به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 39 12345678910112131 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 390
  1. #1
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array

    بازیهای کوکولوژی

    کوکولوژی از ترکیب دو واژه kokoro به معنای روح، ذهن و احساسات در زبان ژاپنی
    و logia به معنای مطالعه در زبان یونانی است.
    کوکولوژی مجموعه ای از بازیهای روانشناسی است که ویژگیهای رفتاری و احساسی آدمها را بیان می کنه و معنای نهفته در رفتارها و عکس العملهای انسان در موقعیتهای مختلف را تفسیر می کند.

    تا جایی که من سرچ کردم، کتاب ترجمه شده ای از کوکولوژی به فارسی هست و چند تایی از بازیهای کوکولوژی را هم توی نت دیدم.

    توی این تاپیک می خواهیم با تستهای کوکولوژی هم سرگرم بشیم و هم خودمون را بهتر بشناسیم.

    این که کوکولوژی تا چه حد ریشه علمی داره، نمی دونم. برای همین این تاپیک را توی قسمت سرگرمیها آوردم.

    اولین بازی را با "مزرعه توت فرنگی" شروع می کنیم.





    1- رفتید بیرون از شهر و دارید قدم می زنید که یه دفعه به یه مزرعه توت فرنگی می رسید. توت فرنگیها بهتون چشمک می زنن و شما هم خیلی هوس کردید. یک حصار بین شما و مزرعه هست. این حصار چقدر بلنده؟

    2- به یه طریقی وارد مزرعه می شین و شروع به خوردن می کنید. چند تا توت فرنگی می خورید؟

    3- یهو صاحب مزرعه پیداش می شه و سر شما داد می زنه که چرا بی اجازه وارد مزرعه اش شدید. در دفاع از خودتون چی می گید؟

    4- خب حالا که توت فرنگیها را خوردین، مزه اش چطور بود؟

    5- الان که به عقب بر می گردید و به اون روز فکر می کنید، به نظرتون این کار چطور می آد؟ چه حسی نسبت به کار خودتون دارید؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : شنبه 03 اسفند 92 در ساعت 19:16

  2. 10 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (شنبه 03 اسفند 92), ayda86 (سه شنبه 06 اسفند 92), faghat-KHODA (شنبه 03 اسفند 92), maedeh120 (شنبه 26 مهر 93), paiize (شنبه 03 اسفند 92), rozaneh (یکشنبه 04 اسفند 92), پونه (شنبه 03 اسفند 92), میشل (یکشنبه 04 اسفند 92), خوشبختی (چهارشنبه 07 اسفند 92), خانوم مجرد (شنبه 03 اسفند 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 23:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    محل سکونت
    گیلان
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    4,808
    سطح
    44
    Points: 4,808, Level: 44
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,335

    تشکرشده 839 در 268 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    40
    Array
    سلام

    خب ، بنده مفتخرم بعنوان اولین کوکولوژ من !!! ( در این لحظه که مینویسم کسی پستی نذاشته.امیدوارم افتخار اولین نصیب من بشه ) جواب بدم.

    1. خیلی بلند نیست.نهایتش تا کمرم.

    2. به قول معروف گر هوس است ، یک بار بس است.پس شد همون رفع هوسم دیگه (دو ، سه کیلو) !!!

    3. خب میپذیرم کارم اشتباه بوده و میگم حاضرم اشتباهم رو هر جور خواست جبران کنم. همچنین سعی میکنم عصبانی ترش نکنم.مثلا گردنم رو کج کنم و چهرم رو پشیمون نشون بدم .از توت فرنگی ها و باغبانش هم کلی تعریف می کنم.

    4.مزه توت فرنگی داشتن.شیرین.اما نه خیلی.ولی خداییش ما چیزی نخوردیم بابا !!!

    5.اینو با یه خاطره جواب میدم.13،14 سالمون بود با دوستامون از دیوار بلند یه باغ میرفتیم بالا که توش انار ترش بخوریم.بعدشم با هزار بدبختی از دیوار میرفتیم بیرون.اما الان سالهاست که عذاب وجدان دارم بابت اون انار ترشایی که خوردم.خیلی وقتها تو تنهاییم به یاد اون روزها میفتم و نگران حقی هستم که به گردنم مونده.صاحب باغم چند ساله مرده و دیگه کسی سراغ زمین نیومده.


