به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مهر 93 [ 10:15]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    494
    سطح
    9
    Points: 494, Level: 9
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دخالت بیش از حد و مادی گرا بودن مادر کسی که بهش علاقمند هستم ؟

    سلام
    حدوده یک سالی هست که از طریق خواستگاری با آقایی آشنا شدم که همدیگر رو پسندیدیم
    هم موقعیت من برای ایشون و هم موقعیت ایشون برای من خیلی خوب هست
    ایشون خانواده سرد و خیلی مادی گرایی داره
    مادرشون تو کار همه خیلی دخالت میکنن
    در جریان آشناییمون بعد از این همه وقت خانوادشون فقط چند بار اومدن خونمون وهمیشه خودشون تنها میومدن
    خودشون مهریه ما رو قبول کردن اما خانوادشون با مهریه ای که ما تعیین کردیم خیلی مخالفت و اذیتمون کردن و هر دفعه بهانه جدیدی میاوردن (حتی با گرفتن عروسی هم موافق نیستن و ...)
    مادرشون خودشون رو کاملا کنار کشیدن و پسرشون برای چونه زدن سره مهریه با پدر و مادر و دایی من میومدن و بحث مبکردن
    چندین بار بهشون جواب رد دادیم اما دوباره شروع شد
    ایشون وقتی عصبانی میشن هیچ حرف منطقی رو قبول نمیکنن و شروع به دروغ پردازی و وارونه نشون دادن واقعیتها میکنن
    مشاوره ازدواج هم که رفتیم گفتن اخلاقهاتون کاملا مچ نیست و احتمالا مشکل خواهید داشت
    تو چند ماهه اخیر اکثرا در مورد خانواده هامون بحث داشتیم یعنی من از خانواده ایشون گلایه میکردم و ایشون از خانواده من که این موضوع واقعا برای من عذاب آور هست
    چون هیچوقت دوست نداشتم این بحثهارو داشته باشم

    با چیزهایی که گفتم ایشون مورد مناسبی نیستن
    اما خب تو این مدت من به ایشون علاقه پیدا کردم و ایشون هم ظاهرا همینطور
    و اشتباه بزرگتری که من مرتکب شدم رابطه صمیمی با ایشون بود
    قبل از پیش اومدن اون بحثا و زمانی که ایشون موافق مهریه بودن و هنوز خانوادشون مخالفتشون رو آشکار نکرده بودند ما رابطه خیلی تنگاتنگی داشتیم و با هم خیلی صمیمی بودیم
    (در حده آغوش و بوسه و معاشقه تلفنی)
    من خیلی داغ هستم و این مساله رابطه جنسی برای من خیلی مهم هست
    ایشون کاملا من رو راضی میکنن و خودشون میگن که من هم همینطور میتونم کاملا ایشون رو راضی کنم
    دوست ندارم با مردی ازدواج کنم که نتونه من رو راضی کنه و من مدام حسرت زندگی که میتونستم با این آقا داشته باشم رو بخورم
    و میترسم اگر با کس دیگری ازدواج کنم نتونم علاقه ایشون رو از ذهنم پاک کنم و اون فرد دیگر رو هم بدبخت کنم
    به همین خاطر فکر میکنم مساله خانواده ایشون احتمالا قابل حل هست و شاید با کمی تحمل حل بشه چون خانوادشون اهل رفت امد نیستند
    از طرف دیگه از مادرشون و این که تلافی کنند میترسم ...
    چه کنم ؟

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان تا وقتي عنوان گوياي مشکل کاربر نيست از گذاشتن نظرات خود داري کنيد

    کاربر گرامي لطف کنيد از طريق تماس با ما (بالاي سايت) يا پايين کادر روي مثلث مشکي(کنار کلمه تشکر) کليک کرده و عنوان مناسب را به مديريت سايت اطلاع دهيد با سپاس
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  3. #3
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    شما وقتی کسی را دوست داشته باشی و از نظر جنسی هم سالم باشی، می تونید همدیگه را راضی کنید.
    اما اگر هزاران اختلاف داشته باشی و فقط مسائل جنسی بینتون خوب باشه، کم کم رابطه به سردی خواهد رفت.
    شما از کسی دلخوری، به سختی می تونی بهش سلام کنی، اونوقت چطور می خوای بعد از جنگ و دعوا و ... در آغوشش آروم بشی؟

    آدمی که الان، در مرحله خواستگاری، ازش سرد شدی و خیلی تمایلی به ازدواج باهاش نداری، جز برای تامین جنسی،
    فکر می کنی فردا که زنش شدی و به قول اقای مدیر همدردی این "نجواهای" اختلاف و سردی، تبدیل به "فریاد" شد، می تونه همسر مناسبی باشه؟

