به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 فروردین 93 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1393-1-06
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    30
    سطح
    1
    Points: 30, Level: 1
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    7

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چگونه انگیزۀ درس خواندن پیدا کنم؟

    سلام.
    پسری 24 ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مهندسی برق در یکی از دانشگاههای دولتی کشور مشغول به تحصیل هستم. درسم در دوران کارشناسی خوب بود تا جائی که بدون کنکور و با استفاده از سهمیۀ استعداد درخشان در مقطع ارشد در حال تحصیل میباشم.
    سال چهارم کارشناسی که بودم (سن 22 سالگی)، جهت سرگرمی وارد اینترنت شدم. این موضوع باعث فاصله گرفتن من از درسم شد به گونه ای که نمراتم در سال آخر به شدت افت کرد. در مقطع ارشد هم همین روال ادامه داشت. الان که ترم چهارم ارشد هستم، هنوز واحدهام تمام نشده اند. دو ترم (ترم 2 و 3) به علت پائین بودن معدل، مشروط شدم و طبق قوانین آموزشی دانشگاه، باید اخراج شوم (البته این اخراج هنوز قطعی نشده و احتمال اینکه با ادامه تحصیل بنده موافقت شود، وجود دارد.).
    اکثر روزها به جای اینکه درسم رو بخونم و به پایان نامم رسیدگی کنم، در اینترنت خودم رو سرگرم میکنم. انگیزه ای در من برای درس خوندن بوجود نمیاد.
    یک ماه اینترنت رو قطع کردم و این باعث پیشرفت در درسهام شد. ولی بعد از یک ماه دوباره سراغ اینترنت رفتم و روز از نو.
    اسفند امسال (93) آزمون دکتری دارم ولی هیچ مطالعه ای ندارم.
    احساس میکنم آدمی منفعل و درونگرا هستم و با دوست و رفیق صمیمی نمیشوم.
    ***
    سعی کردم اطلاعاتی که لازم هست رو بگم. اگه سوالی دارین جواب میدم.
    لطفا راهنمائیم کنید چطور میتونم دوباره انگیزه درس خوندن پیدا کنم؟
    اصلا مشکل من دقیقا در کجاست؟ ضعف من چیست؟
    چه تمریناتی برای برطرف کردن ضعفهایم باید انجام دهم؟

  2. #2
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 دی 94 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    868
    امتیاز
    9,210
    سطح
    64
    Points: 9,210, Level: 64
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,872

    تشکرشده 3,054 در 793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خداییش به رشته ات علاقه داری یا نه ؟

  3. کاربر روبرو از پست مفید omid65 تشکرکرده است .

    پسر 24 ساله (چهارشنبه 06 فروردین 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 فروردین 93 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1393-1-06
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    30
    سطح
    1
    Points: 30, Level: 1
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    7

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نه، علاقه ای ندارم. ولی میتونم این رشته رو بخونم (توانائی شو دارم، فقط انگیزه ندارم.).

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 خرداد 95 [ 10:13]
    تاریخ عضویت
    1392-12-29
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    2,472
    سطح
    30
    Points: 2,472, Level: 30
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    91

    تشکرشده 234 در 76 پست

    Rep Power
    22
    Array
    بالاخره یه هدفی از انتخاب این رشته داشتی دیگه... یه فکری واسه ایندت داشتی....
    میری نت چیکار میکنی دقیقا؟ چند ساعت در روزتو نت هستی؟ چندساعت به خودتو استراحتت اختصاص میدی؟ با خانوادت زندگی میکنی؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید setare sorbi تشکرکرده است .