    خب جواب کی اماده میشه ؟ فقط خواهشا اگه جواب خوب نبود از طریق پیام خصوصی اطلاع رسانی بشه ممنون میشم.در غیر اینصورت لطف کنید و جواب رو با ذکر نام بنده بصورت کاملا بولد و رنگی تحت یه تاپیک مجزا به اطلاع عموم برسونید.

    شیدا خانم ممنون بابت ایجاد این تاپیک.


    فقط خدا

    - - - Updated - - -

    ای بابا، کلی از تاپیک خانم میشل جک و جونور گذاشته بودم تو پستم.نمیدونم چرا نیومدن.فکر کنم خانم میشل راضی نبودن.

    - - - Updated - - -

    ای بابا، کلی از تاپیک خانم میشل جک و جونور گذاشته بودم تو پستم.نمیدونم چرا نیومدن.فکر کنم خانم میشل راضی نبودن.

  4. 7 کاربر از پست مفید faghat-KHODA تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (شنبه 03 اسفند 92), ayda86 (سه شنبه 06 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), rozaneh (دوشنبه 05 اسفند 92), خوشبختی (چهارشنبه 07 اسفند 92), خانوم مجرد (شنبه 03 اسفند 92), شیدا. (شنبه 03 اسفند 92)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 اردیبهشت 03 [ 13:02]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,566
    امتیاز
    44,733
    سطح
    100
    Points: 44,733, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,973

    تشکرشده 6,445 در 1,461 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    سلام شیداجون.فک کنم بایدجواب بدیم واینجابنویسیم. تابه نتیجه برسیم درسته؟یاتوی ذهن خودمون جواب بدیم.
    راستش من تاحالا واسم پیش اومده که ازکنارباغی ردشدم وچیزی نخوردم.یعنی اگه بدونم صاحب داره نمیخورم.ولی خب چون این یه تفریحه یه جوردیگه جواب میدم.
    1.بایدبیشتراز1.5 مترباشه.یعنی ازخودم بلندترباشه.
    2.اون درشتهارومیچینم.اگه صاحب مزرعه دیربرسه شایدبیشتراز15دونه
    3.میگم ببخشید.وسریع ازش میخوام پولشوحساب کنه تابهش بدم بعدم میگم حلال کنه.بعدشم فراررررر
    4.خوشمزه بودامابه استرسش وآبروریزی که شد نمی ارزید
    5.خیلی کارزشتی بود.ازمن بعیدبود که نتونم جلوی شکمم وبگیرم.خجالت میکشم.

    - - - Updated - - -

    سلام شیداجون.فک کنم بایدجواب بدیم واینجابنویسیم. تابه نتیجه برسیم درسته؟یاتوی ذهن خودمون جواب بدیم.
    راستش من تاحالا واسم پیش اومده که ازکنارباغی ردشدم وچیزی نخوردم.یعنی اگه بدونم صاحب داره نمیخورم.ولی خب چون این یه تفریحه یه جوردیگه جواب میدم.
    1.بایدبیشتراز1.5 مترباشه.یعنی ازخودم بلندترباشه.
    2.اون درشتهارومیچینم.اگه صاحب مزرعه دیربرسه شایدبیشتراز15دونه
    3.میگم ببخشید.وسریع ازش میخوام پولشوحساب کنه تابهش بدم بعدم میگم حلال کنه.بعدشم فراررررر
    4.خوشمزه بودامابه استرسش وآبروریزی که شد نمی ارزید
    5.خیلی کارزشتی بود.ازمن بعیدبود که نتونم جلوی شکمم وبگیرم.خجالت میکشم.

