به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 9 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 81
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    90
    Array

    من خوشحال و خوشبختم. میخوام خوشحال تر و پرانرژی باشم.

    سلام.
    یک روز کاری تموم شده. به خوبی و سلامت. برمی گردم خونه. خوبم. این آخر هفته مهمون دارم. فامیل های درجه 1 شوهرم. اون هایی که به حساب میان.
    من همه چیز رو مرتب کردم. من به همه کارهام میرسم. من دارم همه چی رو مثبت می بینم. همسرم کمکم میکنه. میخوام خوش رو و مثبت باشم...

    همسرم خوب تر از اونیه که بخواد ناراحتم کنه. من همه ی حواسم به کدبانو بودن خودمه...

    این یه شروع دوباره نیست. یه روند همیشگیه.

    من پر از خوشحالیم.

    آقای مدیر همدردی لطفا این تاپیک رو نبندین. من بهش احتیاج دارم.

  2. 15 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    ayda86 (پنجشنبه 08 اسفند 92), del (چهارشنبه 14 اسفند 92), khaleghezey (یکشنبه 04 اسفند 92), mohammad6599 (شنبه 09 فروردین 93), paiize (سه شنبه 29 بهمن 92), reihane_b (یکشنبه 11 اسفند 92), sara124 (سه شنبه 29 بهمن 92), tannaz joon (چهارشنبه 14 اسفند 92), فرشته مهربان (سه شنبه 29 بهمن 92), کاغذ بی خط (دوشنبه 08 اردیبهشت 93), پشیمون (دوشنبه 05 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93), میشل (سه شنبه 29 بهمن 92), الهام20 (یکشنبه 04 اسفند 92), دختر بیخیال (یکشنبه 04 اسفند 92)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 اردیبهشت 03 [ 16:27]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,565
    امتیاز
    44,711
    سطح
    100
    Points: 44,711, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,972

    تشکرشده 6,443 در 1,460 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    سلام خانمی.چقدردلمون واست تنگ شده بود.چه خوب که برگشتی.خداروشکرکه همه چی خوبه.
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  4. 6 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 04 اسفند 92), mohammad6599 (شنبه 09 فروردین 93), she (شنبه 03 اسفند 92), پشیمون (دوشنبه 05 اسفند 92), میشل (سه شنبه 29 بهمن 92), دختر بیخیال (یکشنبه 04 اسفند 92)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    90
    Array
    من به چه چیزهایی پایبندم؟ چه اصولی برای خودم دارم؟ باید خط قرمزهام معلوم باشه.

    مهمونی خوش گذشت. عالی بود. خدا رو شکر. من میزبان خوبی بودم. خوب تر از حد انتظار مهمان ها و شوهرم. اما چرا؟ چون به یه جمله پایبند بودم. یه نصیحت مردانه :

    "خوش رو باش، مهربون باش، بذار شوهرت هر طور که دوست داره رفتار کنه(گیر نده، آزادش بذار)."

    همسرم راضی و آرومه. ازم تشکر کرد. خودم هم راضی هستم.
    ویرایش توسط she : شنبه 03 اسفند 92 در ساعت 16:23

  6. 10 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    ayda86 (پنجشنبه 08 اسفند 92), khaleghezey (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), reihane_b (یکشنبه 11 اسفند 92), کاغذ بی خط (دوشنبه 08 اردیبهشت 93), پشیمون (دوشنبه 05 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93), الهام20 (یکشنبه 04 اسفند 92), دختر بیخیال (یکشنبه 04 اسفند 92), ساحل75 (دوشنبه 05 اسفند 92)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 98 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    432
    امتیاز
    10,650
    سطح
    68
    Points: 10,650, Level: 68
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,639

    تشکرشده 1,769 در 422 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    72
    Array
    بهتون تبریک میگم که به این حس شیرین رسیدین
    ما رو هم از تجربه ها و راهنماییهاتون بی نصیب نذارین

  8. 5 کاربر از پست مفید terme00 تشکرکرده اند .

    ayda86 (پنجشنبه 08 اسفند 92), khaleghezey (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), she (یکشنبه 04 اسفند 92), پشیمون (دوشنبه 05 اسفند 92)

  9. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    90
    Array
    یک راه و روش درست رو انتخاب کردن و به اون متعهد بودن و اونو با تداوم و به تدریج طی کردن...

    تداوم....

    تدریج...

    تعهد...

    تداوم : صبر می خواد. حوصله می خواهد، پشتکار میخواد، گاهی بی خیالی ظاهری می خواد نسبت به چیزهایی که میخوان منحرفت کنن. امیدواری و انرژی می خواد.

