به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    جمعه 09 اسفند 92 [ 01:25]
    تاریخ عضویت
    1392-11-11
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    29
    سطح
    1
    Points: 29, Level: 1
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    9
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    چطور نامزدمو برگردونم؟

    سلام. من و نامزدم فوق العاده همدیگه رو دوست داشتیم. خیلی هم مناسب هم بودیم. اخلاق، خانواده، فرهنگ و... . مخصوصا روحیاتمون خیلی مشابه و مناسب هم بود. 2ساله باهم بودیم. اول دوست بودیم و بعد نامزد. تنها مشکلمون لج بازی و زودرنجی بود. هردومون خیلی زود رنجیده میشدیم و بعدشم راضی نمیشدیم کوتاه بیایم. همین هم خیلی نامزدمو اذیت کرد. ولی متاسفانه من درکش نکردم... (فقط در این مورد) نمیدونم شاید مشکلات دیگه ای هم در من میدید که من ازشون بی خبرم. به هرحال اون رفت... میتونم بگم با جان و دل منو دوست داشت. توی هیچ شرایطی حاضر نمیشد بی من باشه. چندین بار بهم گفت که اگه این رفتارتو اصلاح نکنی مجبور میشم برم، اما من خیالم راحت بود که دوسم داره و نمیره. این آخریا خیلی سر این موضوع اذیت شد ( هرچند هنوزم فکر میکنم زیادی اذیت میکرد خودشو. چون این زود رنجی و لجبازی من تا این حد هم فاجعه نبود، بود؟! )
    حالا 3ماهه ترکم کرده. اولش خودم ازش خیلی معذرت خواهی کردم و قول دادم رفتارمو اصلاح کنم. اما گفت نه تو نمیتونی خودتو اصلاح کنی وگرنه تا الان میکردی. به خانوادمم گفت که هرکاری کرده تا رابطمون خوب شه اما نشده توی این 2سال
    و دیگه حاضر نیست برگرده. یکی، دو بار هم واسطه فرستادم که ببینم حداقل مزه دهنش چیه، اما گفته بود نه دیگه برنمیگرده و زندگی جدیدی برای خودش میخواد بسازه و...

    خودم دیگه مستقیما سراغش نرفتم. چون قولامو که داده بودم و نپذیرفته بود. و اینکه چون میگن مردها مثل کش هستن و هرچی بیشتر دور شن با سرعت بیشتری برمیگردن، ترجیح دادم خودمو آروم و بیخیال به اون نشون بدم.! (توی مدت دوستیمونم چندبار رابطمونو تموم کرده بودیم و من باوجود اینکه از دوریش خیلی آزار میدیدم، اما با استفاده از همین استراتژی برش گردونده بودم. اما هیچوقت دوریمون بیشتر از 1ماه نبوده)
    من مطمئنم اون هنوز دوستم داره. همونطور که ذره ای از عشق من بهش کم نشده. حتی توی فیس بوک هنوز engaged رو داره.
    از دوستشم پرسیدم. گفت من مطمئنم اون نمیتونه بدون تو زندگی کنه.
    اما باوجود همه اینا، اون 3ماهه که هیــــــچ خبری از من نگرفته. منم هرروز کارم گریه و ناراحتی شده. توی این مدت خیلی تمرین کردم و خیلی از صفات بدمو، مخصوصا همینی که اونو اذیت میکرد در خودم کشتم. مطمئنم اگه برگردهما باهم خیلی خوشبخت میشیم. اما دیگه نمیدونم چه کار کنم. خیلی هم دعا و... خوندم. اما برنگشته که نگشته. دیگه دارم نگران میشم که نکنه هیچوقت برنرگرده... من بدون اون زندگیم خرابه. جدا از نگاه های در و آشنا، خودم واقعا اونو باهمه وجودم میخوام و باهمه وجودم از خوشبختیم باهاش مطمئنم.
    خواهش میکنم بگین چیکار کنم؟ چه جوری برش گردونم؟
    احتمالا اونم الان زیاد خوشحال نیست. چون از نظر روحی خیلی حامیش بودم جدایی ازم به هرحال براش آسون نخواهد بود
    ویرایش توسط نازنین-ر : جمعه 11 بهمن 92 در ساعت 20:15