    - - - Updated - - -

    سلام شیداجون.فک کنم بایدجواب بدیم واینجابنویسیم. تابه نتیجه برسیم درسته؟یاتوی ذهن خودمون جواب بدیم.
    راستش من تاحالا واسم پیش اومده که ازکنارباغی ردشدم وچیزی نخوردم.یعنی اگه بدونم صاحب داره نمیخورم.ولی خب چون این یه تفریحه یه جوردیگه جواب میدم.
    1.بایدبیشتراز1.5 مترباشه.یعنی ازخودم بلندترباشه.
    2.اون درشتهارومیچینم.اگه صاحب مزرعه دیربرسه شایدبیشتراز15دونه
    3.میگم ببخشید.وسریع ازش میخوام پولشوحساب کنه تابهش بدم بعدم میگم حلال کنه.بعدشم فراررررر
    4.خوشمزه بودامابه استرسش وآبروریزی که شد نمی ارزید
    5.خیلی کارزشتی بود.ازمن بعیدبود که نتونم جلوی شکمم وبگیرم.خجالت میکشمم
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  6. 6 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (شنبه 03 اسفند 92), ayda86 (سه شنبه 06 اسفند 92), faghat-KHODA (یکشنبه 04 اسفند 92), rozaneh (یکشنبه 04 اسفند 92), خوشبختی (چهارشنبه 07 اسفند 92), شیدا. (شنبه 03 اسفند 92)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    سلام منم میخوام بازی کنم:)

    1. دیوار کاهگلی ایش کوچولویه میشه رفت بالا. :)
    2. هیچی نمیخورم فقط محو زیبایی باغ میشم و عکس میگیرم.
    3. عذرخواهی میکنم و میگم چه باغ قشنگ و باصفایی دارین. بعد یه نگاه حسرت بازی به دورورش میندازم و میگم خوشبحالت باغبان زحمت کشی داری. بعدشم به صاحب باغ نگا میکنم و میگم شماهم خوشبحالتون بچه خوبی بود زحمت های شمارو خوب جواب داده، یه نگاهی به توت فرنگیا میندازم میگم از رنگشون مشخصه خیلی خوشمزه ان.

    4. نمیخورم دخترررر چه اصراری داری خب کثیفه دل درد میشم. !!!!!
    به ضلالیه رودخونه شک دارم!!!!
    اگه اجازه داد برای خودم و خواهرم و داداشم میچینم میبرم خونه میشوریم میخوریم. وقتی خوردم میگم چه مزه ای بود:)

    5. حس ناراحتی راضی نبود از دیوارش رفتم بالا:( یعنی میگی منو بخشید؟

    این سوالاتت منو یاد تابستون انداخت یبار با دختر داییم رفتیم ته باغ بابابزرگم اونجا به باغ همساده راه داشت با زحمت پریدیم اونور باغ:)) بعدشم کلی عکس گرفتیم جای بچه های همدردی خالی :) یه رودخونه داشت درست از وسط باغ میگذشت درختاش اینقده سرسبز و خوشگل بودن صدای پرنده ها شنیده میشد:)) اینقده قشنگ آواز میخوندن. اما بعدش بجای صاحب باغ! زنداییمم پیدامون کرد:)))) جاتون خالی دعوا مون کردن بعدشم نمیتونستیم دوباره بپریم اونور گیر افتاده بودیم بابام اومد کمک مون که دختر داییم از هول مامانش افتاد رو خار شاخه هایی که رو زمین بود و پاش زخمی شد:( !!! اونجا همه کنار رودخونه انگور میشستن میخوردن مم نخوردم گفتم فقط آب تصفیه شده خونه! !!!! بعد تو میگی توت فرنگی بخورم اونم نشسته!!!!!!!! نه نه نه! حرفشم نزن. اصرار نکن نمیخورم!
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  8. 7 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (شنبه 03 اسفند 92), ayda86 (سه شنبه 06 اسفند 92), faghat-KHODA (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), rozaneh (یکشنبه 04 اسفند 92), خوشبختی (چهارشنبه 07 اسفند 92), شیدا. (یکشنبه 04 اسفند 92)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    سلام شیدا جون
    بزار منم برم تو عالم خیال و اون صحنه رو تصور کنم ببینم اون لحظه من بودم چیکار میکردم
    1- فکرکنم یه پرچین قشنگ و به اندازه یه متری میشه که نامنظم هم کنار هم چیده شدن خیلی راه نداره واسه ورود
    2-راستش چون توت فرنگی خیلی دوست ندارم پس هوس نمیکنم برم بخورم فقط از نگاه کردن به بوته های توت فرنگیهای قرمز که لابلای برگهای سبز میدرخشن لذت میبرم
    پس میرم میشنم فقط نگاه میکنم اصلا نمیخورم چون بدون اجازه واقعا از گلوم پایین نمیره .اخه بابا حرومه چجوری بخورم
    3 -اگه صاحبش اومد فقط عذر خواهی میکنم میگم مزرعتون خیلی قشنگه و پربرکت اومدم فقط نگاه میکنم اگه باور نکرد میگم به خدا دست هم نزدم میتونید زبونم هم ببینید که قرمز نشد پس نخوردم
    4- چون نخوردم مزه اش هم نمیدونم چجوری بود حتما خوشمزه بودن دیگه
    5-اگه به عقب برگردم خوب کار بدی نکردم فقط نگاه کردم پس حس بدی هم ندارم واز یاد اوری اون منظره زیبای مزرعه توت فرنگی لذت میبرم. فقط یاد میگیرم دیگه خیلی نزدیک نشم از دور نگاه کنم.

