به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 49
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 خرداد 94 [ 11:27]
    تاریخ عضویت
    1392-11-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,122
    سطح
    18
    Points: 1,122, Level: 18
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    42

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    1 ازدواج یک زن مطلقه باخواستگارسابق که یکباردلش را شکسته ام به صلاح است ؟

    سلام من یک زن مطلقه ی 26 ساله هستم .آقایی قبل از ازدواجم به شدت عاشق من بود اما من شتابزده با فرددیگری که فکرمیکردم مناسب است ازدواج کردم و خیلی دراین زندگی عذاب کشیده و سپس جداشدم . خواستگارسابقم بسیار وفادارانه به من دراین مدت زندگی کرده وباوجود اینکه طلاق گرفته ام بازهم من رامی خواهد امادرصحبت هایش گاهی رگه هایی ازدلشکستگی عمیقی می بینم که خودم باعثش بودم وحتی گاهی به من می گوید که بهش خیانت کرده ام ورفته ام ازدواج کرده ام .بسیارمرادوست دارد پسر خیلی خوبی ست .ازویژگی های ایشان اهل کاروفعالیت هستند،باعرضه،ساده،خوش بین،بسیاراحساس مسئولیت می کننددرقبال من و خانواده شان،بامحبت هستند،قدرشناس ،شوخ طبع و....
    نگرانی من بابت این است که :

    1.من یکبارازدواج کرده ام واوخیر
    2.گاهی ازاینکه من بامرددیگری همبستربوده ام حرف می زندکه بسیارآزارش می دهد
    3.به مخالفت خانواده اش اهمیت نمی دهد امابرای من نگران کننده است مدیریت این روابط مخصوصا که قبلن به خواستگاری ام آمده اند
    4.بسیار پسر خوب و کاری است اما وضعیت مالی اش درسطحی که من اززندگی انتظارم می باشد نیست اما درحد خوبیست
    5.خواستگاران دیگری باشرایط مناسب هم دارم اما ازلحاظ قلبی به ایشان متعهد می باشم و توان دلشکستن دوباره ی ایشان راندارم فکرمی کنم شکست درازدواج اولم هم مکافات شکستن دل ایشان بوده است .
    6....

    خواهش می کنم درموردتمام این نگرانی ها راهنمایی ام کنید وموارد ومشکلات دیگری که ممکن است باشد ومن فعلا غافل هستم را هم بهم بگویید .
    پیشاپیش متشکرم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 12:32]
    تاریخ عضویت
    1392-7-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    4,961
    سطح
    45
    Points: 4,961, Level: 45
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 244 در 115 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام ممکنه ریسک باشه شاید اون اقا بعدازدواج خیلی تغییرکنه میشه بگیداون اقا چندسالشونه؟؟
    خونواده هم تو ازدواج خیلی مهمه اگه خونواده این اقا راضی نباشن ممکنه بعدازدواج نذارن شمازندگی کنید بیشتر دقت کنید عجله نکنید که خدایی نکرده دوباره شکست بخورید.

