به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آذر 94 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    2,683
    سطح
    31
    Points: 2,683, Level: 31
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,932

    تشکرشده 348 در 164 پست

    Rep Power
    33
    Array

    کار درستی کردم اعتراف رازهایم به همسرم؟

    سلام دوستای خوبی همدردی
    برام سخته که این مطالب رو بنویسم ولی خوب ناچارم چون برام ایجاد مشکل کرده....
    من 30 سالمه و همسرم 40 سالشه و زندگی خوبی داریم
    مشکل اینه که من از کودکی تا قبل از ازدواجم مورد تجاوز جنسی (نه کامل)از یکی از نزدیکانم قرار می گرفتم..و این باعث شده بود من افسردگی در حد خودکشی داشته باشم و این که من بر خلاف اعتقاداتام کارهایی هم کردم تا محیط زندگی برام راحتتر شه مثلا با پسرهایی دوست شدم و البته به قصد ازدواج که خودم با اونها به هم زدم....که بماند
    من 9 ساله ازدواج کردم و همسرم از هیچ کدوم از این موضوعات خبر نداشت تا این که چند وقت پیش ژست روشن فکری گرفت و یه رازهاییش رو به من گفت که من هم همه رازهام رو گفتم ولی همسرم مورد تجاوز جنسی رو نتونست هضم کنه و هی از من ریز و جرییات تجاوز رو می پرسه که من رو که سعی کردم فراموش کنم اذیت می کنه...با هم سر این که هی می پرسه دعوامون شد...حالا هم هی میگه تو بهترین سالهای عمر من رو گرفتی از من که چون بت تجاوز شده بوده هی من رو پس می زدی و....این که با اون طرف دیگه حرف نزن و کات کن و ازش متنفرم و....
    حالا هم رفته مشاور وقت گرفته...
    همش می گم کاش نگفته بودم بش ولی از طرفی دوست داشتم بدونه...
    همش هر کاری من تو رابطه رناشوییم می کنم می گه این کار کمه این کارت درست نیست چون بهت تجاوز شده بوده تو نمی تونی و اله و بله....حالا من که همه چی رو به لطف خدا فراموش کرده بودم و زندگیم روی دور خوب بود....حالا همش ترس ورم داشته...
    البته بگما الان دوباره همسرم کمی اروم شده
    به نطرتون کار خوبی کردم گفتم؟
    به نطر شما همسرم که مرد پاکی بوده بعدا می تونه با خودش کنار بیاد؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید کاغذ بی خط تشکرکرده است .

    khaleghezey (شنبه 10 اسفند 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 دی 99 [ 19:06]
    تاریخ عضویت
    1392-7-02
    نوشته ها
    216
    امتیاز
    8,297
    سطح
    61
    Points: 8,297, Level: 61
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 153
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 201 در 111 پست

    Rep Power
    33
    Array

    Icon2008 اشتباه بزرگ

    سلام عزیزم
    ببخشید که من کمی صریح و رک می گیم که کار اشتباهی کردی ، این که نمی دونم صداقت داشته باشید و ... درسته اما تا اونجا که من می دونم در مورد دوست پسر که قبلا داشتی و یا هر چیز دیگر نباید می گفتی چونکه از اون موقعه که گفتی دیدگاه و فکر اش رو خیلی ناراحت و دگرگون و عوض کردی. واقعا چه لزومی داشت که بگی؟
    الان که گفتی که ناراحت تر و غمگین تر شدی.
    من کسی رو می شناسم که شوهرش به روش شوهر شما ازش حرف کشیده بود زنه هم خامی کرده و اسرارش رو گفته بود الان از چشم شوهرش افتاده و بعد چند سال ....
    خلاصه اگه از من می پرسی بزرگترین اشتباه که ممکن بود انجام بدی رو انجام دادی در ضمن اینکه شاید همسرتون می خواستن از این طریق که راز خودشون رو اول گفتن تا اعتماد شما رو جلب کنن و ازتون حرف بکش . خیلی سادگی کردی ، من اکثر مردها رو که می شناسم بعد یه مدت هر کدوم به روش خاص خودشون از همسرشون حرف می کشن تا بیشتر بشناسن و مطمئن بشن که انتخابشون درست بوده که شما ...
    نهایت تلاش ات رو بکن تا بتونی دیدگاه عوض شده اش رو به حالت عادی برگردونی ...
    مشاوره رفتن هم می تونه خیلی موثر و مفید باشه
    ویرایش توسط بی همدم : شنبه 10 اسفند 92 در ساعت 12:36