    شیدا جون فکر کنم من خیلی ادم خیالپردازی باشم

    تصوراتی که تو ذهنم اومد از سوالات همینا بود

    - - - Updated - - -
    مرا با حقیقت
    بیازار
    اما،
    هرگز با دروغ
    آرامم نکن.

    ویرایش توسط abi.bikaran : شنبه 03 اسفند 92 در ساعت 21:24

  10. 6 کاربر از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده اند .

    ayda86 (سه شنبه 06 اسفند 92), faghat-KHODA (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), rozaneh (یکشنبه 04 اسفند 92), خوشبختی (چهارشنبه 07 اسفند 92), شیدا. (یکشنبه 04 اسفند 92)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    1- رفتید بیرون از شهر و دارید قدم می زنید که یه دفعه به یه مزرعه توت فرنگی می رسید. توت فرنگیها بهتون چشمک می زنن و شما هم خیلی هوس کردید. یک حصار بین شما و مزرعه هست. این حصار چقدر بلنده؟
    این حصار یک جوی باریک آبه که به راحتی می شه از روش رد شد.

    2- به یه طریقی وارد مزرعه می شین و شروع به خوردن می کنید. چند تا توت فرنگی می خورید؟
    من وارد نمی شم چون مالک ممکنه راضی نباشه از بیرون محو تماشا می شم.

    3- یهو صاحب مزرعه پیداش می شه و سر شما داد می زنه که چرا بی اجازه وارد مزرعه اش شدید. در دفاع از خودتون چی می گید؟
    چون بیرون حصار ایستادم پس صاحب مزرعه سرم داد نمی زنه خودشون چون می بینند من به حقوقشون احترام گذاشتم برام یه سبد پر توت فرنگی می یاره.

    4- خب حالا که توت فرنگیها را خوردین، مزه اش چطور بود؟
    خیلی شیرین و ماندگار

    5- الان که به عقب بر می گردید و به اون روز فکر می کنید، به نظرتون این کار چطور می آد؟ چه حسی نسبت به کار خودتون دارید؟
    بسیار از عملکرد خودم وبخشندگی صاحب مزرعه راضیم.
    .
    ویرایش توسط بی نهایت : شنبه 03 اسفند 92 در ساعت 21:56

  12. 8 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (یکشنبه 04 اسفند 92), ayda86 (سه شنبه 06 اسفند 92), faghat-KHODA (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), rozaneh (یکشنبه 04 اسفند 92), پونه (یکشنبه 04 اسفند 92), خوشبختی (چهارشنبه 07 اسفند 92), شیدا. (یکشنبه 04 اسفند 92)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 دی 93 [ 18:58]
    تاریخ عضویت
    1392-10-05
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    1,579
    سطح
    22
    Points: 1,579, Level: 22
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    540

    تشکرشده 489 در 127 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام شیدا خانم


