به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 58
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 اسفند 95 [ 16:48]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    نوشته ها
    84
    امتیاز
    3,335
    سطح
    35
    Points: 3,335, Level: 35
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1

    تشکرشده 162 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تصمیمم برای طلاق جدی است دیشب به اندازه همه دنیا دلم شکست یعنی خدا شنیده

    دیشب تو کلانتری زن صیغه ای شوهرم به من گفت : اون نمی خواسته تو رو بگیره پدر و مادرش مجبورش کردن یه جوری هم رفته بود به شوهرم چسبیده بود نشسته بود من غرق در اشکها و ناله ها م بودم خیلی از اون لحظه ها یادم نمی آد دیگه امیدی نیست دیگه امیدوار ناامیده تصمیم برای طلاق جدی است
    دلم برای خودم سوخت خیلی تحقیر شدم فکر کنید یه زن ده سال از همسر بزرگتر ...
    شما ها کمکم کنید تصمیم برای طلاق جدی است یعنی ظلمی که به من روا شده خدا می بینه من تو دنیا کسی رو ندارم خیلی دوست داشتم ازدواج کنم تشکیل زندگی بدم ولی فکر کنم این فرصت رو تا آخر عمر از دست دادم واقعیتش بین دوست و همکار و فامیل آبروم رفت. ...

  2. 6 کاربر از پست مفید امیدوار92 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 29 آبان 93), khaleghezey (سه شنبه 06 اسفند 92), هلنا92 (سه شنبه 12 فروردین 93), الهام20 (پنجشنبه 08 اسفند 92), بانوی تیر (چهارشنبه 08 مرداد 93), دختر بیخیال (سه شنبه 06 اسفند 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اسفند 92 [ 15:12]
    تاریخ عضویت
    1392-5-10
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    622
    سطح
    12
    Points: 622, Level: 12
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    65

    تشکرشده 40 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام امیدوار عزیزم مطلبتو خوندم واقعا ناراحت شدم ....
    چرا فک میکنی دیگه فرصتی برات نیس؟سن خودتو همسرتو بگو؟چند ساله ازدواج کردین؟تاحالا زندگیتون چطور بوده؟اگه میشه یکم توضیح بده مطمین باش دوستان میان و راهنماییت میکنن

  4. 6 کاربر از پست مفید رها70 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 29 آبان 93), paiize (سه شنبه 06 اسفند 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 اسفند 92), بانوی آفتاب (دوشنبه 07 مهر 93), دختر بیخیال (سه شنبه 06 اسفند 92), شیدا. (سه شنبه 06 اسفند 92)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام چی شد به کلانتری رفتید
    سعی کن در درجه اول اروم باشی بعد بگو چی شد ؟

  6. 6 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 29 آبان 93), khaleghezey (سه شنبه 06 اسفند 92), paiize (سه شنبه 06 اسفند 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 اسفند 92), بانوی آفتاب (دوشنبه 07 مهر 93), دختر بیخیال (سه شنبه 06 اسفند 92)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببخشید نمیتونم راهنمایی کنم

    ولی حس وحشتناکی بهم دست داد اینو خوندم یک لحظه فرو ریختم.نمیدونم شما چه حسی داشتی اونموقع فقط میدونم خیلی زجر کشیدی

    خدا از سر همچین زالو صفتای ابلیسی نگذره که زندگی دیگران رو نابود میکنن خدا لعنتشون کنه

    از یه طرف میگم ظلمه یه زندگی حاضر و اماده رو تحویل این زنیکه ...... بدی
    از یه طرفم میگم واقعا شوهرت ارزشش رو داره؟ این خودتونین که باید در موردش تصمیم بگیرین

    خدا بهتون صبر بده.فقط یکچیزی بگم درست یا غلط خوب یا بد آمار طلاق زیاد شده توی جامعه خیلی ها هم ازدواج دوم میکنن و خوشبخت هم شدن خداروشکری شما خواهشا الکی به خودت تلقین منفی نکن

  8. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 29 آبان 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 اسفند 92), دختر بیخیال (سه شنبه 06 اسفند 92), شیدا. (سه شنبه 06 اسفند 92)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 اسفند 95 [ 16:48]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    نوشته ها
    84
    امتیاز
    3,335
    سطح
    35
    Points: 3,335, Level: 35
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1