  4. 8 کاربر از پست مفید بی همدم تشکرکرده اند .

    footer (شنبه 22 شهریور 93), khaleghezey (شنبه 10 اسفند 92), sanjab (شنبه 10 اسفند 92), toojih (شنبه 10 اسفند 92), کاغذ بی خط (شنبه 10 اسفند 92), پونه (شنبه 10 اسفند 92), واحد (شنبه 10 اسفند 92), مهربونی... (دوشنبه 12 اسفند 92)

  5. #3
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    الان دیگه قضاوت سر این موضوع که گفتن شما درست بوده یا خیر ، دردی رو درمان نمیکنه ،
    از اینکه همسرت به مشاوره رجوع کرده استقبال کن
    و خودت هم همراه ایشون سریعا به مشاوره حضوری مراجعه کن و سعی مو به مو با زیر نظر یک مشاور حاذق، این مساله را مدیریت کنی
    وقتی آدم با آتیش بازی می کنی ، طبیعی هست که دچار سوختگی هم بشه
    وقتی هم که دچار سوختگی می شود ، عقل سلیم حکم میکنه که به متخصص رجوع کنه تا درمانش کنه
    ویرایش توسط بالهای صداقت : شنبه 10 اسفند 92 در ساعت 12:36

  6. 14 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (یکشنبه 11 اسفند 92), capitan (شنبه 10 اسفند 92), khaleghezey (شنبه 10 اسفند 92), meinoush (یکشنبه 11 اسفند 92), mohammad6599 (سه شنبه 13 اسفند 92), sanjab (شنبه 10 اسفند 92), toojih (شنبه 10 اسفند 92), فرشته مهربان (یکشنبه 11 اسفند 92), کاغذ بی خط (شنبه 10 اسفند 92), یه دوست (یکشنبه 11 اسفند 92), واحد (شنبه 10 اسفند 92), ژینا (شنبه 10 اسفند 92), میشل (شنبه 10 اسفند 92), مهربونی... (دوشنبه 12 اسفند 92)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 بهمن 93 [ 16:12]
    تاریخ عضویت
    1392-2-18
    نوشته ها
    209
    امتیاز
    2,399
    سطح
    29
    Points: 2,399, Level: 29
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    536

    تشکرشده 560 در 192 پست

    Rep Power
    33
    Array
    عجب شوهر صبوری داری شما!!!! بعد شما با نزدیکانی که به شما تجاوز کرده هنوزم در ارتباطین؟؟!! ارتباطتون در چه حدیه؟؟؟
    امیدوارم روزی برسه این مسائل دیگه واسه هیچ مرد و پسر باغیرتی!!!!! مهم نباشه تا ما علاوه بر گناه قبلی برای حفظ زندگیمون مجبور نباشیم دروغ هم بگیم!!!!!!!!!!!!! و امیدوارم روزی برسه هیچ پسری مجبور نشه از زیر زبون زنش بکشه اگه مثل این مورد هم پسر خوبی بوده باشه خود خانم باید میگفت.

    نظر مشاوره ای : شما نباید این مساله رو عنوان میکردی چون روی رفتار و نگرش شوهرت تاثیر منفی میذاره و الان باید اعتمادشو دوباره جلب کنی

    نظر بعنوان یک پسر : خب حقش بود همون اول این مسائلو میدونست، الان هم باید چشمش به فامیل شما باشه، هم به پنهان کاری که گفتی، هم به احساس سرخوردگی که پیدا کرده


    ببخشید اینو اینجا میگم ولی اشتباه کرده هر مشاوری که گفته این مسائلو باید قبل از ازدواج پنهون کرد. البته این مساله هانیه خانم فرق میکنه. اینکه یه دختر روابط با دوست پسراشو از همین الان برنامه ریزی کنه که از همسر آیندش پنهون کنه فقط میتونم بگم متاسفم. دختر باید با توجه به همه جوانب و اینکه گذشته اون پسر چجوری بوده و چقدر این مسائل براش مهمه تصمیم بگیره. یعنی با توجه به پسر مورد نظر باید این تصمیم گرفته بشه نه از الان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    ویرایش توسط capitan : شنبه 10 اسفند 92 در ساعت 13:03

  8. 2 کاربر از پست مفید capitan تشکرکرده اند .

