سلام. من تازه واردم... نمی دونم چه جوری و ازکجا شروع کنم.من یکسال و نیمه که عقد کردم... مادرشوهرم چندماه پیش فوت کرده... حالا می خوام برم سرخونه زندگیم... حتی بخاطر مادرشوهرم و خیلی مساإل دیگه نمی خوام جشنی ام بگیرم... تمام این مدتم بخاطر شوهرم خیلی کوتاه اومدم.. اما حالا شوهرم بخاطر پدر و برادرش نمیاد تکلیفمو معلوم کنه بریم سر خونه زندگینون... تمام وقتش دیگه مال اونا شده... حتی می گه داداشمو نمی تونم ول کنم. باید همیشه نزدیک من باشه... یه خونه دوواحده کنار هم... واین یعنی اوج بدبختی.. باتوجه به شناختی,که از اون دونفر دارم... الان نمی دونم باید چیکار کنم... حالم خیلی بده
علاقه مندی ها (Bookmarks)