با سلام
میخواستم اینجا مشکلات زیاد من و همسرم رو بگم. میخوام بدونم نظر دیگران در مورد مشکلات ما چیه.
من 27و همسرم 24سالشه و 4 ساله که ازدواج کردیم. همسرم بسیار زن مهربون فهمیده و با شعوره و کلاً خیلی ازش راضی هستم. ولی بعضی مواقع که اوایل ازدواج چند ماه یک بار و الان هر 2 هفته متاسفانه برای چند ساعت یا چند روز فهم و شعورش رو از دست میده و همه خوبیهاش رو زیر سئوال میبره. و خودش هم تو چند مرحله اعتراف کرده که فهمش رو از دست میده.
یکی از مشکلات ما اینه که با وجود احترامی که برای خونوادم قائله ولی بارها پیش من عنوان میکنه که خانواده من با خانواده تو فرق دارن. مثلا میگفت وقتی از بندرعباس میریم شهرستان محل زندگی خانواده هامون (شیراز)خونه اونا باشیم و به عنوان مهمان بریم پیش خانواده من. و میگه که خانواده اون با خانواده من فرق دارن. یا مثلا دعوای دیشبمون سر قضیه عیدی بود. چند روز پیش گفت میخوام به خواهرم فلان قدر عیدی بدم. من گفتم باشه عزیزم. ولی بعد که منم گفتم فلان قدر میخوام به برادر زاده هام که مبلغ زیادی هم نبود عیدی بدم. گفت که نیازی نیست و وقتی میگم که مگه تو گفتی میخوام به خواهرم عیدی بدم. میگه که نیازی نیست به اونا عیدی بدی و وقتی من بهش گفتم که مگه تو به خواهرت گفتی میخوای عیدی بدی من چیزی گفتم؟ میگه که خواهر من با فک و فامیل تو فرق دارن.
اینو هم بگم که فامیل دو تامون هم سطح هستن. و خانواده هامون بسیار باهم خوب هستن و خانوادم بهترین احترام رو به همسرم میزارن.
خانواده همسرم هم من رو خیلی قبول دارن و قبول دارن که دخترشون تو دعواها مقصره.
یا موضوع دیگه پنهان کاری همسرمه. اون انتظار داره که اگر مسافرت بریم شمال کشور و بخوایم 10 روز بمونیم انتظار داره که به همه دروغ بگیم. و بگیم خونه هستیم. چون ممکنه چشمون کنن اینقدر مسافرت میریم. یا میگه میخوایم خونه بخریم به کسی نگو چون چشمون میکنن.
و خیلی موضوعات دیگه که اگر نیاز بود بعدا توضیح میدم.
البته این موضوعات ممکنه به نظر کوچیک بیان ولی خیلی مواقع کار به جاهای باریک میکشه.
مخصوصا دعوای دیشبمون که انواع و اقسام توهینها رو نثار من کرد.
نمیدونم رابطمون به کجا ختم میشه.
ممنون میشم راهنماییم کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)