به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 13 مهر 87 [ 20:25]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    3,366
    سطح
    36
    Points: 3,366, Level: 36
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    +مشکلات من و شوهرم

    سلام. شوهر من از رفتارخشک و رسمی خانواده من به سطوح اومده اون قبل از ازدواج پیش خودش تصور می کرده رابطه خیلی خوبی با خانواده من پیدا می کنه ولی از همون برخوردهای اولیه خیلی تو ذوقش میخوره از اون موقع هیچ میلی به رفت و امد با خانواده من نداره وتمام حرفهای من رو به حساب طرفداری از اونها میذاره.
    ما نزدیک یک سال و نیمه که عقد کردیم ولی در این مدت شوهرم شاید 20 بار خانه ما اومده باشه. .من در این مورد تنها با مادرم صحبت کردم ولی هیچ فایدهای نداشته با پدرم هم اصلا نمی تونم صحبت کنم در کل من با پدر و مادرم راحت نیستم.شوهرم به هیچ عنوان منو از رفت و امد پس از عروسی با خانواده ام منع نمی کنه ولی میگه از من نخواه خونتون بیام .این قضیه روی تمام لحظات زندگی ما تاثیرات بدی گذاشته چون از طرف دیگه از من میخواد که همراهش باشم این قضیه باعث شده که اون فکر کنه من باهاش همراه نیستم و توی تمام مسائل روبروش می ایستم .من منکر اشتباهاتی که کردم نیستم ولی این مسئله رو نمی تونم حل کنم واقعا توش موندم هردفعه یکمون کوتاه میایم ولی به علت فشار روانی ناشی از مهم بودن قضیه برای هر دوتامون ،قضیه دوباره با شدت بیشتری خودشو نشون میده .لطفا کمکم کنید.راستی یکی دیگه از مشکلاتی که من با شوهرم دارم اینه که شوهرم به شدت علاقه داره که من چادری بشم ولی من از چادر متنفرم اون منو اجبار نمی کنه ولی هر بار از من میخواد که این کاررو بکنم در کل اون روی حجاب خیلی حساسیت داره و بر عکس من حساسیت زیادی ندارم البته من به خاطر اون خیلی بیشتر از قبل ملاحظه می کنم ولی از دید اون کافی نیست از نظر شوهرم من باید به کاری که می کنم اعتقاد داشته باشم نه صرفا به خاطر خشنودی اون کاری رو انجام بدم .راسیاتش مشکلات ما بدجوری نحس شدند و ما هر چهبیشتر تلاش می کنیم حل بشن بدتر اوضاع خرابتر میشه
    لطفا منو راهنمایی کنید چکار کنم؟[

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 01 بهمن 90 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1387-5-02
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    3,865
    سطح
    39
    Points: 3,865, Level: 39
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 28 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات من و شوهرم

    مگه چادر چه ایرادی داره
    البته قصدم این نیست که به زور چادری بشی
    اما حداقل یه مشکلت بر طرف می شه نه؟ منم شوهرم روی حجاب حساس و اوایل ازدواج کلی بحث داشتیم روی این قضیه بعد کم کم دستم اومد چه طور حساسیتشو کم کنم
    بیشتر مراقب بودم
    و بش هر از گاهی می گفتم به خاطر اینکه تو دوست داری حواسمو بیشتر جمع می کنم
    حالا اونم عادی تر بر خورد می کنه
    و در مورد خانوادت
    این قضییه مهمیه
    باشون حرف بزن
    و ازشون بخواه بهتر با همسرت برخورد کنن تا زندگیت پا بگیره
    برات آرزوی موفقیت می کنم

  3. کاربر روبرو از پست مفید tarane5000 تشکرکرده است .

    tarane5000 (چهارشنبه 13 شهریور 87)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 13 مهر 87 [ 20:25]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    3,366
    سطح
    36
    Points: 3,366, Level: 36
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات من و شوهرم

    من با مادرم صحبت کردم اما متاسفانه فایده ی نداره از نظر اون شوهرم باید خودشو با این شرایط تطبیق بده.
    میدونی پدرم اخلاق خیلی خاصی داره .ادم درون گراییه وکمتر احساساتش رو بیان می کنه تازه حسود و بد بین هم هست.بهمین خاطرمادرم هم نمی تونه جبران رفتار پدرم رو بکنه
    شرایط خیلی یچیده است برادرهام هم هر کدوم سرشون به زندگی خودشون گرمه کسی کاری به من نداره .در واقع همه دارن زندگیشون رو می کنند این فقط زندگی منه که بخاطر رفتار بی تفاوت اونها داره از هم می پاشه .میدونی من تک دخترم و کسی نیست که باهاش مشورت کنم مادرم هم باهام همراه نیست اون خودشو با این شرایط تطبیق داده و فکر می کنه همه جا همینطوره یا تازه بدتر هم هست .
    بعضی وقتها به این فکر می افتم با همه قطع رابطه کنم اما احساس وظیفه به پدر و مادرم نمیذاره
    به خودم میگفتم شوهرم زیادی حساسه باید به این شرایط عادت کنه وهمین کار باعث شد که اون فکر کنه من باهاش همراه نیستم و مدام تو سرش می زنم
    دیگه اصلا نمیدونم حق با کیه.

