به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 37
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array

    از دست دادن انگیزه برای ازدواج و شروع زندگی

    با سلام،دوستان چیزی که فکر من رو این روزها به شدت مشغول کرده (که البته جامعه و حقایق هم بی تاثیر نبوده روش) بی انگیزه شدن برای ازدواجه،من سنم 28 سال هست، و شرایطم گرچه صدرصد برای ازدواج مهیا نشده اما میتونم بگم 80 درصد امادگی برای ازدواج رو دارم اما..... اما وقتی وضع جامعه رو میبینم خدا رو شکر میکنم مجردم،نمیدونم چرا نمیتونم به هیچ دختری اعتماد کنم،من خودم اهل دوستی با دختر نبودم و حتما یکی از مهمترین معیارام اگر بخام ازدواج کنم اینه طرف مقابلم با کسی نبوده باشه و بر خلاف خیلیها که میگن گذشته هر کس به خودش مربوطه اتفاقا من گذشته کسی که بخام باهاش ازدواج کنم بهم مربوطه( بلاخره بعد 28 سال سن خدا نخواسته راهمونو کج کنیم باید یه دست نخوردش گیرمون بیاد یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ که علت اون فقط و فقط لطف خدا بوده وگرنه ماها لبه پرتگاهیم و هر ان ممکنه کری که نباید رو بکنیم)راستش وقتی میبینم این همه دختر خیلی راحت با پسرها دوست میشن و خیلی راحتر از اون رابطه جنسی برقرار میکنند و اخر سر خودشون رو میخان بندازن به بقیه نگرانم میکنه،مورد بدتر از اون خیانت زن های شوهر دار و بچه دار و دوستیشون با مردها و پسرهای غریبه که به لطف ماهواره و فیسبوک و... داره مثل رسم میشه تو کشورمون منو واقعا به وحشت انداخته و همین زندگی مجردی رو خیلی بیشتر ترجیح میدم،من ادم بدبینی نیستم و اینم میدونم و بهش اعتقاد دارم که اگر پاک باشی خدا پاک رو نسیبت میکنه و حتی اینم میدونم دختر پاک هم هست هنوز اما واقعا چشمم خیلی ترسیده و نمیتونم به کسی اعتماد کنم،با وجود اصرار خانواده و پافشاری برای ازدواج به صراحت بهشون گفتم من دختری رو نمیشناسم برای این کار و به هیچ کس هم اعتماد ندارم،بدتر از اون ازدواج سنتی هست که باز هم سخته طرفتو بشناسی،شما فرض کنید بر پایه ازدواج سنتی میری جلو و چند جلسه هم یک شناختهای پیدا میکنی اما بازم نمیتونی بفهمی طرف کی بوده،تا الان ایا با کسی بوده یا نه،گذشتش چی بوده،حتی ایندش چه جوره،اصلا بهت وفادار میمونه از کجا معلوم بعدا بهت خیانت نکنه و.......واقعا از این مسئله دارم رنج میبرم و جدیدا هم به سرم افتاده قیدشو بزنم و برای پیشرفت تو کار و تحصیلم برم خارج چون واقعا انگیزه ازدواج درونم از بین رفته
    ویرایش توسط samanft : دوشنبه 12 اسفند 92 در ساعت 22:09

  2. 2 کاربر از پست مفید samanft تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 13 اسفند 92), noamooz (چهارشنبه 13 فروردین 93)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام

    لازمه منطقی تر به این قضیه فکر کنید نمیشه با دیدن جامعه همه رو محکوم کرد اصالت رو بده به " فرد "نه فقط" جامعه".
    هرجور ادمی بگی همه جا دارن زندگی میکنن به این استنتاج شما میگن " استقرای ناقص" که از بن اشتباهه.
    این جواب برا کسی هست که کاری به خدا نداره وبا اصول منطقی میتونه به جواب برسه .
    اما کسی که به حقیقت ایمان داره این رو میپذیره:

