به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    36
    Array

    اختلاف سنی 12 سال جور درمیاد؟

    سلام دوستان راستش این مشکل من نیست مشکل دوست صمیمیه که خیلی دوسش دارم اما از دیدن ناراحتیش و اذیت شدنش شدیدا دارم اذیت مشم دوست ندارم ناراحتیش رو ببینم و باهم خیلی خوب هستیم میخوام این مشکل رو در میون بزارم

    ماجرا از این قراره اسامی مستعار استفاده میکنم

    دوست من شیدا قبلا ی ضربه عاطفی شدید خورده وقتی خیلی کوچیک بوده یعنی 15 سالش بوده خواستگاری داشته که ب زور میومده و میخواستدش خیلی هم اسرار داشتن و با مخالفت خانواده شیدا مواجه میشن ولی بالاخره راضیشون میکنن و این میخوان که صبر کنن تو حالت تعلق این بیچاره رو نگه میدارن و بعد 3 سال پسره بهونه میاره که سنم زیاده و نمیتونیم با هم باشیم بهم میزنه و دوستم ضربه شدیدی میخوره .


    موردی جدی که دوستم داره بهش فکر میکنه یکی از آشنایانشون هست که همسایه روبروییشونه و دوست بیچاره من از بچگی از این آقا خوشش میومده

    این آقا امیر 31 سالشه اما دوست بیچاره و ساده من 18

    امیر دیپلم داره و تو کار لوازم آرایشیه ، شیدا دانشجو کارشناسی معماریه خانوادها تقریبا همسطحمن هر دو پدرشون شغل دولتی مثل هم دارن


    ولی این دوست من شیدا از بچگی دوسش داره و هر روزم پا پنجره نگاش میکنه ..
    تعریف کرد که وقتی شمارشو رو ماشین برا فرشو گذاشته بود برداشته و زنگ زده پسره هم فهمیده و بهش درخواست دوستی داده

    بعدش برده باهاش صحبت کنه گفته دختر خوب و مهربونی هستی و ... ولی خیلی اختلاف سنیمون بالاست خیلی زیاد..

    ولی مثل اینکه با هم در تماس تلفنی بودن و میگه ی روز پسره ب من زنگ زد گفت بیا خونمون و وقتی شیدا میره خونشون میگیردش بغل میکنه و بوسش میکنه، دیگه من بیشتر نپرسیدم نمیدونم چی پیش اومده و چی شده اما خیلی نگرانشم...

    الانم مثل اینکه در تماس تلفنی هستن اما پسره عاقل ب نظر میاد گفته منو فراموش کن و ...

    اصلا از اون دخترایی نیست که بتونم پر پر شدنش رو ببینم نماز میخونه خانوادش خانواده خوبی هستن

    ولی هر چی من میگم گوش نمیده ، من چون تجربه مشابه داشتم اینو میگم ولی طرف من دقیقا همسن من بود که این ماجراها پیش اومد ولی این شیدا نمیدونم چرا ول کن ماجرا نیست

    عذاب وجدان دارم چون من اینقدری درگیر رابطه و خودخوری و پرستش معشوقم بودم که فکر میکنم این باعث شده این جور خودخوری ها برا دوستام جذاب و لذت بخش بنظر بیاد :(

    حالا هر کاری میکنم میگه نمیتونم فراموش کنم دقیقا لجبازیاش مثل خود خود منه اعصابم خیلی خورده نمیتونم ببینم یکی از بهترین دوستام داره اذیت میشه هر روز پشت پنجره زل میزنه پنجره اتاق پسره گریه میکنه زار زار



    کاری که میخوام اینه که راهکار بدید از فرشته مهربان میخوام راهکار های خوبش رو بده معمولا خیلی راه های خوبی در پیش پا میزارن ایشون

    من چیکار میتونم براش بکنم تا یکشنبه مونده بریم دانشگاه من ترم 3 هستم شیدا ترم 2 ولی بیشتر کلاسامون باهمه



  2. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 22 فروردین 94 [ 08:22]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    2,362
    سطح
    29
    Points: 2,362, Level: 29
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    60

    تشکرشده 184 در 87 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خواهر خوبم 18 دوستتون 18 سال داره و میره خونه مردم؟به ولله اون پسر خیلی مرد بوده که بلای دیگه ای سر دوستتون نیاورده.
    دوستتون هنوز در دوران نوجوانی سیر میکنه و عشق و عاشقی و گوش دادن به آهنگ های عاشقانه براش لذت بخشه.شما نمیتونین کاری بکنین بلکه خانواده ش باید مراقیش باشند.شما هر حرفی بزنید گوش شنوا میخواد که متاسفانه الان نمیشنوه.

  3. 4 کاربر از پست مفید achilis تشکرکرده اند .