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 01 بهمن 90 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1387-5-02
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    3,865
    سطح
    39
    Points: 3,865, Level: 39
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 28 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات من و شوهرم

    عزیزم با شوهرت صحبت کن براش توضیح بده که چرا خانوادت ایتطورین
    اما قبلش مطمئنش کن که اون برات از همه چیز مهمتره
    و تنها احترام به پدر و مادر هست که گاهی سکوت می کنی

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 13 مهر 87 [ 20:25]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    3,366
    سطح
    36
    Points: 3,366, Level: 36
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات من و شوهرم

    باور کن تمام این کارهارو کردم ولی...
    راستی ممنونم از همراهیت ،بهش نیاز داشتم

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 آبان 87 [ 21:16]
    تاریخ عضویت
    1387-5-30
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    3,402
    سطح
    36
    Points: 3,402, Level: 36
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات من و شوهرم

    سلام دوست عزیز
    به نظرمن که این مشکل بزرگی نیست که به خاطرش حودتونو آزارمیدین
    من هم شوهرم زیادرفت وآمد نداره
    خودم کم کم به راهش آوردم
    شما هم کمی باهاش راه بیاین
    ما خانمها همیشه باید کوتاه بیایم
    موفق باشی

  8. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: مشکلات من و شوهرم

    عزیزم رابطه خودتون با پدر و مادرتون به چه شکله؟
    معمولا هر چند وقت یه بار دور هم جمع می شین؟
    وقتایی که دور همین بیشتر چطوری می گذره؟
    رابطه تون با عروسهاتون چطوریه؟

    می دونی عزیزم، اینکه شما یا همسرتون بخواین با خانواده تون رفت و آمد نداشته باشین یعنی پاک کردن صورت مسئله، شما باید سعی کنید که این مشکل رو حل کنید. می تونید از همسرتون کمک بخواین، شما حتما توی این همه مدت می دونید که چی باعث خوشحالی پدر و مادرتون میشه، با همسرتون برنامه ریزی کنید تا جو صمیمی رو توی روابطتون حاکم کنید. به ایشون بگین که شما هم از این وضعیت راضی نیستید و با کمک هم می تونید این جو رو تغییر بدین. شما می تونید با خانمهای برادرتون هم این قضیه رو مطرح کنید تا اونها هم بهتون کمک کنن. مطمئن هستم یه جو سنگین برای همه سنگینه و همه رو اذیت می کنه. معمولا خانمها برای شاد کردن جو، خلاقیت های زیادی دارن، از این خلاقیت ها استفاده کنید و جو شادی رو ایجاد کنید، مطمئن هستم که پدر و مادرتون هم از این جو خسته شدن ولی شاید راهی برای رهایی از این وضعیت به ذهنشون نمی رسه و یا شاید هم فکر کنن که بی فایده باشه.
    سعی کنید دیگران رو شاد کنید تا شادی به سمت شما بیاد

  9. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 01 بهمن 90 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1387-5-02
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    3,865
    سطح
    39
    Points: 3,865, Level: 39
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 28 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات من و شوهرم

    خواهش می کنم عزیزم
    منم با شاد عزیز موافقم
    چرا امتحان نمی کنید

  10. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آبان 87 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1387-5-20
    نوشته ها
    245
    امتیاز
    4,088
    سطح
    40
    Points: 4,088, Level: 40
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    82

    تشکرشده 82 در 59 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات من و شوهرم

    این حرف شوهرتون که می خواد هر کاری انجام بدید با اعتقاد باشه که ایرادی نداره این نشونه سطح شعور بالای همسرتونه اگه شما اعتقاد به این داشته باشید که مثلا مردها بیشتر نگاه هاشون متوجه اندام تحتانی خانمهاست تا اندام بالا تنه انها و یا توجه شون به صورت خانمها اونقدر براشون جذاب نیست که سفیدی ساق پاشون جذابه شما وقتی توی یه میهمانی خودمانی یا بیرون از خونه حتی زمانی که همسرتون در کنارتون نیست ناخواسته به این قضیه دقت می کنید و شخصیت خودتون رو به حد تعالیش نزدیکتر می کنید اونوقت برای انجام کارتون دلیل دلرید چه همسرتون پیشتون باشه چه نباشه در مورد رفتار همسرتون با خانوادت هم ببین اوایل آشنایتون بهش چه اطلاعاتی دادی و اون چه برخوردی رو انتظار داشته
    فکر کنم همسرتون اهل مطالعه باشه اگه اینطوره کارتون خیلی سخت تره کسی که برای هر کاریش برنامه و فکر و عقیده داشته باشه عقیده ای مبتنی بر مطالعه برگردوندن نظرش کار خیلی سختیه
    در پناه حق

  11. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: مشکلات من و شوهرم

    سلام رهگذر
    من الان خودمم گرفتارم ،‌اما شايد با پرداختن به مشکل ديگران برا من هم گره گشائي بشه.
    وقتي خود شما هم ارتباطي رو که دوست داري با پدرت نداري چه انتظاريه که شخصي که تازه توي خانوادتون اومده روابط خيلي ايده الي داشته باشه. سطح توقع خودتون رو در حد سلام واحوالپرسي (ولو خشک) پائين بياريد. اون وقت ازاين حالت لذت خواهيد برد.
    بعد به مرور ازاين نقطه شروع کنيد وروابط خودتون رو بهتر کنيد.(البته اين بيشتر بدرد شوهرتون مي خورد)
    شما هم سطح انتظارتون رو پائين تر بياريد. وقتي خونه پدرتون هستيد احتمالا شوهرتون خيلي تنهاست. نذاريد احساس تنهائي کنه. اين قضيه رو خيلي برا خودتون بزرگ نکنيد. ضمن اينکه خيلي ازمادرشوهرها و عروسها با هم رابطه خوبي ندارن. حالا داماد وپدرزن هم رابطشون خيلي خوب نباشه.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.