    اگر مورد مناسبی نیست، بخاطر مسائل جنسی ازدواج کردن اشتباه محض است.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  4. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (چهارشنبه 06 فروردین 93), khaleghezey (چهارشنبه 06 فروردین 93), meinoush (چهارشنبه 06 فروردین 93), reff (چهارشنبه 06 فروردین 93), sara 65 (چهارشنبه 06 فروردین 93)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مهر 93 [ 10:15]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    494
    سطح
    9
    Points: 494, Level: 9
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    شما وقتی کسی را دوست داشته باشی و از نظر جنسی هم سالم باشی، می تونید همدیگه را راضی کنید.
    اما اگر هزاران اختلاف داشته باشی و فقط مسائل جنسی بینتون خوب باشه، کم کم رابطه به سردی خواهد رفت.
    شما از کسی دلخوری، به سختی می تونی بهش سلام کنی، اونوقت چطور می خوای بعد از جنگ و دعوا و ... در آغوشش آروم بشی؟

    آدمی که الان، در مرحله خواستگاری، ازش سرد شدی و خیلی تمایلی به ازدواج باهاش نداری، جز برای تامین جنسی،
    فکر می کنی فردا که زنش شدی و به قول اقای مدیر همدردی این "نجواهای" اختلاف و سردی، تبدیل به "فریاد" شد، می تونه همسر مناسبی باشه؟

    اگر مورد مناسبی نیست، بخاطر مسائل جنسی ازدواج کردن اشتباه محض است.
    راستش نگرانی من از این هست که نتونم کس دیگه ای رو این طوری دوست داشته باشم
    یکی از همکارانم در محیط کار دو سالی هست که از من خواستگاری کرده و اینطور که خودش میگه علاقش خیلی زیاد هست اما غیر از مسائل دیگه، من اصلا هیچ علاقه ای نسبت به ایشون پیدا نکردمو نمیتونم ایشون رو به عنوان همسر در کنار خودم بپذیرم (با این که خیلی ابراز علاقه و از خود گذشتگی میکنن)
    به همین خاطر واقعا فکر میکنم شاید هیچوقت نتونم کس دیگری رو در ذهنم جای بدم
    ایشون اولین مردی بودن که من باهاشون تماس نزدیک برقرار کردم و نگران هستم اگر با هر مرد دیگه ای ازدواج کنم (مخصوصا که در ابتدا پذیرشش رو هم نداشته باشم) نتونم این خاطرات رو از ذهنم پاک کنم و باهاش کاملا یکی بشم
    خیلی خیلی برام سخته که روی خواسته دلم پا بذارم و به ایشون جواب رد بدم

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مهر 93 [ 10:15]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    494
    سطح
    9
    Points: 494, Level: 9
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اسم تاپیک رو که عوض کردم چرا هیچکسی کمکم نمیکنه ؟

  7. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    خوب شما مشکلی ندارید که حل نشده باشه و دوستان جواب مناسب را به شما داده اند.

    میشه بگید شاغل هستید؟و اینکه چه سنی دارید؟
    یکم در مورد خودتان حرف بزنید تا بیشتر دوستان با شما و خصوصیات اخلاقی شما اشنا بشن.
    معیارهای شما برای انتخاب شوهر چیست؟
    خصوصیات مثبت و منفی خودتان را بصورت کامل بنویسید.

    و از همه مهمتر شما الان از دوستان در چه مورد راهنمایی میخواید؟
    اینجور یکه من متوجه شدم شما دید درستی در مورد ازدواج کردن نداری این لینک را مطالعه کنید

    http://www.hamdardi.net/thread-4821.html

    شما بیشترین تمرکزی که دارید در مورد رابطه جنسی هستش فکر کنم دید شما هم مثل بعضی از افراد نسبت به ازدواج و زندگی مشترک بسیار سطحی میباشد.رابطه جنسی وقتی باارزشه و لذت داره که کنارش آرامش باشه عشق باشه محبت و دوست داشتن باشه کنارش احترام باشه و از خودگذشتگی و....

    شما بهتره اول مقاله ای که برای شما گذاشتم را مطالعه کنید.بعد خواندن مقاله یه جستجویی در تالار و مشکلات کاربرا کنید تا متوجه نگرش اشتباه خود در مورد زندگی مشترک بشید بانو.