    Elena1994 (پنجشنبه 15 اسفند 92), khaleghezey (پنجشنبه 15 اسفند 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 15 اسفند 92), کاغذ بی خط (جمعه 16 اسفند 92)

  4. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    36
    Array
    من همه اینارو میدونم بله میدونم
    دختر خوبیه اصن اهل این چیزا نیست ولی به خاطر مثلا عشقش اینکارو کرده ...

    من نمیتونم ب خانوادش اطلاع بدم هر چقد بخوایم جلوشو بگیریم بدتر میشه میخوام روشنش کنم از این پسره بکشه بیرون چطوری اینکارو کنم


    تنها قضیه ای که من یاد گرفتم و میدونستم گذر زمان و مکانی بود اما این دختر هم خونشون همون جاست و هم این که بعد چندین سال هی داره علاقش رو تجدید میکنه



    راهکاری ب فکر کسی نمیرسه ؟ من هر روز باهاش در حد اس ام اس در ارتباطم هر ساعت و حال و روزش رو چک میکنم حواسم بهش هست ...
    ولی نمیتونم تو دلش رو چک بکنم حواسم باشه راهکاری نیست؟


    از مشاورین و مدیران میخوام ی راهکار بدن بالاخره خیلی ها 18 ساله عاشق میشن من خودم 16 ، 17 سالم بود و گذشت بالاخره باید راهی برا این سنین باشه نیست؟

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 شهریور 93 [ 22:45]
    تاریخ عضویت
    1391-7-27
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    1,865
    سطح
    25
    Points: 1,865, Level: 25
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    117

    تشکرشده 155 در 59 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من اول از هر چیزی بگم که واقعا متاسفم که شما اون آقا را اگه بشه اسمشو آقا گذاشت عاقل میدونی خانم elena1994 ، کسی که از جهل و نادونی و وابستگی دوران جونیه یه دختر سو استفاده میکنه و اونو دعوت میکنه به خونش!!!!!!!!!!!!!!! این اصلا انسانه که شما به خاطر اینکه گفته منو فراموش کن عاقل میدونینش!!!!!!!!!!!!!!!
    و شما جناب achilis که قسم خدا میخورین اون پسر مرد بود، اینجور افراد ابهت و ارزش مرد رو به باد فنا دادن اونم آدمی با 31 سال سن که دوران طلایی زندگیش تموم شده و داره دهه ی چهارم رو طی میکنه، اینقدر باید عقل و شعور داشته باشه که دختر مردم رو نیاره خونش!!!!!!!
    میدونی مشکل کجاست مشکل اینجاست خیلی از پسرا و دخترای جامعه ی ما خصوصا دخترا تشنه ی محبتن و به خاطر یه قطره محبت حتی مصنوعی هم شده دست به دامن اینو و اون میشن در حالی که عشق و دوست داشتن واقعی این نیست. تا زمانی که خودشونو نشناختن و نمیدونن منشا این مهر طلبی کجاست به مشکل میخورن.

    فقط میتونم بگم که ببریش پیش مشاور و اینکه تنهاش نزاری
    در مورد گفتن به خانوادش هم مطمئن نیستم باید ببینین نظر کارشناسای تالار چیه

  6. 3 کاربر از پست مفید newfolder تشکرکرده اند .

    Elena1994 (پنجشنبه 15 اسفند 92), khaleghezey (پنجشنبه 15 اسفند 92), کاغذ بی خط (جمعه 16 اسفند 92)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 اسفند 92 [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1392-10-07
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    254
    سطح
    5
    Points: 254, Level: 5
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 29 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من دوست عزيز هر چى شما اونو منع كنين يا خانوادهاش اونو منع كنن اون بيشتر وسوسه و حريصتر ميشه و ممكنه به كارهاى بدترى دست بزنه و به خواسته هاى اون آقا تن بده
    كسى كه يه دختر ١٨ساله رو كه ميدونه دوستش داره و از نظر عاطفى در برههى زمانى حساسى دعوت ميكنه خونه اش از مردى هيچ بويي نبرده و بس و خواسته از جوانى و سادگى اون دختر سو استفاده كنه و بس
    و بدبختى الان تو جامعه دختر و پسرا كم سن و سال خيلى حريص تر شدن و براى كمبود عاطفى ك حس ميكنن و دست به همه كارى ميزنن
    اگه اينقدر دوستت و دوست دارى پس خوب مواظبش باش كه شكست بدتر و جبران ناپذيرى نخوره
    دوست عزيز شما ميتونى با بردن دوستت پيش مشاور به ايشون كمك كني و بهش بگى برو پيش مشاور ببين اين اختلاف سنى بعدن برات مشكلى پيش نياره
    اين نظر شخصى من بود دوست عزيز

  8. 2 کاربر از پست مفید khaste1 تشکرکرده اند .