    1- رفتید بیرون از شهر و دارید قدم می زنید که یه دفعه به یه مزرعه توت فرنگی می رسید. توت فرنگیها بهتون چشمک می زنن و شما هم خیلی هوس کردید. یک حصار بین شما و مزرعه هست. این حصار چقدر بلنده؟

    من واقعا حصاری نمیبینم خیلی راحت داخلش میشوم

    2- به یه طریقی وارد مزرعه می شین و شروع به خوردن می کنید. چند تا توت فرنگی می خورید؟

    اگه احساس کنم ان باغ شخصی سریع میام بیرون از میوه اش نمیخورم

    3- یهو صاحب مزرعه پیداش می شه و سر شما داد می زنه که چرا بی اجازه وارد مزرعه اش شدید. در دفاع از خودتون چی می گید؟
    من ازش عذر خواهی میکنم و توضیح میدهم که از میوه باغ نخوردم

    4- خب حالا که توت فرنگیها را خوردین، مزه اش چطور بود؟
    نخوردم که
    5- الان که به عقب بر می گردید و به اون روز فکر می کنید، به نظرتون این کار چطور می آد؟ چه حسی نسبت به کار خودتون دارید؟
    خیالم راحت و عذاب وجدان ندارم که چرا بی اجازه مال کسی خوردم!!!!!

    حالا اینها یعنی چی؟؟؟؟
    من خیلی هم توت فرنگی دوست ندارم!!!!!!!!!!!

  14. 6 کاربر از پست مفید پونه تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (یکشنبه 04 اسفند 92), ayda86 (سه شنبه 06 اسفند 92), faghat-KHODA (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), خوشبختی (چهارشنبه 07 اسفند 92), شیدا. (یکشنبه 04 اسفند 92)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    آخ جوووون من از این تستا دوست دارم...

    اول سلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    1- رفتید بیرون از شهر و دارید قدم می زنید که یه دفعه به یه مزرعه توت فرنگی می رسید. توت فرنگیها بهتون چشمک می زنن و شما هم خیلی هوس کردید. یک حصار بین شما و مزرعه هست. این حصار چقدر بلنده؟
    تا روی رون. راحت میتونم ازش عبور کنم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    2- به یه طریقی وارد مزرعه می شین و شروع به خوردن می کنید. چند تا توت فرنگی می خورید؟
    نمی خورم... با نفس های عمق مزرعه رو میکشم درون خودم.

    همه چی رو لمس میکنم، بو میکنم، بهشون نگاه می کنم. دلم میخواد مزرعه جزئی از من بشه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    3- یهو صاحب مزرعه پیداش می شه و سر شما داد می زنه که چرا بی اجازه وارد مزرعه اش شدید. در دفاع از خودتون چی می گید؟
    معذرت خواهی میکنم. کارم قابل دفاع نیست.

    از زیبایی مزرعش میگم، و دلم میخواد باهاش ارتباط برقرار کنم و دوست باشیم. اون هم از دیدن من خوشحال میشه. و دعوتم می کنه که مزرعش رو بهم نشون بده. شاید خونوادش رو هم دیدم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    4- خب حالا که توت فرنگیها را خوردین، مزه اش چطور بود؟
    به نظرم شیرینن، اما نمیخورم. یعنی کلا نیازی به خوردن ندارم. من مسحور وجودشون هستم و زیباییشون، نه طعمشون.

    چیزیکه متعلق به من نباشه، به ذهنم خطور نمیکنه که بخورم. ولی از این گذشته، تمیز نیستن.

    و گیریم که اونجا آب باشه، ماده ضدعفونی کننده که نیست.

    در کل حس خوردنش نیست، اما مطمئنم که شیرین و خوشمزه ن.

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    5- الان که به عقب بر می گردید و به اون روز فکر می کنید، به نظرتون این کار چطور می آد؟ چه حسی نسبت به کار خودتون دارید؟
    روز خیلی قشنگی بود، از یادآوریش دوباره احساس نشاط و آرامش میکنم.