    پسر 24 ساله (پنجشنبه 07 فروردین 93)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 فروردین 93 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1393-1-06
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    30
    سطح
    1
    Points: 30, Level: 1
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    7

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعیتش موقعی که دانشگاه قبول شدم (18 سالگی)، هدفی نداشتم و صرفاً چون میدیدم دوستانم دارند درس میخونن، من هم میخوندم.
    نت رفتنم برای سرگرمی هست. ولی این حجم از سرگرمی تمام وقتم رو میگیره. کارهائی که تو نت انجام میدم:
    - مراجعه به انجمن ها و سایتهای کامپیوتری: برای یادگیری اطلاعات کامپیوتری جدید (به کامپیوتر علاقه زیادی دارم)
    - سر زدن به چت رومها: تو چت رومها کم حرف میزنم و بیشتر حرفهای دیگران رو میخونم تا شاید چیزی یاد بگیرم. گاهی هم حرف میزنم تا یکم با دیگران ارتباط داشته باشم
    - خوندن وبلاگها و سایتهای مختلف (وبلاگهای شخصی دیگران، وبلاگهای کامپیوتری، سایتهائی درمورد ازدواج و...)
    ساعتهای زیادی تو نت هستم. خیلی زیاد. تقریبا میتونم بگم فعالیت روزانه من به 1. خوردن و خوابیدن 2. نت رفتن، خلاصه میشه. متاسفانه تو خونه کاری نمیکنم.
    با خانواده زندگی میکنم.

  8. کاربر روبرو از پست مفید پسر 24 ساله تشکرکرده است .

    salehe92 (پنجشنبه 07 فروردین 93)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 بهمن 99 [ 21:18]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    453
    امتیاز
    13,898
    سطح
    76
    Points: 13,898, Level: 76
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,320

    تشکرشده 1,329 در 398 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    سلام. سال نو مبارک.

    اول سعی کنید برای خودتون انگیزه ایجاد کنید.
    ببینید علی رغم اینکه به رشته تحصیلی تون علاقه ندارید, به کدام مبحث بیشتر گرایش دارید. بالاخره یک موضوع یا بخشی باید پیدا بشه که کمی براتون جالب باشه و یا کاربرد بیشتری دارد و با تخصص در ان بخش یا موضوع بتوانید در کارتون بیشتر پیشرفت کنید.
    و یا به موارد دیگه فکر کنید, مثلا قبولی در ازمون دکترا و مزایای ان در اینده براتون و....

    یک ماه اینترنت رو قطع کردم و این باعث پیشرفت در درسهام شد. ولی بعد از یک ماه دوباره سراغ اینترنت رفتم و روز از نو.
    همچنین پیشنهاد می کنم, برای مدتی دسترسی به اینترنت را قطع کنید و تا هدف و انگیزه پیدا نکردید, دوباره نت را وصل نکنید. یا زنگ بزنید و نت را قطع کنید. یا از نرم افزارهایی که از ورود به نت جلوگیری می کنند, استفاده کنید.

    موفق پاشید. پیشاپیش قبولیتون در ازمون دکتری را هم تبریک می گم.


    «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.

    « من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم، هدفم مغلوب نمودن اخرین کاری است که انجام داده ام. »

    « مهم انجام وظیفه است، نه نتیجه »

    http://www.hamdardi.net/imgup/5471954c9081a134ec.jpg


  10. 5 کاربر از پست مفید salehe92 تشکرکرده اند .

    tanin-91 (پنجشنبه 07 فروردین 93), پونیو (جمعه 08 فروردین 93), پسر 24 ساله (پنجشنبه 07 فروردین 93), مصباح الهدی (پنجشنبه 07 فروردین 93), شیدا. (جمعه 08 فروردین 93)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام
    حالتون خوبه!عیدتون مبارک!
    من هم پارسال دقیقا مثل شما بودم.من همین بهمن دفاع کردم و خدا را شکر دفاعم عالی بود.
    من هم پارسال اصلا انگیزه برای درس نداشتم.همش میومدم سایت همدردی و ذهنم به سمت ازدواج می رفت.هر خواستگاری که میومد کلا ذهن من پراکنده می شد و انگار دلم می خواست اول ازدواج کنم بعد پایان نامه.
    می دونم خیلی حس بدی است.اگه دوست داشتین می تونید بعضی تاپیک های منو بخونید.تازه شاید شرایط من از شما خیلی بدتر بود.
    چون انگیزه ازدواج لذت بخش تره ذهن به طور اتوماتیک به سمت چیز لذت بخش تر کشیده میشه.