    Elena1994 (پنجشنبه 15 اسفند 92), khaleghezey (پنجشنبه 15 اسفند 92)

  9. #6
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1392-10-22
    نوشته ها
    333
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsOverdriveSocial3 months registered
    تشکرها
    518

    تشکرشده 726 در 247 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Elena1994 نمایش پست ها

    ولی مثل اینکه با هم در تماس تلفنی بودن و میگه ی روز پسره ب من زنگ زد گفت بیا خونمون و وقتی شیدا میره خونشون میگیردش بغل میکنه و بوسش میکنه، دیگه من بیشتر نپرسیدم نمیدونم چی پیش اومده و چی شده اما خیلی نگرانشم...


    اصلا از اون دخترایی نیست که بتونم پر پر شدنش رو ببینم نماز میخونه خانوادش خانواده خوبی هستن
    دیگه میخواستید چکار کنن
    نکنه میخواستید یک نسخه از کاراشون فیلم تهیه کنن و توی اینترنت به اشتراک بزارن
    ولی خیلی خوب شد این پست رو گذاشتید چون خیلی ها نماز خوندن و نخوندن رو خیلی بزرگ میکنن

    به اون دوستتون بگید اگه خدا و پیامبر حالیشه مطمئن باشه دیگه در آینده با هیچ پسری ازدواج نخواهد کرد اگر حقیقت رو بگه
    بهش بگید همین الانم دیر شده

    بگید اون سوره نور معروف رو هم بخونه

    واقعا برای آدمایی مثل خودم متاسفم که از یک طرف شرایط ازدواجمون سد شده از طرف دیگه داریم جون میکنیم تا وارد این روابط نشیم (با اینکه مرد هستیم و در جامعه ای زندگی میکنیم که برای مرد ها عیب نمیدونن این چیزا رو
    با اینکه فشار تنهایی و نیازهای جنسی رو با هر بدبختی که هست تا حالا تحمل کردیم
    با اینکه مثل خیلی ها اهل نماز اول وقت و جانماز آب کشیدن نیستیم ولی وقتی خدا گفته این روابط حرامه تو سر خودمون و این امیال زدیم و همه چیز رو تحمل کردیم)

    دختر خانم های گرامی تالار به این روابط میگن دوستی (تعریف دوستی اینه ولی شما به هر پسری که میخواد شخصا از دختری خواستگاری کنه دوستی رو نسبت میدید که این کارتون بی نهایت اشتباهه)

    - - - Updated - - -

    راستی مشکل این دونفر اختلاف سنیشون نیست
    مشکل اینه که هیچوقت پسر تقاضای ازدواج نخواهد کرد
    خود پسر که رسما گفته ازدواجی در کار نیست شما نگران اختلاف سنیشون هستید (مگه توی رابطه دوستی و روابط جنسی مهمه چند سال با هم فاصله داشته باشن ؟)

  10. 3 کاربر از پست مفید 1234567 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 15 اسفند 92), مصباح الهدی (پنجشنبه 15 اسفند 92), ستیلا (پنجشنبه 15 اسفند 92)

  11. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بر دوستان عزیز

    بانو ellena 1994

    زیر پست های اونایی که گفتن پسره عوضی بوده رو تشکر زدم زیر این پست دوست عزیزمون achilis رو هم بازم تشکر زدم اگه فقط در همین حدود بوده باشه حرف این دوستمون درسته.اگه بیشتر باشه نه.شاید ایراد از منه که حرفای دوستتون رو از روی صداقت میبینم.

    سایت همدردی یه ساتیه که مفت و مجانی باعث میشه کلی تجربه فوق العاده ارزشمند بدست بیاری.یه نمونشم همین.اینکه توی 15سالگی میخواستن شوووهرش بدن.اینکه طرف مقاب رو 3سال نگهداشتن.و نتیجش شده این.
    این میشه یه تجربه واسه کسایی که دختر دارن حواسشون رو خیلی بایست جمع کنن.

    دوم من فکر میکنم شکست قبلیشون(والا ماهم بچه بودیم ماهی نه ولی دوماه یه بار یه شیکست عشقی میخوردیم) البته واسه دخترا فرق میکنه.روشون تاثی منفری گذاشته و ایشون فکر میکنه چون سنش کم بوده اینجوری شده واسه همین تمایل پیدا کرده به فردی که سنش بالاتر باشه و تجربه بیشتری داره.واسه خودش کلی رویاپردازی کرده خودش و ایشون رو وارد بازی های احساسی شده مثل خیلی از دخترای دیگه واسه خودش از این آقا یه بت درست کرده.

    شاید هم نمیدونم ایشون رو جای پدرش یا داداشش میگرده و دنبال محبته.

    هرچی هست از روی عقل نیست و کاملا احساساتی تصمیم گرفتن ایشون.



