دیگه قاطی کردم !!!آیا معیارم برای انتخاب همسر درست هست؟

[Farah_G]

به نام خدا
سلام عرض میکنم خدمت دوستان عزیزم
راستش دوستان من یک مشکلی دارم که مدتهاست ذهنم رو به خودش مشغول کرده و الان با دیدن این تالار فکر کردم که مطرحش کنم شاید دوستان کمکم کنن...
من یک دختر 30 ساله هستم، تحصیلات فوق لیسانس هست و در حد تحصیلاتم شغل و درامد نسبتا خوبی دارم، خانواده ام خیلی متوسط ومعمولی هستند. پدر و مادرم تحصیلات دانشگاهی ندارند ولی خواهر ها و برادرم تحصیل کرده هستند.
همیشه برای ازدواج برام مهم بوده و هست که فرد مورد نظرم کاملا توانایی اداره خانواده رو داشته باشه و بتونم روی اون چه از نظر مالی و چه معنوی کاملا حساب کنم. با اینکه خودم سالهاست کار میکنم و مستقل هستم ولی فکر میکنم که بعد از ازدواج یک زن وظایف مهمتری خواهد داشت و لذا دوست ندارم بار مالی خانواده سمت من باشه و مجبور باشم سخت کار کنم.... اما چون خانواده ثروتمندی ندارم عمده خواستگاران من افرادی از قشر کارمند هستند که در بهترین شرایط کاری هم سطح کار من و درامدی شبیه به درامد من دارند که مشخصا به تنهایی نمیشه با این درامد ها یک زندگی رو چرخوند. مدتی با یک آقایی آشنا شدم ( حدود 4- 5 ماهی میشه) که هم از نظر تحصیلات از من بالاتر هست و هم درامد و هم سطح خانوادگی از اونجاییکه آشنایی ما به قصد ازدواج بوده ایشون تمایل به ازدواج دارند اما من به دلایل زیر هراس دارم که تن به این ازدواج بدم:
اول اینکه سطح خانوادگی اونها ( از نظرمالی) خیلی بالاتر از سطح خانواده من هست و دوم اینکه خانواده من (البته نه خودمن بیشتر فامیلهایی مثل دایی و خاله و...) مذهبی هستند ولی خانواده این آقا مذهبی نیستند( یعنی اختلاف فرهنگی) و سوم اینکه این آفا به شدت ایده ال گرا هستند و اکثر اوقات بابت هر اشتباهی که من میکنم کلی حرف وحدیث پیش میاد ( البته در قالب شوخی و لی خوب من ناراحت میشم).... حالا دقیقا در نقطه ای قرار گرفتم که فکر میکنم معیارهای من برای ازدواج درست نبوده یعنی این آقا قادر به تامین معیشت و ایجاد یک زندگی مرفه (از نظر مالی) برای من هست اما من فکر میکنم ممکن هست شاید باتوجه به تفاوتهای خانواده ها به مشکل برخورد کنیم
از طرف دیگه یکی از همکلاسیهای دوره لیسانس من بعد از 10 سال من رو پیدا کرده و ازمن تقاضای ازدواج کرده ، این آقا یک کارمند ساده هست با یک خانواده معمولی و متوسط و این چند سال بعد ااز گرفتن مدرک لیسانس هم رفته بودند عسلویه برای کسب درامد بیشتر !!! راستش من فکر میکنم از نظر خانوادگی این آقا بیشتر به من شبیه هست و اینکه از نظر اخلاقی هم سختگیریهای خواستگار اول رو ندراه.... اما او فقط یک آدم معمولی هست و این من رو اذیت میکنه
واقعا نمیدونم که چه انتخابی برای من بهتر هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چیزی که همیشه منتظرش بودم الان قسمتم شده ولی من احساس رضایت نمیکنم و اون مورد دوم هم که فقط مشکلم باهاش این هست که موقعیت اجتماعی بالایی نداره.... احساس میکنم به دلیل شرایط خانوادگیم باید کسی رو انتخاب کنم که موقعیت پایین تری داره و این اذیتم میکنه
خواهش میکنم یک نفر بایک فکر تازه راهنماییم کنه

[Farah_G]

Chera hichkas javab nemide ???

[samanft]

سلام،به نظرم شما هم کم اید هال گرا نیستسد خانم!!!!!چسزی که من برداشت کردم اینه که شما یه زندگی اماده میخواهید و نمیخواهید خودتون به همراه همسرتون زندگیتونو بسازید،مثلا کسیکه کارمند هستش رو شما کارمند ساده خطاب میکنید،این یعنی اینکه شما به کسی که ی کسمت معمولی داره قانع نیستید و دوست دارید طرفتون جایگاه شغلی و مالی بالاتری داشته باشه،خب این به خودی خود بد نیستش اما اینم در نظر بگیرید که کسی که جایگاه شغلی و مالی بالاتری داره هم درا نتخاب همسرش حساس تر هستش ،مثلا از لحاظ مالی،سن،شغل ،خانواده و........

