به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 اسفند 92 [ 22:52]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    3,858
    سطح
    39
    Points: 3,858, Level: 39
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    31

    تشکرشده 33 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشکلات من و دوستم

    سلام به همه دوستان عزیزم در همدردی

    نمی دونستم این مشکل رو کدوم قسمت بذارم بهتره برای همین این جا گذاشتمش و باید بگم احتمال داره این تاپیک رو بعد از یک هفته حذف کنم چون ترسم از اینه که کسی که راجع بهش می خوام بنویسم این جا رو یه وقت بخونه .

    بهرحال دوستان خوب موردی که من در رابطه باهاش مشورت می خوام دوستمه. دوستم 30 ساله است و 1 سال از من بزرگتره. ما 6-7 سالی هست با هم رابطه ی دوستی خیلی خوبی داریم. من متاهلم و اون ازدواج نکرده. از وقتی که ما اومدیم نزدیک خونشون رابطه مون خیلی گرم تر و بیشتر شده. این دختر یه پارچه خانومه. خیلی خیلی دوستش دارم و برام مثه خواهر می مونه و هر کمکی بتونیم همیشه به هم می کنیم.
    قضیه از این قراره که پدر و مادرش از هم طلاق گرفتن. پدرش یه جور اختلالات روانی (بدگمانی) داره و برادرش هم این اختلال رو شدیدتر داره و یه سری بیماری روانی دیگه. خلاصه این دختر از وقتی مامانش رفته هم داره خونه رو اداره می کنه و هم این دو تا مرد رو که البته هر دو دارای مشکل هستن. غذا درست کردن، تمیز کردن خونه و ... از اون طرف هم تا ساعت 5 سرکاره. برادرش به خاطر مشکلات روانیش نمی تونه کار کنه و همش توی خونه است، باباش هم سنش بالا رفته و توی خونست. هر دو متوقع و بی نهایت پرو هستن. برادرش توقع داره دوست من سرشو گرم کنه و همه وقتشو برای اون بگذاره و غذاشو به موقع بده و ... پدرش هم که رسما انگار کلفت می خواد.

    دوست طفلکی من خیلی دوست داره ازدواج کنه اما من مطمئنم با این اوضاع زندگیش کسی طرفش نمیاد! مثلا پدرش اصلا به سر و وضع لباسش نمی رسه و خیلی بد حرف می زنه. خیلی آروم و با تن صدای افتضاح. اینا به کنار خیلی کنده و هوش اجتماعیش پایینه و اون قدر خودخواهه که حالم ازش به هم می خوره. مدام دنبال یه گوش می گرده که پشت خانومش که طلاق داده بد حرف بزنه و مدام فکر خودشه که ای وای زندگیم حروم شد با این زن، ای وای فلان جام درد می کنه، ای وای من من من ... اصلا به این که دخترش داره زندگیش حروم می شه یه لحظه هم مطمئنم فکر نمی کنه. دخترش رو محروم می کنه مثلا از یه ماشین لباسشویی ساده !!! می گه تزئینات برای خونه خریدن احمقانه است و خیلی چیزا که لابد باعث شده خانومش فرار کنه و بره ...

    نکته این جاست که دوست من اینو نمی فهمه و فکر می کنه باباش خیلی فهمیده است، خیلی خوب حرف می زنه!!!! خیلی منطقیه و نکاتی رو می بینه که کسی نمی بینه و خلاصه به عنوان بابا خیلی روش مهر تایید می زنه مثلا می گه من نمی فهمم چرا دوستام که باباهاشون خیلی مشکل دارن ازدواج کردن یا زندگی شون بدتر منه ولی نمی فهمه باباش یه حالتی داره (دیدم تو آدمای مختلف) که 5 دقیقه حرف زدن باهاش اعصاب آدمو خراب می کنه از بس منفیه و شل حرف می زنه و می خواد تو حرف زدن رو اصول مسخره خودش پافشاری کنه. یا مثلا قراره من با دوستم با هم رو یه پروژه کار کنیم باباش می گه نه تو چرا بری ؟ دوستت بیاد این جا. حالا وقتی من می رم اون جا دوست من باید حواسش به غذا باشه، به داداشش باشه، وسطش هم باباش می آد انگار من همسنشم مغزمو می خوره. دوستم اعتراضی نمی کنه. مرتب به من فشار میاره تو بیا این جا اما من تازه گی نمی تونم.