    توی ازدواج یه اصل رو خیلی قبول دارم

    1- خوب و پاک باش
    2- خوبی ها و پاکی ها رو هم بخاه
    3- دقیق تجزیه تحلیل کن(همون بحث شناخت)

    بعد ازین ها هم نهایتا خداست که به جنس ما اگاهه نتایج رو به اون بسپار و این فکرها رو از خودت دور کن.
    هر قشری هر گروهی همیشه با گروه خودشه...ذهن پاکت رو با ناپاکی دوروبرت الوده نکن حیفه.

    همه ادم ها تحت جبر محیط نیستن اونا تو جامعه کم به چشم میان ولی هستن ادمایی که ساخته دست هیچ جبری نیستن ...با دیدن چند تا خیابون برا زندگیت قیاس نکن.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  4. 8 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    1234567 (دوشنبه 12 اسفند 92), abi.bikaran (دوشنبه 12 اسفند 92), hanie_66 (سه شنبه 13 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 13 اسفند 92), فرهنگ 27 (سه شنبه 13 اسفند 92), مصباح الهدی (سه شنبه 13 اسفند 92), دختر بیخیال (دوشنبه 12 اسفند 92), ستیلا (سه شنبه 13 اسفند 92)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت نمایش پست ها
    سلام

    لازمه منطقی تر به این قضیه فکر کنید نمیشه با دیدن جامعه همه رو محکوم کرد اصالت رو بده به " فرد "نه فقط" جامعه".
    هرجور ادمی بگی همه جا دارن زندگی میکنن به این استنتاج شما میگن " استقرای ناقص" که از بن اشتباهه.
    این جواب برا کسی هست که کاری به خدا نداره وبا اصول منطقی میتونه به جواب برسه .
    اما کسی که به حقیقت ایمان داره این رو میپذیره:

    توی ازدواج یه اصل رو خیلی قبول دارم

    1- خوب و پاک باش
    2- خوبی ها و پاکی ها رو هم بخاه
    3- دقیق تجزیه تحلیل کن(همون بحث شناخت)

    بعد ازین ها هم نهایتا خداست که به جنس ما اگاهه نتایج رو به اون بسپار و این فکرها رو از خودت دور کن.
    هر قشری هر گروهی همیشه با گروه خودشه...ذهن پاکت رو با ناپاکی دوروبرت الوده نکن حیفه.

    همه ادم ها تحت جبر محیط نیستن اونا تو جامعه کم به چشم میان ولی هستن ادمایی که ساخته دست هیچ جبری نیستن ...با دیدن چند تا خیابون برا زندگیت قیاس نکن.
    من کاملا حرفهای شما رو قبول دارم و به این چیزهایی که گفتید اعتقاد دارم،اما ناخواسته ترسی وارد وجودم شده که هر روز داره بیشتر میشه،هر روز قوی تر میشه،من با خوندن یا شندین خیانت این ترسه پر رنگتر میشه،اخه این بخشی که شما میگید دیگه داره یه جورایی کل میشه،قبلا این موضوعات جز بود و کل میشه گفت خوب بود و الان جاش بر عکس شده،من خودم شخصی هستم که محاله بتونم با این چیزها کنار بیام

  6. #4
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1392-10-22
    نوشته ها
    333
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsOverdriveSocial3 months registered
    تشکرها
    518

    تشکرشده 726 در 247 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    سن شما 28 هستش و اگه دیرتر بجنبی احتمال اینکه دختری نصیبت بشه که دوستی و روابط جنسی رو تجربه کرده باشه بیشتر میشه

    هر چی سنت بره بالاتر سن دختری هم که قراره باهاش ازدواج کنی میره بالاتر و روند نامطلوب و نزولی جامعه ما بدتر میشه و دختر هایی که تا حالا خودشونو نگه داشتن ناامید تر میشن و برای رهایی از تنهایی تن به روابط نامشروع میدن
    امسال رو با پارسال و سالهای قبل مقایسه کنی متوجه میشی چی میگم