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    به نظر من دنبال خوشبختی در آینده نباش و برای خوشبختی در اینده حالت رو خراب نکن. شما سعی کن الان زندگی خودت رو بسازی و از گریه و زاری دست برداری. تمرین عملی برای ترک زود رنجی و محکم بودن رو از همین الان شروع کن. قوی باش . وابستگیت رو قطع کن و شروع کن به ساختن یک زندگی جدید. اگر بر گشت که اون هم تغییرات شما را خواهد دید و اگر هم بر نگشت شما باز پیروز هستید چون زندگی خودتون رو ساختید و سعی کردید خوشبخت باشید.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  3. 3 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    aramesh1 (جمعه 12 اردیبهشت 93), نازنین-ر (شنبه 12 بهمن 92), روژان20 (شنبه 12 بهمن 92)

  4. #3
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    جمعه 09 اسفند 92 [ 01:25]
    تاریخ عضویت
    1392-11-11
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    29
    سطح
    1
    Points: 29, Level: 1
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    9
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنونم از راهنماییتون. ولی خب آدم دل داره. همینجوری نیست که یه دفعه تصمیم بگیره و دلشو فراموش کنه. من ایشو دوست دارم. مطمءنم باهم خوشبخت میشیم. میخوام برش گردونم و میخوام برای رسیدن به این هدفم تلاش کنم. به هرحال این من بودم که با رفتارام فراریش دادم، باید یه راهی پیدا کنم که بهش ثابت کنم که اخلاق لجبازی و زودرنجیمو کنار گذاشتم، باید یه جوری یه فرصت دیگه ازش بگیرم. اما متاسفانه چون که یه دخترم، خیلی محدودم برای اینکار. اگه اون جای من بود، میتونست بهم اصرار کنه و برم گردونه، ولی اصرار یه دختر همیشه کارو خراب تر میکنه. خواهش میکنم بهم بگین چه کار کنم که این فرصتو بهم بده؟

    - - - Updated - - -

    خیلی ممنونم از راهنماییتون. ولی خب آدم دل داره. همینجوری نیست که یه دفعه تصمیم بگیره و دلشو فراموش کنه. من ایشو دوست دارم. مطمءنم باهم خوشبخت میشیم. میخوام برش گردونم و میخوام برای رسیدن به این هدفم تلاش کنم. به هرحال این من بودم که با رفتارام فراریش دادم، باید یه راهی پیدا کنم که بهش ثابت کنم که اخلاق لجبازی و زودرنجیمو کنار گذاشتم، باید یه جوری یه فرصت دیگه ازش بگیرم. اما متاسفانه چون که یه دخترم، خیلی محدودم برای اینکار. اگه اون جای من بود، میتونست بهم اصرار کنه و برم گردونه، ولی اصرار یه دختر همیشه کارو خراب تر میکنه. خواهش میکنم بهم بگین چه کار کنم که این فرصتو بهم بده؟

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 فروردین 99 [ 19:23]
    تاریخ عضویت
    1392-7-28
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    5,133
    سطح
    45
    Points: 5,133, Level: 45
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 49 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام.
    بهش تلفن کردی؟ چن سالتونه؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید m.o.d تشکرکرده است .

    نازنین-ر (شنبه 12 بهمن 92)

  7. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  8. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    sanjab (شنبه 12 بهمن 92), نازنین-ر (شنبه 12 بهمن 92)

  9. #6
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    جمعه 09 اسفند 92 [ 01:25]
    تاریخ عضویت
    1392-11-11
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    29
    سطح
    1
    Points: 29, Level: 1
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    9
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام. اون اولش بله، همون روزای اول که رفته بود. ولی بعدش دیگه خودم شخصا تلفن نکردم. خانوادمو فرستادم. میترسم که بهش تلفن کنم و جواب نده، یا جواب بده و باز میگه نمیخوامت... اینجوری حالم از اینم خیلی بدتر میشه. هردو 22ساله

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 12:32]
    تاریخ عضویت
    1392-7-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    4,961
    سطح
    45
    Points: 4,961, Level: 45
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 244 در 115 پست

    Rep Power
    34
    Array
    چرانمیخوای خودت بری سراغش میترسی غرورت بشکنه؟؟؟؟اگه واقعا عاشقشی بشکنش
    توداری میگی که بخاطر لجبازیات رفت والان هم کنارگذاشتی(لجبازی)ولی فکرکنم اینجور نیست هنوزداری لجبازی میکنی که خودت جلونمیری وگذاشتی اون بیادومعذرت خواهی کنه شایدطرف منتظر یه تلنگرکوچیکه ازطرف تو پس خودت اقدام کن بهترین راهه

  11. کاربر روبرو از پست مفید sadafdarya تشکرکرده است .