    1)من خودم برای خودم یک هدف خیلی لذت بخش تر پیدا کردم.
    اونم شادی دل عزیزترین وجودهای زندگیم؛پدر و مادرم بود.
    همش تصور می کردم که موقع دفاع پدر و مادرم اومدن و چقدر از اینکه من یک کار عالی انجام دادم و داورها از کار من تعریف می کنند؛خوشحال می شن.دلم می خواست به نحوی دل پدر و مادرم را شاد کنم و این شادی را در چشمان پدر و مادرم ببینم.
    هروقت مادرم را می دیدم؛تو دلم می گفتم مامان من چیش از بقیه مادرها کمتره که نباید از ته دلش شاد بشه؟
    مامان من چیش از مامان فلانی کمتره که نباید به موفقیت فرزندش افتخار کنه؟
    خلاصه هدفم این شده بود که دل مادرم را شاد کنم.که به گفته مادرم روز دفاعم از بهترین روزهای زندگیش بود.اون روز پدر و مادرم از شدت خوشحالی اشک تو چشماشون جمع شده بود.این قدر داورها از کار من تعریف کردن و...که الان مامان بابام منو به چشم یک دانشمند می بینند!!!: )
    توصیه می کنم پست 14 و 20 تاپیک احساس ناامیدی شدیدی دارم و حوصله ی هیچ کاری رو ندارم را بخوانید.


    2)من گاهی برای اینکه انگیزه پیدا کنم به سایت مرجع تخصصی کنکوریها می رفتم و برنامه های دکتر ایمان سرور پور را که در برنامه فرصت برابر از شبکه آموزش پخش میشه را دانلود می کردم.بااینکه برای بچه های کنکوری ورودی به کارشناسی است ولی واقعا حرفاشون خیلی انگیزه بخشه!
    همین طور گاهی سایت مرکز مشاوره و انگیزش تحصیلی استاد نیکخو می رفتم و برنامه دکتر رامین نیکخو را نگاه می کردم.
    البته برنامه های این دو روانشناس فکر کنم توی هفته دو روز ساعت 5 از شبکه آموزش پخش میشه.یک سرچی در این باره بکنید.
    خلاصه فکر می کنم اگه برای برنامه های اینترنتییتان از جایگزین این سایتها استفاده کنید بسیار عالی می شود.


    3)یک نکته دیگه جملات انگیزه بخش را در اتاقتان بزنید.جلوی چشمتان اسمتان را بنویسید و بنویسید که فلانی با حداکثر نمره و درجه عالی پایان نامه خود را دفاع کرده!
    4)برای خودتان تنبیه تعیین کنید.
    برای خودتان تشویق تعیین کنید.
    مثلا من خودم یک بار اومدم اینجا از همه بچه ها خداحافظی کردم.برای خودم تعیین کردم اگه 50% از کارهام را بکنم می تونم برگردم همدردی و همین طور هم شد.چون به شدت به این سایت معتاد بودم و خیلی دوست داشتم برگردم!


    5)شب ها قبل خواب روز دفاعتان را مجسم کنید که چه قدر عالی دارین دفاع می کنید و چقدر پدر و مادرتون خوشحالن!


    6)سعی کنید برید کتابخانه دانشگاه مطالعه کنید. اگه شما هم کار آزمایشگاهی دارید سعی کنید با بچه های آزمایشگاه یک رابطه دوستانه خوب برقرار کنید و گاهی با هم به تفریح برید.مثلا برید توچال یا...


    7)اگه صحبت های دکتر نیکخو را گوش کرده باشید؛ایشون می گن بعد از هر 30 دقیقه به خودتون بگید چقدر تا حالا عالی خوندم.چقدر خوب شد تا اینجا را همین الان خوندم و...
    و بگید که من می خوام به فلان هدفم برسم و...


