سلام من 22 ساله هستم و دانشجو 11 ماه با پسری اشنا هستم ایشون از من خواستگاری کرده با خصوصیات اخلاقیشون به خوبی اشنا شدم از هر لحاظ با هم تفاهم داریم ایشون با خانواده هم صحبت کردن و چندماه دیگه( 4 ماه) خاانواده میان منزل ما با پدر و مادرم صحبت میکنن . مشکلی که پیش اومده اینه که برای ایشون چند وقت بیش مشکلی بیش اومد که برای حل مشکل خیلی سختی کشید و متاسفانه بعد از اون ماجرا که هنوز هم حل نشده اعتقادشو به خدا و دین کلا از دست داده در صورتی که خیلی هم معتقد بود مثلا برای حل مشکل تلاش میکرد روز مبعث پیامبر چون مستحب روزه گرفت و نذر و نیاز کرد نماز میخوند ولی الان نتنها روزه واجبشو نمیگیره نماز هم نمیخونه کلا بی اعتقاد شده ومیگه اصلا خدا و بهشت و جهنم و اون دنیا وجود نداره من به هیچی دیگه اعتقاد ندارم از این به بعد شیطان می پرستم!!!!!.میخواستم ببینم من باید جه کار کنم راه حل چیه میشه کاری کرد که دوباره مثل قبل بشه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)