    پ.ن:فکر کنم خیلی احساساتی هستید شما وگرنه دلیلی نداره با کسی که اومده خواستگاری شما رابطه برقرار کنید حتی به همون اندازه بغل کردن و بوسیدن و صحبت های عاشقانه امیدوارم این مورد تجربه ارزنده ای برای شما باشد.
    انسان بهتره در مورد مسائل مهمتر عاقلانه تر فکر کنه بجای اینکه وارد وادی احساسات بشه
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : چهارشنبه 06 فروردین 93 در ساعت 12:55

  8. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (چهارشنبه 06 فروردین 93), meinoush (چهارشنبه 06 فروردین 93), reff (چهارشنبه 06 فروردین 93)

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مهر 93 [ 10:15]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    494
    سطح
    9
    Points: 494, Level: 9
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    درود بانو

    خوب شما مشکلی ندارید که حل نشده باشه و دوستان جواب مناسب را به شما داده اند.

    میشه بگید شاغل هستید؟و اینکه چه سنی دارید؟
    یکم در مورد خودتان حرف بزنید تا بیشتر دوستان با شما و خصوصیات اخلاقی شما اشنا بشن.
    معیارهای شما برای انتخاب شوهر چیست؟
    خصوصیات مثبت و منفی خودتان را بصورت کامل بنویسید.

    و از همه مهمتر شما الان از دوستان در چه مورد راهنمایی میخواید؟
    اینجور یکه من متوجه شدم شما دید درستی در مورد ازدواج کردن نداری این لینک را مطالعه کنید

    http://www.hamdardi.net/thread-4821.html
    ببخشید من فکر کردم بقیه نمیدونن که اسم تاپیک عوض شده
    واقعا تصمیم گیری خیلی برای من سخت هست
    بله شاغلم 23 سالم هست
    من خیلی احساساتی و یک مقدار هم جوشی و بدبین هستم . دیگه نمی دونم چه چیزهایی باید بگم
    معیارهای من : تفاهم مذهبی - خانوادگی - تحصیلات - اخلاق و تاحدی قیافه هست
    که ایشون همه ملاکهای من رو دارند
    خب من جزو موردایی که اینجا گفتن نیستم
    سوال من این هست که مشکل دخالت های مادرشون قابل اغماض هست یا نه ؟
    با توجه به این که بلاخره هر فردی ایرادی داره و هیچ انسانی بی عیب نیست
    تمام بحثایی که ما تا الان داشتیم مربوط به صحبتهای مادرشون و تحریک کردنشون بوده که هم ایشون و هم من از خانواده خودمون طرفداری میکنیم
    اما من و ایشون از نظر احساسی خیلی به هم نزدیک هستیم
    ایشون میگن مساله مادرشون حل میشه و الان چون تو یک خونه هستن اینطوری هست
    و میگن من نمیتونم به نظرشون بی احترامی کنم و جلوشون بایستم
    میخاستم بدونم راهی هست که "واقعا" درآینده این مساله حل بشه یا خیر ؟
    و این که اگر من بخوام با فرد دیگری ازدواج کنم که از اول خیلی به دلم ننشستن آیا امکانش هست که بعدا کم کم بهشون علاقه مند بشم ؟
    در حال حاضر اون همکارم خیلی برای من از خود گذشتگی میکنن اما من نمیتونم بهشون علاقه پیدا کنم و حتی گاهی محبت بیش از حدشون کلافم میکنه و باهاشون جدی برخورد میکنم .
    یعنی یه جورایی این عشق یک طرفه خیلی توقع من رو بالا برده که به نظرم منصفانه نیست
    احساس من به ایشون صرفا احساس دلسوزی هست و نه بیشتر .
    حتی نمیتونم تصور کنم که ایشون رو دوست داشته باشم یا بخوام باهاشون رابطه جدی تری داشته باشم .

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها

    شما بیشترین تمرکزی که دارید در مورد رابطه جنسی هستش فکر کنم دید شما هم مثل بعضی از افراد نسبت به ازدواج و زندگی مشترک بسیار سطحی میباشد.رابطه جنسی وقتی باارزشه و لذت داره که کنارش آرامش باشه عشق باشه محبت و دوست داشتن باشه کنارش احترام باشه و از خودگذشتگی و....

    شما بهتره اول مقاله ای که برای شما گذاشتم را مطالعه کنید.بعد خواندن مقاله یه جستجویی در تالار و مشکلات کاربرا کنید تا متوجه نگرش اشتباه خود در مورد زندگی مشترک بشید بانو.

