لطفا به این سوالها جواب بدید:
چه مدت زمانی از طلاقتون می گذره؟
چند سال با همسر سابقتون زندگی کردید؟
در مورد نگرانیهاتون:
1.من یکبارازدواج کرده ام واوخیر:
این مساله از چه جهت براتون مهم هست و جای نگرانی داره . لطفا بیشتر توضیح بدین.
2 .گاهی ازاینکه من بامرددیگری همبستربوده ام حرف می زندکه بسیارآزارش می دهد
به نظرم ایشون قبل از اینکه بخوان دوباره سراغ شما بیان باید در این مورد با خودشون کنار میومدن. این یک نشانه بد هست که از الان دارن به این مساله اشاره می کنن. تصور کنید چنین ذهنیت هایی بخواهد در خصوصی ترین لحظه هاتون در زندگی مشترکتون دوباره سر باز کند. این یک نگرانی به جا و مهم هست.
3..به مخالفت خانواده اش اهمیت نمی دهد امابرای من نگران کننده است مدیریت این روابط مخصوصا که قبلن به خواستگاری ام آمده اند
او اکنون به مخالفت خانواده اش اهمیت نمی دهد اما در آینده که شما را بدست اورد چه؟ ایا همین قدر بی اهمیت خواهد ماند. اگر بله که به نظرم این یک زنگ خطر هست که او شخصی است که به کسانی که یک عمر بزرگش کرده اند راحت پشت می کند، چه برسد به شما و اما اگر خیر که دردسر هایش برای شما می ماند. بنابراین بهترین و عاقلانه ترین راه این است که ایشان تا جلب رضایت خانواده هیچ اقدامی نکنند.
4.بسیار پسر خوب و کاری است اما وضعیت مالی اش درسطحی که من اززندگی انتظارم می باشد نیست اما درحد خوبیست . خوب به نظرم شما لازم هست که در معیارهاتون اولویت بندی داشته باشید و بر اساس اولویت ها معیارها رو امتیاز بندی کنید.
5.خواستگاران دیگری باشرایط مناسب هم دارم اما ازلحاظ قلبی به ایشان متعهد می باشم و توان دلشکستن دوباره ی ایشان راندارم فکرمی کنم شکست درازدواج اولم هم مکافات شکستن دل ایشان بوده است .
من معنای این تعهد قلبی را نمی فهمم. به نظرم سعی کنید برای تصمیم گیری اول این تعهد قلبی را بشکنید تا به خاطر تعهدی که مبنایی ندارد دوباره مکافات نکشید. این تعهد زمانش الان نیست. الان زمان شناخت و تصمیم گیری است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)