  3. 8 کاربر از پست مفید sadafdarya تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (جمعه 11 بهمن 92), ayda86 (جمعه 11 بهمن 92), deljoo_deltang (جمعه 11 بهمن 92), khaleghezey (جمعه 11 بهمن 92), shadi93 (جمعه 11 بهمن 92), toojih (جمعه 11 بهمن 92), دختر بیخیال (جمعه 11 بهمن 92), شیدا. (شنبه 12 بهمن 92)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    سلام عزیزم امیدوارم کارشناسان بیاین و نظرات پخته تری بهت بدن .
    اما چیزی که من فهمیدم هم تو این سایت هم در محیط واقعی اینه که معمولا آقایون وقتی عاشق میشن خصوصا وقتی عشقشون یجورایی راحت بدستم نمیاد خیلی تلاش میکنن و خودشون و به آب و آتیش میزنن تا بتونن اون دختر و مجاب کنین اما به محضی که فهمیدن دل اون دختر هم تونستن بدست بیارن تازه یسری تغییرات و رو میکنن. البته گفتم معمولا موارد استثنا هم هست . اما چیزی که من زیاد دیدم اینه که انگاری یه هدفی واسشون دست نیافتنیه تا نتونستن بدست بیارنش تلاش زیادی میکنین اما تا خیالشون راحت بشه ول میکنن یجورایی سرد میشن و اون روی واقعیشونو نشون میدن. پس بنظر من شما بهتره یه مدت اشنایی کوتاه مدت انتخاب کنی چون هنوز خوب نمیشناسینشون هنوز شما مدلی ازشون دیدین که سعی داشتن شپا رو متقاعد کنن. پس واقعیتارو هنوز ندیدین که بدونین مورد مناسبی.
    تازه من فکر میکنم یعنی اینجور که از نوشتتون مشخصه مسایل مادی هم کمی مهمه براتون . بهرحال این مواردی که واستون مهمه هم باید در نظر بگیرین. ببینین میتونین تحمل کنین. قانع در حد وسع اوشون باشین.
    رلسی خانواده هم مهمه این آقا که نمیتونه با خانوادش قطع رابطه کنه اگه مخالف بودن. تو همین تالار هستن خانومایی که میگن خانواده شوهر منو نمیخواین بعد همش شوهرمو دعوت میکنن بدون من. اونم تنا میره من تو خونه تنا هستم و این ناراختشوت میکنه. یا اینکه میگفتن خانوادشون چون از من خوششون نمیاد سعی میکنن شوهر بدبین کنن نسبت بهم و ما همیشه دعوا داریم سر بعضی مسایل. پس بببین خانواده خیلی مهمه.و کسی ک در نهایت ضرر میبینه خودتی نه اوشون.پس اوشون لازم نیس خیلی نگران باشن که نوشتین نگران نیستن اونی که باید نگران باشه شمایین.
    اما انشالله اگه مخالف نبودن شما بازم بهتره ایندفعه احتیاط بیشتری بکنین.مقالات این شایت در زمینه خواستگاری و سوالاتش و بخونین ببینین نقصایی اتتخاب قبلتون چی بوده اونارو در بیارین و تبدیل به تجربه اشون کنین. البته ایندفهخ باز زیادی سخت نگیرین که از اونور بوم باز ییوفتین:)
    اما خب زیادی آسون هم نگیرین.به تمام جوانب فکر کنین. به اینم فکر نکنین چون دلشون شکستنی این بلا سرتون اومده شما دخترین حق انتخاب داشتین این چه حرفیه. پس ما دخترا باید هر پسری که اومد گفت دوسمون داره از ترس اینکه دلش نشکنه اهش نگیرتمون باهاش ازدواج کنیم. بهتره به این فکر کنین با بودن با ایشون به اون زندگی ایده ال و آرامشی که دوست دارین میرسین یا نه. اینم زمانی میسر میشه که قشنگ معیاراتونو بشناسین و طبق این اولویتا انتخاب درست و عاقلانه ای داشته باشین.
    شکست زندگی قبلیتون بخاطر بی توجهی به معیاراتون بوده نه آه دل ایشون.

  5. 6 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (جمعه 11 بهمن 92), ayda86 (جمعه 11 بهمن 92), kamr (دوشنبه 14 بهمن 92), sara 65 (جمعه 11 بهمن 92), shadi93 (جمعه 11 بهمن 92), شیدا. (شنبه 12 بهمن 92)

  6. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    خداروشکر بانوی باتجربه ای هستین و از انتخاب قبلیتون درس گرفتین که با فکر بیشتری جواب بدین به خواستگاراتون

    1.خواهشا عذاب وجدان نداشته باشین هرکسی مسئول زندگی خودشه درسته ماهم توی زندگیشون نقش داریم ولی نقش اصلی بر عهده خودشونه پس الکیخودت رو عذاب نده

    2.تا وقتی خانوادش راضی نشدن خواهشا کاری نکنین صبور باشین ایشالله هرچی خدا بخواد همونه و بصلاحتون

    3. فکر کنم با وضعیت حال حاضرتون (بهتره واقع بین باشیم) یکم بهتره خواسته هاتون تعدیل کنین اینکه وضع مالیشون باب میل شما نیست خیلی نمیتونه ملاک باشه واسه دادن جواب رد به ایشون

    4.از من میشنوی بهتره به بقیه خواستگاراتونم فکر کنین جامعه ما محیطش خیلی برای یه خانوم جوان به سن و شرایط شما خوب نیست الانی که جوونی بتره از ازدواج قبلیتون درس بگیریون و باتجربه تر عمل کنین