    تشکرشده 162 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از همه شما من سی وچهار سالمه با همسرم هم سن بودم فقط از آینده پیش رو می ترسم به خاطر سن و سالم به خاطر تنهایی البته این رو هم بگم دو ساله زندگیم سیاهه و تنها زندگی می کنم آبروم پیش همه رفته اما دیشب واقعا شکستم فقط برام دعا کنید خدا از ظلمی که در حق من شده نگذره تمام مأمورای اماکن می گفتن در حق همسرت ظلم کردی ولی اون با بی خیالی چسبیده به زنه... باور کنید دلم برای خودم سوخت حتی یه ذره قیافه نداشت که بگم از من بالاتر بوده ولی موضوع این بودکه همسرم از هفت سال پیش این خانم رو صغیه ده ساله می کنه و سال نود با من عقد دائم و ازدواج اولش خوب بود ولی وقتی متوجه شدم گفت تو رو نمی خوام باور کنید من صبر کردم دو سال همه راهها رو امتحان کردم ولی ظاهرا چاره ای جز طلاق نیست امروز می رم پیش وکیل . فقط دعا کنید یه روزی خوشبختی من خار چشم اون زن بشه آخه من یک سال و نیم پیش مودبانه باهاش تلفنی تماس گرفتم و ازش خواهش کردم از زندگی من بره بیرون ولی ...
    اونقدر همسرم و خونواده همسرم قول الکی بهم دادن و پشت سرم حرف زدن مثلا می گفتن دختره دچار توهم شده پسر ما زنش کجا بود از بس توهمی می خواد طلاقش بده و پسرمون حاضر نیست باهاش زندگی کنه اصلا دختره از اولش بدرد نخور بود...
    دیشب وقتی مدارکشون رو به اماکن نشون می دادن یه حالی بودم که وصفش برام ممکن نیست فقط می دونم من هم حق داشتم مثل همه زنها ازدواج کنم و زندگی خوب داشته باشم یا اینکه هیچ وقت ازدواج نکنم و لی یه زن مطلقه هم نباشم.. .

    - - - Updated - - -

    من قبلا تاپیک داشتم می تونین بخونین فقط بهم بگین می شه یه روزی خوشبختی من هم خار چشم اون زن بشه که این طوری به شوهرم چسبیده بود آخه چه جوری روش می شد جلوی مأمورا...

  10. 7 کاربر از پست مفید امیدوار92 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 29 آبان 93), Elena1994 (چهارشنبه 07 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 06 اسفند 92), maryam1363 (سه شنبه 06 اسفند 92), گل شب بو (یکشنبه 24 فروردین 93), پونه (سه شنبه 06 اسفند 92), دختر بیخیال (سه شنبه 06 اسفند 92)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array


    آسمان پیش از طلوع، تاریک ترین است.
    آری، روزهای سخت همیشه پیش از بهترین روزها می‌ آیند.
    صبورانه منتظر طلوع خورشید و روزای خوب پیش روت باش




    یه جمله دیگه هم همیشه یادت باشه :

    "خدا همیشه و همه جا حضور داره "

    "خدا می بیند."


    عزیزم ؛ آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستینها را بالا بزن،
    آنگاه دستان
    خداوند را می بینی که زودتر از تو دست به کار شده است.

    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : سه شنبه 06 اسفند 92 در ساعت 13:59

  12. 12 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 29 آبان 93), asemaneabi222 (پنجشنبه 08 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 06 اسفند 92), shabnam z (سه شنبه 06 اسفند 92), toojih (سه شنبه 06 اسفند 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 اسفند 92), پونه (سه شنبه 06 اسفند 92), مهندس خانوم (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), zendegiye movafagh (سه شنبه 06 اسفند 92), آنیتا123 (سه شنبه 08 مهر 93), بانوی آفتاب (دوشنبه 07 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 06 اسفند 92)

  13. #7
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    امیدوار جان،

    بسیار متاسف شدم از خوندن تاپیکتون.

    شما دو سال تلاش کردی و به در و دیوار زدی، خسته ای. خیلی خسته.
    پنهان کاری، دروغگویی، خیانت و در آخر وقاحت ... شما را داغون کرده. بیشتر از این دنبال اثبات چیزی به دیگران نباش.
    دیگه لازم نیست با خانواده اش در این مورد تماس بگیری یا بحث کنی. خودت را بیشتر خسته نکن.

    از نظر مخارج زندگی و مسکن و ... وضعیتتون چطور هست؟
    آیا امکانش هست یه مدت پروسه طلاق را به تعویق بندازی و به خودت فرصت بدی در آرامش تصمیم بگیری؟
    بهتر نیست اول بری پیش مشاور تا کمکت کنه یک کمممم زخمهایی که خوردی درمان بشه و بعد وارد مرحله بعدی بشی؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  14. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 29 آبان 93), khaleghezey (سه شنبه 06 اسفند 92), she (سه شنبه 06 اسفند 92), toojih (سه شنبه 06 اسفند 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 اسفند 92), zendegiye movafagh (سه شنبه 06 اسفند 92)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    شما ازشون شکایت کردید که کلانتری رفتید ؟
    فقط تو این شرایط سعی کن آرامشت رو به دست بیاری ... مهم خودت هستی ... خودتو دوست داشته باش
    مطمئن باش روزهای خوب رو پیش رو داری . گذر زمان خیلی چیزا رو درست می کنه . شما فقط راه درست رو برو و مطمئن باش بار کج به مقصد نمی رسه