    احساس می کنم همون طور که دوستم رفته زیر بار باباش منم می رم این جوری و نمی رم. از اون ور دلم برای دوستم می سوزه که اینا رو نمی فهمه ...

    نمی دونم بهش بگم ؟ تا حالا بهش گفتم که پدرت و برادرت تورو برای خودشون می خوان و قبول کرده اما باز می ره زیر بارشون. دلم می خواد بفهمه با این تیپ و فکر باباش هیچ وقت نمی تونه ازدواج خوبی داشته باشه یا لااقل باید کم تر امیدوار باشه. خیلی فشار روشه ...

    نظر شما چیه ؟
    کشتی در بندر از بهترین امنیت برخوردار است، اما کشتی ها برای این کار ساخته نشده اند.

  2. کاربر روبرو از پست مفید 1dokhtar تشکرکرده است .

    khaleghezey (جمعه 09 اسفند 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 آذر 93 [ 09:24]
    تاریخ عضویت
    1392-10-25
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    806
    سطح
    15
    Points: 806, Level: 15
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 82 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نکته این جاست که دوست من اینو نمی فهمه و فکر می کنه باباش خیلی فهمیده است، خیلی خوب حرف می زنه!!!!
    دوست عزیز دوست شما به خاطر اینکه با پدرشون زندگی میکنن بعد از یه مدت بهش تلقین شده که پدرش درست میگه و خیلی به قول شما میفهمه...یه مثال میزنم فکر کنید کسی اصلا خوش هیکل نیست ولی مدام دیگران بهش میگن چقدر خوش هیکلی به مرور طرف خودشم باورش میشه که خوش هیکله..حالا دوست شما هم به مرور زمان که پدرشون ادعای فهم و کمالات کرده باورش شده که واقعا همین طوری هست که این باور باوره قلطی هست..باید خودش برای خودش تلاش کنه..شما میتونی راه حل بهشون پیشنهاد کنید ولی اصرار به انجامش نه....ایشون اگر ازدواج کنن چون رفتار پدرشون رو درست میپندارن وقتی همسرشون رفتار دیگه ای از خودشون نشون بدن فکر میکنن همسرشون بد هستن و دچار مشکل میشن...بهتره پیش مشاور بره چون ظاهرا این مشکل منشااش از بچگی هست که با همچین پدر و برادری بزرگ شدن

  4. کاربر روبرو از پست مفید ayine تشکرکرده است .

    یه دوست (یکشنبه 11 اسفند 92)

  5. #3
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,051
    امتیاز
    146,648
    سطح
    100
    Points: 146,648, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,651

    تشکرشده 35,973 در 7,399 پست

    Rep Power
    1091
    Array
    با سلام

    از اینکه به فکر دوستتون هستید و از اینکه دلسوز او هستید ، شما را تحسین می کنم

    اما واقعیت این هست که شما نباید دخالتی کنید . اینکه شما سعی کنید دید او را نسبت به پدرش به روی منفی ها باز کنید نه تنها کمکی به او نیست بلکه ظلم به او هست . اینکه با همه عیبهایی که شما در پدرش می بینید اما ایشان اورا پذیرفته و حتی مثبت می بیند یک مزیت هست برایش در جهت سازگاری که نباید از او بگیریدش .

    کمکی که شما می توانی به او بکنی این است که راهنماییش کنی بیاموزد که خود را آماده ازدواج کند و یاد بگیرد چطور به شکل درست در جذب همسر باشد . می توانید از تاپیک 40
    40 موضوع موثر در پیدا کردن شوهر ؟!

    پرینت بگیرید و بدهید بخواند و یا آنچه در خصوص مهارتهای زندگی و ارتباطی هست .

    تقاضا می کنم سعی نکنید او را نسبت به پدرش به دید منفی برسونید و بلکه بخاطر احترام گذاشتنش به پدرش تحسینش هم بکنید و مطمئناً او اجر اینکارش را خواهد گرفت





  6. 8 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93), khaleghezey (جمعه 09 اسفند 92), paiize (شنبه 10 اسفند 92), sara 65 (شنبه 10 اسفند 92), یه دوست (یکشنبه 11 اسفند 92), مدیرهمدردی (جمعه 09 اسفند 92), بی نهایت (جمعه 09 اسفند 92), شیدا. (جمعه 09 اسفند 92)

  7. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام دوست مهربون

    دوست شما که نمی تونه پدرش را اصلاح کنه و تغییرش بده. تقریبا می شه گفت از محالات است که شما بتونید شخصیت اون پدر را عوض کنید.
    نمی تونه خونه و زندگی و خانواده اش (پدر و برادرش ) را ترک کنه.
    حالا که باید باهاشون زندگی کنه و در این شرایط قرار گرفته، چه بهتر که می تونه پدرش را مثبت ببینه و دوستش داشته باشه.