    بازم میگم عذاب وجدان نداشته باشین هرکسی مسئول زندگی خودشه خودش خواسته مجرد بمونه مگه شما مجبورش کردین؟ بهشون یه وقت بدین تا خانوادش رو راضی کنه برای اومدن به خواستگاری تازه بعد اون بشینین باهاشون حرف بزنین ببینین واقعا شرایطش رو داره یا نه ؟خانوادش راضی هستن یا نه ؟ اگه قبول کرد و تونست چقدر خوب و عالی ولی اگه نتونست شما تلاشت رو کردی بهتره تصمیم عاقلانه بگیری تا احساسی

    به خواستگارات خیلی خوب فکر کن الکی رد نکن همیشه جوون و خوش بررو نیستی که خواستگار داشته باشی

    راستی نگفتین چن سالشونه آقا پسر؟

  7. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (جمعه 11 بهمن 92), shadi93 (جمعه 11 بهمن 92), toojih (جمعه 11 بهمن 92), میشل (جمعه 11 بهمن 92)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام، به نظر من خیلی چیزها مبهمه و مهم هم هستند. اینکه چی توی همسر سابق تون دیدین که ایشون نداشتن؟ چرا به ایشون جواب رد دادین؟ آیا الان اون مواردیکه باعث شده بود بهش جواب رد بدین برطرف شده یا شده همونیکه شما میخواستین؟ قبلا رابطه دوستی داشتین یا فقط یک خواستگار ساده بود؟ چطوری بعد از طلاق تون دوباره با ایشون رابطه برقرار کردین؟ الان رابطه تون در چه حدیه؟

    در کل تصور من از همین یک پست شما که البته باشد بدون جواب سوالات بالا یه جور پیش داوریه ولی الان نظرم اینه که زیاد تعهد و اینجور چیزا براتون مهم نیست. و آدم منفعت طلبی هستین که بستگی داره الان منفعت تون توی چی هست. که البته نمیگم این بده. همه باید یه جورایی منفعت طلب باشن ولی چیزی که بده این هست که از اینجور توجیه ها به نفع خودتون سوء استفاده نکنین. یعنی نگین دلم نمی یاد دلشو بشکنم! بهش تعهد دارم!!!! اینها چیزهایی نیست که با حرف زدن بدست بیاد، شما اگر این مفاهیم براتون معنی داشت و این خصوصیات که ازش گفتین قبلا هم در او بوده نمی رفتین سراغ یکی دیگه.

    یا باید شما خیلی تغییر کرده باشین که بشه روی این زندگی حساب کرد یا ایشون. با همون شرایط قبلی و اینکه حالا با مخالفت خانواده ها وضع بدتر هم شده و اینکه ایشون یکبار از شما ضربه خورده و مثل یک آدم زخم خورده است، من این زندگی رو به صلاح هیچ کدوم تون نمی بینم.

    خلاصه اینکه به نظر من شروع این رابطه دوباره بعد از طلاق تون از اول هم اشتباه بوده چه برسه که بخواد به تشکیل یک زندگی هم ختم بشه.

    پ.ن: اینها فقط نظر شخصی من بود و خودم رو جای ایشون فرض کردم و براتون نوشتم که البته شاید ایشون با من خیلی فرق داشته باشه.

  9. 7 کاربر از پست مفید toojih تشکرکرده اند .

    capitan (جمعه 11 بهمن 92), khaleghezey (شنبه 12 بهمن 92), sanjab (جمعه 11 بهمن 92), sara 65 (جمعه 11 بهمن 92), shadi93 (جمعه 11 بهمن 92), سارا 2010 (شنبه 12 بهمن 92), شیدا. (شنبه 12 بهمن 92)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 خرداد 94 [ 11:27]
    تاریخ عضویت
    1392-11-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,122
    سطح
    18
    Points: 1,122, Level: 18
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    42

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    ازهمه ی شماممنونم.

    1. ایشون 28سالشونه. درموردشناخت :من قبل ازازدواجم باایشون دوستی 1 ساله ای داشتم همون زمان می دیدم که احساس مسئولیت زیادی به من داشتن ودوست داشتنشان الکی نبود اینو بعدازازدواجم بیشترحس کردم که چقدرایشون حس مسئولیت و فداکاری داشتن که حتی همسرم هم نسبت به من نداشتن ،البته فکرنکنیددلیل شکستم درازدواج به این حس من ومقایسه برمیگرده همسرم مشکلاتی داشتندکه تمام تلاشم راکردم وخودشون نخواستندکه حل بشه و جداشدیم .