    من قبول دارم که یه مرد در ذهنش نباید به این فکر کنه که با دختری که روابط جنسی رو تجربه کرده ازدواج کنه
    اما نباید به این افکار اجازه بدی ذهنتو درگیر کنه و مانع ازدواج بشه

    از نظر من پسر باید وقتی ازدواج کنه که کاملا احساس کنه که به ازدواج نیاز داره
    این طرز فکر شما نشون میده هنوز به آمادگی ذهنی ازدواج نرسیدی

  7. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط 1234567 نمایش پست ها
    سلام
    سن شما 28 هستش و اگه دیرتر بجنبی احتمال اینکه دختری نصیبت بشه که دوستی و روابط جنسی رو تجربه کرده باشه بیشتر میشه

    هر چی سنت بره بالاتر سن دختری هم که قراره باهاش ازدواج کنی میره بالاتر و روند نامطلوب و نزولی جامعه ما بدتر میشه و دختر هایی که تا حالا خودشونو نگه داشتن ناامید تر میشن و برای رهایی از تنهایی تن به روابط نامشروع میدن
    امسال رو با پارسال و سالهای قبل مقایسه کنی متوجه میشی چی میگم

    من قبول دارم که یه مرد در ذهنش نباید به این فکر کنه که با دختری که روابط جنسی رو تجربه کرده ازدواج کنه
    اما نباید به این افکار اجازه بدی ذهنتو درگیر کنه و مانع ازدواج بشه

    از نظر من پسر باید وقتی ازدواج کنه که کاملا احساس کنه که به ازدواج نیاز داره
    این طرز فکر شما نشون میده هنوز به آمادگی ذهنی ازدواج نرسیدی
    ممنون از جوابتون،من ترجیح میدم تا اخر عمرم مجرد بمونم اما همچین دختری گیرم نیاد،اتفاقا به امادگی ذهنی رسیدم اما این جو وفضاست که خیلی اذیتم میکنه،مثلا من اصلا برام قابل هضم نیست زن شوهر دار (حالا با وجود ضعف شوهرش) بره با یکی دیگه،یا مثلا کسی که تا این سن خودشو نگه داشته حس نداشته؟؟؟؟؟دلش رابطه جنسی نمیخواسته؟چون خودشو نگه داشته و سمت کار بد نرفته مشکل داره؟؟؟!!!من حتی فکر اینده ایندهم نگرانم میکنه چون دارم میبینم زنهایی رو که خودشون میگن شوهرشون خوبه ،نجیبه و... باز هم با کسای دیگه رابطه برقرار میکنند و این ادمو میترسونه و واقعا هم ترس داره( حالا گذشته طرف که دیگه بماند)

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط 1234567 نمایش پست ها

    هر چی سنت بره بالاتر سن دختری هم که قراره باهاش ازدواج کنی میره بالاتر و روند نامطلوب و نزولی جامعه ما بدتر میشه و دختر هایی که تا حالا خودشونو نگه داشتن ناامید تر میشن و برای رهایی از تنهایی تن به روابط نامشروع میدن
    اقای 1234567 اصلا این حرفتون درست نیست کی همچین چیزی گفته؟ چجور همچین قضاوت نادرستی در مورد دخترا میکنید؟ من یه دختر 35 ساله هستم مجردم تا این سن به هیچ عنوان به خودم اجازه ندادم واسه فرار از تنهایی تن به رابطه حتی دوستی بدم چه برسه به چیزای دیگه! این در مورد خودم تنها صدق نمیکنه دخترای زیادی دوروبر من هستن وضعیت مشابه دارن سنشون هم رفته بالا ولی همچنان پاک موندن پاک زندگی میکنن!
    متاسفانه این بیشتر در مورد اقایون صدق میکنه این اقایون هستن که از 30 که رد شدن دیگه نمیشه گفت حتی یک بار رابطه ای رو تجربه نکردن!