    تصور کن که در چنین شرایطی باشه که بدون مادر زندگی کنه و همه بار مدیریت خونه و مراقبت از پدر و برادرش به عهده اش باشه و اونها را هم دوست نداشته باشه، ببین چقدر زندگی سخت و طاقت فرسایی می شه.
    پس خدا را شکر که دوستشون داره و باهاشون راحته.
    چرا اصرار داری که تو از دوستت پدرش را بیشتر می شناسی؟ شاید واقعا مرد خوبی است و شما اشتباه می کنید.

    به هر حال ممکنه دوستتون موقعیت ازدواج براش پیش نیاد و همیشه با پدر و برادرش زندگی کنه، مواظب باش کاری نکنی که از اونها زده بشه و زندگی باهاشون براش سخت بشه.

    برای ازدواجش هم می تونی با راهنمایی هایی که فرشته مهربان گفتند کمکش کنی و اگر موردی هم بود معرفیشون کنی.
    انشاله که دوستت ازدواج خوبی کنه و شما هم خیالت راحت بشه که دوستت خوشبخت شده.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  8. 8 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93), khaleghezey (جمعه 09 اسفند 92), paiize (شنبه 10 اسفند 92), sara 65 (شنبه 10 اسفند 92), فرشته مهربان (جمعه 09 اسفند 92), یه دوست (یکشنبه 11 اسفند 92), مدیرهمدردی (جمعه 09 اسفند 92), بی نهایت (جمعه 09 اسفند 92)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 اسفند 92 [ 22:52]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    3,858
    سطح
    39
    Points: 3,858, Level: 39
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    31

    تشکرشده 33 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شیدای عزیز ممنون داری همفکری می کنی دوست خوبم. حق با توست کار اشتباهیه که من بخوام نگاهش رو نسبت به وضعیت سختش، منفی کنم اما می دونی نکته این جاست که دوست من داره موقعیت های خوب زندگیش و خودش رو بابت اونا زیرپا می ذاره. مثلا پدرش بهش اجازه نمی ده تفریح داشته باشه چون وقتی اون نیست کسی نیست غذا درست کنه و بهشون برسه. پدرش حوصله برادرش رو نداره و یه جورایی هلش می ده به سمت این دختر. منم نمی خوام ذهنیتش منفی شه می خوام ولی در کنار دوست داشتن پدرش که خب داره عیباشم ببینه چون داره به شدت آسیب می بینه. پدری که باید دغدغه اش دخترش باشه که داره پاسوز اون و زندگیش می شه باور کن جز خودش به هیچی فکر نمی کنه. هی غر می زنه، همش بدحاله، همش می ناله، طلبکاره دنیاست. دوست من اینا رو نمی بینه. فکر می کنه بابای به این خوبی ... باباش نمی گم مرد بدیه. نمی شه آدم ها رو صفر و یک کرد ولی واقعا داره به دوست من آسیب می زنه. مثلا به مامان دوستم تهمت های بدی می زنه و وقتی دوستم می خواد کمک کنه مامانش یه خونه اجاره کنه نزدیک شون که گاهی هم برن پیش مامان شون به علت همین خودخواهی که داره این مرد نمی ذاره و می گه این زن سالم نیست نمی ذارم برید پیشش. در صورتی که من می شناسم مامانش رو و این طور زنی نیست.
    به صورت مشخص دارم می بینم دوست من چشم بسته رو عیبای باباش و داره فکر می کنه ایراد از کجاست ؟ نمی دونم شاید وظیفه یه دوست گفتن حقیقت ها نیست ...
    مثلا به نظر من وظیفه اون نیست از بابا و برادرش مراقبت کنه چون هر دو وقتی اون نیست از پس خودشون برمیان ولی وقتی هست همه کارا به عهده این دختر طفلکیه