    پ.ن:فکر کنم خیلی احساساتی هستید شما وگرنه دلیلی نداره با کسی که اومده خواستگاری شما رابطه برقرار کنید حتی به همون اندازه بغل کردن و بوسیدن و صحبت های عاشقانه امیدوارم این مورد تجربه ارزنده ای برای شما باشد.
    انسان بهتره در مورد مسائل مهمتر عاقلانه تر فکر کنه بجای اینکه وارد وادی احساسات بشه
    خب دقیقا مشکل من همین دوست داشتن و احساس آرامشی هست که با ایشون دارم و ممکنه با فرد دیگه ای هیچوقت به این احساس نرسم و از ازدواجم سرخورده بشم
    یعنی دیدگاه من این هست که وقتی به کسی علاقه یا حتی یک احساس خوش اومدن کوچولو داشته باشم میتونم براش گذشت کنم و تحمل کنم و اون هم متقابلا همین طور که این موضوع خودش رو در همه ابعاد زندگیمون نشون بده (از جمله رابطه جنسی که برای من مهم هست )
    اما در مقابل اون فرد دیگه هر از خودگذشتگی که متحمل بشه فقط باعث بالابردن سطح توقع من و یا ایجاد حس دلسوزی در من میشه
    حالا واقعا نمیدونم آیا این طرز فکر من اشتباه هست به نظر شما و نیاز هست تغییری بکنه ؟
    بله من خیلی احساساتی هستم
    علت برقرار شدن این روابط هم این بود که من و حتی خانوادم کاملا از قطعی بودن این ازدواج مطمئن بودیم و حتی یک درصد هم به نشدنش فکر نمیکردیم وگرنه هیچوقت اجازه نمیدادم کار به اینجا برسه . اما چون خیالم راحت بود و خانواده هم با اطمینان از ازدواج ما صحبت میکردن من هیچ مانع دیگه ای متصور نبودم .

  10. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوب پس یکسری لینک دیگه به شما معرفی میکنم فکر کنم بتونید جواب مناسب را پیدا کنید

    معیارهای ازدواج

    انجمن: انتخاب و خواستگاری

    http://www.hamdardi.net/forum86.html

    خواستگاری

    لطفا به لینک های بالا بروید و مطالعه کنید مخصوصا معیارهای مناسب برای ازدواج.

    دوستان بالا هم نوشتن بانو شیدای گرامی نجواها در دوران نامزدی و عقد بعد ازدواج تبدیل به فریاد میشوند.بشخصه فکر میکنم اولا معیارهاتون کامل نیست یعنی بهتره که کاملتر بشه مثلا در مورد مذهب و خانوادگی و اخلاق خیلی کلی نوشتید.

    من بشخصه فکر میکنم ازدواج برای شما یکم زوده و نسبت به این مقوله فوق العاده حساس شناخت کاملی ندارید بانو خواهشا لطف کنید و مقالات بالا را مطالعه کنید.بخصوص معیارهای مناسب برای انتخاب فرد مناسب.در تالار یه چرخی بزنید و مشکلات کاربرها را حتما مطالعه کنید.

    خلاصه بگم دور خواستگار خودتان را خط بکشید.چون از اینگونه موارد کم نبودن که بعد ازدواج تازه متوجه جمله مدیر همدردی شدن که بانو شیدا برای شما نوشتن.
    نجوا تبدیل به فریاد میشه
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : چهارشنبه 06 فروردین 93 در ساعت 13:33

  11. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    اول اینکه این فکرتون که اگر علاقه باشه بقیه مسائل قابل حله فکر درستی نیست. شما اگر بتونید در مسائل دیگه حد اقل مشکل رو داشته باشید و روش صحیح حل مشکل رو بلد باشید علاقه حفظ میشه در غیر اینصورت علاقه کم میشه و چه بسا تبدیل به نفرت میشه. شما هنوز عقد نکردید 1-حریمهایی بینتون شکسته شده . 2- بحث ها رو به خانواده ها کشوندید 3- خانواده پسر ناراضی هستند 3- روش حل مساله تون اینه که طرفداری خانواده هاتون رو می کنید 4- حریمها رو رعایت نکردید و وارد رابطه فیزیکی شدید و .... اینها همه در آینده براتون مشکل ساز خواهد شد.

    اینکه نمی تونید خواستگار دیگرتون رو هم بپذیرید شاید یک علتش این باشه که با این خواستگارتون وارد فاز احساسی شدید.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  12. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 07 فروردین 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: دوشنبه 07 خرداد 97, 22:10
  2. خواستگاری از همکلاسی
    توسط hamid.cc در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: سه شنبه 17 بهمن 96, 14:59
  3. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 فروردین 92, 00:01
  4. ازدواج کردن با کسی که هیچ حسی بهش ندارم درسته؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 دی 90, 01:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.