    ========

    مرسی شیدا جان، تاپیک خوبیه.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  16. 7 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (یکشنبه 04 اسفند 92), ayda86 (سه شنبه 06 اسفند 92), faghat-KHODA (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), rozaneh (یکشنبه 04 اسفند 92), خوشبختی (چهارشنبه 07 اسفند 92), شیدا. (یکشنبه 04 اسفند 92)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    .

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها


    اولین بازی را با "مزرعه توت فرنگی" شروع می کنیم.





    1- رفتید بیرون از شهر و دارید قدم می زنید که یه دفعه به یه مزرعه توت فرنگی می رسید. توت فرنگیها بهتون چشمک می زنن و شما هم خیلی هوس کردید. یک حصار بین شما و مزرعه هست. این حصار چقدر بلنده؟

    تا شونه ام میرسه یک گوشه فنس اش بازه لای فنس رو میگیرم و وارد میشم.

    2- به یه طریقی وارد مزرعه می شین و شروع به خوردن می کنید. چند تا توت فرنگی می خورید؟

    حداکثر 5 تا.

    3- یهو صاحب مزرعه پیداش می شه و سر شما داد می زنه که چرا بی اجازه وارد مزرعه اش شدید. در دفاع از خودتون چی می گید؟

    میگم ببخشید و از مزرعه اش تعریف میکنم اگه دیدم قانع نشد فلنگو میبندم

    4- خب حالا که توت فرنگیها را خوردین، مزه اش چطور بود؟ دوست نداشتم بی مزه بود حیف این انرژی که واسه دزدی گذاشتم

    5- الان که به عقب بر می گردید و به اون روز فکر می کنید، به نظرتون این کار چطور می آد؟ چه حسی نسبت به کار خودتون دارید؟
    خجل میشم عجب کار احمقانه ای کردم.
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم

    ویرایش توسط rozaneh : یکشنبه 04 اسفند 92 در ساعت 14:30

  18. 7 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (یکشنبه 04 اسفند 92), ayda86 (سه شنبه 06 اسفند 92), faghat-KHODA (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), shabnam z (یکشنبه 04 اسفند 92), خوشبختی (چهارشنبه 07 اسفند 92), شیدا. (یکشنبه 04 اسفند 92)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 98 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    432
    امتیاز
    10,650
    سطح
    68
    Points: 10,650, Level: 68
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,639

    تشکرشده 1,769 در 422 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    72
    Array
    1- زیاد بلند نیست در واقع خراب شده ریخته از اون جاهایی که کوتاه تره میرم داخل
    2- تقریبا 7 - 8 تا دونه ... زیاد نمیخورم که خیلی کارم اشتباه نباشه
    3- وااااااااااااای آقا شرمنده ... خیلی تو چشم میزد توت فرنگیا .. من نمیدونستم شما اینجا هستین وگرنه اجازه میگرفتم ...
    تورو خدا حلال کنید و در میرم ...
    4-خوب بود ... چسبید ولی به آبرو ریزیش نمی ارزید
    5- کار قشنگی نبود ... ولی خوب منم جووون بودم دیگه یه اشتباهی کردم

  20. 8 کاربر از پست مفید terme00 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (یکشنبه 04 اسفند 92), ayda86 (سه شنبه 06 اسفند 92), faghat-KHODA (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), shabnam z (دوشنبه 05 اسفند 92), پونه (یکشنبه 04 اسفند 92), خوشبختی (چهارشنبه 07 اسفند 92), شیدا. (یکشنبه 04 اسفند 92)


 
صفحه 1 از 39 12345678910112131 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. هزینه های مربوط به هدیه
    توسط سعید95 در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 30 دی 96, 15:18
  2. باید جهزیه ام رو جمع کنم و برگردونم،حس بدی دارم
    توسط آرامش خیال در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 27 اسفند 94, 01:41
  3. روشهای کاهش هزینه های ازدواج
    توسط maryam123 در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 31 تیر 91, 22:41
  4. چالشهای فراراه گزینش همسر >>>
    توسط فرشته مهربان در انجمن سایر مقالات ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 08 اردیبهشت 91, 14:02
  5. همه ما بازیگریم
    توسط بهار.زندگی در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 بهمن 90, 21:18

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.