    2.بسیارشتابزده باهمسرسابقم ازدواج کردم می تونم بگم بدون هیچ معیاردرستی و البته متاسفم که بایدبگم همون مساله ی مالی همسرسابقم برام مهم بود.درموردمنفعت طلبی بایدبگم که درظاهراینطوربه نظرمیاداما باورکنیدازخودگذشتگی هایی درزندگی برای همسرم کردم که الان حتی دوست ندارم برای شمابگم چون واقعاعذابم میده .احساس می کنم مثل همون آدمی هستم که یاازاین ورمیفتم یاازاون وربوم.
    سعی کردم روخودم کارکنم والان کمی عاقلانه تررفتارمی کنم چون بسیاراحساساتی تصمیم می گرفتم.

    3.درمورداینکه ایشون آدم زخم خورده ای هستندبله درسته همین طوره .
    الان باایشون فقط تماس تلفنی دارم وندیدمشون .

    4.درهرصورت دراون زمان ما به دلیل سن کم شان و نبودشرایط مناسب برای ازدواج و تصمیم شتابزده و غیر عاقلانه ام من به ایشون پشت کردم و ازدواج کردم .الان کمی شرایطشون بهترشده فقط کمی ومیگم همون مساله ی توقع من ازمادیات هنوز مبهم هستش.

    5.چیزی که من درطول رابطه باایشون حس می کنم این هست که بسیارمجذوب زیبایی ظاهری من هستندومسائل جنسی و....البته پسربسیارپاک و خودداری هستنداماانگاراین موضوع یکی از مسائلی هست که خیلی براشون مهمه .

    6.درموردخودم بایدبگم که می دونم مسائل مادی نباید مهم باشه چون درازدواج قبلی ازلحاظ مادی هیچ گونه مشکلی نداشتم و باتمام وجودحس کردم که چقدرمعیارهای پوچی داشتم که درنهایت به شکست منجرشد اما باشناختی که ازخودم دارم بسیارمساله ی رفاه برام مهم هستش مطمئن نیستم بتونم توشرایط معمولی روحیه موحفظ کنم چون اهل بیان خواسته ها و بعضامقایسه هستم.البته ایشون آینده ی خوبی می تونن داشته باشن آینده شون روشنه اما وضعیت فعلی شون اون امنیت و اون چیزی که من انتظاردارم الآن داشته باشم رو ندارن.

    پیشاپیش از نظرات و راهنمای هاتون متشکرم

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 مرداد 98 [ 22:19]
    تاریخ عضویت
    1389-12-03
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    6,710
    سطح
    53
    Points: 6,710, Level: 53
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 187 در 78 پست

    Rep Power
    24
    Array
    خواستگار سابق تون باید کلا بی خیال ازدواج با شما بشه.
    من ماندم چطور اون اقا باوجود اینکه شما بهش به راحتی پشت کردین ، هنوز خاطرخواه شما هستش. (البته طبیعتا از روی احساسات هستش.)

    ادم منطقی می دونه که پسری که بار اولش هست می خواد ازدواج کنه و دختری که بار دوم است ، زندگی شور و اشتیاق برای هر دو نداره. از طرفی اون اقا باید همیشه ذهنش درگیر باشه که شما قبلا با کسی دیگری همبستر بودین و از طرفی شما هم چون بار دوم هست ، ازدواج دوباره براتون چیز جدیدی نداره و فقط اسم یک نفر دیگه به شناسنامه اضافه میشه


    شما هم فعلا به فکر ازدواج دوباره نباشید. ازدواج مثل تعویض ماشین و یا خرید کالای جدید نیست و خیلی فرق داره.
    ببینید اصلا چرا از شوهر سابق تون جدا شدید. وضعیت روحی و جسمی فعلی خودتون بهبود ببخشید.
    برای ازدواج دوم باید خیلی محتاط تر عمل کنید چراکه دوباره منجر به شکست نشه.

  12. کاربر روبرو از پست مفید amirmahmood تشکرکرده است .

    shadi93 (جمعه 11 بهمن 92)

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    لطفا به این سوالها جواب بدید:

    چه مدت زمانی از طلاقتون می گذره؟
    چند سال با همسر سابقتون زندگی کردید؟

    در مورد نگرانیهاتون:

    1.من یکبارازدواج کرده ام واوخیر:
    این مساله از چه جهت براتون مهم هست و جای نگرانی داره . لطفا بیشتر توضیح بدین.