    8)من خودم یک دفتر خاطرات پایان نامه هم برای خودم تهیه کردم.گاهی که دلم می گرفت توی اون می نوشتم.مشکلات زیادی که در راه پایان نامه کشیدم را اونجا می نوشتم و با خدا درد و دل می کردم.
    برای خودم می نوشتم که مثلا باید تواین هفته فلان کار و فلان کار را انجام بدم.بعد از هرروز می رفتم یک تیک می زدم و...
    گاهی هم که خوشحال می شدم که نتیجه ای گرفتم می رفتم با شوق و ذوق اونجا می نوشتم و کلی خودم را تحویل می گرفتم.و خودمو تشویق می کردم.
    اصلا حالا که دفتر خاطراتم را می خونم می گم من چقدر خود شیفته بودم: )

    این ها راهکارهایی بود که به من انگیزه داد و منو موفق کرد.امیدوارم به شما هم کمک کند و وقتی دفاع کردین ؛بیایید و تو همین تاپیک بگید بهترین نمره را گرفتین.
    من مطمئنم شما هوش و استعداد فوق العاده ای دارید.وگرنه خوندن رشته برق در دانشگاه سراسری و استعداد درخشان شدن؛کار راحتی نیست.من اینو به خوبی می دونم .
    پس شما تواناییشو دارید.از این توانایی استفاده کنید.این روزها چه به آسونی و چه به سختی خواهد گذشت اما نتیجه اش براتون می مونه!
    بعدها به خودتون خواهید گفت:من تونستم یکی از مراحل زندگیم را با مدیریت تمام کنم.
    ببینید هر نتیجه ای که بگیرید حداقلش اینه که یاد گرفتین وقتی تصمیمی گرفتین تا آخرش پاش وایسین.حداقلش قدرت مدیریت و برنامه ریزیتون را زیاد کردین.
    حداقلش محکم تر شدین و....
    این همه انگیزه.کجا انگیزه ندارید.
    یار در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم.
    از صمیم دل براتون آرزوی موفقیت می کنم
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  12. 8 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    1234567 (جمعه 08 فروردین 93), asal25 (پنجشنبه 07 فروردین 93), salehe92 (جمعه 08 فروردین 93), tanin-91 (پنجشنبه 07 فروردین 93), پونیو (جمعه 08 فروردین 93), پسر 24 ساله (پنجشنبه 07 فروردین 93), ژینا (جمعه 08 فروردین 93), شیدا. (جمعه 08 فروردین 93)

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    راستی برادر گرامی چون من شاید آینده شما باشم گفتم یک تجربه دیگه از خودم هم خدمتتون عرض کنم:
    من تو کارهای آزمایشگاهیم بارها شکست خوردم.باور کنید اگه جای من بودین و مجبور بودین چند بار از صفر شروع کنید دیگه هیچ انگیزه ای براتون نمی موند.اما من فقط از هر شکستم یک درس گرفتم که دوباره تو آزمایش بعدی تکرار نکنم.
    این قدر برایم اتفاقات مختلف افتاد و باعث شکست من شد اما الان واقعا خدا را شکر می کنم.
    چون ممکن بود شانسی شانسی بدون اشتباه جلو می رفتم اما دلیل خیلی از چیزها را نمی فهمیدم.اما الان در کارم واقعا با تجربه هستم.
    و یک چیز دیگه این که الان نازک نارنجی نیستم که با کوچک ترین شکست بشکنم و یاد گرفتم تو لحظات سخت هم روحیه خودم را حفظ کنم.و توکلم به خدا واقعا خیلی بیشتر شد.


    این جمله مدیرهمدردی را هم برای خودم نوشتم:
    توکل یعنی بدون استرس و فشار راهکارها را بررسی و دنبال کن و امیدت به خدا باشه و نتیجه را به او واگذار کن!