    کاغذ بی خط (شنبه 10 اسفند 92), مهربونی... (دوشنبه 12 اسفند 92)

  9. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آذر 94 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    2,683
    سطح
    31
    Points: 2,683, Level: 31
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,932

    تشکرشده 348 در 164 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام دوستای خوبم که وقت گذاشتین و پاسخ من رو دادید...من فقز یاد اور شم که با دوستان پسرم روابط جنسی نداشتم ولی اون شخص من رو از بچکی ازار جنسی میداد من چه تقصیری داشتم...من هم می ترسیدم به کسی بگم...همسرم از کسی ماجرای دوستیام رو شنیده بود و من نمی خواستم بگم یهو اشاره کرد و من رو اچمز کرد من خودم این قضیه رو به خدا سپردم شاید نباید می گفتم ولی من از ازدواجم تا الان به همسرم خیانت نکردم ولی همسرم بعد ازدواجش به من خیانت کرد آقای captain به نطر شما کدوم بدتره...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من که بعد ازدواج خودم را پاک نگه داشتم یا همسرم در عین پاکی قبلش به من خیانت کرد.............
    من خیلی احمقم که گفتم خدا کنه زندگیم به هم نخوره فقط می ترسم آبروم بره اخه این حرفا رو کسی غیر خودم و خدا نمی دونستم ....
    همسرم امروز وقت مشاوره گرفته...البته مشاور برای آسیب های جنسی .........................
    من دلم می خواد با همسرم شبیه یه دوست صمیمی باشم شاید همین شد که گفتم ...........
    همسرم به دوستی های قبلم واکنش بدی نشون نداد به مسیله تجاوز جنسیم کنار نیامد اخه اون شخص ادم بسیار نزدیکیم هست ....من اون رو بخشیدم پس به اون چه مربوطه؟؟؟؟؟؟؟
    ویرایش توسط کاغذ بی خط : شنبه 10 اسفند 92 در ساعت 15:39

  10. 2 کاربر از پست مفید کاغذ بی خط تشکرکرده اند .

    capitan (شنبه 10 اسفند 92), khaleghezey (شنبه 10 اسفند 92)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 بهمن 93 [ 16:12]
    تاریخ عضویت
    1392-2-18
    نوشته ها
    209
    امتیاز
    2,399
    سطح
    29
    Points: 2,399, Level: 29
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    536

    تشکرشده 560 در 192 پست

    Rep Power
    33
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط hhanie نمایش پست ها
    و....این که با اون طرف دیگه حرف نزن و کات کن و ازش متنفرم و....

    سلام هانیه خانم من بیشتر خطابم حرفای بی همدم بود. سوالمو اول از شما پرسیدم: چطور شما وقتی مورد تجاوز این جور آدمی قرار گرفتی هنوز ارتباطتو باهاش قطع نکردی که شوهرتون میگه باهاش دیگه حرف نزن؟؟!! میفهمم شما چی میگی ولی نمیتونم خودمو جای شما بذارم میدونم سخته . این آقا حیف اسم آدم روش باشه

    البته اگه این آقا آشنای نزدیک شما نبود شاید شوهرتون راحتتر کنار میومد، ولی الان میتونم شوهرتونم درک کنم، احساس کسی رو داره که تو یه جنگ شکست خورده باشه!
    ویرایش توسط capitan : شنبه 10 اسفند 92 در ساعت 15:52

  12. 2 کاربر از پست مفید capitan تشکرکرده اند .

    کاغذ بی خط (شنبه 10 اسفند 92), مهربونی... (دوشنبه 12 اسفند 92)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 مرداد 96 [ 15:00]
    تاریخ عضویت
    1392-8-30
    نوشته ها
    285
    امتیاز
    4,535
    سطح
    42
    Points: 4,535, Level: 42
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    400

    تشکرشده 440 در 186 پست

    Rep Power
    39
    Array
    سلام هانیه جان منم کودکی مشابه شما داشتم
    روانشناسم بهم گفت خودتو اذیت نکن مقصر پدر مادرت بودن که مواظبت نبودن گفت تو چه انتظاری از یه بچه داری که حالا انقدر خودتو بخاطر بچگیت سرزنش میکنی؟
    اینارو گفتم که خودت اروم بشی

  14. 7 کاربر از پست مفید خانوم مجرد تشکرکرده اند .