    2 .گاهی ازاینکه من بامرددیگری همبستربوده ام حرف می زندکه بسیارآزارش می دهد
    به نظرم ایشون قبل از اینکه بخوان دوباره سراغ شما بیان باید در این مورد با خودشون کنار میومدن. این یک نشانه بد هست که از الان دارن به این مساله اشاره می کنن. تصور کنید چنین ذهنیت هایی بخواهد در خصوصی ترین لحظه هاتون در زندگی مشترکتون دوباره سر باز کند. این یک نگرانی به جا و مهم هست.

    3..به مخالفت خانواده اش اهمیت نمی دهد امابرای من نگران کننده است مدیریت این روابط مخصوصا که قبلن به خواستگاری ام آمده اند
    او اکنون به مخالفت خانواده اش اهمیت نمی دهد اما در آینده که شما را بدست اورد چه؟ ایا همین قدر بی اهمیت خواهد ماند. اگر بله که به نظرم این یک زنگ خطر هست که او شخصی است که به کسانی که یک عمر بزرگش کرده اند راحت پشت می کند، چه برسد به شما و اما اگر خیر که دردسر هایش برای شما می ماند. بنابراین بهترین و عاقلانه ترین راه این است که ایشان تا جلب رضایت خانواده هیچ اقدامی نکنند.
    4.بسیار پسر خوب و کاری است اما وضعیت مالی اش درسطحی که من اززندگی انتظارم می باشد نیست اما درحد خوبیست . خوب به نظرم شما لازم هست که در معیارهاتون اولویت بندی داشته باشید و بر اساس اولویت ها معیارها رو امتیاز بندی کنید.
    5.خواستگاران دیگری باشرایط مناسب هم دارم اما ازلحاظ قلبی به ایشان متعهد می باشم و توان دلشکستن دوباره ی ایشان راندارم فکرمی کنم شکست درازدواج اولم هم مکافات شکستن دل ایشان بوده است .
    من معنای این تعهد قلبی را نمی فهمم. به نظرم سعی کنید برای تصمیم گیری اول این تعهد قلبی را بشکنید تا به خاطر تعهدی که مبنایی ندارد دوباره مکافات نکشید. این تعهد زمانش الان نیست. الان زمان شناخت و تصمیم گیری است.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  14. 3 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    ayda86 (جمعه 11 بهمن 92), khaleghezey (شنبه 12 بهمن 92), shadi93 (جمعه 11 بهمن 92)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 خرداد 94 [ 11:27]
    تاریخ عضویت
    1392-11-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,122
    سطح
    18
    Points: 1,122, Level: 18
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    42

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط deljoo_deltang نمایش پست ها
    لطفا به این سوالها جواب بدید:

    چه مدت زمانی از طلاقتون می گذره؟
    حدودیک و سال ونیم دورازهمسرسابقم مراحل طلاق رو طی میکردم و هیچ رابطه ای باهمسرم نداشتم جزگاهی تلفنی چون همه چیزتموم شده بودوفقط گاهی دردادگاه میدیمش واکنون دوماه ازطلاق رسمی می گذره .
    چند سال با همسر سابقتون زندگی کردید؟2سال

    در مورد نگرانیهاتون:

    1.من یکبارازدواج کرده ام واوخیر:
    این مساله از چه جهت براتون مهم هست و جای نگرانی داره . لطفا بیشتر توضیح بدین.
    خودمم نمی دونم چی بگم .نتونستم تفسیر درستی برای این موضوع بنویسم.شایدمنظورم همون همبستری باشه ود خترنبودن