    تدریج : قرار نیست خودنمایی کنی، آروم و آروم و منطقی. ذره ذره و با آرامش. آرامش می خواد. کافیه نمودار رو به صعود باشه.

    تعهد : نظم می خواد، پایبندی به مقررات لازمه. زتدگی باید تابع قانون باشه. ساعت، دقیقه ها، ثانیه ها، آدم هاف حرف ها، قول ها و قرارها، قواعد رو اگر هم گاهی لازم به نظر نمیاد، تو جدی بگیر.

    اولویت ها رو مشخص کن:
    اگر نمیخوای آشغال توی خیابون بریزی، هیچ وقت نریز.
    اگر قرار نیست صبح ها دیر سر کار برسی، هیچ وقت دیر نکن.
    اگر قرار نیست پشت سر کسی حرف بزنی، هیچ وقت غیبت کسی رو نکن. راجع به هیچ کس بد نگو، این خط قرمزت باشه...
    اگر به تلقین مثبت اعتقاد داری، هیچ وقت تلقین منفی نکن. حرفها و فکرهای مثبت رو تکرار کن.
    اگر خوشبختی، پس بخند!


    شوهرم رفتار و کردار خوبی داره و خدا رو شکر که من ازش راضیم.

    ما مهمونی خوبی رو پشت سر گذاشتیم.

    اون این ماه برام پول میریزه، همون مقداری رو که میتونه.

    اون امروز خوش رو تر از همیشه به خونه میاد.

    امروز مدیرم از من راضیه. من بهترین گزارش کار رو بهش تحویل میدم.

    امروز همه ی ظرف ها رو با همسرم می شورم و همه جا رو دوباره مرتب می کنم.

    برای خونه تکونی برنامه ریزی می کنم.

  10. 12 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    Eram (چهارشنبه 20 فروردین 93), khaleghezey (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), tannaz joon (چهارشنبه 14 اسفند 92), terme00 (یکشنبه 04 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93), میشل (سه شنبه 06 اسفند 92), الهام20 (یکشنبه 04 اسفند 92), بابک 1369 (شنبه 10 اسفند 92), دختر بیخیال (یکشنبه 04 اسفند 92), ساحل75 (دوشنبه 05 اسفند 92), شادی 65 (یکشنبه 04 اسفند 92)

  11. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کجایی بابا درود

    کشتی مارو چه خبر چیکارا میکنی بشین کامل توضیح بده ببینیم چه خبره چی شده خداروشکر خوشحالی

    خداوکیلی هرروز توی همدردی من تنها نه خیلی های دیگه منتظر بودن ببین نتیجه چی میشه کامل بنویس

    - - - Updated - - -



    خیلی نامردی شد اینوسط در حق من فکر کردم زودی بنویسم اولین نفرم

    ولی خداوکیلی خیلی خیلی خوشحالم از صبح سرم خلوت بود دوتا مشتری داشتم یکیش که هیچی سود نداشت دومیشم که نسیه بودش ولی درکل واجب شد این خبر خوب رو به همسرم بدم اونم خیلی خوشحال میشه .
    حالا تعریف کن این چند وقته نبودی چیکارا کردی شوووهرت اینقدی حرف گوش کن و خوب شده؟

    - - - Updated - - -

    خداوکیلی یه لحظه وایسا این چیه اخه نوشتی ؟!!!!

    امروز همه ی ظرف ها رو با همسرم می شورم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    capitan کجایی باز بیا به من بگو زن ذلیل

  12. 7 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), she (یکشنبه 04 اسفند 92), terme00 (یکشنبه 04 اسفند 92), پشیمون (دوشنبه 05 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93), میشل (سه شنبه 06 اسفند 92), الهام20 (یکشنبه 04 اسفند 92)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 بهمن 93 [ 16:12]
    تاریخ عضویت
    1392-2-18
    نوشته ها
    209
    امتیاز
    2,399
    سطح
    29
    Points: 2,399, Level: 29
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    536

    تشکرشده 560 در 192 پست

    Rep Power
    33
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط she نمایش پست ها
    اگر نمیخوای آشغال توی خیابون بریزی، هیچ وقت نریز.
    اگر قرار نیست صبح ها دیر سر کار برسی، هیچ وقت دیر نکن.
    اگر قرار نیست پشت سر کسی حرف بزنی، هیچ وقت غیبت کسی رو نکن. راجع به هیچ کس بد نگو، این خط قرمزت باشه...
    اگر به تلقین مثبت اعتقاد داری، هیچ وقت تلقین منفی نکن. حرفها و فکرهای مثبت رو تکرار کن.
    اگر خوشبختی، پس بخند!
    اینا رو یادم میمونه. جالب بود "هیچ وقت"

    خاله قزی تو تایپیکای دخترونه چیکار میکنی؟!