    خیلی واسم جالبه بعضی دوستان میگن اون آدم عوضی بوده و مرد نیستش اینم در نظر بگیر این دختر 18سالشه بچه نیست خودش درک میکنه داره چیکار میکنه.کارش خیلی خیلی زشت بوده ولی این دلیل میشه که فکر کنیم دختر خانوم هیچ تقصیری نداشته و بدون هیچ اگاهی اینکارو کرده نمیدونسته چه اتفاقی میوفته؟!!!!!!! خواهشا ادای آدمای بیگناه و مظلوم در نیارین که خدا به انسان عقل داده تا تصمیمات درست بگیره
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : پنجشنبه 15 اسفند 92 در ساعت 09:55

  12. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    achilis (پنجشنبه 15 اسفند 92), Elena1994 (پنجشنبه 15 اسفند 92), newfolder (پنجشنبه 15 اسفند 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 15 اسفند 92)

  13. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    36
    Array
    چرا همه دارید سرزنشش میکنید ، اون بدخت رو گول زده خب ، اصلا ربطی ندارمن خیلی وقته میشناسمش آدمی نیست که متظاهر باشه واقا دختر خوبیه ، چیزی که نگرانشم اینه که پسره بخواد ازش سو استفاده کنه دقیقا بغل خونشونه کسی نمیتونه اونا رو کنترل کنه مامان و بابای دوستم هر دو شاغل هستن :( خونه اونا هم کرج و خونه ما تهران من فقط تو دانشگاه میبینمش نمیتونم زود ب زود بهش سر بزنم مگه با گوشی هر دفه اس ام اس میدیم الانم از خواب بیدار نشده هنوز ج منو نداده...

    نمیتونم ب مامان باباش اطلاع بدم باباش شدیدا رو دخترش حساسه و دوستش داره ممکنه هیچ وقت نبخشدش آخه تجربه قبلیش مثلا براش درس شده بود ...

    من خودم خواستم ب پسره زنگ بزنم بگم تکلیفش رو روشن کنه ، میدونم جوابش نه و همه چی بهونه است و ...

    اما میخوام زنگ بزنم تا دوستم روشن بشه و حقیقت رو بفهمه و دست از این کارا برداره ولی گوش نمیده که - اخه پسره هم همچین آش دهن سوزی نیست والا خدا شانس بده تو عاشق شدن حداقل اگه عاشق بشی عاشق ی آدم درست حسابی بشی نه یکی مثل این


    درسته که زنگ بزنم ب پسره و بگم تمومش کنه دست از سر بازیچه کردن دختر مردم برداره یا اگه قصدی داره بیاد جلو؟؟؟؟

    الان اس ام اس داد دوستم دقیقا همین الان بیدار شده من مو ب مو پیششم


    پس کاری که شما اول از همه ب من میگید براش انجام بدم اینه که ببرمش پیش ی مشاور خوب تا روشنش کنه درسته؟؟؟؟
    ویرایش توسط Elena1994 : پنجشنبه 15 اسفند 92 در ساعت 10:51

  14. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 22 فروردین 94 [ 08:22]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    2,362
    سطح
    29
    Points: 2,362, Level: 29
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    60

    تشکرشده 184 در 87 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما اصلا به پسره ز نزنین چون ممکنه دوستتوت بفهمه اون وقت دوستی با ایشون رو از دس میدید.
    ببینید من نمیخوام باعث ایجاد دعوا تو زندگی یک خانواده بشم ولی تا خانواده نفهمه کسی کاری نمیتونه بکنه چون مشاور هم این رابطه رو اشتباه میدونه ولی بازم کو گوش شنواااا.

  15. 2 کاربر از پست مفید achilis تشکرکرده اند .

    Elena1994 (پنجشنبه 15 اسفند 92), khaleghezey (پنجشنبه 15 اسفند 92)

  16. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    36
    Array
    الان اس ام اس داد صبحونه خودرم از پنجره دیدمش داشت میرفت سعی کردم عکس بگیرم
    من عصبانی شدم بهش گفتم بس کن این کارارو


    بعدش باهاش صحبت کردم سعی کن قوی باشی گریه و .. این چیزا رو بزاری کنار سعی کن قوی باشی چیزای مهمتری مثل خانواده دوستان درست و .. وجود داره و از همه اینا مهمتر خود تو هستی

    یکمی آروم شده الانم گفتم بره طرح های درس طراحیمون رو بکشه که عقب نمونه تا الان ارومش کردم ولی خیلی سخته بشه از این ماجرا بکشمش بیرون

    من ی فکر دیگه دارم ی دوستی داریم که سنش بیشتر از ماست و عاقل تره و خوب میتونه تفهیمش کنه میخوام به اون همه چیز رو بگم که کمکش کنه اونم ، نمیدونم از دستم ناراحت میشه یا نه


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:19 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.