    دختران پاک زیادی هستن که حاضر نیستن تن به هیچ رابطه غیر عرف و نامشروع بدن
    حتی اگه خیلی تحت فشار نیازهای عاطفی و جنسی باشن!!
    شما هم اقا سامان نباید همه دخترا رو با اونهایی که تو خیابون میبینید یا در موردشون میشنوید یا اینجا در موردشون میخونید مقایسه کنید
    دختر پاک میخواید باید بدونید کجا دنبالش بگردید!
    مرا با حقیقت
    بیازار
    اما،
    هرگز با دروغ
    آرامم نکن.


  9. 6 کاربر از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده اند .

    1234567 (سه شنبه 13 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 13 اسفند 92), فرهنگ 27 (سه شنبه 13 اسفند 92), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 12 اسفند 92), مصباح الهدی (سه شنبه 13 اسفند 92), خانوم مجرد (سه شنبه 13 اسفند 92)

  10. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط abi.bikaran نمایش پست ها
    اقای 1234567 اصلا این حرفتون درست نیست کی همچین چیزی گفته؟ چجور همچین قضاوت نادرستی در مورد دخترا میکنید؟ من یه دختر 35 ساله هستم مجردم تا این سن به هیچ عنوان به خودم اجازه ندادم واسه فرار از تنهایی تن به رابطه حتی دوستی بدم چه برسه به چیزای دیگه! این در مورد خودم تنها صدق نمیکنه دخترای زیادی دوروبر من هستن وضعیت مشابه دارن سنشون هم رفته بالا ولی همچنان پاک موندن پاک زندگی میکنن!
    متاسفانه این بیشتر در مورد اقایون صدق میکنه این اقایون هستن که از 30 که رد شدن دیگه نمیشه گفت حتی یک بار رابطه ای رو تجربه نکردن!

    دختران پاک زیادی هستن که حاضر نیستن تن به هیچ رابطه غیر عرف و نامشروع بدن
    حتی اگه خیلی تحت فشار نیازهای عاطفی و جنسی باشن!!
    شما هم اقا سامان نباید همه دخترا رو با اونهایی که تو خیابون میبینید یا در موردشون میشنوید یا اینجا در موردشون میخونید مقایسه کنید
    دختر پاک میخواید باید بدونید کجا دنبالش بگردید!
    نوشته هامو بخونید من گفتم میدونم دختر پاک و خوب هم هست اما نمیدونم با این ترس توی وجودم چیکار کنم،با این حس بی اعتمادی که تو ایجاد شده چی کنم،ضمنا ما مگه چه کسایی رو بیرون میبینیم،این کسایی که بیرون ادم میبینه تو جامعه هستند دیگه،جامعه رو چه کسایی تشکیل میده؟؟

  11. کاربر روبرو از پست مفید samanft تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 13 اسفند 92)

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 تیر 00 [ 10:36]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    217
    امتیاز
    10,303
    سطح
    67
    Points: 10,303, Level: 67
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    388