  14. 6 کاربر از پست مفید capitan تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), she (یکشنبه 04 اسفند 92), پشیمون (دوشنبه 05 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93), الهام20 (یکشنبه 04 اسفند 92)

  15. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    90
    Array
    سلام دوستان. من برگشتم توی این تاپیک که باز بنویسم، فکر کردم اشتباهی اومدم! از پست هاتون ممنونم... راستش آخرین بار که اینجا نوشتم قرار بود بریم شهرستان و قرار بود همه چیز خوب باشه اما نبود. نشد.

    من هیچ اشتباهی نکردم. هیچ اشتباهی. تک تک نکات لازم و ایمنی رو رعایت کردم. اما وقتی خسته و کوفته از راه رسیدیم خونه مون، هنوز لباس هامون رو در نیاورده بودیم که همسرم دعوا رو شروع کرد. یه دعوای خیلی بد و بدون هیج دلیلی.

    ماجرا این بود که رفتار خونواده اش با ما علنی تر و بدون رودربایستی تر شده. همه اون چیزهایی که از بدی هاشون اوایل ازدواج می گفتم و شوهرم نمی پذیرفت حالا علناً داره میبینه و بعد با خانواده من مقایسه می کنه و اعصابش خورد میشه.
    این بود که دست پیش رو گرفت که پس نیوفته. فکر می کرد من باز هم می خوام گلایه کنم از خانواده اش و پذیرفته بود که حق دارم. بنابراین یه دعوای زرگری راه انداخت.

    من که نمی فهمیدم چی میگه فقط بهش می گفتم که تو دیوونه شدی! و نتونستم اون وضعیت رو کنترل کنم. هنوز لباسم تنم بود و بعد از 10 ساعت توی جاده بودن خسته بودم و نمی فهمی دم چش شده و چی داره میگه. بدتر از همه شروع کرد به پدر و مادرم گیر دادن و گفت که فلان حرف ها رو زدن که همش دروغ محض بود. ما همش کنار هم بودیم و اون اصلن با والدین من تنها نمونده بود و حتی اگر می خواستم هم نمی تونستم باور کنم.
    .
    .
    بعد از اون ماجرا دیگه نیومدم بنویسم. مریض شدم و از گردن تا نوک پام سر میشد و تپش قلب گرفتم و رفتم آزمایش دادم و سردرد و گریه و ... کم آورده بودم. رفتارش غیرقابل تحمل شده بود.
    .
    .
    تا اینکه چند وقتی به خاطر اومدن یه مهمون اوضاع بهتر شد... باز هم 22 بهمن رفتیم شهرستان و رفتار شوهرم بدتر از همیشه بود. خیلی خیلی نفرت آمیز. تا اینکه جلوی خانواده ام دعوامون شد. پدر و مادرم اوضاع رو کنترل کردند و با حرفها و رفتار درست مادرم اعتمادش رو جلب کردند و با هر دومون حرف زدند و از هر دومون قول گرفتند که با هم همدل و یک رای باشیم.
    .
    .

    اوضاع چندان بهتر نشد. اون کینه ایه و از هر حرفی پرونده درست می کنه. اما من هم باعث خیلی از حرف های مزخرفی هستم که حالا توی فکر و ذهن اون مونده و چرک کرده.


    هفته ی گذشته مطابق سلیقه ی خودش و خانواده اش، همه اون ها رو مهمون کردیم و من فقط لبخند زدم و ابراز خوشحالی کردم و نسبت به کوتاهی های شوهرم بی اعتنا موندم.

    حالا اون دوباره راضی به نظر میاد.

    حالا دارم اشتباهاتم رو لیست می کنم و می خوام به همین لبخند و بی اعتنایی به بدی ها و مثبت نگاه کردن و اعتماد به نفس و همه اونچه یاد گرفتم عمل کنم و ادامه بدم...


    - - - Updated - - -



    اینجا که من ایستادم، هر اشتباه کوچیکی به معنای سقوط به دره است.

    و هر قدم مثبت بزرگی فقط یه قدم مثبت کوچیکه.

    ولی من تداوم و تدریج و تعهد رو در پیش گرفتم و دیگه نمی خوام اوضاع زیگزاکی (خوب/بد/خوب/بد) داشته باشم. می خوام همش نمودار صعودی خوب و بهتر و بهتر باشه.