    2 .گاهی ازاینکه من بامرددیگری همبستربوده ام حرف می زندکه بسیارآزارش می دهد
    به نظرم ایشون قبل از اینکه بخوان دوباره سراغ شما بیان باید در این مورد با خودشون کنار میومدن. این یک نشانه بد هست که از الان دارن به این مساله اشاره می کنن. تصور کنید چنین ذهنیت هایی بخواهد در خصوصی ترین لحظه هاتون در زندگی مشترکتون دوباره سر باز کند. این یک نگرانی به جا و مهم هست.
    دقیقامن هم نگران همین موضوع هستم که دراون لحظاتخصوصی ام به این موضوع اشاره کنه چون خیلی حس بدی دارم که هرکاری که بااون کردم بااین هم.......وایشون به این موضوع فکرکنه .واقعااتاچه حدبه این موضوع اهمیت بدهم؟؟؟اگرکسی این تجربه رو داره کمکم کنه وچطور این حساسیت رو کم کنم؟؟؟
    مثلا دروغ گفتن تواین زمینه به صلاحه ؟مثلاهمش بگم رابطه نداشتیم لذت نمی بردم وهمش به تو فکرمیکردم ؟چون واقعااینطورنبودومن همه ذهنم معطوف همون همسرم وهمون زندگیم بود اما برای آرامش ایشون میشه ازاین راه کمک گرفت؟



    3..به مخالفت خانواده اش اهمیت نمی دهد امابرای من نگران کننده است مدیریت این روابط مخصوصا که قبلن به خواستگاری ام آمده اند
    او اکنون به مخالفت خانواده اش اهمیت نمی دهد اما در آینده که شما را بدست اورد چه؟ ایا همین قدر بی اهمیت خواهد ماند. اگر بله که به نظرم این یک زنگ خطر هست که او شخصی است که به کسانی که یک عمر بزرگش کرده اند راحت پشت می کند، چه برسد به شما و اما اگر خیر که دردسر هایش برای شما می ماند. بنابراین بهترین و عاقلانه ترین راه این است که ایشان تا جلب رضایت خانواده هیچ اقدامی نکنند.


    ایشون خیلی به خانواده شون اهمیت میدن حتی بیشترازمن .خیلی ازکارهای پدرومادرو خواهرشون رو انجام میدن باحس احساس مسئولیت زیاد.وازطرفی همه ازعلاقه ی شدیدشون به من اطلاع داشتن اون موقع والان که ازشون می پرسم میگن هنوزبه خانواده شون موضوع منو نگفتن چون من هم هنوزبه ایشون جواب ندادم و خودم هم اگر بارضایت به خواستگاریم نیان قصدندارم جواب مثبت بدم اگرتصمیم گرفتم ایشون رو انتخاب کنم شرطم رضایت خانواده شون خواهدبود چون حوصله ی دعواو دخالت ندارم
    4.بسیار پسر خوب و کاری است اما وضعیت مالی اش درسطحی که من اززندگی انتظارم می باشد نیست اما درحد خوبیست . خوب به نظرم شما لازم هست که در معیارهاتون اولویت بندی داشته باشید و بر اساس اولویت ها معیارها رو امتیاز بندی کنید. بله هنوزمعیارهامو خوب مشخص نکردم اما به طورکلی ایشون رو بسیارمناسب می بینم وفقط همون موضوع مالی برام دغدغه هست .
    5.خواستگاران دیگری باشرایط مناسب هم دارم اما ازلحاظ قلبی به ایشان متعهد می باشم و توان دلشکستن دوباره ی ایشان راندارم فکرمی کنم شکست درازدواج اولم هم مکافات شکستن دل ایشان بوده است .
    من معنای این تعهد قلبی را نمی فهمم. به نظرم سعی کنید برای تصمیم گیری اول این تعهد قلبی را بشکنید تا به خاطر تعهدی که مبنایی ندارد دوباره مکافات نکشید. این تعهد زمانش الان نیست. الان زمان شناخت و تصمیم گیری است.
    راستش من به این خیلی اعتقاددارم که آدم جواب تک تک اعمالش رو میگیره و هربدی درحق کسی بکنه حتماچوبش رو می خوره مثل اون حسی که خودم الان نسبت به همسرسابقم دارم که یادمه ازخدامی خواستم جوابشو بده چون خیلی به من بدکرد و برای همین وقتی شکست خوردم همش حس می کنم چوب اینو خوردم که به ایشون پشت کردم اصلاانتظارش رو نداشت برام تعریف کرده که داغون شده بوده . واسه همین این موضوع که دوباره بهش پشت کنم و دلش رو بشکنم خیلی برام مهمه واصلانمی خوام دوباره اون قصه اتفاق بیفته .می خوام این بار همه جوانب رو بسنجیم هردو وباهم تصمیم بگیریم به اینکه باهم باشیم یا نه




    آقای امیرمحمودمحترم
    من راهنمایی و نظرکارشناسانه وازروی تجربیات دوستان رو خواستم برای همفکری مدیریت روابط کنونی ام باایشون که به چه مواردی اهمیت بدم که دوباره منجربه شکست و ناراحتی نشه .