    نازنین-ر (شنبه 12 بهمن 92)

  12. #8
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    جمعه 09 اسفند 92 [ 01:25]
    تاریخ عضویت
    1392-11-11
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    29
    سطح
    1
    Points: 29, Level: 1
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    9
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    از غرورم نه نمیترسم... از این میترسم که اگه سراغش برم، بدتر براش دافعه ایجاد کنم نسبت به خودم (همیشه توی همه مقاله ها و... میگن وقتی کسی ترکتون کرد نرین سراغش چون باعث میشه خیالش از اینکه همیشه دوتش دارین راحت بشه و هیچوقت برنگرده...)

  13. کاربر روبرو از پست مفید نازنین-ر تشکرکرده است .

    محمد هم دل (شنبه 12 بهمن 92)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1392-1-31
    نوشته ها
    326
    امتیاز
    4,077
    سطح
    40
    Points: 4,077, Level: 40
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,507

    تشکرشده 858 در 268 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    45
    Array
    سلام نازنین حالت رو درک میکنم
    آدم صبوری بود؟چقدر رنجوندیش؟
    میدونی آدمهای صبور وقتی بارها و بارها برنجن و مدام فرصت بدن یه جا دیگه صبر نمیکنن.

    اگه مطمئنی اشتباه کردی و خودت رو اصلاح کردی،خودت شخصا باهاش صحبت کن،نه گریه زاری نه احساس عجز،مثل یه خانم بالغ کاملا عاقلانه صحبت کن و ازش بخواه باهم حتما چند جلسه مشاوره برید تا مشکلات رفتاریتون حل بشه،اگه قبول کرد و تونستی اعتمادشو جلب کنی که عالیه اگه هم نشد،بازهم خودتو اصلاح کن و سع کن روحیت رو بهتر کنی،نازنین جان به هیچ جای دنیا بر نمیخوره که شما با خودت قهرکنی،گریه کنی،خودتو عذاب بدی یا سرزنش کنی،اگه شماها با این روند بچگانه زیر یک سقف میرفتید کمتر از 6 ماه طلاق میگرفتید و سالها باید تاوان اشتباهت رو میدادی،من حال شما رو کاملا درک میکنم میدونم اونقدر بیقراری که توان منطقی فکر کردن نداری،امـــــــــــا اگه واقعا توی خودت تغییر بوجود آوردی نتیجه اش رو اینجا میبینی که زیر بار فشار روحی کم نیاری،دوست داشتن و عشق ارزشمنده منم براش ارزش قائل هستم،دوری و دلتنگی هم عذاب آوره،ولی اینو بدون بعضی وقتها طرف میبینه حرمتی نمونده یا ممکن هست حرمتها شکسته بشه پس میکشه کنار،به حرف دلت خیلی خیلی گوش کن ولی هر نتیجه ای گرفتی حتما از فیلتر عقلت ردش کن با بزرگترها و مشاور هم مشورت کن.
    برای بهتر شدن حالت حتما مشاوره برو بهت کمک میکنه چطوری هم خودت هم رابطه ات رو ترمیم کنی
    -با خودت قهر نکن،یعنی به خودت برس،ورزش کن،دوش آب گرم بگیر،توی جمع خانواده باش،با دوستات تفریح کن،مطالعه کن،فعالیت اجتماعیت رو بیشتر کن،با خونه نشستن و گریه کردن هیچ مشکلی حل نمیشه،شما میخواستی ازدواج کنی پس بالغی بهتره که رفتارها و تصمیمهات هم نشونه بلوغ داشته باشه مثلا ممکنه شما توی اون رابطه لجبازی میکردی ولی نامزدتون هم به شما بی احترامی میکرد اما از حق خودت غافل بودی و الان چون احساست آزرده شده و فقط از نبودش توی رنجی و اگه واقعا و اساسی مشکلات بینتون رو بهبود ندی وقتی هم برگشت به امید خدا و کنار هم بودید بعد از یک مدت کوتاه به خودت بگی اشتباه کردم و درست همه جوانب رو نسنجیدم متقابلا نامزدت هم حق این تحلیل هارو داره.
    منم برات دعا میکنم خدا به قلبت آرامش بده.