    - - - Updated - - -

    راجع به ظرفا... :)
    بهتره کم کم شروع کنه به فعالیت توی کارهای خونه... بهتره یه قدمی برداره. بایدی نیست البته.. من حتی پیشنهادی هم بهش نمیدم. مختاره که خودش تصمیم بگیره. خیالتون راحت آقای خاله قزی!

    برای پرده ها و خونه تکونی هم همینطور. در شرایط جراتمندی نیستم فعلن.

  16. 9 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    Eram (چهارشنبه 20 فروردین 93), khaleghezey (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), terme00 (یکشنبه 04 اسفند 92), پشیمون (دوشنبه 05 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93), میشل (سه شنبه 06 اسفند 92), الهام20 (یکشنبه 04 اسفند 92), ساحل75 (دوشنبه 05 اسفند 92)

  17. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اولا چرا لایک و تشکر نزدی اینهمه ذوق زده شدم پست دادم

    دوما کاپیتان جان فدات شم بعدا به حسابت میرسم پوستتو میکنم خیالت تخت

    دقیقا به مشکل خوبی اشاره کردی خودت کامل متوجه شدی چه خبره و شوهرت چرا اینکارو میکنه داره فرار رو به جلو میکنه.انصافا سیستمدار قهاریه واقعا دمش گرم که کارش درسته.
    این گل تقدیم به شما که میدونستی چرا اینکارو میکنه و خداروکری هم چیزی نگفتی

    درسته همش دنبال بهتر شدنی ولی خواهشا خودتو اذیت نکن لطفا یکم بخودت استراحت بده خداوکیلی همینی هم که هستی از بیست بخوام بهت نمره بدم 18یا 19 میدم چرا داری خودتو اذیت میکنی؟ شوهرتم مقصر نیست فقط نمیخواد جلوی تو کم بیاره واسش سخته واسه یه مرد خیلی سخته کم بیاره جلوی همسرش و خانواده همسرش مخصوصا اینکه تو هم خیلی خوبی و خانوادتم دوسش دارن و اخلاقای خوبی دارن نمیخواد کم بیاره همین میبینه خانوادش چجوری هستن.

    در مورد خودمم همینجوری هستم وقتی میرم خونه پدرخانومم الکی هم شده گیر میدم کلا خوشم نمیاد کم بیارما یکجورایی واسه ما مردا افت داره همسرمم اتفاقا خیلی خوبه خیلی هم دوسش داره و خیلی هم بهش افتخار میکنم شوهر شما هم همینجوریه.انصافا هم آدمای خیلی خوبی هستن راستی خانومم همش همینو میگه:ااااااااااااا چطور میری خونه بابات یک گوشه میشی ساکت هیچی نمیگی در ورد هیچی نظر نمیدی وقتی میای خونه ما دم در میاری

    بخدا واسه شما هم همینه.

    گرچه بازم گفتم الانم میگم ما مردا همینیم که هستیم خودمونم خیلی دوس داریم عاشق خودمونیم

    - - - Updated - - -

    بانو she در مورد ظرفا داستان داره قضیش این کاپیتان با یه بنده خدای دیگه هی بهم گیر میدن تو چرا همش طرف دخترا رو میگیری و زن ذلیلی واسه این از خودم دفاع کردم.

    ولی انصافا ظرف شستن خیلی یجوریه واسه من یکی هرکاری کنم اینکارو نمیتونم خیلی بهم برمیخوره بخدا اصلا حس مردونه ندارم.ولی خونه تکونی رو انجام میدم و بقیه کارای خونه کمک میکنم کاری بگه همسرم

  18. 5 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), she (یکشنبه 04 اسفند 92), پشیمون (دوشنبه 05 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93), میشل (سه شنبه 06 اسفند 92)

  19. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    90
    Array
    واسه لاک و تشکر حق با شماست. گفتم اول جواب پستتون رو بدم تا نرفتی! الان انجام شد با کمال میل و اگر صبر می کردی هم انجام میشد جتمن. :)

    واقعن ممنونم از اینکه اهمیت میدی و پیگیری می کنی و نظر میدی و راهنماییم می کنی. جدا می گم.

    شما آقایون همیشه همینجوری هستینا خداییش. بابا صبر کنین ما تشکر می کنیم.

    .
    ولی راهی هم هست که اون خانواده منو مث خانواده ی خودش بدونه. این باید شدنی باشه. مگه نه؟
    ویرایش توسط she : یکشنبه 04 اسفند 92 در ساعت 13:43

  20. 3 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 04 اسفند 92), paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93)


 
صفحه 1 از 9 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.