    capitan (یکشنبه 11 اسفند 92), khaleghezey (شنبه 10 اسفند 92), meinoush (یکشنبه 11 اسفند 92), toojih (شنبه 10 اسفند 92), کاغذ بی خط (شنبه 10 اسفند 92), واحد (شنبه 10 اسفند 92), مهربونی... (دوشنبه 12 اسفند 92)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 24 اسفند 92 [ 01:13]
    تاریخ عضویت
    1392-12-08
    نوشته ها
    64
    دستاوردها:
    100 Experience PointsTagger Second ClassOverdrive7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 43 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظرم اگه همسرت مرد پاکی باشه الان عذاب می کشه مخصوصا تو اون سن
    بیشتر عذابشم به این خاطره که گناه هر کس به خودش مربوطه و اون اینو نمی تونه هضم بکنه
    در ضمن اون قبل از ازدواج از شما این سوالاتو پرسیده بود و شما دروغ گفته بودین بهش حق می دادم ولی به نظر میاد سادگی کرده و با اطمینان کامل اومده
    شما گنهکار نیستین باید عرض کنم این مشکل همسرتونه که این چیزا رو قبل ازدواج یادش نیومده بپرسه و بهتر بود شما هیچوقت این چیزا رو بهش نمی گفتین
    الان اون هیلی داغونه می خواد پیش پدر مادرش اگه داشته باشه پناه ببره یا یه دوست و گریه کنه و خودشو خالی کنه

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط capitan نمایش پست ها
    امیدوارم روزی برسه این مسائل دیگه واسه هیچ مرد و پسر باغیرتی!!!!! مهم نباشه تا ما علاوه بر گناه قبلی برای حفظ زندگیمون مجبور نباشیم دروغ هم بگیم!!!!!!!!!!!!! و امیدوارم روزی برسه هیچ پسری مجبور نشه از زیر زبون زنش بکشه اگه مثل این مورد هم پسر خوبی بوده باشه خود خانم باید میگفت.
    !
    ببخشید اون چیزی که می گی یعنی زمانی که با غیرت ها تبدیل به بی غیرتها بشن

  16. 2 کاربر از پست مفید mosbatman تشکرکرده اند .

    کاغذ بی خط (شنبه 10 اسفند 92), یه دوست (یکشنبه 11 اسفند 92)

  17. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو هانیه

    فقط اینو میدونم توی کشور ایالات متحده آمریکا کشور فرصت های برابر کشور مهد آزادی های مدنی و آزادی های جنسی بی قید و بند خارج از خانواده یه مطلبی خوندم از روانشناساشون واقعا لذت بردم انصافا خیلی خوب بود مطلبش.

    به فرزندانتون یاد بدین چه دختر و چه پسر هرکسی توی فامیل بجز خودت و همسرت به بدنش دست زد و لمس کرد بدنش رو نقاط حساس رو سریع بهتون اطلاع بدن.(شوربختانه توی ایرنن اصلا همچین چیزی رو من نشنیدم از تلویزیون و روانشناساش)شاید تنها برنامه های خوبش یکی نود باشه یکی هم مشق عشق شبکه مهارت بعدظهرهای جمعه نشون میده که جالبه اونم تکرار نداره؟!!!!!!!!

    کاری هستش که شده.ولی دیگه یادت باشه کسی اینجوری حرف زد گناه خودش رو گفت یا کارایی که کرده شما زارت همه چیز رو روی میز نریزی این یه شگرد قدیمی ولی با کارایی بالاست حواست جمع باشه.

    کودکیتون مقصر نبودین.و رابطه های بعدش هم برمیگردی به ضربه ای که خوردی.اوننموقع نمیتونستی بری پیش روانشناس الان چی؟این زخم ها تا درمان نشه مثل غده سرطانیه یکروزی عذابت میده و اذیتت میکنه اتفاقا استقبال کن از این مورد.با اون فردی که اینکارو کرده ببخشید ولی اگه از خانوادت هم هستش رابطه برقرار نکن دیگه چه برسه از فامیلهای درجه یک و درجه دو.

    گناهی مرتکب نشدی پدر و مادرت باید دقت میکردن و راهماییت میکردن.اتفاقا باید پیشقدم باش یو مشتاق نشون بدی از اینکه با شوووهرت برین روانشناس و از ایشونم سپاسگزاری کن بخاطر حس همدردیشون.