    تشکرشده 576 در 165 پست

    Rep Power
    44
    Array
    سلام آقای سامان
    نوشته هاتونو که خوندم حالم خیلی بد شد،خیلی زیاد.شما تا به حال رابطه ی احساسی با کسی نداشتید و این واقعا موهبت بزرگیه.حق دارید که انتظار یه آدم پاک توی زندگیتونو داشته باشین.
    من توی گذشته م(حدود 4سال پیش) رابطه ی احساسی با کسی داشتم.در پاسخ به پست آقایی همین حرف ها رو باز نوشتم.من از ابتدای شروع رابطه م مادر و کمی بعد پدرم در جریان قرار گرفتند.علی رغم روشنفکریشون تموم رفت و آمد هام (که خیلی خیلیم محدود بودن) زیر باید زیر نظرشون بود.مدت ها منتظر درست شدن شرایط اون آقا با مخالفت های گاه و بیگاه پدر آرومم مواجه بودم.من آدم مذهبی نیستم اما اصول سفت و سختی برای خودم طرح داشتم.حدود 2 سال (که 2سال هدر رفتن عمرم و له شدن احساسم بود) این آقا حتی یه بار دستشون به دست من نخورد.1دونه عکس از من نداشتن.یه چیز قایم شده از والدینم نداشتم.با تموم اینا موضوع عملی نشد.فرار از تنهایی عنوان خوبی برای من نبود.آدمای رابطه دار همیشه اینقدر که توی تصوراتتون هست بد و ناپاک نیستن
    جو جامعه ی ما مخصوصا توی پایتخت (ما شهرستان نشین ها وضعیت به مراتب بهتری داریم حداقل از این وضع!) داره دوست پسر،دوست دختری رو باب می کنه(مثل فرهنگ بقیه ی کشورا) اما از اون طرف بر خلاف بعد درست همون بقیه ی کشور ها قایمکی و یواشکی که از بزرگترین آفاتشه.
    من از همون دست دختر های رابطه داری هستم که بهشون بی نهایت بدبین هستین.اگه این عینکو بردارین متوجه میشین که حتی با وجود روابط هم میشه پاک موند.این پاکی مد نظرتون (که حتی توی یه برهه ی کوتاهم کسی نباشه) توی دخترای زیادی هست.خیلی زیاد.جامعه ی (متاسفانه!!!) بدی روبه رومون قرار گرفته.شما تحقیق کنید.هر چه بیشتر بهتر.انتخاب کنید و توی پروسه ی انتخاب معاشرت کنید.یه خرده ی کمی ریسک کنید.فکر اینکه فردا چی میشه،خیانت نکنه،فلان نباشه و .. میتونه جلوی روزای قشنگ زندگیتونو بگیره.آگاهانه انتخاب کنید و بقیه شو بزارید کنار توکل به خدا که خودش میتونه بهترین تقدیرو بزاره.
    شاد باشید و خوشبخت

  13. 4 کاربر از پست مفید hanie_66 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 13 اسفند 92), sara 65 (شنبه 17 اسفند 92), toojih (سه شنبه 13 اسفند 92), فرهنگ 27 (سه شنبه 13 اسفند 92)

  14. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    ممنون خانم،من ناخوداگاه تمام چیزهایی که ممکنه تو زندگی رخ بده میاد تو ذهنم و این باعث اذیتم میشه،مثلا یکیش اینه که میبینم خیلی از زنها به علت اینکه روال زندگی عادی شده براشون میرن سمت کس دیگه،خب شما کدوم زندگی رو دیدید بعد یه مدت عادی نشه؟؟؟کدوم زندگی رو دیدید که طرفین مثلا بعد 5 سال مثل روزهای اول شور و هیجان داشته باشن،خب اینا دلیل میشه طرف بره سمت کس دیگه!!!!!؟؟؟ اونم به صرف اینکه زندگی براشون تکراری شده،یا میبینم خیلی خانمها عوض اینکه مشکلات زندگیشونو با شوهرشون بشینند صحبت کنند و حل کنند میان برای کسای دیگه اونو شرح میدن و برا خودشون توجیح میکنند که شوهرشون مشکل داره،یا مثلا با این اوضاع گرونی مرد مجبوره کار کنه تا بتونه خرج و مخارج زندگیشو بده اما زنه میگه شوهرم برا من زیاد وقت نمیذاره و همش سر کارهع!!!خب سر کار نره پس هزار تا خرج مثل اجاره و خورد و خوراک از کجا باید تامین شه،یا مثلا طرفمیگه من شوهرمو از اول هم دوست نداشتم و فقط باری رها شدن از فشارهایی که روم بود(مثل چشم و هم چشمی ،مثل پول،مثل بالا رفتن سن و ترس از مجرد و...) نت به این ازدواج دادم و....یا مثلا کسی که قبلا با کسی رابطه داشته بعد از گذشت مدتی دلش هوای عشق قدیمیش میکنه (خیلی این چیزها رو این روزها دارم میبینم)و....این چیزها رو که میبینم هم از گذشته طرف میترسم،هم از اینده............. و حق بدید که این ترس منطقیه،ازدواج راه برگشت نداره و اگر نتیجه ازدواجت خوب نباشه تنها کلمه ای که میشه روش گذاشت شکسته