    همین طور هروقت تو کارم موفق نمی شدم و باید آزمایشم را تکرار می کردم؛مدام به داستان زیر فکر می کردم.که هر دفعه مستقل از دفعه دیگه است.
    حتما لینک زیر را بخونید:

    یک چیز دیگه هم همیشه امیدم به دعای مادرم بود که مطمئن بودم این قدر ازم راضی است که حتما دعایش در حقم مستجاب است.و این همیشه به من امید می داد که بالاخره حتما خدا حداقل به خاطر دعای مادرم هم که شده دستم را می گیره و همین طور هم شد و در دو ماه پایانی به طور باورنکردنی نتایج خودم را گرفتم و مدیون دعای مادرم هستم.شاید خیلی ها الان بگن که چقدر شعار می دی و...
    ولی من واقعا بهش اعتقاد دارم.و تاثیرش را به چشم دیدم.
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  14. 5 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    asal25 (پنجشنبه 07 فروردین 93), salehe92 (جمعه 08 فروردین 93), پونیو (جمعه 08 فروردین 93), پسر 24 ساله (پنجشنبه 07 فروردین 93), شیدا. (جمعه 08 فروردین 93)

  15. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 شهریور 02 [ 15:46]
    تاریخ عضویت
    1391-3-28
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    10,451
    سطح
    68
    Points: 10,451, Level: 68
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 399
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    340

    تشکرشده 500 در 154 پست

    Rep Power
    37
    Array
    با سلام و احترام

    امیدوارم تجربیاتم و دانسته هام به دردت بخوره

    اهداف روشن و قابل اندازه گیری

    اهداف سوخت کوره انگیزه انسان، انسانی که هدف نداره مثل یه دایره دور خودش می چرخه، اول از همه یه هدف مشخص کن بعد به خرده هدف تبدیلش کن، هدفی که انتخاب می کنی باید قابل اندازه گیری باشه ولی چه جوری؟ مثلا من میخام سی شارپ رو یاد بگیرم این یه هدف کلیه ولی چه جوری باید جزییش کنم اول یه منبع پیدا می کنم که نشون بده حد بلد بودن چقدره؟ مثلا آزمون 98-361 mta و بعد میام براساس سرفصل هاش برنامه ریزی می کنم و به خودم میگم که حالا قدم بعدی چیه ؟

    درضمن اهدافت رو روی کاغذ بنویس و توی جیبت شلوارت، روی میز کارت و توی اتاق خوابت بزار

    بازه زمانی
    باید مشخص کنی که هر ماه، هر سه 3 ماه، هر 6 ماه و یه سال چقدر میخای پیشروی کنی و به کجا میخای برسی مثلا من می گم تو یه ماه اول کتاب C# 5.0 in a Nutshell یاد می گیرم، البته قبلش یرنامه ریزی می کنم روزی دو تا یک ساعت رو به این هدفم اختصاص میدم و نکته بعدی اینکه آخر هر ماه باید به خودت نمره بدی (ارزیابی عملکرد) مثلا بگی این ماه من به عملکردم از 20 نمره 16 شدم، این نمرات روی کاغذ حتما بنویس واسه هر هدفت هم جداگانه این نمره رو بنویس.

    درمیان گذاشتن

    حتما اهدافت را با دوستانت در میون بزار نه به خاطر صرفا مشورت بلکه به خاطر اینکه متعهد بشی تمومشون کنی

    جایزه

    به هر خرده هدفی که رسیدی به خودت یه جایزه بده، حتی میتونی بگی اگه بعد از یه سال تمومش کردم فلان چیز(که خیلی دوسش دارم) رو میخرم. درضمن موفقیت در اهداف و خرده اهدافت رو ثبت کن و به دوستات هم بگو