    - - - Updated - - -

    فرشته مهربان عزیز ممنون از کمکی که کردی و چشم اونو می خونم و براش پرینت می گیرم ... امیدوارم بهش دقت کنه و خوشبخت بشه

    - - - Updated - - -

    آینه دوست خوبم دوست من آدمی نیست که کلا نگرشش غلط باشه و این جز معدود دفعاتیه که می بینم داره این طور اشتباه می کنه برای همین بابتش نگرانم چون هر چند این جزو معدود دفعاته اما ضررش زیادی بزرگه ... و بعله به نظر من اگر بخواد بعد از ازدواج این طور برخورد کنه با مشکل مواجه می شه
    کشتی در بندر از بهترین امنیت برخوردار است، اما کشتی ها برای این کار ساخته نشده اند.

  10. #6
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,411
    امتیاز
    286,450
    سطح
    100
    Points: 286,450, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,556

    تشکرشده 37,046 در 6,993 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    مشکل اصلی طرز نگاه شما به این مسئله هست.
    دوست شما نحوه تعامل با خانواده اش به عهده خودش هست.
    به نظرم نه امکانش هست که شما در زندگی ایشون و پدرش مداخله ای داشته باشید، نه حتی نیازی هست.
    فرایندهای درون خانوادگی بسیار پیچیده تر از آنی هست که شما می بینید یا تحلیل می کنید.
    دوست شما همه متغیرهای مرتبط درون خانواده را درک می کند. لذا خودش بهترین واکنش را نشان می دهد.
    لذا اصل کار اینست که در این مورد هیچ مداخله ای نداشته باشید.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  11. 5 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    paiize (شنبه 10 اسفند 92), فرشته مهربان (جمعه 09 اسفند 92), یه دوست (یکشنبه 11 اسفند 92), بی نهایت (جمعه 09 اسفند 92), دختر بیخیال (جمعه 09 اسفند 92)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 اسفند 92 [ 22:52]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    3,858
    سطح
    39
    Points: 3,858, Level: 39
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    31

    تشکرشده 33 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از مدیر همدردی که وقت گذاشتن و منو راهنمایی کردن. اما خب این طوری به نظر شما درسته؟ اگر بنا به این باشه که خب کسی دچار اشتباه نمی شه بنا به این دلیل که خودش بهتر از هر کسی شرایط خودش رو می فهمه. البته من واقعا نمی خوام دخالت کنم اما از اون جایی که ما هر دو تو زندگی به هم کمک کردیم. دلم نمی خواد بیشتر ضربه بخوره چون هی داره ناامیدتر و گیج تر می شه
    کشتی در بندر از بهترین امنیت برخوردار است، اما کشتی ها برای این کار ساخته نشده اند.

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 اسفند 92 [ 22:52]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    3,858
    سطح
    39
    Points: 3,858, Level: 39
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    31

    تشکرشده 33 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از مدیران عزیز درخواست دارم این تاپیک رو حذف کنن چون نگرانم دوستم این پست رو ببینه و ناراحت بشه. با تشکر
    کشتی در بندر از بهترین امنیت برخوردار است، اما کشتی ها برای این کار ساخته نشده اند.

  14. #9
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,051
    امتیاز
    146,648
    سطح
    100
    Points: 146,648, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,651

    تشکرشده 35,973 در 7,399 پست

    Rep Power
    1091
    Array
    با سلام


    اگر قوانین را خوانده باشید ، تاپیکها حذف نمی شود ، برای همین در قوانین تأکید شده دقت کنید که مطالبی که نمی خواهید کسی بفهمد را ارسال نکنید . شما می توانید با پرداخت حق عضویت انجمن آزاد تقاضا کنید تاپیک از دسترس خارج شود .






 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو سایت همسر یابی اشنا شدیم به دوستم گفته خیلی دوستم داره نمی دونم دوستم داره یا نه
    توسط arshida در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 96, 21:27
  2. چی کار کنم که شوهرم دوستم داشته باشه
    توسط نازنین 2 در انجمن نامزدی و عقد
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 خرداد 94, 10:22
  3. شوهر دوستم فوت کرده...خودکشی...چه کمکی میتونم به دوستم بکنم؟
    توسط یک زن در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 خرداد 94, 16:40
  4. پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 اردیبهشت 92, 09:09
  5. چطور از عشقم دل بکنم ؟ (به خاطر دوستم)
    توسط Hamdardi2 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: شنبه 04 آذر 91, 13:19

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.