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 اسفند 92 [ 21:13]
    تاریخ عضویت
    1392-10-16
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    224
    سطح
    4
    Points: 224, Level: 4
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 28 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام اقا سامان
    حرفات کاملا درسته . بجان . حق داری نگران آیندت باشی . ولی بنظرم خیلی داری سخت می گیری ؟ یعنی چی ک ممکنه بعدا خیانت کنه ؟ یعنی چی بعدا فلان کارو انجام می ده ؟ شما داری حرص بعدا رو می خوری ؟ حالتو داری از دست میدی برای آینده ای ک نیومده و شاید بر خلاف طرز فکرت چیز خوبی در انتظارت باشه . من کسی رو می شناسم ک بعد از چند سال زندگی ک ثمرش 3 تا فرزند بزرگه ( هر سه فوق لیسانس ) خانمشو و بچه هاشو ول کرد رفت با منشی دفترش ازدواج کرد ؟ حالا کار منشی ب کنار ولی اگه اون خانم فکر می کرد ک ی روز مرد زندگیش می خواد همچین خیانتی بهش کنه ب نظرت ازدواج می کرد ؟ ن . 100 % ازدواج نمی کرد . یا نه روزانه خیلیا رو می بینیم ک دارن شوهراشونو از چنگ اینو اون در میارن . دارن می جنگن ک همسرشونو حفظ ببین یعنی این خانوما فکرشو می کردن شوهراشون سره ی مسائلی قید شونو بزنن و راحت برن سراغ زنای مردم ؟ دوست عزیز می خوام بگم این فکری ک الان توی سرت هست توی سر خیلی از دخترا هم می چرخه ؟ نکنه ازدواج کنم شوهرم معتاد باشه ؟ نکنه طلاق بگیرم ؟ نکنه شوهرم با کسی رابطه جنسی داشته ؟ نکنه بیماری داشته باشه ؟ نکنه همزمان با من ی معشوقه داشته باشه ؟ نکنه روزایی ک میگه دیر وقت میام خونه رفته جای دیگه انرژیشو خالی کنه و هزار تا نکنه دیگه . پس تنها شما آقایون نیستین ک ب این چیزا فکر می کنین . ولی باور کن اگه ادم بخواد این فکرا ها رو از خودش دور نکنه باید قید ازدواج رو بزنه چ بسا ممکنه فرصت های خوبی رو هم این وسط ازدست بده. بهتره شما قبل از ازدواج با کیس مورد نظرت ی آشنایی داشته باشین . لزومی نداره سریع ازدواج کنین . خوب و بد زیاده . بالاخره شما هم قسمتی داری. مثبت فکر کن و برو جلو . اگه انتخاب اشتباه از طرف تو باشه نمی تونی بگی همه زنا بدن . پس تو چشماتو باز کن . زود عاشق نشو ک ممکنه عیبای طرف مقابلتو نبینی . بهشم نگو برای ازدواج می خوایش . شاید خودشو خیلی خوب نشون بده و نتونی متوجه بشی چ جور دختریه ؟ .

    موفق باشی

  16. کاربر روبرو از پست مفید عشق نوجوانی تشکرکرده است .

    toojih (سه شنبه 13 اسفند 92)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 اسفند 94, 00:31
  2. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 فروردین 93, 08:09

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.