    شایدایشون پی به موارد واشتباهاتشون درگذشته شدن ویاکوتاهی هایی که داشتن که درنهایت طبق نظرخودشون عدم مدیریت صحیح ایشون هم دربه ثمرنرسیدن رابطمون درگذشته بی تاثیر نبود هرچندکه من به شخصه درمورددونفرمون خودم رو 80درصدمقصروایشون رو 20 درصدمقصرمی دونم .

    متاسفم که شمابه راحتی میگیدکه ازدواج دوباره برای یک زن 26ساله چیزجدیدی نداره ؟؟؟چطوراینطورنظرمیدیدخودت ون زندگی رو مگه فقط تواین می بینیدکه اسمی به شناسنامه بیادو بره وکی اول بره کی دوم؟
    درموردمساله ی هم بستری درسته که به چشم میاد ومی بینیدکه یکی ازمواردی هست که خودم چندباربهش اشاره کردم اما باوضعیت فعلی جامعه ی ما وهمین سایت خودتون می بینیدکه بعضی هافقط چون اسمی تو شناسنامشون نیست دختربه حساب میان وگرنه.....
    به نظرخودم این مساله ای که ایشون باید خودشون برای خودشون حل کنن وگرنه من کارغیرشرعی نکردم ومی خوام باکمک دوستان جوری اینو ازشون بخوام که بعدهادراین مورد حرفی به من نزنن.
    واینکه ایشون خودشون پاپیش گذاشتن و ادرخواست ازدواج دارن منکه زیرپاشون نشستم

    بازهم میگم وقتی مثلن یک خانم ازیک ازدواج اشتباه حالابه هردلیلی مثلا خیانت ،دست بزن ،اعتیادو...هرچیزدیگه ای که تمام تلاششم کرده و بیرون میاد چیزی تو اون زندگی ندیده پس یک ازدواج ویک فرصت دیگه خیلی چیزهابراش داره من که سنی ندارم .خیلی هم شور واشتیاق وامیددارم که بتونم ازاین به بعداین خطاواین طلاق رو جبران کنم سختی های زیادی کشیدم وتجربیاتی که به ست آورم برام خیلی گرون تموم شده
    به این قضیه هم مثل تعویض پلاک نگاه نکردم دارم قدم به قدم راهنمایی ومشورت میگیرم که بتونم درست تصمیم بگیرم .

    اگرم روزی به راحتی به ایشون پشت کردم امروزمی خوام درست تصمیم بگیرم واگر انتخابشون کردم جبران کنم واگرهم دیدیم که به صلاح نیست که هیچ .

  16. 2 کاربر از پست مفید shadi93 تشکرکرده اند .

    alireza35 (شنبه 12 بهمن 92), ayda86 (جمعه 11 بهمن 92)

  17. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 مرداد 98 [ 22:19]
    تاریخ عضویت
    1389-12-03
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    6,710
    سطح
    53
    Points: 6,710, Level: 53
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 187 در 78 پست

    Rep Power
    24
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط shadi93 نمایش پست ها
    سلام



    [/color]
    آقای امیرمحمودمحترم
    من راهنمایی و نظرکارشناسانه وازروی تجربیات دوستان رو خواستم برای همفکری مدیریت روابط کنونی ام باایشون که به چه مواردی اهمیت بدم که دوباره منجربه شکست و ناراحتی نشه .

    شایدایشون پی به موارد واشتباهاتشون درگذشته شدن ویاکوتاهی هایی که داشتن که درنهایت طبق نظرخودشون عدم مدیریت صحیح ایشون هم دربه ثمرنرسیدن رابطمون درگذشته بی تاثیر نبود هرچندکه من به شخصه درمورددونفرمون خودم رو 80درصدمقصروایشون رو 20 درصدمقصرمی دونم .