[Farah_G]

Khob dooste aziz har 2 in afrad man ro ghabool kardan
Bana bar in az nazare seni ke ham sen hastim. va khob una ham az un daste az adama nistan ke bekhan ba dokhtari koochik tar az khodeshon ezdevaj konan!
Az nazare kari ham man kare khoobi daram man foghe lisanse computer daram va alan ham tooye yeki az sherkat haye bozoroge computeri tarah va tahlilgar hastam
Negaranim ine ke vaghti khanevadeha roo be roo mishan una bekhan az bala be ma negah konan va in mano azyat mikone
Dar zemn kheili adamha az khanevade haye mamooli be sotohe bala miresan manam delam mikhast chenin kasi nasicm beshe ke nashod va ba tavajoh be senam mitarsam in ke dar ayande ham in etefagh nayofte

[مدیرهمدردی]

با سلام
لطفا برای اینکه تاپیک شما قفل نشود فینگلیسی ننویسید و فارسی شده آنرا قرار دهید.

بله درست حدس زدید. شما معیارهای صحیحی برای ازدواج ندارید.
توصیه می کنم مقالات ما را در مورد انتخاب همسر از لینک مقالات گلچین در بالای صفحه مطالعه کنید.

به طور خلاصه این درست هست که وظایف اقتصادی به عهده مرد هست.
اما زن این مسئله را با قناعت به خانه داری می تواند عملیاتی کند. وقتی شما منزل را ترک می کنید و بسیاری از موارد که می تواند آرامش بخش خانواده باشد بدینوسیله حذف می شود باید از درآمدی که کسب کردید برای رفاه خانواده ای که نیازمندی های شما را تامین کرده است (و از طرفی به خاطر نبودن شما متحمل سختی شده است، )با کمال میل هزینه کنید.

متوجه باشید تحصیلات بالا، درآمد بالا ، زیبایی زیاد هنگام همسر گزینی خانمها می تواند به عنوان یک آفت فرایند شناخت و ازدواج را تحریف کند.
یا خود خانمها اشتباها به خاطر این امتیازات موارد خوب را از دست می دهند.
یا آقایون به اشتباه فکر می کنند اینها امتیاز هست و خانمی که شرایط مناسب را ندارد انتخاب می کنند.

این موارد تحصیلات بالا ، در آمد بالا و قشنگی زیاد خانمها امتیاز قابل توجهی در زندگی زوجین محسوب نمی شود و اگر خانمی ظرفیت این نعمات را داشته باشد و درست از آنها بهره گیری کند، آنگاه تازه مانند دختران دیگری خواهد بود که فاقد این ویژگی ها(تحصیلات بالا، ثروت بالا، زیبایی زیاد) هستند خواهد شد!!!!! (این پاراگراف از ناب ترین آموزشهای پیش از ازدواج و پس از ازدواج هست که خودش به تنهایی می تواند دستمایه ایجاد یک سایت در این حوزه و بسط دادن آن شود. چرا که یکی از آسیب های امروزی خانواده ها محسوب می شود.)

[Farah_G]

ممنون بابت راهنمايي شما
ألان با موبايل دارم بست ميذارم و فارسي برام سخته اما در اسرع وقت اصلاح ميكنم :-)

[amirmahmood]

متوجه باشید تحصیلات بالا، درآمد بالا ، زیبایی زیاد هنگام همسر گزینی خانمها می تواند به عنوان یک آفت فرایند شناخت و ازدواج را تحریف کند.
یا خود خانمها اشتباها به خاطر این امتیازات موارد خوب را از دست می دهند.
یا آقایون به اشتباه فکر می کنند اینها امتیاز هست و خانمی که شرایط مناسب را ندارد انتخاب می کنند.

این جمله مدیر محترم همدردی ، یکی از بهترین نکات مشاوره ای هستش.
یعنی باید این نکته مشاوره ای را حتی قاب کرد و زد دیوار.

اشتباه رایجی که خیلی از اقایان و مخصوصا خانم ها مرتکب می شوند و موارد خوب را از دست می دهند.