    یه جمله زیبا

    جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت


    دوست عزیز جناب mosbatman غیرت با اونچیز یکه شما میگی خیلی فرق میکنه عزیزم.
    جالبه برام دیم که میگم دم از غیرت مینزن ولی دنبال ناموس مردم هستن.دم از غیرت میزنن ولی توی اتوبوس سرجاشون میخکوب میشنن و بلند نمیشن زن مردم بیاد یا پیرزن و پیرمرد.دم از غیرت مینزن و مال مردم رو میخورن.بخوام بگم زیاده فدات شم غیرت اون چیز ینیست که بهت یاد دادن دادا

    بزار یه داستانی برات تعریف کن بدونی غیرت یعنی چی.
    یه آهنگری بود خیلی خیلی قوی و پرزور بود یکروز شمشیرزن پادشاه یا همون شوالیه ارتش پادشاه از اوجا رد میشد و رفت اهنگری مرد آهنگر رو با شلاق زدش و اسبش رو میبرد طرفش و اسبش دو تا دست هاشو میبرد بالا تا اهنگر خورد زمین ولی مرد آهنگر هیچ کاری نکرد.مردمی که اونجا بودن گفتن چقدر بی عرضه و بیغیرته این آهنگر.یه استاد معرفتی بود وقتی این صحنه رو دید رو کرد به جمعیت و گفتش اتفاقا این مرد خیلی هم غیرتمنده چون اگر بخواد شوالیه رو که هیچ با اسبش میتونه بلندش کنه با یه ضربه و یه طرفی پرتش کنه ولی چون میدونه برای ارتش پادشاهه بخاطر خانوادش اینکارو نمیکنه.

    آره فدات شم یکم روی کلماتی که مینویسی بیشتر دقت کن
    ویرایش توسط khaleghezey : شنبه 10 اسفند 92 در ساعت 19:14

  18. 7 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (یکشنبه 11 اسفند 92), capitan (یکشنبه 11 اسفند 92), meinoush (یکشنبه 11 اسفند 92), toojih (شنبه 10 اسفند 92), کاغذ بی خط (شنبه 10 اسفند 92), یه دوست (یکشنبه 11 اسفند 92), خانوم مجرد (یکشنبه 11 اسفند 92)

  19. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آذر 94 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    2,683
    سطح
    31
    Points: 2,683, Level: 31
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,932

    تشکرشده 348 در 164 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام دوستای خوبم که انقدر وقت می ذارید و من رو کمک می کنید....
    خدایا این مطالب رو نوشتن برام سخته واقعا...من نمی دونم که کار درستی کردم یا نه ولی وزن بدتر بودنش بیشتر بوده.....
    همسرم امروز رفت مشاور و من امروز ترس داشتم که طرف چی میگه به همسرم....
    و امروز همسرم گفت برات وقت گرفتم که تو هم بری و بعدش دست کرد تو جیبش یه جعبه دراورد به من داد توش یه النگوی طلا بود......خیلی ذوق مرگ شدم...گفتم مشاور بت گفته گفت نه بابا اون عقلش به این چبزا نمی رسه....
    می دونم که همسرم داره با خودش کنار میاد ولی با اون طرف نمی تونه کنار بیاد
    حالا مجبورم به شما باز بگم این کی بوده که به من تجاوز می کرده و از شما بپرسم که آیا باهاش قطع رابطه کنم کامل؟؟؟؟؟؟با این که بخشیدمش....اون شخص برادرم بوده...
    راستی بچه ها شما چه جوری مطالب رو کادر می کنین؟

  20. 4 کاربر از پست مفید کاغذ بی خط تشکرکرده اند .

    capitan (یکشنبه 11 اسفند 92), khaleghezey (یکشنبه 11 اسفند 92), toojih (شنبه 10 اسفند 92), مهربونی... (دوشنبه 12 اسفند 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 18 فروردین 94, 23:01
  2. پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: جمعه 21 شهریور 93, 11:37
  3. حال و احوال هستی
    توسط هستی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 خرداد 92, 02:14
  4. رابطمو قطع کردم آیا کار درستی کردم و حالم بهتر خواهد شد؟
    توسط ملن در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 مهر 91, 20:42
  5. +به نظر شما کار درستی کردم؟
    توسط محمد حسین در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: سه شنبه 23 مهر 87, 00:26

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:29 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.