    متاسفم که شمابه راحتی میگیدکه ازدواج دوباره برای یک زن 26ساله چیزجدیدی نداره ؟؟؟چطوراینطورنظرمیدیدخودت ون زندگی رو مگه فقط تواین می بینیدکه اسمی به شناسنامه بیادو بره وکی اول بره کی دوم؟
    درموردمساله ی هم بستری درسته که به چشم میاد ومی بینیدکه یکی ازمواردی هست که خودم چندباربهش اشاره کردم اما باوضعیت فعلی جامعه ی ما وهمین سایت خودتون می بینیدکه بعضی هافقط چون اسمی تو شناسنامشون نیست دختربه حساب میان وگرنه.....
    به نظرخودم این مساله ای که ایشون باید خودشون برای خودشون حل کنن وگرنه من کارغیرشرعی نکردم ومی خوام باکمک دوستان جوری اینو ازشون بخوام که بعدهادراین مورد حرفی به من نزنن.
    واینکه ایشون خودشون پاپیش گذاشتن و ادرخواست ازدواج دارن منکه زیرپاشون نشستم

    بازهم میگم وقتی مثلن یک خانم ازیک ازدواج اشتباه حالابه هردلیلی مثلا خیانت ،دست بزن ،اعتیادو...هرچیزدیگه ای که تمام تلاششم کرده و بیرون میاد چیزی تو اون زندگی ندیده پس یک ازدواج ویک فرصت دیگه خیلی چیزهابراش داره من که سنی ندارم .خیلی هم شور واشتیاق وامیددارم که بتونم ازاین به بعداین خطاواین طلاق رو جبران کنم سختی های زیادی کشیدم وتجربیاتی که به ست آورم برام خیلی گرون تموم شده
    به این قضیه هم مثل تعویض پلاک نگاه نکردم دارم قدم به قدم راهنمایی ومشورت میگیرم که بتونم درست تصمیم بگیرم .

    اگرم روزی به راحتی به ایشون پشت کردم امروزمی خوام درست تصمیم بگیرم واگر انتخابشون کردم جبران کنم واگرهم دیدیم که به صلاح نیست که هیچ .
    این پاراگراف را بنده با در نظر گفتن ازدواج شما با خواستگار سابق تون گفتم.

    ادم منطقی می دونه که پسری که بار اولش هست می خواد ازدواج کنه و دختری که بار دوم است ، زندگی شور و اشتیاق برای هر دو نداره. از طرفی اون اقا باید همیشه ذهنش درگیر باشه که شما قبلا با کسی دیگری همبستر بودین و از طرفی شما هم چون بار دوم هست ، ازدواج دوباره براتون چیز جدیدی نداره و فقط اسم یک نفر دیگه به شناسنامه اضافه میشه

    حداقل شما که قبلا ازدواج کردید نسبت به خواستگار سابق تون که هنوز مجرد هستند ، ازدواج تجربه جدیدی نیست.

    ازدواج جدید برای شما 100 درصد به معنای خوشبختی نیست و باید با احتیاط بسیار عمل کنید.
    مواظب باشید از چاه توی چاله نیفتید.
    ازدواج اشتباه نکردن بهتر از دو بار طلاق هستش.

    خواستگار سابق تون داره از روی از احساسات عمل می کنه.
    هیچ ادم عاقلی که در حال حاضر هم مجرد هست و بار اولش است می خواد ازدواج کنه به شخصی که بهش پشت کرده و قبلا هم ازدواج کرده ، دوباره پیشنهاد ازدواج نمیده.
    برای خواستگار سابق تون که قبلا هم تجربه ازدواج نداشتند ، ازدواج قبلی شما مثل سوهان روح می مونه. برای همین بهتر هستش ایشون رو منصرف کنید.

    جسارت به شما نمی کنم اما ازدواج مثل خرید کالا نیست که دوست نداشتین بندازین دور یا بفروشینش! خیلی هم فرق می کنه.
    مثل الان شما که یک ازدواج ناموفق داشتین و به قول خودتون خیلی هم گران تموم شد و تا اخر عمر باهاتون هست.
    پس دوباره این اشتباه رو تکرار نکنید و اگر موردی برای ازدواج پیش امد بسیار بادقت و با احتیاط عمل کنید.

  18. 3 کاربر از پست مفید amirmahmood تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 12 بهمن 92), shadi93 (جمعه 11 بهمن 92), شیدا. (شنبه 12 بهمن 92)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 27 تیر 96, 17:51
  2. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 آبان 94, 19:18
  3. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 تیر 93, 10:16
  4. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: دوشنبه 14 آذر 90, 03:39
  5. دلبسته یا وابسته ؟ آیا این انتخاب صحیح است یا غلط .... ؟؟!!
    توسط reza_ss در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: جمعه 07 مرداد 90, 16:59

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.