[Farah_G]

اگه بخوام صادقانه اعتراف کنم باید بگم که اینو میدونم
اما من دچار یک وسواس بیمارگونه شدم، چون همیشه دوستانی داشتم که پدر مادر تحصیلکرده داشتن و پدر ومادر تحصیلات بالایی ندارند ( دیپلم هستند) و از نظر وضعیت مالی هم از ما بهتر بودن، من جلوی اونها یه جورایی کم میاوردم .
البته خانواده من واقعا برای من زحمت کشیدن و من تونستم درس بخونم و به همراه موقعیت نسبتا خوبی بدست بیارم اما میترسم که در آینده فرزندی داشته باشم که اون هم مثل من توی این اجتماع ظاهر بین کم بیاره
خیلی وقتا دلم میخواسته دوستام رو دعوت کنم خونه اما به خاطر اینکه خونه ما یک خونه خیلی معمولیه خجالت کشیدم یا ... واسه همین تصمیم گرفتم اگر قرار شد که ازدواج کنم اون فرد اگر هم از خانواده معمولی هست خودش انقدر سطح بالایی داشته باشه که بتونیم یک زندگی رو به بالا در کنار هم داشته باشیم و همیشه میترسم از اینکه با کسی ازدواج کنم که بخواد همیشه یه آدم معمولی باشه و دوباره من فرزندانی داشته باشم که اونام همیشه در عذاب باشن...
احتمالا احمقانه به نظر میرسه این فکرای من ولی در گذر زمان انقدر این مساله برام سخت بوده که الان وسواس گرفتم و همه ذهنم شده این دو دو تا چهار تا ها
اصلا نمیدونم با این وسواس فکریم چه کار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[دختر بیخیال]

با یه فرد معمولی هم میتونین با تلاش هم به سطح بالا برسین.البته با تلاش و قناعت و صبوری بیشتر.
بنظر منکه مدتی که تو این تالار بودم بیشتر اخلاق و رفتار و ایمان خوبه که بیشتر باید بهش توجه کرد. چون اگه اینا خوب نباشه هیچی جاشو نمیتونه بگیره.
بیشتر دنبال تعهد و وفاداری و اخلاق خوب باش.
پول و خونه قشنگ و ماشین مدل بالا که بخوای پزشو جلو دیگران بدی همشون در وهله اول قشنگن اگه اخلاقیات نباشه برات ارزششون اینقد پایین میاد که حاضری چندین برابرشونو بدی تا دوباره برگردی به نقطه انتخاب.

پس الان که فرصتشو داری حواست و خوب جمع کن که همه عمر حسرتشو نخوری.
من نمیگم مهم نیستا چرا پول هم مهمه نمیگم بی هیچ و هیچ هم راضی شو. اما پولدار پولدار هم اونقدرا ارزش نداره نسبت به باقی فاکتور ها.

همینکه مرد جربزه کار کردن داشته باشه و بتونه خودشو اثبات کنه که اهل تنبلی نیس. کافی برای یه دختر. نیست؟ اگه اشتباه میگم خوشحال میشم بگین منم راهنمایی بشم. :) اخه منم ازدواج نکردم:دی

[مدیرهمدردی]

با سلام و احترام
علت اینکه آدم های کمال گرا هرگز در زندگی آرامش ندارند و لذت نمی برند همین هست که برتر بودن و بالا بودن برای آنها دلیل زندگی هست. و معمولی بودن یعنی وحشت.
پس اینگونه آدمها همیشه وحشت افتادن میان معمولی ها را دارند.
ولی وقتی معمولی باشی. زندگی می کنی بدون ترس از دست دادن موقعیت.
وقتی شاگرد اولی
وقتی نفر اولی
وقتی خیلی پولداری
یا ....
همیشه باید نگران از دست دادن این قله ها و مقام و شرایط باشی.
اما معمولی ها، فارغ از این اضطراب ها و تنش ها زندگی می کنند.

انسان ها باید سعی کنند معمولی بودن را هدف قرار دهند.
یک آدم معمولی
ورزش دارد.
تفریح دارد
فیلم می بیند
سینما می رود.
کار می کند.
ارتباط با دوست و فامیل دارد.
درس می خواند.
مسئولیت هایش را به طور متوسط انجام می دهد.
اشک و لبخند با هم دارد.
آرامش دارد.
رفاه معمولی دارد.
و خلاصه میانگین خوبی از همه جنبه های زندگی دارد.

اما یک نفر که می خواهد مثلا در درس یا ثروت خیلی بالا برود. باید کم کم همه چیزش را کاهش دهد.
در تفریح
در ارتباط
در خانواده
در دوستان و فامیل
در کار
در ...
خلاصه تک بعدی بودن، یکی از مشکلات کمالگرایی هست.

کمال گراها میانگین قابل قبولی ندارند. اما در بعضی از جنبه های زندگی مایه حسرت بقیه هستند.

شما باید روی شخصیت خود و نقاط آسیب پذیر خود کار کنید.
سه مقاله ذیل به شما می تواند کمک کند.
خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند (تیپ شخصیتی کمال گرا)

آنها كه از خودشون راضي نيستند، بخونند!(شخصيت كمالگرا)

درمان شخصیت کمالگرا (شخصیت وسواسی)