  15. کاربر روبرو از پست مفید asemaneabi222 تشکرکرده است .

    نازنین-ر (شنبه 12 بهمن 92)

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 12:32]
    تاریخ عضویت
    1392-7-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    4,961
    سطح
    45
    Points: 4,961, Level: 45
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 244 در 115 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط asemaneabi222 نمایش پست ها
    سلام نازنین حالت رو درک میکنم
    آدم صبوری بود؟چقدر رنجوندیش؟
    میدونی آدمهای صبور وقتی بارها و بارها برنجن و مدام فرصت بدن یه جا دیگه صبر نمیکنن.

    اگه مطمئنی اشتباه کردی و خودت رو اصلاح کردی،خودت شخصا باهاش صحبت کن،نه گریه زاری نه احساس عجز،مثل یه خانم بالغ کاملا عاقلانه صحبت کن و ازش بخواه باهم حتما چند جلسه مشاوره برید تا مشکلات رفتاریتون حل بشه،اگه قبول کرد و تونستی اعتمادشو جلب کنی که عالیه اگه هم نشد،بازهم خودتو اصلاح کن و سع کن روحیت رو بهتر کنی،نازنین جان به هیچ جای دنیا بر نمیخوره که شما با خودت قهرکنی،گریه کنی،خودتو عذاب بدی یا سرزنش کنی،اگه شماها با این روند بچگانه زیر یک سقف میرفتید کمتر از 6 ماه طلاق میگرفتید و سالها باید تاوان اشتباهت رو میدادی،من حال شما رو کاملا درک میکنم میدونم اونقدر بیقراری که توان منطقی فکر کردن نداری،امـــــــــــا اگه واقعا توی خودت تغییر بوجود آوردی نتیجه اش رو اینجا میبینی که زیر بار فشار روحی کم نیاری،دوست داشتن و عشق ارزشمنده منم براش ارزش قائل هستم،دوری و دلتنگی هم عذاب آوره،ولی اینو بدون بعضی وقتها طرف میبینه حرمتی نمونده یا ممکن هست حرمتها شکسته بشه پس میکشه کنار،به حرف دلت خیلی خیلی گوش کن ولی هر نتیجه ای گرفتی حتما از فیلتر عقلت ردش کن با بزرگترها و مشاور هم مشورت کن.
    برای بهتر شدن حالت حتما مشاوره برو بهت کمک میکنه چطوری هم خودت هم رابطه ات رو ترمیم کنی
    -با خودت قهر نکن،یعنی به خودت برس،ورزش کن،دوش آب گرم بگیر،توی جمع خانواده باش،با دوستات تفریح کن،مطالعه کن،فعالیت اجتماعیت رو بیشتر کن،با خونه نشستن و گریه کردن هیچ مشکلی حل نمیشه،شما میخواستی ازدواج کنی پس بالغی بهتره که رفتارها و تصمیمهات هم نشونه بلوغ داشته باشه مثلا ممکنه شما توی اون رابطه لجبازی میکردی ولی نامزدتون هم به شما بی احترامی میکرد اما از حق خودت غافل بودی و الان چون احساست آزرده شده و فقط از نبودش توی رنجی و اگه واقعا و اساسی مشکلات بینتون رو بهبود ندی وقتی هم برگشت به امید خدا و کنار هم بودید بعد از یک مدت کوتاه به خودت بگی اشتباه کردم و درست همه جوانب رو نسنجیدم متقابلا نامزدت هم حق این تحلیل هارو داره.
    منم برات دعا میکنم خدا به قلبت آرامش بده.

  17. کاربر روبرو از پست مفید sadafdarya تشکرکرده است .

    asemaneabi222 (شنبه 12 بهمن 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.