره در این رابطه تجدید نظر کنی . حتما حرف بزرگتر ها و مشاورهارو گوش کن . چون چنین تجاربی خیلی پرهزینه هستند و لطمات بزرگی به زندگی و روحیه آدم میزنند .

[plsh]

از تمام دوستانی که راهنماییم کردن ممنونم...
از آخرین باری که میام اینجا فکر کنم یه 20 روز اینا میگذره... خیلی اتفاقایی افتاد برام... خانواده ام به هیچ عنوان راضی نشدن... من و اون تصمیم گرفتیم از هم جدا بشیم...
ولی چون جدا شدن به صورت کامل در یک روز عملی نیست...قرار شد کم کم جدا شیم... حالم خیلی خرابه... نمی دونم باید چه دعایی بکنم...نمی دونم باید چیکار کنم...
یه وبلاگ ساختم مردی که تنها شد....
منتظر نظراتتون.... راهنماییهاتون... هستم

[m.reza91]

سلام دوست عزیز
به جای اینکه مرثیه خونی راه بندازید به فکر برچیده شدن مشکلات باشید. مثلا بحث اقتصادی برای تشکیل یه زندگی خیلی مهمه . شما از الان چه آینده ی شغلی برا خودتون در نظر گرفتیید؟ لابد برید فوق بخونید (این که کار نیست). و بعد هم باید به خونوادتون ثابت کنید که مسئولیت پذیر هستیید . اینکه بخواید تو 21 سالگی بدون فراهم کردن هیچ مقدماتی عاشق بشید و ازدواج کنید (ببخشیدا) نهایت بی مسئولیتیه. بد نیست یه مدت از هم دور باشید و همدیگه رو بدور از احساسات بررسی کنید و ببینید ایا منطقا به درد هم میخورید یا نه . اگه بررسی هاتون مثبت بود بدون اینکه با هم ارتباط داشته باشید (تلفن،اس ام اس و ...) برای موانع برنامه ریزی کنید و اون ها رو حذف کنید(البته به صورت انفرادی) ، این طوری به خودتون ثابت کردید مسئولیت پذیرید ؛ بدون اینکه بیشتر از این برای همدیگه درگیری احساسی ایجاد کنید دارید برای ازدواج تلاش میکنید. اگر هم نتیجه ی بررسیتون منفی بود که از یه سراب بیرون اومدید.
یه چیز دیگه یادتون باشه ، شما سنتون پایینه و من شخصیت شما رو هم نمیشناسم ولی ممکنه تا 3 یا 4 سال آینده اهداف شما از ازدواج کلی تغییر کنه. پس این رابطه رو توی فاز احساسی به کل قطع کنید، وگرنه ممکنه بعدا تویه یه بن بست گیر کنید.
شرایط خانوادگیتون و اینکه تا چه حد محبت توی خونه ی شما معنی داره هم توی به وجود اومدن این عشق میتونه موثر باشه. لطفا این موضوع رو هم در نظر بگیرید.
در مجموع تصمیمتون برای قطع ارتباط ،ارتباطی به این شیوه، مثبته ولی ذهنتون رو هم باید آزاد کنید.
این وبلاگ عزاداری رو هم حذف کنید و به جاش برای آینده برنامه ریزی و تلاش کنید.