  16. 2 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 06 اسفند 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 اسفند 92)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    63
    Array
    تاپیکهای قبلی تون رو مرور کردم. چی میشه نوشت؟ یقه کی رو میشه گرفت؟ کی مقصره؟ شما؟ همسرتون؟ خانواده اش؟ این جامعه؟ مدیرهمدردی؟ ارزشهایی که جابجاش کردن؟ تعریفی که برای زندگی مشترک برامون مونده که به هر چیزی شبیه شده جز زندگی مشترک؟ تعریفمون از زندگی؟

  18. 11 کاربر از پست مفید toojih تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 29 آبان 93), alireza35 (سه شنبه 06 اسفند 92), heaven65 (سه شنبه 06 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 06 اسفند 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 اسفند 92), پونه (سه شنبه 06 اسفند 92), هم آوا (شنبه 23 فروردین 93), الهام20 (پنجشنبه 08 اسفند 92), بانوی آفتاب (دوشنبه 07 مهر 93), رها70 (چهارشنبه 07 اسفند 92), شیدا. (پنجشنبه 08 اسفند 92)

  19. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 اسفند 95 [ 16:48]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    نوشته ها
    84
    امتیاز
    3,335
    سطح
    35
    Points: 3,335, Level: 35
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1

    تشکرشده 162 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نه من ازشون شکایت نکردم موضوع این بود که دوسال پیش وقتی فهمیدم همسرم با زن دیگه رابطه داره خودش و خونواده ش گفتن موضوع مال قبله قسم خوردند که دیگه ادامه نداره ولی چهل روز بعد دوباره اس های خانمه شروع شد وقتی اعتراض کردم بهم گفتن تو شکاکی دیگه نمی شه باهات زندگی کرد مادرش گفت اگه تو زن بودی نمی رفت دنبال کس دیگه چند ماهی خونه برادرم صبر کردم شاید خودش پشیمون بشه با خودم میگفتم اونم آدمه بالاخره هیچ کس اونقدر بد نیست که زندگی کسی رو بسوزونه . ولی خبری نشد وقتی فامیل پادرمیونی کردن گفت نمی خوام همه می گفتن راکد گذاشتن موضوع درست نیست شکایت نفقه کردیم ولی اقا کوتاه نیومد تازه ارتباطش رو کامل انکار کرد چند روز پیش یکی از آشناها خبر آورد اون رو دیده که تو یه خونه رفت و آمد داره شب رفتیم تو اون کوچه دیدم ماشینش پارکه از ترس اینکه برادرم سر و صدا راه نیدازه زنگ زدم صد و ده پلیس اومد همسرم و خانوم رو بردن کلانتری نمی دونید خانومه چه کولی بازی درآورده بود چه فحش هایی به من می داد جلو مأمورا


    - - - Updated - - -

    یه طوری که مأمورا عصبانی شدند بردنشون کلانتری بقیه اش هم که برای من مثل آتش دوزخ بود نمی دونم یعنی می شه یه روز هم من رنگ خوشی رو ببینم همه می گفتن چه ظلمی در حق این خانوم شده یعنی واقعا عذاب ظلمش رو می بینه من خیلی تو سختی هستم . الان یه کار موقت دارم ولی نمی دونم یه زن مطلقه می تونه بدون سر افکندگی زندگی کنه خدا می دونه من همه تلاشم رو کردم مشاور وکیل فامیل دوست و دشمن می گن دیگه راهی نمونده خدایا خودت دیدی که من همه تلاش رو کردم عذاب رو از زندگی من بردار

  20. 4 کاربر از پست مفید امیدوار92 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 29 آبان 93), khaleghezey (چهارشنبه 07 اسفند 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 اسفند 92), دختر بیخیال (چهارشنبه 07 اسفند 92)


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. یک هفتس بخاطر دست بزن شوهرم برگشتم خونه پدرم کمک کنید تصمیم درست بگیرم
    توسط maryam 7165 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 تیر 97, 01:08
  2. سیاست زنانه یعنی انجام چه کارهایی؟
    توسط زهراخانم در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 07 مرداد 94, 13:08
  3. یک هفته است که ازش خبر ندارم، یعنی بی خداحافظی رفت؟
    توسط Narges s در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: یکشنبه 23 تیر 92, 23:52
  4. یعنی غلطي هست كه نكرده باشيد؟
    توسط anosh در انجمن اعتماد به نفس
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 18 مهر 87, 21:50

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.