    قانون no excuse

    وقتی هدف نوشتی باید متعهد بشی که تمومش کنی و حتی یه ثانیه رو هم تلف نکنی مثلا اگه برنامت رو نوشتی و تموم کردی یه ثانیه هم معطل نکن درجا شروع کن به اجراش کنفسیوس می گه هیچ لحظه ای بهتر از حال فرا نخواهد رسید یادم دوشب اومدم کتاب قرآن رو بخونم هر شب سوره انبیا اومد تو یکی از آیات در مورد صفات اون پیامبران نوشته بود، انهم یسارعون فی الخیرات؛ درضمن شما باید بسترزدایی هم بکنی یعنی وقتی می بینی اینترنت اذیتت می کنه یه ماه قطش کن والسلام

    اهداف + انگیزه های دینی یا انسانی
    یکی از راه های راضی کردن افراد برای انجام کاری اینه که بهشون بفهمونی که دارند کاری درست و اخلاقی رو انجام میدن، تاریخ پر از اجانیان و انسان های بزرگ که هر دو گروه باور داشتند دارند کار درست انجام میدن

    یه بار تو مترو یکی رو زدند و من نتونستم کاری کنم(اصلا نمی شناختمش) غرورم جریحه دار شد، هرشب کابوس میدم. چهرش هنوز جلوی چشممه، رفتم کیک بوکس(جودوکار بودم)، یه روز با قهرمان بی رقیب 12 دوره ایران و جهان مبارزه کردم که همه حریف هاش رو ناک اوت کرده بود. همه ازش می ترسیدند. خلاصه وسط مبارزه یه ضربه سنگین بهم زد با صورت خوردم زمین، همه گفتن ناک اوت شدم یه لحظه دستکشم رو دیدم، من تنها بوکسوری بودم که دستکش سفید می پوشیدم، چون اهدافم رو روی دستکشم با ماژیک می نویسم و اونها بهم انگیزه میدند. یه لحظه یاد اون چهره افتادم و هم اینکه یه کلید واژه رو روی دستکشم دیدم که یه آیه از پروردگار بود از کتاب هفطارا که گفته بود ... من تو را برای احقاق عدالت خلق کردم. تو هم به خودت بگو اگه این کار رو تموم کنم با این کاری که یاد گرفتم به انسان ها این جوری خدمت می کنم. یا باهاش فلان کار خوب رو انجام میدم

    چند تا نکته دیگه هم موند ولی چون پست طولانی شد نمی نویسم، اگه به دردت خورد سعی می کنم فردا واست بنویسم
    موفق باشی








  16. 6 کاربر از پست مفید باران13 تشکرکرده اند .

    asal25 (جمعه 08 فروردین 93), meinoush (جمعه 08 فروردین 93), salehe92 (جمعه 08 فروردین 93), پسر 24 ساله (جمعه 08 فروردین 93), مصباح الهدی (پنجشنبه 07 فروردین 93), شیدا. (جمعه 08 فروردین 93)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 فروردین 93 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1393-1-06
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    30
    سطح
    1
    Points: 30, Level: 1
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    7

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از کسانیکه وقت گذاشتند برای این تاپیک و جواب دادند.
    ***
    @باران13:
    تو مرحلۀ اوّل، تعیین هدف، مشکل دارم.
    اگه هدف تعیین کنم، انگیزه و علاقه به وجود میاد؟
    چجوری هدف انتخاب کنم؟

  18. 4 کاربر از پست مفید پسر 24 ساله تشکرکرده اند .

    meinoush (جمعه 08 فروردین 93), salehe92 (جمعه 08 فروردین 93), پونیو (جمعه 08 فروردین 93), شیدا. (جمعه 08 فروردین 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. به من در پیدا کردن انگیزه برای زندگی کمک کنید
    توسط delvand در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 15 شهریور 94, 16:34
  2. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 فروردین 93, 08:09
  3. بی انگیزه و بی انرژی شدم -خسته درمونده- وامونده -دارم پیر میشم!
    توسط مهنا67 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 اسفند 91, 12:17
  4. یک وجیزه و سه پیشنهاد برای بهبود امکانات تالارهمدردی
    توسط پندار در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 17 آذر 88, 00:25

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.